استراتژی های باینری آپشن

تحلیل روند چیست؟

خط روند چیست و چه کاربردی دارد؟ | گشایش راز بازار با خط روند

خط روند

تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین راه ها برای بررسی و ارزیابی سهم درهر بازه زمانی است که با استفاده از آن میتوان بازار را تحلیل و از سود آور بودن سهم مطلع شوید تا در زمان های مناسب سرمایه خود را وارد یا خارج کنید.
روند به معنای جهت گیری کلی حرکت قیمت است و زمانی تشکیل می شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می پیوندد.

تحلیل تکنیکال چیست؟

یک نوع استراتژی معاملاتی که به منظور ارزیابی سهم مورد نظر و شناسایی فرصت های خوب برای ورود وخروج به سهم استفاده میشود.

خط روند چیست؟

یکی از اساسی ترین و مهمترین ابزار در تحلیل تکنیکال خطوط روند است که این خطوط بیانگر جهت کلی بازار سرمایه است، با رسم خطوط روند باعث ایجاد کانال هایی می شویم که میتوان با استفاده از آن بازار را بهتر بررسی کرد.

خطوط روند از لحاظ زمانی در سه دسته کوتاه‌مدت، بلندمدت و میان‌مدت جای می‌گیرند که در اصطلاح هر چه روند بلندمدت‌تر در نظر گرفته شود از اعتبار بالاتری برخوردار است.

انواع خط روند:

IRANBIT.روند صعودی

خط روند صعودی که نماینگر صعودی بودن قیمت سهام در یک بازه زمانی معین می باشد،در این حالت خطوط از نقاط پایین به سمت بالا رو به افزایش است که اگر نقاطی که پایین ترین قیمت را دارد (کف)را پیوسته بهم متصل کنیم، خط روند صعودی که دارای شیب مثبتی است رسم میشود.

هرچه تعداد نقاط پایینی برای رسم خطوط روند صعودی بیشتر باشد اعتبار بیشتری دارد.

زمانی که قیمت سهم رو به کاهش باشد، اگر قله‌ها (سقف) را پیوسته به هم وصل کنید، خطوط روند نزولی را مشاهده می‌کنید.

قیمت سهم در یک بازه‌ی معین شروع به تغییر ونوسان می‌کند که همین موضوع سبب ایجاد یک روند خنثی می‌باشد. قیمت سهم با وجود افزایش و کاهش به پیشروی خود بین سطوح حمایت (به معناب نزول قیمت) و مقاومت (به معنای صعود قیمت) ادامه می‌دهد. دلیل ایجاد خطوط خنثی انتظارات محدود سرمایه‌گذاران از آن سهم است.

چگونه خط روند صحیح و با اطمینان بالا رسم کنیم؟

خط روند از اتصال حداقل دو نقطه در نمودار ایجاد میشود و هرچه تعداد نقاط برخورد بیشتر باشد ان خط روند از درجه اعتبار بسیار بالاتری برخوردار است.
بدیهی است که خط روندی که مثلا از اتصال ۵ نقطه ترسیم می‌شود، خط بسیار با اطمینان تری از خط روندی است که با دو نقطه ترسیم می‌شود.
این دو نقطه در روند نزولی، صعودی یا رنج می‌تواند در سقف‌ها و یا کف‌ها ترسیم شوند.

چه خط روندی معتبر است؟

عوامل مربوط به اعتبار سنجی خط روند:

عوامل مختلفی باعث اعتبار خطوط روند یک سهم می‌باشند که در این بخش به این عوامل خواهیم پرداخت:

۱/ شیب ‌خط روند:

معمولاً در این حالت هر مقداری که شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن در ماندگاری کمتر می‌شود و احتمال منحل شدن آن وجود دارد. از نظر استانداردی معمولاً شیب‌های ۴۵ درجه از اعتبار خوبی برخوردار هستند.

۲/ بازه زمانی بررسی سهم:

در ارزیابی سهم و استفاده از ابزار خطوط روند باید توجه داشته باشید که انتخاب بازه زمانی نیز یکی از برگ خریدهای بسیار مهم است. برای نمونه ممکن است خطوط روند سهمی در بازه زمانی ۴ ماهه به‌صورت نزولی باشد اما در تحلیل روند چیست؟ بازه یک‌ساله دارای خط روند افزایشی یا صعودی باشد. در این حالت معمولاً خطوط روند بلندمدت دارای اعتبار بیشتری خواهند بود.

۳/ تعداد برخورد با نمودار قیمتی:

توجه داشته باشید که هر چه تعداد برخورد خطوط روند با نمودار قیمتی بیشتر باشد، از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود.

۴/ میزان کاهش و افزایش قیمت سهم:

دقت داشته باشید که در این مورد هر مقدار کندل‌های بالاتری در روند نزول و صعود ثبت شوند احتمال منحل شدن روند شدت می‌گیرد. در این حالت به‌عنوان نمونه ممکن است سهمی چند روز پی‌ در پی درگیر صف خرید یا صف فروش باشد و در همین وضعیت هم بسته شود. این سهم‌ها معمولاً در معرض شکست خطوط روند قرار می‌گیرند.

بهترین زمان برای خرید یا فروش سهم براساس خطوط روند

سیگنال خرید در روند افزایشی

در روندهای صعودی ما می‌توانیم زمان مناسب برای ورود به سهم را مشخص کنیم. در همین راستا وقتی قیمت به خط روند نزدیک شد یا آن را لمس کرد، زمان مناسبی برای ورود به سهم به شمار می‌آید چرا که بعد از آن سهم روند افزایشی به خود می‌گیرد که بهترین زمان برای خرید سهم است.

سیگنال فروش در روند کاهشی

بهترین زمان برای فروش سهم زمانی است که خط روند نزولی باشد اما در نظر داشته باشید که باید منتظر ماند تا خط روند نزولی شکسته شود و برگردد. اگر در خط روند نزولی بازگشتی مشاهده نشد و نمودار قیمت به خط روند نزولی نزدیک شد، می‌توانید اقدام به ثبت سفارش فروش سهم خود کنید.

بررسی فواصل نقاط رسم خطوط روند

برای رسم خطوط روند حداقل به ۲ نقطه نیاز داریم و همانطور که گفته شد هرچه تعداد نقاط برای رسم خط روند بیشتر باشد، آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است. عواملی که برای رعایت فاصله مناسب بین نقطه‌ها استفاده می‌شود عبارتند از:

  • مقیاس زمانی نمودار
  • محدوده تغییرات قیمت
  • نظرات شخصی تحلیل کننده

طول روندها

روندها را بر اساس طول مدت آنها نیز طبقه بندی می نمایند. یک روند را می توان به عنوان یک روند کوتاه مدت، میان مدت و یا دراز مدت تقسیم بندی کرد. بر طبق اصطلاحات بازار سهام، یک روند اصلی (عمده) به طور کلی بلند مدت نامیده می شود و می بایست بیش از یک سال طول بکشد. یک روند میان مدت معمولا مربوط به یک دوره یک تا سه ماهه است و یک روند کوتاه مدت مربوط به زمانی کمتر از یک ماه است.

یک روند دراز مدت از چندین روند میان مدت تشکیل شده است که اغلب بر خلاف جهت روند اصلی حرکت می کند. اگر روند اصلی به سمت بالا باشد و حرکت اصلاحی آن رو به پایین باشد، حرکت اصلاحی قیمت را به عنوان یک روند میان مدت در نظر می گیرند. روندهای کوتاه مدت، اجزای تشکیل دهنده هر دو رونده بلند مدت و میان مدت هستند. نگاهی به شکل ۸ بیاندازید تا طول هر یک از این سه روند را ببینید.

در هنگام تحلیل روندها، مهم است که نمودار به گونه ای رسم شده باشد که به بهترین شکل بازتاب دهنده روندی باشد که مورد تحلیل قرار می گیرد. برای کمک به شناسایی روندهای دراز مدت، تحلیل گران از نمودارهای روزانه و یا هفتگی در یک دوره پنج ساله استفاده می کنند تا ایده بهتری درباره روند دراز مدت بدست آورند.

نمودارهای روزانه بهترین کاربرد را در هنگام تحلیل روندهای میان مدت و کوتاه مدت دارند. این نکته نیز قابل یادآوری است که هر چه روند طولانی تر باشد، اهمیت آن نیز بیشتر است، برای مثال یک روند یک ماهه در مقایسه با یک روند پنج ساله از اهمیت خاصی برخوردار نیست.

شکست خط روند چیست؟

زمانی که قیمت بتواند خط روند صعودی را رو به پایین و خط روند نزولی را به سمت بالا بشکند شکست خط روند گفته می شود.

پولبک چیست؟

زمانی که خطوط روند شکسته می شود. قیمت با یک ریزش یا یک افزایش همراه می شود ، بعد از رشد یا کاهش قیمت دوباره به سمت خط روند شکسته شده برمیگردد که به آن پولبک گفته می شود.
پولبک به طور کلی برای راستی‌آزمایی خط است و یک زمان مناسب برای خرید یا فروش سهم می باشد.

خط روند چه سودی برای معامله گران دارد؟

با استفاده از خط روند معامله گران می‌توانند در کف‌ها خرید و در سقف‌ها اقدام به فروش کنند، البته استفاده از خط روند به تنهایی باعث سود دهی شما نخواهد شد.
استفاده از خط روند در کنار دیگر ابزارهای تحلیلی میت‌واند سودهای خوبی را برای معامله گران بازار های داخلی و خارجی به ارمغارن بیاورد.

در نهایت

بهترین خط روند، خط روندی است که دارای تعداد مناسبی نقاط با فاصله‌های زمانی متعادل و پیوسته باشد. پس در نظر داشته باشید خط روندی که بین دو نقطه رسم شده‌است، از اعتبار پایینی برخوردار است.

درک و شناسایی روندها بسیار مهم است چون شما را قادر می سازد تا بر طبق روندها معامله کنید و نه بر خلاف آنها. دو جمله مهم از زبان تحلیلگران تکنیکال که می گویند «روند دوست شماست» و «با روندها مخالفت نکنید»، نشان دهنده میزان اهمیت تحلیل روند برای تحلیلگران تکنیکال است.

خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

خط روند چیست؟

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند و سپس ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمت‌ها در آینده عمل کند.

ما می‌توانبم بسیاری از اصول قابل اجرا در مورد سطوح حمایت و مقاومت را درباره‌ی خطوط روند نیز به کار ببریم. مهم است که قبل از تحلیل روند چیست؟ ادامه، مفاهیم ارائه شده در مقاله حمایت و مقاومت ما را در ذهن داشته باشید.

خط روند صعودی

یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل می‌شود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.

خط روند صعودی

خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت شدید صعودی می‌شود و عزم شدید خریداران را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی می‌مانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه می‌دهد. شکسته شدن روند صعودی نشان می‌‍دهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.

خط روند نزولی

یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل می‌شود. اوج دوم باید پایین‌تر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظربگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.

خط روند نزولی

خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت می‌شود و عزم قوی فروشندگان را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند نزولی باقی می‌مانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان می‌دهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن است اتفاق بیافتد.

تنظیمات مقیاس

هنگامی که قیمت‌ها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده می‌شوند، به نظر می‌رسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار می‌گیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم می‌کنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشن‌های بررسی نمودار به کاربران اجازه می‌دهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.

یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش می‌دهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان می‌دهد که آنها در محور y به سمت بالا حرکت می‌کنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر می‌رسد بسیار بزرگتر از حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.

در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس می‌کند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.

 مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی)

در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرم‌تر به نظر می‌رسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.

مقایسه مقیاس نیمه لاگ با مقیاس حسابی

اعتبار سنجی

برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده می‌شود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمی‌توان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعر‌ها یا اوج‌ها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید می‌کند.

اعتبار سنجی

نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان می‌دهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای تحلیل روند چیست؟ بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.

فاصله بین نقاط

سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده می‌شوند و اوج هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده می‌شوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوج‌ها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه می‌تواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده آل از قعرها (یا اوج‌های) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.

فاصله بین نقاط

در مثال وال مارت (WMT)، به نظر می‌رسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع می‌شود و تا اوج واکنش فوریه ادامه می‌یابد، امکان پذیر است.

زاویه

با افزایش شیب خط ، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش می‌یابد. یک خط روند شیب دار ناشی از افزایش(یا کاهش) شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید است که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تند، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد. حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.

زاویه

ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر می‌رسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمان‌بندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار داده‌های نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز می‌تواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.

خطوط روند داخلی

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. اوج یا قعر ممکن است خارج از محدوده خط باشد، زاویه ممکن است خیلی تند باشد یا نقاط ممکن است خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، می‌توان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمت‌ها می‌توانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهش‌هایی ایجاد کنند که اوج‌ها و قعرها را مخدوش می‌کنند. یکی از روش‌های مقابله با واکنش‌های بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهش‌های قیمت را تا حد معقولی نادیده می‌گیرند.

خطوط روند داخلی

خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور می‌کند. این قعرها با اوج‌گیری‌های فروش شکل گرفتند و نشان‌دهنده حرکات شدید قیمت‌ها بودند که از زیر خط روند بیرون زده‌اند. با ترسیم خط روند از طریق قعرها، به نظر می‌رسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایین‌ترین سطح‌ها به خوبی با هم مطابقت دارند.

خط روند بلندمدت

گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقه‌ای است که در آن قیمت‌ها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی می‌شوند. از خوشه قیمت می‌توان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و می‌توان از لبه‌ها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان می‌دهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت و در عوض استفاده از خوشه‌های قیمتی شکل می‌گیرد.

در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده می‌شد، آنگاه شیب منفی‌تر بود و به نظر می‌رسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ می‌داد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطه‌ای خواهد بود، زیرا اوج‌های می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلش‌های سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، می‌توان یک روند داخلی را بر اساس خوشه‌های قیمت در اطراف قله‌های اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰(پیکان آبی) پیش‌بینی می‌کند.

نتیجه گیری

خطوط روند می‌توانند به معامله‌گر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، می‌توانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معامله‌گر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.

 معامله‌گر بینشی عالی معامله‌گر

در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شده‌اند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار VeriSign (VRSN) ۴ بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنب تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.

شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه گذاران و معامله گران می‌توانند به سیگنال‌های تایید کننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.

خط روند چیست؟ آموزش رسم خط روند در ۵ دقیقه و معرفی ۵ نرم‌ افزار رسم

خط روند چیست؟ آموزش رسم خط روند در 5 دقیقه و معرفی 5 نرم‌افزار رسم

اگر در دنیای بورس و یا دیگر بازارهای سرمایه‌ای فعالیت داشته باشید یا حتی اگر تنها چند دقیقه پای آموزش‌های سرمایه‌گذاری در بازارهای بورس ایران و جهان نشسته باشید حتماً عنوان ” خط روند ” به گوش شما خورده است. معامله‌گران و اساتید بازارهای سرمایه‌ای معتقدند که این خط می‌تواند مهم‌ترین و کارآمدترین ابزار یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار در بازار باشد؛ اما چگونه؟

برای درک مفهوم خط روند لازم نیست سراغ مفاهیم دیگر برویم. مفهوم این خط بسیار ساده و روشن است. البته روشن بودن این مفهوم بدین معنی تحلیل روند چیست؟ کم‌اهمیت بودن آن نیست. اتفاقاً معامله‌گران حرفه‌ای و سرمایه‌گذاران کارکشته اعتماد بالایی به خطوط روند دارند و عملاً بیش از هر اندیکاتور و شاخصی به این خطوط وابسته هستند و این موضوع تنها نشان از یک‌چیز دارد. خط روند ساده اما مهم است.

بنابراین در همین ابتدای کار به شما هشدار می‌دهیم که ساده بودن مفهوم خطوط روند باعث نشود که شما تصور کنید کارایی این خط چندان اهمیت ندارد. در کلام ساده‌تر اگر به یک سرمایه‌گذار یا معامله‌گر حرفه‌ای و قدیمی بازارهای سرمایه‌ای بگویند که تنها حق انتخاب یک یا دو اندیکاتور دارد و باید بر اساس آن دست به معامله بزند، شک نکنید که خطوط روند اولین انتخاب آن‌ها خواهد بود؛ اما سؤال اینجاست که این خطوط چگونه عمل می‌کند؟

شخصیت سهم را بشناسید!

وقتی به تعریف انواع روندها در تحلیل تکنیکال یا بررسی خط روندهای متفاوت در بورس یا بازارهای سرمایه‌ای نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که غالب این تعاریف بر اساس اعداد و ارقام چیده شده است. درحالی‌که شما نمی‌توانید خطوط روند را بر اساس این استدلال توجیه کنید.

بگذارید این‌گونه توضیح دهیم. شما در بازار بورس یا هر بازار سرمایه داخلی یا بین‌المللی درنهایت به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم با انسان‌های دیگر وارد معامله می‌شوید؛ بنابراین شما باید در نظر داشته باشید آن چیزی که شما در حال معامله یا سرمایه‌گذاری هستید یک چارت یا چند عدد و رقم نیست، بلکه شما در حال معامله با انسان‌های دیگر هستید. این سخن بدین معنی است که رفتار چارت و نمودار بر اساس رفتار انسانی معامله‌گران و سرمایه‌داران آن ایجاد می‌شود. زمانی شما می‌توانید این نمودار را درست درک کنید که رفتار انسانی را درک کرده باشید.

در کلام ساده‌تر، چارت و نمودار پیش از آن‌که بخواهد قیمت‌ها و روندهای مختلفی را بیان کنید در حال نشان دادن رفتار انسانی معامله‌گران یا سهامداران سهم است؛ بنابراین شما باید در این چارت به دنبال برخی از نقاط عطف بگردید که تصمیم سهامداران تغییر کرده است؛ یعنی از یک حالت صعودی یا نزولی برگشته‌اند و رفتار دیگری نشان داده‌اند. این نقاط که به قله و دره مشهور است عملاً نقاط حساسی محسوب می‌شود که پارها و پارها در یک چارت رخ می‌دهد.

نقاط حساس درواقع جاهایی محسوب می‌شود که سهامداران به هر دلیل نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. حال وظیفه یک معامله‌گر باهوش چیست؟ این‌که نقطه حساس بعدی را پیدا کند؛ یعنی عملاً از یک معامله‌گر انتظار می‌رود که بتواند قله یا کف بعدی را شناسایی کند و این جز باشخصیت شناسی سهم امکان‌پذیر نیست. یکی از ساده‌تر و مهم‌ترین ابزار این شخصیت شناسی چیزی جز خط روند در بورس یا در هر بازار سرمایه‌ای دیگر نیست.

انواع روندها در تحلیل تکنیکال

خط روند چگونه رسم می‌شود؟

سؤال مهم دیگری که در مورد خطوط روند وجود دارد این است که آن‌ها چگونه رسم می‌شود؟ این سؤال از این نظر اهمیت دارد که اولاً شما به‌عنوان یک معامله‌گر باید بتوانید به‌صورت دستی آن‌ها را رسم کنید و در ادامه مسیر بتوانید از انواع بهترین اندیکاتور خط روند استفاده کنید. ازاین‌روست که آموزش خط روند اولین قدم شما در دنیای سرمایه‌گذاری و معامله‌گری محسوب می‌شود. حواستان باشد که این قدم را محکم بردارید.

بنابراین کاملاً مشخص است که شما قرار نیست کار خاصی بکنید و تمام آموزش رسم خط روند احتمالاً در یک خط تمام شود. درواقع شما با اتصال دونقطه کف یا دونقطه قله می‌توانید به‌سادگی خطوط روند خودتان را ترسیم کنید.

هیچ اندیکاتور یا شاخصی را نمی‌توان پیدا کرد که به این اندازه آموزش سریع و ساده‌ای داشته باشد نیاز خاصی به انواع نرم افزار رسم خط روند ندارد؛ اما این پایان کار نیست. این داستان جزئیات زیادی دارد.

خط روند چیست؟ آموزش رسم خط روند در 5 دقیقه و معرفی 5 نرم‌افزار رسم

انواع روندها در تحلیل تکنیکال

اما نکته مهمی که دراین‌بین وجود دارد این است که یک چارت عادی و نرمال شاید ده ها و صدها نقطه کف یا قله ریزودرشت داشته باشد. در این حالت آیا باید به‌تمامی این خطوط اعتماد کرد. قبل از رفتن سراغ ادامه مبحث به این نقطه دقت داشته باشید که هر خط از برخورد دونقطه ایجاد می‌شود. پس برای رسم یک خط روند قرار است شما دو قله یا تو کف یا یک قله و یک کف را به یکدیگر متصل کنید. این‌که در ادامه این خط می‌بینید برخی از قله‌ها یا کف ها به این خط برخورد می‌کند از معجزات خطوط روند است!

یک مقاله ای میداس سرمایه تهیه کرده به نام معرفی صنایع بورسی که پبشنهاد میکنم حتما مطالعه نمایید.

خط روند در بورس

چند قانون در موردبررسی خط روندهای متفاوت وجود دارد که می‌تواند ما را به سمت معتبرترین این خطوط راهنمایی کند:

۱- هر خط روند در بورس یا در هر نوع بازار سرمایه‌ای دیگر که تعداد برخوردهای بیشتری داشته باشد، معتبرتر است؛ یعنی خطوط روندی که تعداد کف یا قله بیشتری به آن برخورد کرده و مسیر خود را عوض کرده‌اند و اصطلاحاً این خط را نشکسته‌اند نشان می‌دهد که این خط روند کاملاً قوی و معتبر است.

۲- معمولاً خطوط روند در ۴ امین برخورد باید شکسته شوند. درواقع این خطوط در ۴ امین حمله چارت به خطوط روند (قله یا کف) نمی‌تواند مقاومت یا حمایت خودش را نشان بدهد و معمولاً از دست می‌رود. هرچه از این تعداد برخورد بیشتر شود عملاً چند حالت بیشتر وجود ندارد: یا این‌که سهم وارد رنج شده است؛ یعنی قرار است در میان یک بازه قیمتی مدام نوسان داشته باشد. در حالت دوم ممکن است شما خط روند اشتباهی ترسیم کرده باشید و در حالت سوم احتمال دست‌کاری قیمت‌ها وجود دارد که تنها در بازار بورس تهران این امکان وجود دارد.

۳- بهترین اندیکاتور خط روند زمانی اتفاق می‌افتد که بازه زمانی در نظر گرفته‌شده بلندمدت‌تر باشد. در کلام ساده‌تر خطوط روند در بلندمدت اعتبار بیشتری دارند. این خطوط در ماهانه اعتبار بیشتری از هفتگی و درنهایت اعتبار بالاتری در تایم روزانه دارد.

چند نکته در مورد روندها

خطوط روند معمولاً در سه حالت صعودی، نزولی یا رنج زدن هستند؛ اما نکته مهمی که دراین‌بین وجود دارد و کمتر در آموزش‌ها به آن اشاره می‌شود این است که یک‌روند هیچ‌گاه تا ابد ادامه پیدا نمی‌کند. هرچه از عمر خطوط روند می‌گذرد باوجود این‌که اعتبار بالاتری پیدا می‌کنند اما احتمال شکست بیشتری نیز دارند.

از طرف دیگر یک‌راه شناسایی مهم معتبرترین خطوط روند نگاه به زاویه این خطوط است. هر چه زاویه خطوط روند کمتر و ملایم‌تر باشد همان‌قدر معتبرتر است. روندهای شارپ و تیز به‌سرعت از بین می‌روند و سریعاً جای خود را به روندهای با زاویه متمایل‌تر می‌دهد.

آموزش رسم خط روند

آموزش خط روند در تحلیل تکنیکال

تا به اینجای کار سعی شد که خطوط روند را تعریف کنیم و بر اساس این تعریف آموزش رسم خط روند در تحلیل تکنیکال را برای شما داشته باشیم.
اما بیایید کمی دقیق تر و البته از زاویه دیگر به اندیکاتور رسم خط روند نگاه کنیم؟ تا اینجا دانستیم که این خطوط بر اساس دو نقطه دره یا دو نقطه قله کشیده می شود.
اما سوال اینجاست که از کجا بدانیم اندیکاتور رسم خط روند به درستی انتخاب شده اند و می توان به آن اعتماد کرد؟ در واقع بهترین نوع خط روند کدام است؟

پاسخ به این سوال چندان ساده نیست. در مورد خطوط روند چند نکته بسیار مهم وجود دارد که در بالا به طور کلی به آن ها اشاره شد. اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم می توانیم بگوییم:

۱- خطوط روند از مهم ترین قله ها یا قعرها ساخته می شود
۲- خطوط روند بر اساس تعداد برخورد نمودار به آن و برگشت از خط اعتبار پیدا می کند
۳- یک خط روند بعد از ۳ یا ۴ بار برگرداندن نمودار اعتبار خود را از دست می دهد و احتمالا در برخورد بعدی خواهد شکست.
۴- خطوط روند می توانند به یکدیگر تبدیل شوند. یعنی یک خط روند صعودی می تواند در ادامه تبدیل به خط روند نزولی شود و یا برعکس.

اندیکاتور رسم خط روند

خط روند داخلی چیست؟

در آموزش های مختلف معمولا از خط روند صعودی، نزولی یا رنج صحبت می شود و هر کدام از شما احتمالا بارها در مورد این نوع خطوط روند شنیده اید. اما یکی از انواع دیگر خطوط روند که کمتر به آن توجه می شود، خطوط روند داخلی است. آیا می دانید خط روند داخلی چیست؟
به طور کلی خط روند داخلی در دل یک چارت اتفاق می افتد. احتمالا در یک نمودار دیده باشید که قله ها و قعرهای مختلف و کوچکی ایجاد شده اند. این قله ها و دره های مختلف معمولا کوچکتر از قله ها و دره های اصلی است و در خطوط روند صعودی، نزولی یا رنج به آن ها توجهی تحلیل روند چیست؟ نمی شود.

خطوط روند داخلی دقیقا بر اساس همین قله ها و دره های کوچک و در دل نمودار ساخته می شود. وقتی شما این خط را در دل نمودار پیدا کنید به یک نکته جالب می رسید و آن این است که قیمت در ادامه مسیر سعی می کند حول محور این خط بچرخد. به نوعی محور اصلی نمودار این خط روند داخلی خواهد بود و برخی از اقتصاددان ها این خط را نمودی از ارزش ذاتی یک سهم می دانند.

گرچه به واقع نمی توان خط روند داخلی را نمودی از ارزش ذاتی سهم دانست، چرا که این خطوط ناپایدار هستند و بعد از مدتی جای خودشان را به خطوط دیگری می دهند، اما به هر حال نسبت به خطوط نزولی، صعودی و یا رنج پایداری بالاتری دارند. از طرف دیگر شما به واسطه این خطوط می توانید روند کلی سهم و حرکت آن را پیدا کنید. این خط برای سرمایه گذاران بلند مدت اهمیت بسیار بالایی دارد. به هر حال آن ها دوست دارند بدانند که روند نهایی سهم به کجا ختم می شود.

سؤالات متداول

۱- انواع نرم افزار رسم خط روند کدام ها هستند؟
خطوط روند اندیکاتور ساده و روتینی محسوب می‌شود که شما می‌توانید آن را در تمامی نرم‌افزاری‌های تحلیل تکنیکال مانند متا تریدر، داینامیک تریدر، ادونس گت، آمی بروکر، موتیو ویو و … می‌توانید از این خطوط استفاده کنید.

۲- آیا می‌توان به خطوط روند برای معامله‌گری و سرمایه‌گذاری اعتماد کرد؟
پاسخ این پرسش در تجربه شما نهفته شده است. هرچه تجربه شما و شناخت شما از سهم و بازار بیشتر باشد می‌توان اعتماد بیشتری به خطوط روند داشت؛ اما بااین‌وجود هم هیچ‌گاه بازار سرمایه قابل پیش‌بینی نیست. علت این موضوع نیز ساده و روشن است، انسان‌ها موجوداتی غیرقابل‌پیش‌بینی هستند. وقتی انسان‌ها خودشان قابل پیش‌بینی نیستند چطور می‌توان چیزی را پیش‌بینی کرد که خود زاییده فکر و رفتار انسانی است؟

۳- آیا انواع خطوط روند به همین سادگی است؟
درواقع می‌توان گفت که خیر. ما در اینجا خط روند را در ساده‌ترین شکل ممکن آن بررسی کردیم. این خطوط انواع مختلفی دارد و در بسیاری از اندیکاتورها مانند انواع میانگین‌ها و … کاربرد دارد. درواقع شما بر اساس این خطوط روند می‌توانید تمام بازار را تحلیل کنید و شاید نیاز به هیچ اندیکاتور یا شاخص دیگری نداشته باشید. تنها مسئله‌ای که وجود دارد این است که تا چه اندازه با این خطوط آشنا باشید و بتوانید آن را درک کنید. هر چه درک شما از بازار بیشتر باشد این خطوط هم کارایی بیشتری برای شما خواهد داشت.
در ادامه اگر میخواهید بررسی روندهای بازار را انجام دهید و درباره دیتای بورس ، فیبوناچی در بورس و سرخطی زدن در بورس و اینکه بدانید معنی همت در بورس چیست توصیه میکنم حتما این مقالات را بخوانید.

تحلیل روند چیست؟

تحلیل روند روشی است که معامله‌گران با استفاده تحلیل روند چیست؟ از آن، سعی در پیشبینی حرکات آینده بازار دارند. تحلیل روند شامل استفاده از داده‌های گذشته بازار مانند حرکات قیمتی و حجم معاملات است. در نهایت، معامله‌گران و تحلیل‌گران با استفاده از این داده‌ها، سعی دارند حرکات آینده بازار را پیشبینی کنند.

تحلیل روند

مفهوم تحلیل روند

از تحلیل روند، برای پیشبینی روند بازار استفاده می‌شود. با استفاده از این روش در تحلیل تکنیکال، می‌توان روند بازار را تشخیص داد، و حتی نقاط احتمالی برای بازگشت روند را تا حدودی شناسایی کرد. تحلیل روند یکی از المان‌های بسیار مهم در تحلیل تکنیکال است، چرا که حرکت با روندها، همواره سبب کسب سود می‌شود. مبنای تحلیل روند این است، که هر آنچه در گذشته بازار رخ داده است، به احتمال زیاد در آینده نیز اتفاق می‌افتد. به طور کلی، سه نوع روند وجود دارد: روند کوتاه‌مدت، روند میان‌مدت و روند بلندمدت.

روند عبارت است از جهتی که قیمت در راستای آن پیشروی می‌کند. روندها می‌توانند به سمت پایین یا به سمت بالا باشند. به روندهای افزایشی و کاهشی، به ترتیب روندهای گاوی (Bullish) و خرسی (Bearish) می‌گویند. شایان ذکر است، که روندها هیچ محدوده زمانی مشخصی ندارند. این بدین معنی است که روندها حتی می‌توانند در چند ثانیه شروع شده و به پایان برسند. اما هرچه یک روند مدت زمان بیشتری به طول انجامد، اهمیت آن بیشتر خواهد شد.

تحلیل روند پروسه‌ای است که طی آن با استفاده از روند کنونی، تلاش می‌شود که روند آینده پیشبینی شود. در طی تحلیل روند، معامله‌گران تلاش دارند با توجه به شواهد موجود متوجه شوند که آیا روند کنونی ادامه خواهد یافت یا خیر. همچنین گاهی شروع روندها در بازارهای دیگر، می‌تواند به آغاز یک روند جدید در بازار مورد مطالعه منجر شود. البته اگرچه تحلیل روند می‌تواند شامل مطالعات بسیاری شود، اما هیچگونه تضمینی وجود ندارد که نتایج به دست‌آمده از آن صحیح باشند.

برای آن که تحلیل داده‌ها را شروع کنید، لازم است که ابتدا مشخص کنید قصد تحلیل چه قسمتی از بازار را دارید. به عنوان مثال، می‌توانید به روی یک صنعت خاص مانند صنعت خودروسازی، یا صنعتی داروسازی و یا نوع خاصی از سرمایه‌گذاری مانند اوراق قرضه، تمرکز کنید.

زمانی که قسمت مورد نظر خود را انتخاب کردید، آنگاه می‌توانید اطلاعات عمومی مربوط به آن بخش را مطالعه کنید. این اطلاعات می‌تواند شامل چگونگی تاثیرپذیری این بازار از نیروهای داخلی و خارجی باشد. به عنوان مثال، تغییرات در یک صنعت مشابه، یا وضع یک قانون جدید می‌تواند به عنوان نیروهایی که به روی این بازار تاثیر می‌گذارند، شناخته شوند. آنگاه

تحلیل‌گران می‌توانند از این داده‌ها استفاده کرده تا حرکات بازار را در آینده پیشبینی کنند.
منتقدین روش تحلیل روند و به طور کلی تحلیل تکنیکال، این بحث را ایجاد کرده اند که بازارها به صورت بهینه عمل می‌کنند و قیمت آن‌ها تابع اطلاعات موجود در حال حاضر است. این بدین معنی است که لزوما تاریخ تکرار نمی‌شود، و نمی‌توان با مطالعه تاریخ بازار، حرکات آینده آن را پیشبینی کرد. به عنوان مثال، طرفداران تحلیل بنیادین، با استفاده از وضعیت مالی شرکت‌ها و گزارشات مالی و مدل‌های اقتصادی، سعی در پیشبینی آینده بازار دارند. از دیدگاه این گونه سرمایه‌گذاران، تغییرات روزانه بازار سهام طبق یک الگوی تصادفی اتفاق می‌افتد که نمی‌توان با هیچگونه تحلیل روندی آن را پیشبینی کرد.

استراتژی‌های تحلیل روند

معامله‌گرانی که با استفاده از تحلیل روند به معامله می‌پردازند، قصد دارند تا با استفاده از این روش، از بازارهای مالی سود کسب کنند. استراتژی‌های گوناگونی برای تحلیل روندها وجود دارند، که در هرکدام از آن‌ها از اندیکاتورهای تحلیلی گوناگونی استفاده می‌شود. برخی از این اندیکاتورها عبارت اند از:

  • میانگین متحرک: در این استراتژی، با استفاده از میانگین‌های متحرک، موقعیت‌های خرید یا فروش اتخاذ می‌شود. اگر میانگین متحرک کوتاه‌مدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع کند، نشان‌دهنده یک سیگنال خرید است. در صورتی که، اگر میانگین متحرک کوتاه‌مدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع کند، یک سیگنال فروش ایجاد می‌شود.
  • اندیکاتورهای تکانه: این استراتژی شامل استفاده از اندیکاتورهای اندازه‌گیری تکانه مانند اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتور MACD می‌شود. به عنوان مثال، در این استراتژی، اگر بازار با قدرت زیادی به سمت بالا در حال حرکت باشد، معامله‌گران وارد معامله خرید می‌شوند، و زمانی از آن خارج می‌شوند که قدرت روند کاهش پیدا کرده باشد.
  • خطوط روند و الگوهای نموداری: در این استراتژی،معامله‌گران زمانی وارد معامله خرید می‌شوند که روند قیمت به سمت بالا است. آن‌ها در این حین، حد ضرر خود را نیز زیر سطوح حمایتی قرار می‌دهند. اگر قیمت دارایی مورد نظر بازگردد، با فعال شدن دستور حد ضرر، معامله به صورت خودکار بسته می‌شود و از ضرر بیشتر جلوگیری می‌کند.

اندیکاتورها می‌توانند داده‌های قیمتی را به روشی ساده‌تر به معامله‌گران ارائه دهند. این اندیکاتورها همچنین می‌توانند سیگنال‌های معاملاتی تولید کرده و یا در رابطه با بازگشت روند، به معامله‌گران هشدار دهند. از اندیکاتورهای تحلیلی می‌توان در تمام تایم‌فریم‌ها استفاده کرد. این اندیکاتورها معمولا دارای پارامترهایی هستند که معامله‌گران می‌توانند با توجه به نیاز‌های خود تغییرشان دهند.

معمولا، توصیه می‌شود که از چندین اندیکاتور در کنار یکدیگر استفاده شود، تا احتمال خطا پایین‌تر رود، و سیگنالهای ورود و خروجی که صادر می‌شوند، از اعتبار بیشتری برخوردار گردند. هر اندیکاتور می‌تواند به چندین شکل مورد استفاده قرار گیرد. اگر به اندیکاتور خاصی علاقمند هستید، در رابطه با آن تحقیقات بیشتری کنید و قبل از به کار گرفتن این اندیکاتور در بازار حقیقی، کارکرد آن را آزمایش کنید.

روند چیست؟

روند عبارت است از جهت حرکت بازار در یک بازه زمانی مشخص. روندها می‌توانند به سمت بالا یا به سمت پایین شکل بگیرند. روندهای صعودی و نزولی به ترتیب با نام‌های روند گاوی و خرسی نیز شناخته می‌شوند. برای این که یک حرکت در بازار روند شناخته شود، هیچ بازه زمانی مینیممی وجود ندارد. اما هرچه یک روند برای مدت طولانی‌تری ادامه پیدا کند، آن روند مهمتر است. روندها توسط خطوط روند به روی نمودارهای قیمتی نشان داده می‌شوند. خطوط روند از اتصال کف‌ها و سقف‌های قیمتی به یکدیگر به وجود می‌آیند. اگر کف‌ها یا سقف‌هایی بالای یکدیگر شکل بگیرند، گفته می‌شود که بازار روند صعودی دارد. زمانی که کف‌ها یا سقف‌ها در زیر یکدیگر شکل گرفته باشند نیز، گفته می‌شود که روند بازار نزولی است.

مثالی از استراتژی تحلیل روند

استراتژی‌های تحلیل روند با این هدف توسعه داده شده اند، که با به کار گرفتن اندیکاتورهای تحلیلی گوناگون، روشی برای کسب سود در بازارهای مالی به وجود آورند. معمولا، این اندیکاتورها شامل میانگین‌های متحرک، اندیکاتورهای تکانه‌ای، خطوط روند و الگوهای نموداری می‌شوند.

به هنگام استفاده از میانگین‌های متحرک، معامله‌گران زمانی که میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا یا پایین قطع کند، دست به معامله می‌زنند. اندیکاتورهای تکانه‌ای نیز به معامله‌گران در رابطه با قدرت روند فعلی بازار اطلاعاتی می‌دهند. با استفاده از این اندیکاتورها نیز می‌توان سیگنال‌های معاملاتی معتبری را تولید کرد. خطوط روند و الگوهای نموداری نیز به معامله‌گران در تولید سیگنال‌های معاملاتی و تشخیص روند بازار کمک می‌کنند. همچنین معامله‌گران به هنگام استفاده از خطوط روند، مقاومت‌ها و حمایت‌ها را شناسایی کرده، تا در قرار دادن حدود ضرر و سود به آن‌ها کمک کنند.

انتقادات علیه تحلیل روند

افرادی که به تحلیل روند و به طور کلی تحلیل تکنیکال انتقاد دارند، این بحث را ایجاد کرده اند که بازارهای مالی بهینه عمل می‌کنند. این بدین معنی است که قیمت کنونی بازار، حاصل همان اتفاقاتی است که در حال حاضر در حال رخ دادن است. به همین ترتیب، این افراد مدعی هستند که نمی‌توان با مطالعه اطلاعات گذشته بازار، حرکات آینده بازار را پیشبینی کرد. به عنوان مثال، طرفداران تحلیل بنیادین، وضعیت بازار را با تحلیل وضعیت کنونی شرکت‌ها و بررسی گزارشات مالی منتشر شده، تحلیل می‌کنند. برای این گونه سرمایه‌گذاران، تغییرات قیمتی در بازارهای مالی، حاصل اتفاقات تصادفی است که هر لحظه در حال رخ دادن هستند. این سرمایه‌گذاران معتقد هستند که حرکات قیمتی را نمی‌توان در قالب روند یا الگوهای نموداری تحلیل کرد.

تحلیل روند

تحلیل روند

تکنیک تحلیل روند (Trend analysis)، در تحلیل تکنیکال برای پیش بینی حرکت قیمت سهام در آینده مبنی بر داده های روند مشاهده شده اخیر، استفاده می شود. تحلیل روند از داده های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معامله، برای پیش بینی جهت حرکت بازار در بلند مدت استفاده می کند.

نکات کلیدی

  • تحلیل روند سعی می‌کند یک روند، مانند روند صعودی بازار را پیش‌بینی کند، و سپس آن روند را تا زمانی که داده‌ها بازگشت روند را نشان دهند، دنبال می‌کند.
  • تحلیل روند بر اساس اتفاقات گذشته به معامله گران از آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، تحلیل روند چیست؟ ایده می دهد.
  • تحلیل روند بر سه افق زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تمرکز دارد.

درک تحلیل روند

تحلیل روند سعی می‌کند یک روند، مانند روند صعودی بازار را پیش‌بینی کند، و سپس آن روند را تا زمانی که داده‌ها بازگشت روند را نشان دهند، دنبال می‌کند. تحلیل روند مفید است زیرا حرکت با روندها، و نه بر خلاف آنها، منجر به سود در سرمایه گذاری می شود. بر اساس اتفاقات گذشته به معامله گران برای احتمالاتی که در آینده اتفاق می افتاد، ایده می دهد. سه نوع اصلی از روندها وجود دارد: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت.

روند یک جهت کلی از حرکت بازار در یک دوره زمانی مشخص است. روندها می توانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی هستند. در حالی که برای اینکه یک جهت به عنوان روند در نظر گرفته شود، به حداقل زمان مشخصی نیاز نیست، اما هر چه جهت طولانی تر شود، روند بیشتر قابل تشخیص است.

تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای جاری به منظور پیش بینی روندهای آینده است. تحلیل روند به نوعی تحلیل مقایسه ای به حساب می آید. این تحلیل می تواند شامل تعیین روند فعلی بازار، مانند سود در یک بخش خاص بازار، و همچنین تعیین اینکه روند یک بازار می تواند منجر به روند در بازار دیگر شود یا خیر. اگرچه یک تحلیل روند ممکن است شامل حجم زیادی از داده ها باشد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که نتایج صحیح باشد.

برای تحلیل داده های کاربردی، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار مورد تحلیل قرار می گیرد. به عنوان مثال، می توانید بر روی یک صنعت خاص، مانند بخش خودرو یا داروسازی، و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری، مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.

پس از انتخاب بخش، امکان بررسی عملکرد کلی آن وجود دارد. این موضوع می‌تواند شامل نحوه تأثیرگذاری این بخش از نیروهای داخلی و خارجی باشد. به عنوان مثال، تغییرات در یک صنعت مشابه یا ایجاد مقررات دولتی جدید به عنوان نیروهای تأثیرگذار بر بازار را بررسی کند. سپس تحلیلگران این داده ها را گرفته و سعی می کنند مسیر حرکت رو به جلوی بازار را پیش بینی کنند.

منتقدان تحلیل روند و معاملات تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و قیمت در تمام اطلاعات موجود مشخص است. به این معنی که تاریخ لزوماً تکرار نمی شود و گذشته آینده را پیش‌بینی نمی‌کند. برای مثال، پیروان تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکت ها را با استفاده از صورت های مالی و مدل های اقتصادی برای پیش بینی قیمت های آتی تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزانه سهام از مسیری تصادفی پیروی می کند که نمی توان آن را به عنوان الگو یا روند تفسیر کرد.

استراتژی های معاملاتی روند

معامله گران روند، تلاش می کنند تا از روندها به صورت مجزا سود کسب کنند. بسیاری از استراتژی های معاملاتی روند مختلفی وجد دارند که از شاخص های تکنیکال مختلف استفاده می کنند:

  • میانگین متحرک: این استراتژی‌ها شامل ورود به موقعیت‌های خریدی است که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت به سمت بالا عبور می‌کند، و هنگامی که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت به سمت پایین عبور می‌کند، وارد موقعیت‌های فروش می‌شود.
  • شاخص مومنتوم: این استراتژی‌ها شامل ورود به موقعیت‌های خرید، هنگامی که یک دارایی با مومنتوم قوی در مسیر روند حرکت می کند و یا خروج از موقعیت‌های خرید هنگامی که یک دارایی مومنتوم خود را از دست می‌دهد. اغلب در این استراتژی ها از شاخص قدرت نسبی (RSI) استفاده می شود.
  • خطوط روند و الگوی نمودار: این استراتژی‌ها شامل ورود به موقعیت‌های خرید، در زمانی است که یک دارایی روند صعودی دارد و حد ضرر زیر سطوح حمایتی خط روند کلیدی قرار می گیرد. اگر روند سهام بازگردد، موقعیت برای کسب سود از بین می رود.

نکته: پیگیری روند، یک سیستم معاملاتی مبتنی بر استفاده از تحلیل روند و پیروی از توصیه ها برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب، تحلیل روند از طریق تحلیل کامپیوتری و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود و با مومنتوم بازار مرتبط است.

شاخص ها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کنند و همچنین سیگنال های معاملاتی روند را ارائه دهند یا در مورد برگشت روند هشدار دهند. آنها ممکن است در تمام بازه های زمانی مورد استفاده قرار گیرند و دارای متغیرهایی هستند که می توانند متناسب با ترجیحات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.

معمولاً توصیه می‌شود استراتژی‌های شاخص را ترکیب کنید یا دستورالعمل‌های خود را طراحی کنید، بنابراین معیارهای ورود و خروج به معاملات به وضوح تعیین شده است. هر شاخص را می توان به روش های بیشتر از آنچه که ذکر شد استفاده کرد. اگر یک شاخص را دوست دارید، درباره آن بیشتر تحقیق کنید و مهمتر از همه، قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات لحظه ای، آن را آزمایش کنید.

روند چیست؟

روند، به جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص گفته می شود. روندها می توانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب به بازارهای صعودی و نزولی مرتبط هستند. در حالی که برای اینکه یک جهت به عنوان یک روند در نظر گرفته شود، به حداقل زمان مشخصی نیاز نیست، اما هر چه جهت طولانی تر شود، روند بیشتر قابل تشخیص است. روندها با رسم خطوطی به نام خطوط روند، شناسایی می شوند که حرکات قیمت را به یکدیگر متصل می کنند و برای یک روند صعودی، سقف و کف قیمتی بالاتر زا ایجاد می کنند، یا برای یک روند نزولی، سقف و کف قیمتی پایین تر را ایجاد می کنند.

نمونه هایی از استراتژی های معاملاتی روند

استراتژی‌های معاملاتی روند، تلاش می‌کنند تا با ترکیب انواع شاخص‌های تکنیکال همراه با ابزار مالی پرایس اکشن، سود را از روندها بدست بیاوردند. به طور معمول، این موارد شامل میانگین متحرک، شاخص‌های مومنتوم، و خطوط روند و الگوهای نمودار است.

استراتژی‌های میانگین متحرک شامل ورود به موقعیت‌های خرید یا فروش، در زمانی که میانگین متحرک کوتاه‌مدت از بالا یا پایین‌ خط میانگین متحرک بلندمدت عبور می‌کند. استراتژی‌های شاخص مومنتوم شامل ورود به موقعیت‌ها، در زمانی که یک دارایی دارای مومنتوم قوی است و خروج از آن در زمانی که کاهش می‌یابد، است. خطوط روند و استراتژی‌های الگوی نمودار شامل ورود به موقعیت‌های خرید یا فروش در زمانی است که یک دارایی روند بالاتر یا پایین‌تری دارد، و حد ضرر در زیر یا بالای سطوح حمایتی خط روند کلیدی برای خروج از معامله قرار می گیرد.

نقدهای تحلیل روند

منتقدان تحلیل روند، و معاملات تکنیکال، استدلال می کنند که بازارها کارآمد هستند و قیمت در تمام اطلاعات وجود دارند. به این معنی که تاریخ لزوماً تکرار نمی شود و گذشته آینده را پیش‌بینی نمی‌کند. برای مثال، پیروان تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکت ها را با استفاده از صورت های مالی و مدل های اقتصادی برای پیش بینی قیمت های آتی تحلیل می کنند. این نوع سرمایه گذاران معتقدند، حرکات روزانه سهام از مسیری تصادفی پیروی می کند که نمی توان آن را به عنوان الگو یا روند تفسیر کرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا