نظریۀ داو

نظریه داو (DOW THEORY) چیست؟
نظریه داو جونز
نظریه داو یک تئوری مالی است در مبحث گسترده تحلیل تکنیکال است که می گوید اگر یکی از میانگین های آن (یعنی صنایع یا حمل و نقل) بالاتر از یک سطح مهم قبلی پیشرفت کند ، روند رو به رشدی در جریان است و در یک میانگین دیگر پیشرفت های مشابهی را دنبال می کند. به عنوان مثال ، اگر میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) به سطح متوسط صعود کند ، انتظار می رود که میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) در یک دوره زمانی معقول از این روند پیروی کند.
پیشگویی های کلیدی
- تئوری داو یک چارچوب فنی است که پیش بینی می کند اگر یکی از میانگین های خود بالاتر از یک سطح مهم قبلی پیش برود ، با پیشرفت مشابه در میانگین دیگر ، روند صعودی خواهد بود.
- این تئوری با این تصور پیش بینی می شود که بازار همه چیز را به شکلی منطبق با فرضیه بازار کارآمد در نظر بگیریم.
- در چنین پارادایمی ، شاخص های مختلف بازار تا زمان معکوس روندها ، باید از نظر عملکرد و الگوی حجم ، یکدیگر را تأیید کنند.
درک نظریه داو
نظریه داو رویکردی برای تجارت است که توسط چارلز اچ. داو انجام شد و به همراه ادوارد جونز و چارلز برگسترسر ، شرکتی را تأسیس کردند سپس میانگین صنعتی داو جونز را در سال ۱۸۹۶ توسعه دادند. داو این تئوری را در سرمقاله هایی در وال استریت ژورنال (که او بنیانگذاری کرده بود) منتشر کرد.
چارلز داو در سال ۱۹۰۲ درگذشت ، و هرگز نظریه کامل خود را در بازارها منتشر نکرد ، اما چند تن از پیروان و همکارانش آثاری را منتشر کرده اند که در سرمقاله های او گسترش یافته است. برخی از مهمترین مشارکتها در نظریه داو شامل موارد زیر است:
- ‘فشارسنج بازار سهام’ ویلیام پی همیلتون (۱۹۲۲)
- «تئوری داو» رابرت ره (۱۹۳۲)
- جورج شفر ‘چگونه من به بیش از ۱۰،۰۰۰ سرمایه گذار برای سودآوری در سهام کمک کردم’ (۱۹۶۰)
- ‘تئوری داو امروز’ (۱۹۶۱) ریچارد راسل
داو معتقد بود که بورس سهام به عنوان یک کل ، معیار قابل اطمینان از شرایط کلی تجارت در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل بازار ، می توان آن شرایط را به دقت ارزیابی کرد و جهت گیری روند عمده بازار و جهت گیری احتمالی سهام های فردی را مشخص کرد.
این تئوری در تاریخ 100 ساله ی خود تحولات دیگری را پشت سر گذاشته است ، از جمله مشارکت های ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰ ، رابرت ره در دهه ۱۹۳۰و جورج شفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰. به عنوان مثال ، جنبه های نظریه ، تأکید خود را بر بخش حمل و نقل – یا راه آهن ، به شکل اصلی – از دست داده است ، اما رویکرد داو هنوز هسته اصلی تجزیه و تحلیل فنی مدرن را تشکیل می دهد.
نظریه داو چگونه کار می کند
در نظریه داو شش مؤلفه اصلی وجود دارد:
۱. بازار همه چیز را با تخفیف ارائه می دهد
نظریه داو بر فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) عمل می کند ، که بیان می کند قیمت دارایی تمام اطلاعات موجود را شامل می شود. به عبارت دیگر ، این رویکرد ضد انعکاس اقتصاد رفتاری است.
درآمد بالقوه ، مزیت رقابتی ، صلاحیت مدیریتی – همه این عوامل و موارد دیگر در بازار قیمت دارند ، حتی اگر همه افراد این یا همه این جزئیات را نشناسند. در قرائت دقیق تر این نظریه ، حتی رویدادهای آینده نیز به صورت ریسکی تخفیف می یابد.
۲. سه نوع اصلی روند در بازار وجود دارد
بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد ، مانند بازار گاو ی یا خرسی. در این روندهای گسترده تر ، آنها روندهای ثانویه را تجربه می کنند ، که اغلب در برابر روند اصلی کار می کنند ، مانند عقب نشینی در بازار گاوی یا تظاهرات در بازار خرسی. این روند ثانویه از سه هفته تا سه ماه ادامه دارد. سرانجام ، روندهای جزئی وجود دارد که کمتر از سه هفته طول بکشد ، که اکثراً سروصدایی بیش نیستند.
۳. روندهای اولیه دارای سه مرحله هستند
طبق تئوری داو ، روند اصلی از سه مرحله عبور خواهد کرد. در بازار گاوی ، این مراحل، انباشت ، مرحله مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و مرحله اضافی است. در بازار خرسی به آنها مرحله توزیع ، مرحله مشارکت عمومی و مرحله وحشت (یا ناامیدی) گفته می شود.
۴- شاخص ها باید یکدیگر را تأیید کنند
برای ایجاد یک روند ، شاخص های فرض شده داو یا میانگین بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدان معناست که سیگنال هایی که در یک شاخص رخ می دهند باید با سیگنال های دیگر مطابقت داشته باشند. اگر یک شاخص ، مانند میانگین صنعتی داو جونز ، روند صعودی اولیه جدید را تأیید کند ، اما شاخص دیگر در روند نزولی اولیه قرار داشته باشد، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.
داو از دو شاخص که او و شرکای خود اختراع کرده اند ، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو . راهآهن از جابجایی باری که این فعالیت تجاری مورد نیاز دارد سود خواهد برد. اگر قیمت دارایی در حال افزایش بود اما راه آهن رنج می برد ، احتمالاً روند پایدار نخواهد بود. مکالمه همچنین صدق می کند: اگر راه آهن سودآور باشد اما بازار در حال رکود باشد ، روند مشخصی وجود ندارد.
۵. حجم باید روند را تأیید کند
اگر قیمت در جهت روند اصلی حرکت کند و در صورت حرکت در برابر آن کاهش یابد ، باید حجم آن افزایش یابد. حجم کم نشانگر ضعف در روند است. به عنوان مثال ، در بازار گاوی ، با بالا رفتن قیمت ، باید حجم آن افزایش یابد ، و در زمان کاهش ثانویه سقوط کند. اگر در این مثال ، حجم در حین بازپرداخت افزایش یابد ، می تواند نشانه این باشد که روند معکوس است زیرا فعالان بازار بیشتر نزولی می شوند.
۶. روندها تا زمانی که واژگونی واضح رخ ندهد ادامه دارد
معکوس در روند اولیه می تواند با روند ثانویه اشتباه گرفته شود. تعیین اینکه آیا صعود در بازار خرسی یک معکوس است یا یک تجمع کوتاه مدت که باید از آن پایین بیاید ، دشوار است و تئوری داو از احتیاط حمایت می کند و اصرار دارد که یک وارونگی احتمالی تأیید شود.
ملاحظات خاص نظریه داو
در اینجا چند نکته اضافی وجود دارد که باید در مورد تئوری داو در نظر بگیرید:
بسته شدن قیمت و دامنه خط
چارلز داو فقط به بستن قیمتها اعتماد داشت و نگران حرکت داخلی این شاخص نبود. برای ایجاد یک سیگنال روند ، قیمت بسته شدن باید سیگنال روند باشد.
محدوده خط نظریه داو
ویژگی دیگر در تئوری داو ایده محدوده خط است که در سایر زمینه های تحلیل تکنیکی نیز به آن محدوده معاملات گفته می شود. این دوره حرکت های قیمت کناری (یا افقی) به عنوان یک دوره تحکیم دیده می شود و معامله گران باید منتظر بمانند تا حرکت قیمت را بشکند تا قبل از آنکه به نتیجه برسد که بازار به چه شکلی حرکت می کند ،روند را بشکند. به عنوان مثال ، اگر قیمت بالاتر از خط حرکت می کرد ، احتمالاً بازار روند صعودی داشته باشد.
سیگنال ها و شناسایی روندها در نظریه داو
یکی از جنبه های دشوار اجرای نظریه داو ، شناسایی دقیق وارونگی روند است. به یاد داشته باشید ، پیروان از تئوری داو با جهت کلی بازار تجارت می کنند ، بنابراین بسیار مهم است که نقاطی را که در این جهت تغییر می کند مشخص کنند.
یکی از تکنیک های اصلی استفاده شده برای شناسایی وارونگی روند در تئوری داو ، تحلیل اوج و فرورفتگی است. اوج به عنوان بالاترین قیمت حرکت بازار تعریف می شود ، در حالی که یک فرورفتگی به عنوان پایین ترین قیمت حرکت بازار مشاهده می شود. توجه داشته باشید که تئوری داو فرض می کند که بازار حرکت نمی کند در یک خط مستقیم بلکه از اوج (قله) به پایین (فرورفتگی) حرکت می کند.
روند صعودی در نظریه داو ، مجموعه ای از قله های پیاپی و بالاتر است. روند نزولی یک سری قله های پیاپی و فرورفتگی های پیاپی است.
ششمین بخش نظریه داو ادعا می کند که تا زمانی که نشانه روشنی مبنی بر برعکس شدن روند وجود نداشته باشد ، یک روند همچنان پابرجاست. دقیقاً مانند اولین قانون حرکت نیوتن ، یک شیء در حال حرکت تمایل دارد که در یک جهت واحد حرکت کند تا اینکه یک نیرو آن حرکت را مختل کند. به همین ترتیب ، بازار همچنان در جهت اصلی حرکت خواهد کرد تا زمانی که نیرویی مانند تغییر شرایط تجاری به اندازه کافی قوی باشد که بتواند جهت این حرکت نظریۀ داو اولیه را تغییر دهد.
معکوس در نظریه داو
هنگامی که بازار قادر به ایجاد یک قله پیاپی و مسیر دیگر در جهت روند اصلی نیست ، بعنوان معکوس در روند اولیه علامت گذاری می شود. برای روند صعودی ، معکوس با عدم توانایی در رسیدن به سطح جدید و به دنبال آن عدم توانایی در رسیدن به سطح بالاتر علامت گذاری می شود. در این شرایط ، بازار از دوره ای به بالاترین سطح پیاپی و پایین آمدن به سمت پایین و پایین های پی در پی ، که اجزای یک روند اولیه نزولی هستند ، رفته است.
وارونه شدن روند اولیه نزولی هنگامی اتفاق می افتد که بازار دیگر به پایین و پایین نرود. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که بازار قله ای بالاتر از اوج قبلی ایجاد کند ، و پس از آن یک فرورفتگی بالاتر از فرورفتگی قبلی ، که مؤلفه های یک روند صعودی هستند ، ایجاد می شود.
نظریه داو
در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز کمپانی داو جونز را تاسیس کردند. در آن سالها او نظریاتش را در قالب مقالاتی برای مجلهی وال استریت ارایه می کرد و امروزه پس از گذشت حدود یک قرن اغلب تحلیلگران و محققان بازار سرمایه عقیده دارند، که پایه و اساس آنچه امروزه به عنوان تحلیل تکنیکال شناخته می شود؛ در واقع همان نظریههایی است که در آن سالها توسط داو ارایه شدهاند و به نظریه داو معروف است.
امروزه بیشتر تحلیلگران تکنیکی با مبانی نظریات داو آشنایی دارند. نظریات او حتی با وجود دخالت تکنولوژی پیچیدهی کامپیوتر و پیشرفتهایی که در علم تحلیل تکنیکال رخ داده است همچنان پایه و اساس مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد.
در سوم ژوئن 1884 نخستین (میانگین) شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت بدست آمده بود توسط داو منتشر شد.
از این تعداد، نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت مربوط به کارخانجات تولیدی بودند.
داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد.
در سال 1898 داو این شاخص را به دو قسمت مساوی تقسیم کرد که یکی شاخص دوازده شرکت صنعتی و دیگری شاخص بیست شرکت مربوط به راه آهن بود. بیست و یک سال بعد، در 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30 عدد رسید. در ادامهی مسیر وال استریت جورنال شاخصهای متعددی را ارایه کرد.
یکصد سال پس از انتشار نخستین نظریات داو انجمن تحلیلگران تکنیکی جام نقرهای به نام گورهام را به پاس تلاشها و خدمات چارلز داو در زمینهی تحلیل تکنیکال به کمپانی داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارایه کرد امروزه به عنوان دماسنج وضعیت بازار سرمایه و نمایشگر تغییرات این بازار به کار می رود و با گذشت 80 سال از مرگ او این شاخص به عنوان یک ابزار ضروری توسط همهی تحلیلگران تکنیکی استفاده می شود. متاسفانه چارلز داو هرگز نظریاتش را در قالب کتاب ارایه نکرد و همهی آنچه از او باقی مانده مقالاتی است که یک قرن پیش برای بیان نظریاتش دربارهی رفتار بازار سرمایه برای مجله وال استریت نوشته است.
مقالات چاپ شده از نظریه داو
در اولین سالگرد درگذشت چارلز داو فردی به نام نلسون مقالات او را در قالب کتابی به نام The ABC of stock speculation جمع آوری و منتشر کرد.
در سال 1922 ویلیام پیتر همیلتون (شریک داو و قائم مقام مجلهی وال استریت) کتابی به نام “دما سنج بازار سرمایه” منتشر کرد و در آن نظریات داو را شرح داد.
ارایهی دیگری از این نظریات نیز توسط رابرت رئا در سال 1932 در قالب یک کتاب موجود است.
داو نظریاتش را در قالب میانگینهایی که برای بازار سرمایه تعریف کرده بود به کار برد. اکثر نظریات تحلیلی او در بازارهای مختلف به خوبی کاربرد دارد. در این مقاله نظریات داو به طور مختصر بیان شده است.
اصول مقدماتی
1- همه چیز در میانگینها (شاخصها) لحاظ می شود
حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگینها (شاخصها) به جا می گذارد.
هیچ نیازی نیست آن طور که برخی از آمارگران عادت دارند مجموعه ای از اطلاعات قیمت کالاها، نقل و انتقالات بانکها و نوسانات سهام و حجم معاملات خارجی و داخلی با زحمت زیاد گردآوری شود. بورس وال استریت خودش همه ی این موارد را مد نظر قرار می دهد!
آیا آشنا به نظر نمی رسد؟ اینکه بازار همهی فاکتورهای اطلاعاتی ممکن را منعکس می کند و ر ویهم رفته بر عرضه و تقاضا تاثیر می گذارد، یکی از فرضیات اولیه نظریه تکنیکال است که در مقالهی فلسفه و اصول تحلیل تکنیکال اشاره شد.
این فرضیه که برای میانگین های بازار به کار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود.
اگرچه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریا همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شود.
2- بازار سه نوع دارد
پیش از بحث دربارهی چگونگی این روندها لازم است که نظریه داو را در این مورد بیان کنیم.
روند صعودی از نظر داو این طور تعریف می شود: هرگاه قیمت در یک رالی (موج) صعودی بالاتر از رالی (موج) صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره (موج) نزولی بالاتر از حفره (موج) نزولی پییش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت.
به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و برعکس این حالت مجموعهای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم.
در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند ولی در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است.
این تعریف داو به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو متعقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همانطوریکه در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است.
داو نوشته است: در بسیاری از موارد در معاملات شاهد بودهایم که وقتی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدودهی بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی نزدیک شود محکوم به نزول بیشتر خواهد بود.
از نظر داو یک روند، خود مشتمل بر سه روند دیگر است:
1- روند اولیه، 2- روند ثانویه، 3- روند کوچک که می توان آنها را به: (الف) جریان، (ب) امواج، (ج) سطح ناهموار دریا تشبیه کرد.
روند اولیه نشان دهندهی جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند.
تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطهای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند.
اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطهای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد.
اما به عقیدهی داو جریانات می توانند حتی تا سالهای متوالی دوام داشته باشند.
روند ثانویه در حقیقت تصحیح در روند اولیه (جریان) است. قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی نظریۀ داو تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولا بین 3 هفته تا 3 ماه به طول می انجامد.
بر طبق نظریه داو روند کوچک نشان دهندهی نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولا کمتر از سه هفته به طول می انجامد.
3- روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند
چارلز داو بیشتر توجه خود را بر روی روند اولیه متمرکز کرد که این روند معمولا شامل سه مرحله است:
- مرحلهی تراکم یا تجمیع
- مرحلهی مشارکت عمومی
- مرحلهی توزیع
مرحلهی تراکم (یا تجمیع): سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحلهی تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند رو به کاهش گذاشته است.
مرحلهی مشارکت عمومی: آغاز مرحلهی مشارکت عمومی (زمانی که اکثر تحلیلگران تکنیکی شروع به سرمایه گذاری می کنند) زمانی است که قیمت سریعا شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد.
مرحلهی توزیع: مرحلهی توزیع زمانی است که روزنامهها به صورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیلهای مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد.
اینجاست که همان سرمایه گذاران آگاه و زیرک که در اواخر دوران نزولی شروع به خرید کرده بودند (زمانی که هیچ کس علاقهای به خرید نداشت!) پیش از اینکه خریداران اخیر آمادهی فروش بشوند شروع به عرضه می کنند.
علاقهمندان و فراگیران نظریه موجهای الیوت خواهند دید که بازارهای صعودی بزرگ به سه مرحله تقسیم می شوند. در حقیقت آر.ان الیوت دریافته بود که بازارهای صعودی بزرگ سه مرحله ی صعودی بزرگ دارند.
4- شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند
بر طرق آنچه که داو در بیان شاخصهای صنعت و راه آهن گفته است هر نشانه یا اخطار زمانی اهمیت دارد که هر دوی این شاخصها (صنعت و راه آهن) اخطار یا علامت مشابهی را نشان بدهند و بدین گونه همدیگر را تایید کنند.
او دریافت که شرط آغاز روند افزایشی این است که هر دو شاخص از موج (بالاترین رقم موج) دوم بالاتر قرار بگیرند.
هرچند به نظر او لزومی نداشت که دو اخطار یا علامت باید در یک زمان ایجاد شوند، اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد تایید قویتری بر تشخیص روند به دست می دهد.
داو متوجه شد که هر گاه این دو شاخص، واگرایی ایجاد کنند (برخلاف هم حرکت کنند) روند قبلی همچنان پابرجا باقی می ماند. (نظریه موج های الیوت تنها به اخطار یکی از شاخصها احتیاج دارد).
5- حجم معاملات باید روند را تصدیق کند
به عقیدهی داو حجم معاملات یک عامل ثانویه ولی مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت به دست آمدهاند. به بیان سادهتر حجم معاملات می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد و در روندهای بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمتها بالا برود.
در نظریۀ داو روندهای نزولی حجم معاملات در نوسانات مثبت کاهش و در نوسانات نزولی افزایش پیدا می کند. از نظر داو اخطارهای خرید و فروش مبتنی بر قیمت نهایی می باشد و حجم معالات یک عامل ثانویه به شمار می رود.
بدون شک حجم معاملات چه افزایش داشته باشند و چه کاهش عامل مهمی در تصمیمگیریها هستند.
معاملهگران آگاه اطلاعات مربوط به حجم معاملات را با تغییرات قیمت مقایسه می کنند تا دریابند که آیا یکدیگر را تایید می کنند یا خیر.
6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه می دهند
این موضوع در مقاله فلسفه و اصول تحلیل تکنیکال نیز مطرح شده است.
ماهیت این اصل بیان می کند که هر چیز متحرکی تمایل به حفظ جهت حرکت خود دارد مگر اینکه یک نیروی خارجی سبب تغییر جهت حرکت آن بشود.
ابزارهای تکنیکی متعددی به عنوان اندیکاتور اخطار بازگشت توسط معاملهگران به کار برده می شود که بعضی از این اندیکاتورها می توانند اخطارهای سریعتری در مورد افت حرکت (چه صعودی یا نزولی) ارایه کنند. البته همهی آنها قابل اطمینان نیستند و گاهی اوقات ادامهی روند فعلی شانس بیشتری می یابد.
یکی از دشوارترین کارها برای کاربران نظریات داو و حتی تعقیب کنندگان روند، تشخیص تفاوت میان رخداد تصحیح قیمت در روند فعلی و رخداد شروع اولین دورهی روند مخالف است.
کاربران نظریات داو در اغلب موارد با اخطارهای اولیه بازگشت روند موافق نیستند.
در شکل زیر موج صعودي در نقطه C پائین نظریۀ داو تر از نقطه اوج قبلی یعنی نقطه A می باشد. سپس قیمت تا پائین تر از نقطه B شروع به کاهش می کند. وقوع این حالت و دو موج کاهشی اخطار فروش واضحی را در نقطه S که پائین تر از نقطه B قرار دارد ارائه می دهد. این الگوي برگشتی اغلب نوسان ناموفق خوانده می شود.
در شکل بعدي که در زیر نمایش داده شده است رالی صعودي که به نقطه C ختم شده است از رالی صعودي قبلی آن یعنی A فراتر رفته است. سپس شروع به کاهش به نقطه پائین تر از B کرده است. بعضی کاربران نظریه داو به شکسته شدن حمایت s۱ اکتفا نمی کنند و آن را اخطار فروش قطعی نمی دانند. این دسته ترجیح می دهند تا رالی صعودي که نقطه پیک آن از نقطه C کمتر است یعنی نقطه E را ببینند. سپس منتظر می مانند تا نزول قیمت تا زیر نقطهD (یعنی شکست حمایت S۲) را نیز مشاهده کنند. براي آنها اخطار قطعی فروش در نقطه S۲ است که از دوبار شکست حمایت و یک بار ناتوانی در صعود به دست آمده است.
الگوي اول یعنی نوسان ناموفق نسبت به این الگو داراي اعتبار کمتري می باشد. دو شکل بعدي که در زیر نمایش داده شده اند همین رخدادها را در بازار نزولی نشان می دهند.
نوسان ناموفق: اخطار خرید هنگامی که قیمت از نقطه B۱ فراتر می رود مشاهده می شود.
در شکل زیر اخطار نظریۀ داو خرید در نقاط B1 و B2 ایجاد شده است.
استفاده از قیمتهای پایانی و خطوط
تاکید اصلی داو بر قیمتهای پایانی بوده و به عقیدهی او قیمتها باید بالاتر از پیک قبلی یا پایینتر از رالی نزولی قبلی قرار بگیرند تا معنادار باشند.
هرگاه معاملهگران دربارهی خطوط صحبت می کنند اشارهی آنها به الگوهای جانبی است که برخی اوقات در نمودارها قابل مشاهده هستند.
معمولا در این محدوده مرحلهی تصحیح رخ می دهد. در بحثهای مدرن تکنیکال این الگوهای جانبی “مستطیل” خوانده می شوند.
چند انتقاد به نظریه داو
هر چند نظریه داو در طی این سالها در تشخیص بازارهای افزایشی یا کاهشی بسیار موفق عمل کرده اما نظریات او جای انتقاد نیز دارد.
به طور متوسط 20 تا 25 درصد از تحرکات بازار پیش از به وجود آمدن اخطار خرید و فروش توسط نظریه داو قابل مشاهده نیست. اخطار خرید را اغلب در مرحلهی دوم افزایشی یا رالی دوم صعود با استفاده از نظریه داو می توان دریافت کرد. یعنی زمانی که قیمت در رالی صعودی دوم بالاتر از رالی صعودی قبلی باشد.
این در حالی است که در این مرحله اکثر سیستمهای تکنیکال مبتنی بر اساس روندها شروع به شناسایی و شرکت در روند موجود می کنند.
باید یادآور شد که داو هرگز مدعی پیش بینی روندها نبود و صرفا ظهور بازارهای افزایشی یا کاهشی را جستجو می کرد و قصد داشت تا بخش بزرگ میانی از حرکت مهم بازار را به دست آورد.
بر طبق اسناد موجود نظریه داو این وظیفهی مهم را به خوبی انجام داده است. او در طی سالهای 1920 تا 1975 توانست شصت و هشت درصد از تغییرات قیمت شاخصهای صنعت و حمل و نقل و 67 درصد از تغییرات S & P 500 را پیش بینی کند.
کسانی که متعقدند نظریه او نمی تواند حرکات بازار را به دست آورد در حقیقت در درک مفاهیم ابتدایی روندها مشکل دارند.
بازار سرمایه به عنوان یک شاخص اقتصادی
آنچه به نظر می رسد این است که داو هرگز قصد استفاده از نظریهاش برای پیش بینی کردن جریان بازار را نداشت. برداشت او این بود که از این نظریات برای تعیین وضعیت عمومی سرمایهگذاری در کشور می توان استفاده کرد.
باید از هوش و دیدگاه چارلز داو ابراز شگفتی کرد. زیرا افزون بر اینکه نظریه او تغییرات قیمت را پیش بینی می کند او از زمرهی نخستین افرادی بود که ارزش استفاده از شاخصها را به عنوان یک نماد وضعیت اقتصادی کشف کرد.
سخن آخر
ما در این مقاله دربارهی:
صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که نظریه داو پایه و اساس همهی مباحث تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. تعریف اصولی روند، دسته بندی روند بر سه مرحله، اصول همگرایی و واگرایی، تشریح حجم معاملات و استفاده از فیبوناچی و بازگشتها مباحثی هستند که از نظریه داو سرچشمه می گیرند.
همچنین ما به شما پیشنهاد می کنیم جهت آشنایی با نقاط قوت تحلیل تکنیکال به مقاله ای با همین عنوان در سایت مراجعه نمایید. برای مشاهده اینجــــــا کلیک نمایید.
نظریه داو (تحلیل تکنیکال_قسمت سوم)
چارلز داو به هماره شریکش ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ کمپانی داو جونز را تأسیس کردند. پس از گذشت سالها اغلب تحلیل گران تکنیکی و محققان بازار سرمایه عقیده دارند آنچه امروز بهعنوان تحلیل تکنیکال شناخته میشود، بر پایه نظریه داو در آن سالها بوده است. در سال ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت ۱۱ شرکت در بازار سرمایه بهدستآمده بود توسط داو منتشر شد. از این یازده شرکت، نه شرکت مربوط به صنعت راهآهن بود و دو شرکت مربوط به کارخانه جات تولیدی.
داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی این ۱۱ شرکت میتواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصاد کشور باشد.
صدسال پس از انتشار نخستین نظريه داو، انجمن تحلیل گران تکنیکال، جام نقرهای را به نام گورهام را بهپاس خدمات چارلز داو، به شرکت داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارائه کرد به عنوانی دماسنجی برای تشخیص وضعیت بازار سرمایه به کار میرود و باگذشت حدود ۱۲۰ سال از مرگ وی، این شاخص (شاخص داو جونز)همچنان بهعنوان یک ابزار ضروری توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده میشود.
اصول مقدماتی نظریه داو:
نظریه داو جونز شش فرض مقدماتی دارد که در زیر به توضیح آنها میپردازم:
۱٫ همهچیز در شاخصها خلاصه میشود.
حاصل جمع تمام اخبار اقتصادی و سیاسی و …در شاخص بازار خلاصه میشود و همهچیز تأثیر خود را در این شاخص میگذارد.
جمله بالا آشنا نیست؟
۳ اصل اساسی تحلیل تکنیکال را به یاد میآورید؟ (لینک مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ )اصل اول میگفت که همهچیز در قیمت خلاصه میشود)(همچنین مقاله نرم افزار تحلیل تکنیکال را هم مطالعه کنید)
۲٫ بازارها ۳ نوع روند دارند
ازنظر داو، روندی صعودی است که قیمت در یک قله صعودی بالاتر قله صعودی پیش از خود قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره نزولی، بالاتر از حفره نزولی خود قرار گیرد.
قله به محلی از قیمت گفته میشود که نقطهای از قیمت از قیمتهای قبل و بعد از خود بزرگتر باشد.
حفره به محلی از قیمت گفته میشود که نقطهای از قیمت از قیمتهای قبل و بعد از خود کوچکتر باشد.
در شکل زیر مثالی از یک روند صعودی را میبینید. همانطور که مشاهده میکنید، قله و حفره جدید بالاتر از قله و حفره قدیم تشکیلشده است.
در یکروند صعودی قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین حرکت کند ولی درنهایت برآیند کل صعودی است.
داو معتقد بود وقتی قیمت سهمی تا حد زیادی صعود میکند، سهم قیمت خود را تعدیل میکند (افت میکند) و سپس دوباره به محدوده آخرین قله خود برمیگردد و از آن عبور میکند (در شرایط رالی صعودی)
ازنظر داو روند خود متشکل از ۳ روند دیگر است:
الف. روند اولیه
ب. روند ثانویه
ث. روندهای کوچک.
روند اولیه نشاندهنده جریان حاکم بر کل روند است، روندهای ثانویه اندازهای کوچکتری از روند اولیه دارند ولی در خلاف جهت روند اصلی هستند و به آنها امواج اصلاحی میگویند. قیمت میتواند در یکروند صعودی یکسوم تا دوسوم موج قبلی خود اصلاح داشته باشند. روندهای کوچک روندهایی هستند که در جریان روند ثانویه به وجودمیآیند.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)
۳٫ روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند:
• مرحله تراکم یا تجمیع
• مرحله مشارکت عمومی
• مرحله توزیع
در مرحله تراکم، سرمایهگذاران آگاه و کسانی که به اطلاعات مهم و دست اول دسترسی دارند وارد معامله میشوند. به اطلاعاتی که آنها دسترسی دارند بقیه سرمایهگذاران دسترسی ندارند. آنها متوجه میشوند دلایلی که تا الآن باعث ریزش قیمت میشده کمرنگ شدهاند.
در مرحله مشارکت عمومی، تحلیلگران تکنیکال که شرایط ورود را بر روی نمودار قیمت میبینند وارد معامله میشوند در این مرحله قیمت رشد سریعتری پیدا میکند و خبرهای اقتصادی بهبود مییابند.
مرحله توزیع، زمانی است که عموم جامعه از رشد قبلی مطلع میشوند در این مرحله همهجا اخبار صعود بازارها پیچیده است. در این مرحله هم رشد سریع است و حجم معاملات افزایش مییابد.
در مرحله آخر خریدارانی که در مرحله اول وارد بازار شده بودند (زمانی که کسی هنوز خبر نداشت) از بازار با سود خوبی خارج میشوند و پشت سر آنها تحلیل گران تکنیکال که با تأخیر از افت قیمت مطلع میشوند با سود کمتری نسبت به گروه اول خارج میشوند و در آخر هم گروه سوم با زیان (یا سود خیلی کم) از بازار خارج خواهند شد و این چرخه مجدداً ادامه میابد. (مقاله خرید سهام قبل از مجمع را بخوانید)
۴٫ شاخصها باید یکدیگر را تائید کنند.
طبق نظریه داو در بورس بیان شاخصهای صنعت و راهآهن، هر نشانهای از افت یا رشد زمانی اهمیت دارد که روی هر دو شاخص اتفاق بیافتد. البته لزومی ندارد که همزمان این اتفاق بیافتد ولی هر چه ازنظر زمانی بیشتر به هم نزدیک باشند، اهمیت آن بالاتر است.
۵٫ حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.
ازنظر داو حجم معاملات عاملی ثانویه ولی بسیار مهم در تائید روند قیمتی است. توجه کنید در نظریۀ داو روندهای پرقدرت صعودی و نزولی حجم معاملات باید متناسب با رشد یا افت قیمت، رشد کند؛ یعنی هم در روند صعودی پرقدرت حجم رشد میکند و هم در روند نزولی پرقدرت حجم رشد میکند.
۶٫ روندها تا زمانی که اخطار بازگشت قطعی را دریافت نکنند، به حرکت خود ادامه میدهند
همانطور که در قسمت اول سری مقالات تحلیل تکنیکال گفتم، قیمت تا زمانی که عامل خارجی باعث توقف یا تغییر روند نشود به حرکت خود در جهت قبلی ادامه میدهد.
یکی از سختترین کارها برای تحلیل گران تکنیکال تشخیص این مورد است که آیا قیمت در حال اصلاح است یا جهت قیمت تغییر کرده. ابزارهای و اندیکاتورهای هم برای تشخیص این موضوع هست که در قسمتهای آینده به آنها میپردازم. برای مطالعه مقاله تکنیکال یا فاندمنتال بروی لینک کلیک کنید!
در این مقاله اصول و اساس نظریه داو را بیان کردم و قسمتهای بعدی مطالب بیشتری در این مورد برای شما بیان خواهم کرد.
نظریه داو
تا کنون در مجله فرادرس، مقالات و آموزشهای متنوعی را در موضوع «نظریه داو» منتشر کرده ایم. در ادامه برخی از این مقالات مرتبط با این موضوع لیست شده اند. برای مطالعه هر مقاله، لطفا روی عنوان آن کلیک کنید.
در آموزشهای قبلی مجله فرادرس در آموزشهای جامعی تحت عنوان «آموزش بورس رایگان | گام به گام برای همه | به زبان ساده» و «بورس چیست…
با فرادرس
آموزشهای ویدئویی فرادرس
همراه شوید
سازمان علمی و آموزشی «فرادرس» (Faradars) از قدیمیترین وبسایتهای یادگیری آنلاین است که توانسته طی بیش از ده سال فعالیت خود بالغ بر ۱۲۰۰۰ ساعت آموزش ویدیویی در قالب فراتر از ۲۰۰۰ عنوان علمی، مهارتی و کاربردی را منتشر کند و به بزرگترین پلتفرم آموزشی ایران مبدل شود. فرادرس با پایبندی به شعار «دانش در دسترس همه، همیشه و همه جا» با همکاری بیش از ۱۸۰۰ مدرس برجسته در زمینههای علمی گوناگون از جمله آمار و دادهکاوی، هوش مصنوعی، برنامهنویسی، طراحی و گرافیک کامپیوتری، آموزشهای دانشگاهی و تخصصی، آموزش نرمافزارهای گوناگون، دروس رسمی دبیرستان و پیش دانشگاهی، آموزشهای دانشآموزی و نوجوانان، آموزش زبانهای خارجی، مهندسی برق، الکترونیک و رباتیک، مهندسی کنترل، مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی، مهندسی صنایع، مهندسی معماری و مهندسی عمران توانسته بستری را فراهم کند تا افراد با شرایط مختلف زمانی، مکانی و جسمانی بتوانند با بهرهگیری از آموزشهای با کیفیت، به روز و مهارتمحور همواره به یادگیری بپردازند. شما هم با پیوستن به جمع بزرگ و بالغ بر ۶۰۰ هزار نفری دانشجویان و دانشآموزان فرادرس و با بهرهگیری از آموزشهای آن، میتوانید تجربهای متفاوت از علم و مهارتآموزی داشته باشید. مشاهده بیشتر
هر گونه بهرهگیری از مطالب مجله فرادرس به معنی پذیرش شرایط استفاده از آن بوده و کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب، تنها با کسب مجوز مکتوب امکان پذیر است.
© فرادرس ۱۴۰۱
نظریه داو
نظریه داو، قدیمی ترین روش شناسائی روندهای عمده در بازار سهام است. هدف این نظریه، شناسائی تغییرات در نوسان های عمده و اولیه بازار است. این نظریه حاصل مطالعات چارلز داو است. داو از اصول رفتار بازار سهام بعنوان سنجش شرایط تجاری استفاده کرد.
نظریه داو فرض می کند که اکثر سهام، در بیشتر اوقات پیرو روندهای بازار هستند. داو به منظور اندازه گیری بازار، دو شاخص ابداع کرد؛ یکی از آنها « متوسط داوجونز» که اساسا ترکیبی از 12 سهم بسیار عالی بود و دیگری « متوسط راه اهن داوجونز » که ترکیبی از 12 سهم شرکت راه اهن بود و با تکامل صنایع هواپیمایی و سایر اشکال حمل و نقل نام آن به شاخص « متوسط حمل و نقل » تغییر یافت.
ئوری داو بر اساس این ادعا بنا شده که شاخص های قیمت سهام تمایل به حرکت گروهی دارند. اگر میانگین سهام داوجونز بالا بیاید، آنگاه میانگین سهام حمل و نقل نیز افزایش می یابد. چنین همزمانی حرکت قیمت ها به خیز قیمت بازار اشاره دارد. متقابلا کاهش در هر دو میانگین صنعت و حمل و نقل اشاره به افت بازار دارد، چنانچه میانگین ها در خلاف جهت حرکت کنند نشانگر عدم اطمینان بازار نظریۀ داو برای قیمت سهام در آینده است.
اگر یکی از میانگین ها بعد از یک دوره افزایش قیمت سهام شروع به کاهش نماید، آنگاه هر دو به یک سو تمایل خواهند داشت. برای مثال ممکن است میانگین سهام صنعت افزایش یابد در حالیکه میانگین سهام حمل و نقل کاهش یابد. این موضوع به این نکته اشاره دارد که ممکن نیست سهام صنایع همواره در حال افزایش باشد بلکه ممکن است به زودی سیر تنزل را اغاز نماید.
بنابراین سرمایه گذار زیرک از این هشدار برای فروش و تبدیل اوراق بهادار استفاده خواهد نمود. مصالحه هنگامی رخ می دهد که پس از یک دوره از کاهش قیمت اوراق بهادار، یکی از میانگین ها شروع به افزایش نموده و دیگری رو به کاهش می نماید. طبق تئوری داو این واگرایی بیانگر این است که افت بازار بیشتر است و دیگر اینکه قیمت اوراق بهادار به زودی رو به افزایش خواهد داشت.
همکار داو، یعنی هامیلتون اصل داو را بسط داد و آن را طوری سازماندهی کرد که امروزه به عنوان یک رویکرد در بازار سهام مطرح است. هامیلتون حرکت اصلی (حرکت های اولیه قیمت ها مربوط به ارزش ذاتی اوراق بهادار) را به سه دسته مختلف طبقه بندی نمود: تجمع ، حرکت بزرگ و توزیع . مرحله تجمع، مقارن با پایان حرکت اصلی موجود و اغاز حرکت جدید در جهت مخالف است. در این مرحله افراد بسیار خبره متوجه پایان حرکت اصلی شده و شروع به معامله در جهت مخالف می کنند ولی در اخبار و تحلیل ها که در رسانه ها پخش می شوند جوی حاکم است که هنوز بر ادامه حرکت فعلی دلالت می کند.
در این دوره افراد عادی تحت تاثیر احساسات و شایعات کماکان در جهت فعلی بازار اقدام به معامله می نمایند. در مرحله تجمع حرکت ها کند هستند ولی حجم معاملات در جهت گرایش جدید رفته رفته افزایش می یابد. هامیلتون فکر می کند که تشخیص اولین مرحله تغییر جهت حرکت اصلی بازار گاهی بسیار مشکل است زیرا در پایان یک حرکت صعودی هنوز جو خوش بینی بر بازار حاکم بوده و به همین ترتیب در پایان یک حرکت نزولی همه با بد بینی به اوضاع اقتصادی نگاه می کنند. در مرحله حرکت بزرگ، که شدیدترین و طولانی ترین فاز حرکت اصلی است، حرکت جدید بازار کاملا آشکار شده و اعتماد مردم نسبت به حرکت جدید کاملا جلب می شود، لذا مشارکت مردم در بازار حجم معاملات را بیش از پیش بالا برده و روند نظریۀ داو حرکتی با شدت بیشتری نسبت به مرحله تجمع ادامه می یابد. این مرحله آسان ترین مرحله برای کسب درآمد است.
در مرحله آخر یا توزیع بازار بیش از حد شباع شده و مانند بادکنکی که بیش از حد باد شده باشد در حال ترکیدن است. به این مرحله اصطلاحا حباب قیمیت ها می گویند. در این مرحله همان افراد خبره ای که در مرحله تجمع پیش قراول معامله گران بوده، معاملات خود را تسویه کرده و از بازار خارج می شوند ولی افراد عمولی و احساساتی هنوز تحت تاثیر شایعات در جهت حرکت فعلی وارد بازار می شوند. نظریه داو شش اصل اساسی دارد که توسط همیلتون، رئا و شفر جمع آوری شده است.
شش اصل اساسی نظریه داو
1- بازار سه نوع حرکت دارد
2- روند های بازار سه فاز دارند
3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند
4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند
5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند
6- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی جهت پایان آنها وجود نداشته باشد معتبرند
منابع:
جزوه درسی تصمیم گیری در مسایل مالی خانم دکتر تفتیان
"تحلیل تکنیکی پیشرفته"، ناشر عباس کنی
رهنمای رودپشتی، فریدون و صالحی، الله کرم، (1389)، " مکاتب و تئوری های مالی و حسبداری" انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ اول.
لینک های مفید
2- روند های بازار سه فاز دارند
3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند
4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند
5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند
شش اصل اساسی نظریه داو
1- بازار سه نوع حرکت دارد
2- روند های بازار سه فاز دارند
3-بازار سهام تمام اخبار را کم ارزش می کند
4- شاخص های بازار سهام می بایست یکدیگر را تایید کنند
5- روند ها توسط حجم معاملات می بایست تایید شوند
· همه چیز در قیمت خلاصه می شود
· برآیند حرکت های قیمت تصادفی نبوده و تابع روند است
· چگونه از چرا اهمیت بیشتری دارد
· تاریخ تکرار می شود
در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :
در سال 1882 چارلز داو به همراه شریک تجاریش ادوارد جونز ، کمپانی داو جونز را تاسیس نمود. نظریات وی در قالب مقالات منتشر شده در مجله وال استریت پس از گذشت حدود یک قرن ، پایه و اساس تفکرات بسیاری از تحلیلگران تکنیکال و محققان بازار سرمایه بشمار می رود. در سال 1884 نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت نهایی یازده شرکت ( نه شرکت مربوط به صنعت راه آهن و دو شرکت تولیدی ) بدست آمده بود توسط داو منتشر شد. داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی سهام این شرکتها می تواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصادی کشور باشد. در سال 1897 داو این شاخص را به دو بخش شاخص دوازده شرکت صنعتی و شاخص بیست شرکت راه آهن تقسیم نمود. در سال 1928 تعداد شرکتهای موثر بر شاخص صنعت به 30عدد رسید و در ادامه وال استریت جورنال شاخص های متعددی را ارایه کرد. نظریه داو توسط ویلیام پیتر همیلتون در کتاب دماسنج بازار سرمایه تشریح شده است. بر این اساس اصول مقدماتی این نظریه بشرح زیر می باشند :
همه چیز در شاخص ها لحاظ می شود : گرایشات معاملات در بازار ، مجموعه اطلاعات گذشته را در بازار وال استریت نشان می دهد و تاثیرشان را در میانگین ها وشاخص ها به جا می گذارد. این فرضیه که برای میانگین های بازار بکار می رود حتی برای بازارهای اختصاصی نیز صحت دارد و حتی در توصیف بلایای طبیعی نیز استفاده می شود. اگر چه بازارها نمی توانند حوادثی نظیر زلزله و سایر بلایای طبیعی را پیش بینی کنند اما از این رخدادها متاثر می شوند و تقریباً همزمان در عملکرد قیمت نشان داده می شوند.
بازار شامل سه نوع روند می باشد : بر اساس نظریه داو روند صعودی عبارتست از : هرگاه قیمت در یک رالی ( موج ) صعودی بالاتر از رالی صعودی پیش از آن قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره ( موج ) نزولی بالاتر از حفره نزولی پیش از آن قرار گیرد یک روند صعودی خواهیم داشت. به عبارت دیگر روند صعودی الگویی از نوسانات رو به بالاست و بر عکس این حالت مجموعه ای از نوسانات رو به پایین را روند نزولی می نامیم. در یک روند مثبت قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین نوسان کند اما در نهایت برآیند آن دارای شیب مثبت است. تعریف فوق به نوعی اساس تحلیل روندها می باشد. داو معتقد بود که قوانین عمل و عکس العمل همان طوری که در جهان مادی وجود دارد برای بازارهای سرمایه نیز صادق است. داو بر این عقیده بود که زمانی قیمت سهم تا حد زیادی صعود می کند آنگاه سهم قیمت خود را تعدیل کرده و سپس دوباره به محدوده بالاترین قیمت خود باز می گردد و چنانچه در این حرکت نتواند به قیمت بالایی خود نزدیک شود ، محکوم به نزول بیشتر خواهد بود. بر مبنای نظریه داو یک روند خود شامل روند اولیه ، روند ثانویه و روند کوچک است. روند اولیه نشان دهنده جریان حاکم بر کل روند است و روند ثانویه در حقیقت امواجی است که جریان را تکمیل می کند و روندهای کوچک رفتاری مشابه سطح ناهموار دریا دارند. تصمیم گیری در مورد سمت جریان می تواند بدون توجه به بالاترین نقطه ای باشد که امواج در ساحل به آن می رسند. اگر هر موج نسبت به موج قبلی نفوذ بیشتری در ساحل داشته باشد جریان حاکم می شود. هرگاه بالاترین نقطه ای که امواج متوالی در ساحل به آن می رسند کاهش داشته باشد ، جریان رو به بازگشت و نابودی می گذارد. اما به عقیده داو جریانها می توانند حتی تا سالهای متوالی دوام داشته باشند. روند ثانویه در حقیقت تصحیح روند اولیه است. قیمتها اغلب در یک سوم تا دو سوم روند قبلی تصحیح می شوند. روند ثانویه معمولاً بین 3 هفته تا 3 ماه بطول می انجامد. بر اساس نظریه داو روند کوچک نشان دهنده نوساناتی است که در روند ثانویه رخ می دهند که معمولاً کمتر از سه هفته به درازا می انجامد.
روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند : چارلز داو بیشترین توجه را بر روند اولیه متمرکز نموده بود و سه مرحله را برای آن در نظر گرفت . مرحله اول ، مرحله تراکم یا تجمیع می باشد. سرمایه گذاران آگاه و زیرک در مرحله تجمیع اقدام به ورود به بازار می کنند. اگر روند پیش از آن نزولی بوده باشد ، این سرمایه گذاران زیرک در می یابند که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بودند ، رو به کاهش گذاشته است. مرحله دوم ، مرحله مشارکت عمومی است. آغاز مرحله مشارکت عمومی زمانی است که قیمت سریعاً شروع به رشد می کند و اخبار اقتصادی رو به بهبود می گذارد. این مرحله زمان است که اکثر تحلیل گران تکنیکال شروع به سرمایه گذاری می کنند. مرحله نهایی ، مرحله توزیع خواهد بود. این مرحله زمانی است که روزنامه ها بصورت گسترده شروع به انتشار اخبار و تحلیل های مثبت می کنند و اخبار اقتصادی در بهترین حالت است. در این هنگام است که حجم معاملات در جریان مشارکت عمومی افزایش می یابد. اینجاست که همان سرمایه گذارانی که در اواخر دوران نزول ، شروع به خرید نموده بودند ، پیش از اینکه خریداران اخیر آماده فروش شوند ، شروع به عرضه می کنند. پژوهشگران تحلیلهای تکنیکال بر این باروند که سه مرحله بازار صعودی در نظریه داو شباهت زیادی به پنج رشته موج الیوت دارند.
شاخصها باید یکدیگر را تایید کنند : بر مبنای نظریه داو ، هر نشانه یا اخطار زمانی اهمیت دارد که همه شاخصها اخطار یا علامت مشابهی را نشان دهند و بدین گونه همدیگر را تایید کنند. بر این اساس شرط آغاز روند افزایشی آن است که هر دو شاخص از موج دوم بالاتر قرار بگیرند. قابل ذکر است ، ممکن است هر دو اخطار لزوماً هم زمان به وقوع بپیوندند. اما هر چه فاصله میان آنها کمتر باشد ، تایید قویتری بر تشخیص روند بدست می دهد. هرگاه دو شاخص واگرایی ایجاد کنند و برخلاف یکدیگر حرکت کنند ، روند قبلی همچنان پا برجا خواهد بود.
حجم معاملات باید روند را تصدیق نماید : بر اساس نظریه داو ، حجم معاملات یک عامل ثانویه اما مهم در تایید اخطارهایی می باشد که از تحلیل قیمت بدست آمده اند. به بیان ساده تر می بایست همسو با جهت روند اصلی باشد. در روندهای بزرگ صعودی حجم معاملات باید همراه با افزایش قیمتها بالا بروند. بر این اساس حجم معاملات چه بصورت افزایشی و چه بصورت کاهشی عامل مهمی در تصمیم گیریها هستند.
۱- همه چیز در میانگین ها (شاخص ها) لحاظ میشه: حاصل جمع و گرایشات معاملات در بازار نشون دهنده ی مجموعه ی اطلاعات گذشته است و تاثیرشون رو در شاخص ها به جا میذاره. بازار بورس خودش همه چیز رو میدونه!
۲- بازار سه نوع روند داره: قبل از این که نظریۀ داو بگیم داستان روندها چیه اول باید انواع روندها رو تعریف کنیم:
هر وقت قیمتی در یه رالی موج صعودی بالاتر از رالی موج صعودی قبلیش باشه و یا قیمت در یه حفره ی موج نزولی بالاتر از حفره ی موج نزولی قبلیش باشه یه روند صعودی داریم. خلاصه اش یعنی این که نوسانات رو به بالا داشته باشیم. برعکس این حالت هم میشه روند نزولی.
یه روند مثبت روندیه که اگه حتی بارها نوسان پایین و بالا داشت باز هم برایندش شیب مثبت داشته باشه و خب طبیعتا برعکسش میشه روند منفی!
داو نوشته: وقتی قیمت یه سهم خیلی زیاد میشه اون وقت سهم قیمت خودش رو تعدیل می کنه و بعد دوباره به محدوده ی بالاترین قیمتش برمیگرده و اگه نتونه به قیمت بالاییش نزدیک بشه محکوم به نزول بیشتره.
از نظر داو هر روندی از سه روند تشکیل شده: روند اولیه و روند ثانویه و روند کوچیک. روند اولیه نشون دهنده ی جریان حاکم بر کل رونده و روند ثانویه در واقع امواجی هستند که جریان رو تکمیل می کنن و تصحیح کننده ی اون هستند و روندهای کوچیک مثل سطح ناهموار دریا هستند. قیمت ها معمولا تا یک سوم یا دو سوم روند قبلی خودشون تصحیح میشن و روند ثانویه عموما بین ۳ هفته تا ۳ ماه طول میکشه.
۳- روندهای بزرگ سه تا مرحله دارند: داو بیشتر روی روند اولیه متمرکز بود و برای اون سه مرحله ی تراکم یا تجمیع و مشارکت عمومی و توزیع رو قائل می شد. تو مرحله ی تراکم سرمایه گذارهای آگاه یا زیرک اقدام به ورود به بازار می کن. اگه روند قبلی نزولی بوده باشه این آدم ها می فهمن که موانع و اخبار بدی که باعث نزول قیمت شده بود رو به کاهش گذاشته. اول مرحله ی مشارکت عمومی وقتیه که بیشتر تحلیل گرهای تکنیکی سیگنال بازار رو میگیرن و وارد میشن و وقتیه که قیمت سریعا زیاد میشه و اخبار اقتصادی خوبی رو تو بازار در مورد سهم پخش میکنه. تو مرحله ی توزیع هم دیگه اخبار و تحلیل های مثبت تو روزنامه ها و سایت ها در مورد اون سهم نوشته میشه و به خاطر مشارکت عمومی حجم معاملات بالا میره و اینجاست که اون سرمایه گذارهای آگاه . زیرک ما که سهم رو مفت خریده بودن به دلیل بالا رفتن تقاضا اون رو به قیمت بالایی میفروشن.
۴- شاخص ها باید همدیگه رو تایید کنند: یه سری اندیس توی تحلیل تکنیکال و موج های الیوت داریم که همگرایی و واگرایی و وضعیت شون نسبت به هم برامون معنی داره که تو فصل های بعدی بیشتر توضیحش میدم.
۵- حجم معاملات باید روند رو تصدیق کنه: داو وعنقد بود که حجم معاملات یه عامل مهم برای تایید اخطارهاییه که از تحلیل قیمت به دست میاد. مثلا در روندهای بزرک صعودی حجم معاملات باید با افزایش قیمت بالا بره. تو روندهای نزولی هم حجم معاملات تو نوسان های مثبت کاهشی و در نوسانات نزولی افزایشیه.