استراتژی سودده فارکس

روش‌های تعیین حد سود و زیان

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد به معنای این است در ازای قبول چه مقدار زیان، سود احتمالی در یک سرمایه گذاری را می توان بدست آورد. معامله‌گران حرفه‌ای در بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی از نسبت Risk Reward به عنوان یکی از مشخصه‌های اساسی در استراتژی معاملاتی استفاده می کنند. یک معامله گر حرفه ای همیشه در معامله خود به دنبال بیشترین احتمال سود و کمترین مقدار زیان است. در این مقاله به بررسی نسبت ریسک به ریوارد خواهیم پرداخت.

به عنوان یک معامله گر باید با مفهوم ریسک و خطر در معامله آشنایی پیدا کنید فرقی ندارد که یک تریدر نوسان‌گیر باشید یا به دنبال شناسایی روندها و همراه شدن با آن باشید،.برای درک بهتر از بازار باید با مفهوم ریسک و همچنین شناخت میزان ریوارد یا سود در یک معامله و مقایسه نسبت این دو آشنا شد، این آشنایی به شما کمک میکند تصمیمات بهتر و منطقی تری اتخاذ کنید. در واقع هیچ معامله‌ای نیست که بدون ریسک بوده و تماما سودآور باشد. این دو مفهوم همواره در بازار مالی وجود دارد و برای موفق بودن در سرمایه‌گذاری باید به بررسی نسبت ریسک به ریوارد یا Risk / Reward پرداخت. در هر معامله بایستی نسبت ریسک به سود را محاسبه کنید؛ یعنی در هر معامله باید بدانید که حاضرید برای بدست آوردن سود مورد نظر خطر از دست دادن چند دلار از سرمایه خود را بپذیرید؟ اگر این موضوع را بررسی کردید، در واقع شما در حال محاسبه نسبت Risk / Reward سرمایه گذاری خود هستید.

مطالعه بیشتر:

چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟

اصولا معامله‌گران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R(نسبت آر به آر) می خوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایه‌گذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه می‌دهیم.

فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معامله‌ای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معامله‌گران حرفه‌ای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید . اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطه‌ای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد می‌گویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود

با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایه‌گذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.

حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟

۰.۳۳= ۵/۱۵ . نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱:۳ نشان می‌دهند. این نسبت نشان می‌دهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.

برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمی‌توان روش‌های تعیین حد سود و زیان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.

نسبت ریوارد به ریسک

دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده می شود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک می‌شود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست می‌آید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.

مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟

مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را عنوان می کنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری می‌شود را در نظر بگیرید. مطمئنا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب می‌آید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟

به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام این‌کار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود.

دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد می‌دهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک این‌کار را برای شما چه خواهد بود؟. علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید می‌کند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید. پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام‌ یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری می تواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک ، تصمیم عاقلانه‌ تری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانه تری است زیرا ریسک کم تری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست می‌آورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.

درمعامله و معامله‌گری نیز همواره باید ریسک و سود معاملات را باهم مقایسه کنید؛ معامله گران حرفه‌ای همواره وارد معامله‌ای می‌شوند که نسبت ریسک به ریوارد منطقی‌تری دارد. برای موفقیت در سرمایه‌گذاری همواره باید نسبت Risk / Reward را بررسی کنید. این کار یکی از اصول مدیریت سرمایه در معامله‌گری است.

استراتژی های حد سود و ضرر در بازار فارکس

حد سود و ضرر در بازار فارکس بسیار مهم هست. پس باید به استراتژی های حد سود ضرر در بازار فارکس نیز توجه ویژه ای داشته باشیم. زیرا یکی از دلایل اصلی ضرر معامله گران بی توجهی به حد سود و ضرر و ادامه دادن معامله بر خلاف روند است.

به یاد دارم اولین روزهایی که بازار فارکس را شروع کرده بودم، بارها شده بودم که معامله ای انجام میدادم و به سطح سود خوبی میرسید اما بعد از مدتی همان معامله را با ضرر سنگین میبستم. حتی در برخی مواقع آن معاملات سبب از بین رفتن حساب معاملاتیم میشد.

برای من سوال بود حد سود و ضرر را در کدام عدد بگذارم که بیشترین و بهترین بازدهی را برایم به همراه داشته باشد؟ زیرا بسیار کار چالش انگیزی بود و هیچ قاعده ثابتی نداشت. ممکن بود هنگامی که حد ضرری می گذاریم بازار همان عدد را بزند و برگردد. و یا برعکس.

در اولین معاملاتم به خاطر دارم که در روند صعودی طلا خریده بودم. حد سود آن را 10 دلار بالاتر قرار داده بودم. آن معامله با سود بسته شد، اما اگر آن معامله را نمیبستم 50 برابر آن مبلغ سود می کردم.

حسرت بزرگی بود!به همین دلیل هست که به نحوه قراردادن حد سود و ضرر اهمیت میدهم و شاگردان و دانشجویانم را به یادگیری این اصول فرا میخوانم.

استراتژی های حد سود و ضرر

روش اول، حد سود و ضرر باتوجه به حد مطلوبیت

اولین روشی که معامله گران برای تعیین حد سود و ضرر انتخاب می کنند با توجه حد مطلوبیت آنان است.

به عنوان مثال یک حساب 10 هزار دلاری داریم، وارد یک پوزیشن طلا میشویم. با خودمان میگوییم که اگر در این معامله 500 دلار سود کنم کافی است. و نمی خواهم بیش از 250 دلار ضرر کنم.

این اعداد هیچ پایه تحلیلی و علمی ای ندارند، صرفا حد مطلوبیت شما هستند و شما اینگونه دوست دارید. یا ممکن است در یک معامله ای نفت خرید باشید و بخواهید در این معامله 1000 دلار ضرر کنید و 1000 دلار هم سود کنید.این نیز بدون هیچ تحلیلی هست.

به طور کلی برای فعالیت در بازارهای مالی باید با چند اصطلاح مدیریت ریسک آشنا باشید و آن ها را برای خودتان مشخص کنید. در زیر مهم ترین آن ها را به شما میگویم.

مطلوبیت و توانایی ریسک
شما هدفتان این هست که در بازار فارکس کار کنید و پول در بیاورید. قطعا اگر هدف دیگری داشته باشید فعالیتتان در بازار بیهوده است. چندسال پیش یکی از دوستان ثروتمندم وارد بازار فارکس شد. او سرمایه زیادی را وارد بازار کرد و میخواست خیلی سریع ثروتش را چند برابر کند. از من برای مشاوره دعوت کرد و به دفترش رفتم. یک دفتر فوق العاده داشت در مرکز نیویورک و کار اصلی اش واردات و صادرات کالاهای نایاب بود. از او پرسیدم چه قدر سرمایه وارد بازار کردی؟ جواب داد تقریبا یک میلیون دلار. گفتم تجربه داری؟ با اکراه گفت اندکی. سپس شروع کرد به سخن گفتن از ایده هایش درباره بازار فارکس.

من واقعا دیگر از کارکردن فیزیکی خسته شدم، وقتش شده که برم کنار ساحل هاوایی در ویلا بنشینم و آنلاین پول دربیارم. منم بهش گفتم موافقم، مشکلی با این مسئله ندارم. فقط میخوام چندتا مسئله را با هم مشخص کنیم.

یک اینکه چه قدر می خواهی پول در بیاری؟ گفت فکر میکنم بازار فارکس نامحدود باشد، ماهی هرچه قدر بخواهم می شود. مثلا 100 هزار دلار.

گفتم برای این صدهزارتا حاضری چه قدر ضرر کنی؟ حاضری 100 هزارتا ضرر کنی؟

گفت نه اصلا، این سرمایه کارم بوده و الان باید با این سرمایه زندگی کنم.

سپس بهش گفتم، تو توانایی ریسک کردن و ضرر کردن را داری، چون در حسابت یک میلیون دلار پول هست.

اما مطلوبیت آن را نداری. یعنی حاضر نیستی برای 100 هزار دلار سود، 100 هزار دلار ضرر کنی. پس ابتدا باید حد ریسک مطلوب را مشخص کنیم. توانایی ریسک و مطلوبیت ریسک را بسنجیم.

از او پرسیدم چه مقدار از این پول را می توانی ضرر کنی؟ گفت نهایتا 50 هزار دلار. خب پس ما باید برای 50 هزار دلار برنامه ریزی کنیم.

حد ریسک در هر معامله
بعد از اینکه حد مطلوبیت را شناسایی کردیم، باید ببینیم در هر معامله باید چه مقدار از سرمایه خود را بگذاریم.

به عنوان مثال ما یک حساب 10 هزار دلاری داریم، و حد مطولبیت ریسک مان هزار دلار هست. بنابراین ما باید قسمتی از این هزار دلار را در هر معامله ریسک کنیم. به عنوان مثال ما حد ریسک مان در هر معامله بین 10 تا 30 درصد حد ریسکمان باشد. یعنی بین 100 تا 300 دلار. بنابراین هنگامی که می خواهیم معامله کنیم، حد ضرر خود را بین 100 تا 300 دلار می گذاریم.

ریسک به ریوارد ( نسبت ضرر به سود)
یک عدد دیگری که بسیاری مهم هست برای خودمان مشخص کنیم ریسک به ریوارد هست. اگر در یک معامله ای حد ضرر خود را روی 300 دلار گذاشتیم، باید حد سودمان چند باشد که این معامله منطقی شود؟

نسبت حد ضرر به حد سود می شود ریسک به ریوارد.

مثلا ما طلا میخریم و حد ضررمان را روی 300 دلار می گذاریم. حد سود خود را نیز روی 600 دلار می گذاریم.

یعنی به ازای هر یک دلار ضرری که میکنیم دو دلار احتمال سود داریم. این به معنی ریسک به ریوارد یک به دو هست.

حداقل در یک معامله ریسک به ریوارد باید یک به یک باشد، در حالت مطلوب ریسک به ریوارد یک به دو، یک به روش‌های تعیین حد سود و زیان سه و یا حتی بیشتر هست. در این حالت شما هم سطح ریسک خود را حفظ کرده اید و هم به ازای هر یک دلار ضرر خود چندین دلار سود کسب کرده اید.

روش حد سود و ضرر با توجه به مطلوبیت بیشتر به استراتژی معاملاتی افراد در بازار فارکس برمی گردد و پایه تحلیلی ندارد. به هدف، برنامه و سطوح مطلوبیت هر فرد بستگی دارد. این روش اگر با روش های دیگری که در این مقاله توضیح میدهیم ترکیب شود می تواند بازدهی خیلی فوق العاده ای را داشته باشد.

روش دوم، حد سود و ضرر با توجه به مقاومت و حمایت
روش رایج دیگر برای حد سود و ضرر گذاشتن در بازار فارکس با توجه به حمایت ها و مقاومت ها هست. همانطور که میدانید حمایت ها و مقاومت ها نواحی بسیار حساسی در قیمت هستند که معامله گران به آن اعداد واکنش نشان می دهند.

مثلا اگر در طلا خط حمایت روی 1270 باشد، با شکست این عدد می توان امیدوار بود که قیمت پایین تر برود زیرا سطح بسیار قوی ای را شکسته است.

به طور کلی با شکست حمایت و مقاومت قیمت روند خود را ادامه می دهد و ریزش و افزایش آن با شدت بیشتری پیگیری می شود. یکی از روش های حد سود و ضرر گذاشتن توجه به این سطوح حمایت و مقاومت هست.

به عنوان مثال ما در عدد 1275 طلا خریده ایم، روند طلا نزولی هست و در عدد 1270 حمایت شده. بنابراین ما می توانیم حد ضرر معامله خود را پایین تر از 1270 بگذاریم. زیرا میدانیم با شکست این عدد روند نزولی ادامه پیدا می کند و دلیلی ندارد که در یک روند نزولی ما معامله خرید داشته باشیم.

برای همین معامله می توانیم حد سود خود را با توجه به مقاومت بگذاریم. به عنوان مثال طلا در عدد 1300 مقاومت شده است و یک سطح بسیار قوی در این ناحیه ساخته است.

بنابراین ما حد سود خود را در محدوده این مقاومت می گذاریم، زیرا فکر میکنیم با رسیدن به این عدد روند صعودی متوقف می شود و ما می توانیم معامله خود را در این قیمت ببندیم. توجه به خطوط و نواحی حمایت و مقاومت در حد سود و ضرر گذاری بسیار مهم و رایج هست.

لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال

لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال

لیکویید شدن (Liquidation) در بازار پر نوسان ارز‌های دیجیتال یک اتفاق معمول است. درک مفهوم لیکویید شدن برای هر تریدر یا سرمایه گذاری قبل از خرید و فروش ارزهای دیجیتال بسیار ضروری است. کوین‌‌ها و ارز‌های دیجیتال همیشه مستعد نوسان‌های شدید قیمتی هستند. آشنایی با روش‌های جلوگیری از لیکویید شدن به شما این امکان را می‌دهد که نقاط ضرر را در هنگام معامله یک ارز دیجیتال تشخیص دهید.

منظور از لیکویید شدن در ارز دیجیتال چیست؟

لیکویید شدن شبیه آب رفته به جوی است، به همین دلیل در میان معامله‌گران، سرمایه‌گذاری در بازار رمز ارز‌ها به سرمایه‌گذاری پرخطر معروف است. برای درک مفهوم لیکویید شدن در معاملات ارز دیجیتال و جلوگیری از آن تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.

معاملات فیوچرز و لیکویید شدن در بایننس

نوسانات شدید قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال باعث نگرانی بسیاری از افراد شده است تا جایی که عده به دنبال تصویب قوانینی برای محدود کردن این نوسانات قیمتی هستند. اما در آن روی سکه این اتفاق فرصتی را برای سرمایه‌گذاران است تا سود چشمگیری به دست بیاورند. این سود در مقایسه با خرید و فروش دارایی‌های سنتی مانند سهام و کامودیتی‌ها، بسیار قابل توجه است. قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۰ و در بحبوحه بحران کرونا بیش از ۱۶۰ درصد افزایش داشت. در حالی که در همین سال، قیمت شاخص S&P ۵۰۰ فقط ۱۴ درصد و قیمت طلا ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده بود. با اینکه تا اینجا همه چیز وسوسه برانگیز است. معاملات مارجین و فیوچرز مانند یک شمشیر دو لبه تیز هستند. شما می‌توانید به سادگی از صرافی وام بگیرید و سود احتمالی معاملات خود را افزایش دهید در مقابل می‌توانید دارایی‌های خود را به همین سادگی از دست بدهید.

اولین استفاده‌ها از مشتقات مالی ارز‌های دیجیتال به سال 2011 باز می‌گردد.

ناپایداری قیمت‌ها این پتانسیل را ایجاد کرده است که حجم معاملات در بازار ارز‌های دیجیتال افزایش یابد. این معاملات معمولا به شکل معاملات مارجین، معاملات آتی یا فیوچرز و مبادلات دائمی (Perpetual Swaps) انجام می‌شود. این قرارداد‌ها به افراد اجازه می‌دهند تا امروز ارز‌های دیجیتال را برای زمانی در آینده و با قیمت توافقی خرید و فروش کنند. اولین استفاده‌ها از مشتقات مالی ارز‌های دیجیتال به سال ۲۰۱۱ باز می‌گردد اما پس از معرفی بایننس فیوچرز در ۲۰۱۷ شتاب بسیار زیادی گرفته است. معامله‌گران با قرض گرفتن پول از صرافی‌های ارز دیجیتال، سود احتمالی معاملات مارجین خود را افزایش دهند. بایننس (Binance)، کوکوین (KuCoin) و بای بیت (ByBIt) نمونه‌ای از صرافی‌های متمرکز ارز دیجیتال هستند که امکان معاملات مارجین و فیوچرز را برای معامله‌گران فراهم کرده‌اند.

معاملات مارجین ارز دیجیتال

معامله مارجین (Margin Trading) ارز‌های دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است. درست شبیه اینکه از یک غریبه برای خرید بیت کوین یا دیگر رمز ارز‌ها پول قرض بگیرید. در معاملات مارجین، صرافی‌های ارز دیجیتال این پول را به شما قرض می‌دهند. این سازوکار که با نام اهرم (Leverage) شناخته می‌شود، به معامله‌گران اجازه می‌دهد تا بتوانند با پوزیشن‌های بزرگتری معامله کنند. طبیعتا هیچ غریبه‌ای به شما را رایگان پول قرض نمی‌دهد تا با آن تجارت کنید. در معاملات مارجین، صرافی از شما می‌خواهد تا مقداری ارز دیجیتال یا فیات را به عنوان وثیقه پرداخت کنید.

معامله مارجین (Margin Trading) ارز‌های دیجیتال به معنی گرفتن وام و استفاده از سرمایه یک شخص ثالت برای خرید و فروش در بازار است.

این وثیقه که برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی به آن نیاز دارید به نام مارجین اولیه (Initial Margin) شناخته می‌شود. صرافی از مارجین اولیه به عنوان وثیقه‌ایی برای بازپرداخت وام استفاده می‌کند. مقدار سرمایه‌ای که می‌توانید از صرافی قرض بگیرید به مارجین اولیه‌ای که پرداخت می‌کنید، بستگی دارد. میزان مارجین اولیه مورد نیاز نیز بر اساس مقدار لوریج یا اهرمی که مشخص کردید، محاسبه می‌شود. فرض کنید که می‌خواهید برای ۱۰۰ دلار مارجین اولیه از لوریج ۵X (پنج برابری) استفاده کنید. در این حالت شما ۴۰۰ دلار از صرافی وام خواهید گرفت تا بتوانید پوزیشن‌های معاملاتی ۵۰۰ دلاری باز کنید.

محاسبه سود و زیان (PnL)

سود و زیان (PnL) به دست آمده از هر معامله مارجین ارز دیجیتال به اندازه لوریج بستگی دارد. برای درک چگونگی محاسبه سود و زیان معاملات مارجین از مثال بالا استفاده می‌کنیم. در این مثال مارجین اولیه ما ۱۰۰ دلار، لوریج مورد استفاده ما ۵X و ارزش پوزیشنی که باز کردیم ۵۰۰ دلار است. حالا فرض کنید که قیمت دارایی ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، سود ما از این پوزیشن ۵۰۰ دلاری برابر با ۵۰ دلار خواهد بود. در حقیقت ما نسبت به سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه‌ای که به عنوان وثیقه پرداخت کرده‌ایم، ۵۰ درصد سود به دست آورده‌ایم. حالا شما می‌توانید ۴۰۰ دلار وام را به صرافی بازگردانید و ۱۵۰ دلار (۵۰ دلار سود + ۱۰۰ دلار مارجین اولیه) را در حساب خود نگه دارید.

محاسبه PnL

در نقطه مقابل اگر قیمت دارایی ۱۰ درصد کاهش پیدا کنید، شما ۵۰ دلار ضرر خواهید کرد. در این شرایط نیز شما ۵۰ درصد از سرمایه ۱۰۰ دلاری اولیه خود را از دست خواهید داد. به زبان ساده شما ۵۰ درصد ضرر کرده‌اید! یک فرمول ساده برای محاسبه سود و زیان احتمالی شما هنگام استفاده از لوریج وجود دارد. اهرم یا لوریج یعنی سود و زیان احتمالی از مارجین اولیه‌ای که پرداخت کردید، چقدر می‌تواند باشد. هیچگاه مدیریت ریسک را فراموش نکنید و همیشه مطمئن شوید که ضرر‌های احتمالی شما قابل کنترل هستند.

سود یا زیان = مارجین اولیه * درصد تغییر قیمت ارز دیجیتال * عدد لوریج

لیکوئیدیتی در معاملات بایننس به زبان ساده

لیکویید شدن یعنی بستن یک پوزیشن توسط صرافی در زمانی که زیان آن معامله برابر با ارزش مارجین اولیه شود. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که معامله‌گر نتواند مارجین مورد نیاز برای باز نگهداشتن پوزیشن را به دست آورد. به زبان دیگر از سرمایه لازم برای باز نگهداشتن معامله، برخوردار نباشد. لیکویید شدن هم در معاملات مارجین و هم در معاملات فیوچرز ارز دیجیتال اتفاق می‌افتد.

لیکوئید شدن به معنی بسته شدن یک پوزیشن به دلیل از دست دادن تمام مارجین اولیه معامله است.

استفاده از لوریج برای باز کردن پوزیشن یکی از استراتژی‌های معاملاتی با ریسک بسیار بالا است. در این استراتژی اگر بازار به اندازه کافی در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت کند، ممکن است کلا وثیقه (مارجین اولیه) خود را از دست بدهید. صرافی‌های ارز دیجیتال در برخی کشور‌ها مانند انگلستان، از پیشنهاد معاملات مارجین و فیوچرز به معامله‌گران تازه کار منع شده‌اند. این کار با هدف حفاظت از این سرمایه‌گذاران در برابر لیکویید شدن و از دست دادن سرمایه‌شان، انجام می‌شود. با استفاده از این فرمول می‌توانید میزان درصد تغییرات بازار برای لیکویید شدن یک پوزیشن را محاسبه کنید:

درصد تغییرات برای لیکویید شدن = ۱۰۰ / مقدار لوریج (اهرم)

مثلا اگر از لوریج ۵X استفاده کنید، با افزایش ۲۰ درصدی قیمت ارز دیجیتال برخلاف پوزیشن شما، لیکویید خواهید شد. (۲۰ درصد = ۱۰۰ / ۵)

جلوگیری از لیکویید شدن

در زمان استفاده از لوریج در معاملات مارجین و فیوچرز، گزینه‌های انگشت شماری برای جلوگیری یا کاهش احتمال لیکوییدن خواهید داشت. شناخته شده‌ترین گزینه استفاده از حد ضرر (Stop Loss) است. حد ضرر با نام Stop Order و Stop Market Order نیز شناخته می‌شود. این گزینه نوعی سفارش پیشرفته است که در آن سرمایه‌گذار به صرافی دستور می‌دهد تا دارایی را در نقطه قیمتی خاصی، بفروشد. هنگام تعیین کردن حد ضرر باید مقادیر زیر را وارد کنید:

قیمت توقف (Stop Price) قیمتی که در آن نقطه دستور حد ضرر اجرا می‌شود و پوزیشن معاملاتی بسته خواهد شد
قیمت فروش (Sell Price) قیمت که در آن نقطه قصد دارید ارز دیجیتال خود را بفروشید
مقدار (Size) مقدار دارایی که می‌خواهید در نقطه حد ضرر بفروشید

اگر قیمت دارایی در بازار به قیمت توقف یا استاپ پرایس برسد، دستور حد ضرر به طور خودکار اجرا می‌شود و دارایی در قیمت و مقدار مشخص شده به فروش خواهد رسید. اگر معامله‌گر احساس کند که بازار به سرعت در خلاف جهت پیش‌بینی شده حرکت خواهد کرد، ممکن است قیمت فروش را از قیمت توقف پایین‌تر تعیین کند. این کار باعث می‌شود که دارایی در زمانی بسیار کوتاه (توسط یک معامله‌گر دیگر) به فروش برسد. هدف اصلی استفاده از حد ضرر، کاهش ضرر احتمالی است.

مفهوم حد ضرر در لیکوئید شدن ارز دیجیتال

برای درک بهتر این مفهوم، دو سناریوی زیر را بهم بررسی می‌کنیم:

سناریو یک: یک معامله ۵۰۰۰ دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. او تصمیم می‌گیرید که با یک مارجین اولیه ۱۰۰ دلاری و لوریج ۱۰X یک پوزیشن ۱۰۰۰ دلاری باز کند. او حد ضرر را در ۲.۵ درصد از نقطه ورود (Entry Position) خود تعیین می‌کند. در این شرایط، ضرر احتمالی معامله‌گر ۲۵ دلار خواهد بود که تنها ۰.۵ درصد از موجودی کل حساب او خواهد بود.

حالا فرض کنید که معامله‌گر از حد ضرر (Stop Loss) استفاده نکند. در این حالت با کاهش ۱۰ درصدی قیمت دارایی، پوزیشن معاملاتی او لیکویید روش‌های تعیین حد سود و زیان خواهد شد. اگر نفهمیدید که این عدد را چگونه به دست آوردیم، دوباره محاسبه درصد لیکویید شدن را مرور کنید.

تعیین حد ضرر

سناریو دو: یک معامله‌گر دیگر نیز ۵۰۰۰ هزار دلار در حساب صرافی ارز دیجیتال خود دارد. این معامله‌گر تصمیم می‌گیرد تا با یک مارجین اولیه ۲۵۰۰ دلار و استفاده از لوریج ۳X یک پوزیشن ۷۵۰۰ دلار باز کند. با قرار دادن حد ضرر در فاصله ۲.۵ درصدی از نقطه ورود، ضرر احتمالی او در معامله ۱۸۷.۵ دلار، یعنی ۳.۷۵ درصد از کل موجودی او خواهد بود.

به طور کلی، تصور رایج این است که استفاده از مقدار لوریج بالا در باز کردن یک پوزشین معاملاتی با ریسک زیادی همراه است. اما تاثیر این عامل تنها زمانی مشخص می‌شود که مانند سناریو دوم، اندازه پوزیشن معاملاتی شما بسیار بزرگ باشد. به عنوان یک قانون کلی، همیشه تلاش کنید تا حد ضرر هر معامله خود را کمتر از ۱.۵ درصد کل دارایی‌تان در نظر بگیرید.

تعیین حد ضرر

مدیریت ریسک، مهمترین مبحثی است که باید پیش از شروع معاملات مارجین فرا بگیرید. پیش از فکر کردن به کسب سود، هدف اصلی شما باید کاهش ضرر احتمالی تا جای ممکن باشد. هیچ استراتژی معاملاتی وجود ندارد که صد در صد قابل اطمینان باشد. بنابراین در شرایطی که بازار مطابق انتظار شما پیش نمی‌رود با از مکانیسم‌هایی برای حفظ دارایی خود استفاده کنید.

با اینکه تعیین درست حد ضرر (Stop Loss) بسیار مهم است اما هیچ قانون طلایی برای تعیین مقدار دقیق آن وجود ندارد. توصیه بیشتر افراد این است که ۲ تا ۵ درصد از ارزش معامله خود را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. البته بعضی از معامله‌گران نیز ترجیح می‌دهد تا حد ضرر را پایین از نوسان پایین (Swing Low) تعیین کنند. البته به شرطی که نوسان پایین آنقدر کم نباشد که قبل از شروع معامله، لیکویید شوید.

نتیجه گیری

شما باید بتوانید حجم معاملات خود را و ریسک‌های مرتبط با آن را مدیریت کنید. هرچه از لوریج بیشتری استفاده کنید، احتمال لیکویید شدن شما بیشتر خواهد شد. در واقع استفاده از لوریج بیش از حد شبیه این است که سرمایه خود را در معرض ریسک غیر ضروری قرار دهید. همچنین فرایند لیکویید شدن در بعضی صرافی‌ها، بسیار آزاردهنده است. برای مثال صرافی بیت مکس (BitMex) تنها به کاربران اجازه می‌دهد تا از بیت کوین به عنوان مارجین اولیه استفاده کنند. این اتفاق باعث می‌شود تا با کاهش قیمت بیت کوین، ارزش سرمایه‌ای که به عنوان وثیقه قرار داده‌اید کاهش یاید و در نتیجه سریع‌تر لیکویید شوید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

لیکوئید شدن چیست؟

به از دست دادن تمام دارایی در یک معامله آتی (فیوچرز) لیکوئید شدن می‌گویند.

مهم ترین عملی که به کاربران بعد از لیکوئید شدن توصیه می‌شود چیست؟

در نظر داشته باشید که تحلیل احساسات مهم‌ترین رفتاریست که کاربران در این شرایط باید داشته باشند تا در ادامه از زیان بیشتر در امان بمانند.

اندیکاتور ATR — آموزش به زبان ساده و گام به گام

در بعضی از نمودار‌های قیمت، تغییرات سریع‌تر از سایر نمودار‌ها رخ می‌دهند و نوسانات بیشتری مشاهده می‌شوند. بررسی بازه تغییرات یا محدوده قیمت یکی از بهترین روش‌ها برای بررسی میزان نوسان به شمار می‌رود. جهت بدست آوردن بازه تغییرات کافیست قیمت بالا و قیمت پایین را در یک چهارچوب زمانی با یکدیگر مقایسه کنیم. در «مجله فرادرس»، تابحال، اندیکاتور‌های مختلفی را معرفی کرده‌ایم. در این نوشتار به معرفی اندیکاتور ATR می‌پردازیم که مهم‌ترین عملکرد آن سنجش نوسان قیمت با در نظر گرفتن محدوده واقعی است.

اندیکاتور ATR چیست ؟

«میانگین محدوده واقعی» (Average True Range | ATR) یا برد واقعی میانگین، یک اندیکاتور تحلیل تکنیکال است. این اندیکاتور، اولین بار توسط «جونیور ولز وایدر» (J. Welles Wilder)-تحلیلگر تکنیکال و پدر اندیکاتور‌ها-در کتاب او (مفاهیم جدید در سیستم‌های تحلیل تکنیکال) مطرح شد. از مهم‌ترین اندیکاتور‌های بوجود آمده توسط ولز وایدر می‌توان به «شاخص قدرت نسبی» (Relative Strength Index | RSI)، «میانگین جهت‌دار» (Average Directional Index | ADX)، «پارابولیک سار» (Parabolic Sar | Psar) و اندیکاتور ATR اشاره کرد. اندیکاتور ATR، در هر دوره، نوسانات را با تجزیه محدوده قیمت یک دارایی می‌سنجد. اندیکاتور ATR ابتدا با هدف تحلیل بازار کالا بوجود آمد اما می‌توان از آن در انواع بازار‌های اوراق بهادار نیز استفاده کرد.

تفاوت نوسان و ممنتوم چیست؟

«نوسان» (Volatility) به قدرت روند و جهت آن اشاره‌ای نمی‌کند و راجع به تغییرات قیمت به معامله‌گر اطلاعات می‌دهد. در واقع نوسانات نشان‌دهنده میزان جابجایی قیمت از قیمت میانگین است. در نمودار‌های قیمتی با نوسان زیاد می‌توان ترکیبی از شمعدانی‌های صعودی و نزولی را مشاهده کرد. «شتاب روند» (Momentum) بر خلاف نوسان به سنجش میزان قدرت روند در جهتی معین می پردازد. در نمودار‌هایی با شتاب روند زیاد، عموماً شمع‌ها یا اغلب صعودی یا اغلب نزولی هستند و شمعدانی‌های کمی قرار دارند که برخلاف روند غالب باشند. اندیکاتور ATR نشان‌دهنده نوسان است ولی شاخص کانال کالا به سنجش ممنتوم روند قیمتی یک سهم می پردازد.

فرمول محاسبه اندیکاتور ATR چیست؟

جهت بکارگیری اندیکاتور ATR در تحلیل‌های خود کافیست آن‌را بر نرم‌افزار معاملاتی‌تان بارگذاری کنید. در اینجا، برای درک بهتر اندیکاتور ATR و کاربرد‌های آن به محاسبه فرمول آن به صورت دستی پرداخته‌ایم. اندیکاتور ATR را می‌توان برای نمودار‌های ساعتی، روزانه و هفتگی به کار برد. در ابتدا برای محاسبه این اندیکاتور نیاز به تعیین «محدوده واقعی» (True Range | TR) خواهید داشت. با استفاده از فرمول زیر می‌توان محدوده واقعی را محاسبه کرد.

$$TR=max\left[\left(High-Low\right),\mid High-Close_\mid ,\mid Low-Close_\mid\right]$$

  • «$$TR$$»: همان محدوده واقعی است.
  • «$$High$$»: به قیمت بالا دوره زمانی موردنظر اشاره می‌کند.
  • «$$Low$$»: قیمت پایین دوره زمانی معامله
  • «$$Close$$»: به قیمت بسته شدن دوره زمانی مورد معامله اشاره می‌کند. قیمت بسته شدن دوره قبل با $$Close_$$ نشان‌ داده شده است.

نحوه محاسبه محدوده واقعی

نحوه محاسبه محدوده واقعی

محدوده واقعی، حداکثر مقدار بین تفاوت میان قیمت بالا و پایین دوره، قدرمطلق اختلاف قیمت بالای دوره فعلی و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی و قدرمطلق تفاوت بین قیمت پایین دوره حاضر و قیمت بسته‌شدن دوره پیشین است. برای بدست آوردن اندیکاتور ATR برای دوره موردنظر کافی است میزان محدوده واقعی را بر تعداد دوره زمانی ($$n$$) تقسیم کنیم.

$$ATR=\frac\times\sum_i^n TR_$$

برای محاسبه اندیکاتور ATR از چند دوره استفاده کنیم؟

اگر برای بدست آوردن میانگین، بعد از محاسبه محدوده واقعی، آن‌را بر تعداد دوره‌ها-$$n$$-بیشتری تقسیم کنید، اندیکاتور سریع‌تری بدست می‌آورید و برعکس. وایلدر بسته به سیستم معاملاتی مورد استفاده، تعداد ۷ یا ۱۴ دوره را برای دستیابی به نتایج بهتر پیشنهاد کرده است.

فرمول ساده‌ محاسبه محدوده واقعی چیست؟

در ادامه فرمولی با پیچیدگی کمتر را برای محاسبه محدوده واقعی بیان کرده‌ایم. در این فرمول محدوده واقعی از اختلاف مقدار حداکثر بین قیمت بالا و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی و مقدار حداقل میان قیمت پایین و قیمت بسته‌شدن دوره قبلی بدست می‌آید.

چگونه از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟

معامله‌گران می‌توانند برای دریافت سیگنال‌های بیشتر از دوره‌های کمتری استفاده کنند. برای مثال، فرض کنید معامله‌گری قصد تحلیل نوسانات قیمتی سهامی را در دوره معاملاتی ۵ روزه داشته باشد. معامله‌گر باید حداکثر مقدار را بین قدرمطلق اختلاف قیمت بالا و پایین، قدرمطلق اختلاف قیمت بالای فعلی از قیمت بسته شدن دوره قبلی و قدرمطلق اختلاف قیمت پایین فعلی از قیمت بسته‌شدن پیشین را به ازای هر کدام از دوره‌ها بدست آورد. در واقع برای بدست آوردن اندیکاتور ATR، این‌کار باید ۵ بار انجام و میانگین محاسبه شود.

اندیکاتور ATR بیانگر چیست؟

به زبان ساده، اندیکاتور ATR برای سهامی با نوسان قیمتی بالا، مقداری زیاد و برای سهام با نوسان قیمتی کم، مقداری اندک را نشان خواهد داد. این اندیکاتور جهت قیمت را نشان نمی‌دهد بلکه، برای سنجش نوسانات ایجاد شده توسط حرکت سریع قیمت بکار می‌رود.

بسیاری از معامله‌گران از اندیکاتور ATR برای شناسایی نقاط خروج از معامله استفاده می‌کنند. در این نقطه‌ها، اگر معامله‌گر سهم خریده‌شده را می‌فروشد و سهم فروخته شده به صورت استقراضی را-«فروش استقراضی» (Short Selling)-خریداری می‌کند.

خروج شاندلیر چیست؟

«خروج شاندلیر» (Chandelier Exit) یکی از تکنیک‌های معروف به شمار می‌رود که توسط «چاک لبو» (Chuck LeBeau) بوجود آمده است. در تکنیک شاندلیر، تریلینگ استاپ پایین‌تر از بالاترین قیمت سهم از زمان ورود شما به معامله قرار می‌گیرد. فاصله بین بالاترین قیمت بالا و حد ضرر، مضربی از ATR خواهد بود.

اندیکاتور ATR

چرا از اندیکاتور ATR استفاده کنیم؟

به زبان ساده، سهامی که قیمت آن نوسان بیشتری را تجربه می‌کند، ATR بالاتری دارد و برعکس اما یکی از پرکاربردترین عملکردهای اندیکاتور ATR، تعیین «حد ضرر» (Stop Loss) است. زمانی که اندیکاتور ATR مقدار بالاتری را نشان می‌دهد، معامله‌گران انتظار نوسانات قیمتی بیشتری را دارند. بنابراین، آن‌ها حد ضرر خود را دورتر تعیین می‌کنند و در صورتی که نوسانات قیمتی کاهش پیدا کرده باشند، حد ضرر توسط معامله‌گران نزدیک‌تر تعیین می‌شود.

کاربرد اندیکاتور atr برای تعیین حد ضرر

همان‌طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، اگر حد ضرر بسیار نزدیک در نظر گرفته شود، ممکن است با هر «اصلاح قیمتی» (Retracement) سهام را بفروشید و از معامله خارج شوید. اگر همانند سمت راست تصویر، حد ضرر را بسیار دور تنظیم کنید، کیفیت عملکردتان کاهش پیدا می‌کند. درواقع، با بکارگیری اندیکاتور ATR می‌توانید با توجه به نوسانات بازار حد ضرر بهتری را برای روند قیمتی سهام موردنظر خود در نظر بگیرید. همچنین، اندیکاتور ATR برای تعیین زمان برداشت سود نیز کاربردی است. در بازارای با نوسانات قیمتی بالاتر احتمال شکست خطوط مقاومت و دستیابی به قله‌های جدید قیمتی بیشتر است. در نتیجه، معامله‌گر انتظار افزایش قیمت و کسب سود بیشتری را خواهد داشت.

جهت آشنایی بیشتر با اندیکاتور ATR و سایر اندیکاتور‌های نشان‌دهنده نوسان می‌توانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.

  • برای مشاهده فیلم آموزش نوسانگرنماها در بورس و بازارهای مالی + کلیک کنید.

اندیکاتور ATR مطلق چیست؟

اندیکاتور ATR نوسان را به صورت مطلق اعلام می‌کند و مقادیر بدست آمده توسط آن درصدی از قیمت‌های فعلی نیستند. یعنی ATR سهام‌های گران‌قیمت‌تر از ATR سهام‌های ارزان‌تر، بیشتر است. برای مثال، سهامی با بازه قیمتی ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومان، ATR بالاتری از سهام با بازه قیمتی 40 تا ۵۰ هزارتومان خواهد داشت. در نتیجه، نمی‌توان مقادیر بدست آمده ATR برای سهام‌های مختلف را با یکدیگر مقایسه کرد.

کاربرد اندیکاتور ATR در بازار بورس مشتقه چیست؟

اندیکاتور ATR می‌تواند به معامله‌گر در تعیین حجم معامله در بازار بورس مشتقه کمک کند. با بکارگیری اندیکاتور ATR معامله‌گر می‌تواند حجم معامله را باتوجه به ریسک پذیری و میزان نوسان بازار برگزیند.

فرض کنید که اندیکاتور ATR برای دوره ۵ روزه برابر ۱٫۴۱ و محدوده واقعی برای روز ششم برابر ۱٫۰۹ باشد. ATR بعدی با ضرب مقدار قبلی اندیکاتور در تعداد روزها منهای ۱ و سپس با جمع کردن با محدوده واقعی برای دوره فعلی بدست می‌آید. در ادامه، باید این حاصل جمع را بر چارچوب زمانی مورد نظر تقسیم کنیم. برای مثال، مقدار بعدی اندیکاتور ATR برابر با ۱٫۳۵ یا (۵ ÷ ( ۱٫۰۹ + ۱٫۴۱ × (۱ – ۵))) خواهد بود. این فرمول را می‌توان برای کل دوره زمانی تکرار کرد.

اندیکاتور ATR معامله‌گر را از زمان شکست سطوح در نمودار قیمت مطلع نمی‌کند. معامله‌گر می‌تواند با جمع کردن قیمت بسته شدن و مقدار بدست آمده از اندیکاتور ATR به عددی دست پیدا کند. در روز بعدی، زمانی که سهام در قیمتی بالاتر از عدد بدست آمده معامله‌ شود، هنگام خرید سهم است. این ایده را می‌توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.

سیکنال‌های atr

پیکان‌های نارنجی نشان‌دهنده سیگنال‌های خرید هستند.

محدودیت‌های اندیکاتور ATR چیست؟

امکان دارد معامله‌گران در بکارگیری اندیکاتور ATR با دو محدودیت اصلی مواجه شوند. اولین مورد، نظری بودن اندیکاتور ATR است و اینکه هر معامله‌گری می‌تواند نتایج متفاوتی را از آن برداشت کند. مقدار مشخصی از ATR وجود ندارد که با قطعیت معامله‌گر را از معکوس شدن یا نشدن روند مطلع کند.

اندیکاتور ATR جهت قیمت را بررسی نمی‌کند و تنها میزان نوسانات را می‌سنجد. بنابراین، امکان دارد معامله‌گر سیگنال‌های متفاوتی را دریافت کند. مخصوصاً، در زمان‌هایی که پیوت در حال رخ دادن است یا روند‌ها معکوس می‌شوند. برای مثال، اگر قیمت حرکت قابل‌توجهی برخلاف روند قیمت انجام دهد و در ادامه اندیکاتور ATR نیز به میزان چشم‌گیری افزایش یابد، ممکن است بعضی از معامله‌گران فکر کنند که اندیکاتور ATR روند قبلی را تائید می‌کند در صورتی که امکان دارد واقعاً این‌گونه نباشد.

معرفی فیلم آموزش اسیلاتورها (نوسانگرنماها) در بورس و بازارهای مالی

اندیکاتور atr چیست

برای آشنایی بیشتر با مفهوم اندیکاتور ATR و سایر نوسانگرنماها می‌توانید از دوره آموزشی تهیه شده توسط «فرادرس» بهره بگیرید.دوره آموزشی حاضر در ۷ درس و ۷ ساعت به مهم‌ترین مباحث پیرامون اسیلاتور‌ها در بورس و بازار‌های مالی مانند فارکس پرداخته است. در ادامه، به معرفی سرفصل‌های ارائه‌شده در این دوره می‌پردازیم. در درس اول، مدرس به مفاهیم ابتدایی برای آشنایی بیشتر با مباحث مانند مفهوم اسیلاتورها، اهمیت، مزایا و تقسیم‌بندی آن‌ها پرداخته است. اسیلاتور ATR، شیوه محاسبه، تحلیل و نحوه تنظیم آن در نرم‌افزار در درس دوم آموزش داده می‌شود.

در درس سوم، اسیلاتور CCI، مفهوم، شیوه محاسبه و تحلیل آن‌را می‌آموزیم. مطالب مربوط به اسیلاتور MACD مانند نحوه بکارگیری و اجزای آن به تفصیل در درس چهارم بیان شده است. در درس پنجم، با اسیلاتور ممنتوم و فرمول، مفهوم و نحوه بکارگیری آن آشنا می‌شوید. در این درس تمرین‌های مفهومی نیز مطرح می‌شوند که به درک هرچه بیشتر مطالب کمک می‌کنند.

نوسانگر RSI، فرمول، نکات و تنظیمات آن‌را در درس ششم خواهید آموخت. همچنین، در درس ششم با تمرین روی چارت‌ به صورت کاربردی‌تر با این اسیلاتور آشنا خواهید شد. مدرس، مباحث پیرامون اسیلاتور استوکاستیک را در درس هفتم آموزش می‌دهد. در این درس علاوه بر مفاهیم اصلی، مواردی مانند ترکیب اسیلاتور استوکاستیک با پارابولیک و ADX بررسی می‌شوند.

  • برای مشاهده فیلم آموزش نوسانگرنماها در بورس و بازارهای مالی + کلیک کنید.

جمع‌بندی

همان‌طور که در این مطلب بررسی کردیم، اندیکاتور ATR یکی از مهم‌ترین معیارها برای سنجش نوسانات قیمت به شمار می‌رود. این اندیکاتور با هدف تحلیل بازار کالا بوجود آمد ولی امروزه برای انواع اوراق بهادار استفاده می‌شود. برای بدست آوردن اندیکاتور ATR نیاز به تعیین تعداد دوره‌ها داریم و بوجود آورنده این اندیکاتور-وایلدر-۷ یا ۱۴ دوره را برای عملکرد بهتر این اندیکاتور پیشنهاد کرده است. مقدار بالای بدست آمده از اندیکاتور ATR نشان‌دهنده سرعت بالای تغییرات قیمت است و برعکس.

بکارگیری اندیکاتور ATR، به معامله‌گر در تعیین بهتر حد ضرر، ناحیه برداشت سود و نقطه خروج از معامله کمک می‌‌کند. بهتر است از مقایسه مقادیر بدست آمده از اندیکاتور ATR برای دو سهم با بازه قیمتی متفاوت بپرهیزیم زیرا سهام گران‌قیمت‌تر، اندیکاتور ATR بالاتری خواهند داشت و برعکس. از آن‌جاییکه اندیکاتور ATR تنها بزرگی بازه قیمتی را می‌سنجد و به جهت روند قیمتی توجهی ندارد، کاربرد‌های آن برای تولید سیگنال‌های معاملاتی محدود به شمار می‌روند. بنابراین، استفاده از پرایس اکشن به همراه اندیکاتور ATR می‌تواند سیگنال‌های معاملاتی مطمئن‌تری برای معامله‌گر بوجود بیاورد.

سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً‌ با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایه‌گذاری،‌ تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آن‌ها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهره‌برداری از این نوشتار با هدف سرمایه‌گذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

روش‌های تعیین حد سود و زیان

بورس نیز همانند دیگر بازارهای مالی، یک سرمایه‌گذاری همراه با ریسک است که احتمال ضرر کردن در آن وجود دارد. تقریبا همه سرمایه‌گذاران در یک دوره زمانی متحمل ضرر و زیان در بورس شده‌اند.

علت ضرر و زیان در بورس هرچه که باشد؛ معمولا آسیب روحی ناشی از آن بسیار آزاردهنده‌تر است. با این حال، در اینگونه مواقع بهتر است به جای سرزنش خود؛ بیشتر بر روی یادگیری تکنیک‌های نحوه روش‌های تعیین حد سود و زیان جبران ضرر در بورس تمرکز کنید.

در این مواقع سعی کنید اعتماد به نفس خود را از دست ندهید. زیرا با ترس و تردید نمی‌توانید واقعیت را بپذیرید و برای رفع آن قدم بردارید. ابتدا دست به اشتباه بزرگ‌تری نزنید و تمرکز را بر روی جبران ضرر بگذارید.

در بسیاری از موارد افراد برای جبران زیان خود در بورس؛ دست به اقداماتی می‌زنند که اتفاقا منجر به ضرر و زیان بیشتری برای آنها خواهد شد. التبه برای جبران ضرر در بورس بهتر است، از همان ابتدا با استراتژی مشخص دست به سرمایه‌گذاری بزنید.

با داشتن استراتژی مشخص، شما معمولا برای خود یک حد ضرر و زیان مشخص می‌کنید و برای هر اتفاق یک سناریو خاص را در نظر می‌گیرید. برای داشتن استراتژی موفق در سرمایه‌گذاری، بهتر است دو مطلب زیر را حتما مطالعه کنید.

نحوه جبران ضرر در بورس

برخی تکنیک‌ها در خصوص فرمول جبران ضرر در بورس وجود دارند که ما در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم. اما قبل از آن بهتر است راهکارهای دیگر را نیز در نظر بگیرید.

1- به فکر انتقام از بورس نباشید

شاید پس از یک شکست بزرگ در بورس نتوانید با آن کنار بیایید و به اعتماد به نفس‌تان آسیب وارد شود. احساس می‌کنید که توانایی‌تان زیر سوال رفته و دوست دارید خیلی سریع از بازار انتقام بگیرید.

احساس خشم و ناامیدی تنها باعث می‌شود که شما نتوانید بحران را مدیریت کنید و بسیاری از موقعیت‌های جبران را نیز از دست بدهید.

برخی افراد وقتی سرمایه‌ای که وارد بورس کرده‌اند نصف می‌شود و متحمل زیان 50 درصدی می‌شوند؛ فورا بدون هیچ فکری سهم خود را به فروش می‌رسانند. آنها با خروج پول خود می‌خواهند به نوعی از بورس انتقام بگیرند.

جبران زیان در بورس

2-کم کردن میانگین

یکی از روش‌هایی که می‌توان از طریق آن میزان ضرر در بورس را کاهش داد؛ میانگین کم کردن است. اما میانگین کم کردن به چه معناست؟

وقتی قیمت یک سهمی روند نزولی به خود می‌گیرد و اصلاح قیمتی در آن رخ می‌دهد، ارزش سرمایه شما کاهش پیدا می‌کند.

بهترین روش این است که وقتی قیمت سهمی افت زیادی داشت؛ اقدام به خرید دوباره سهم در قیمت‌های پایین کنید. زیرا قیمت یک سهم همیشه نزولی نخواهد بود و از یک جایی به بعد رشد می‌کند.

وقتی روند صعودی سهم شروع شود، شما با خرید سهم در قیمت‌های پایین، زودتر به قیمت سربه‌سر و سپس سود خواهید رسید. پس میانگین کم کردن یکی از روش‌های متداول نحوه جبران ضرر در بورس است.

3-به استراتژی خود پایبند باشید

اگر یک سهم را با مطالعه و تحلیل درست انتخاب و بر روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید، با اولین زیان اقدام به فروش آن نکنید. قرار نیست با مشاهده روند نزولی شدن سهام؛ سریعا به صف فروش بروید.

سعی کنید در معاملات سهام هیجانی عمل نکنید و مبنای خرید و فروش خود را بر پایه نظر دیگران قرار ندهید؛ به استراتژی خود پایبند باشید.

چنانچه وضعیت به نحوی بود که دامنه زیان شما از یک حد خاص فراتر رفت، بهتر است با یک مشاور بورسی صحبت کنید تا بر روی استراتژی خود یک بار دیگر فکر کنید. هر چند این اتفاق باید نادر باشد.

4-تعصب بر روی سهم را کنار بگذارید

گاهی اوقات، بسیاری از سهامداران رفتار احساسی نسبت به یک سهم از خود نشان می‌دهند. وقتی سهم به یک سطح قابل قبولی از سوددهی می‌رسد، برخی طمع می‌کنند و سهم خود را برترین سهم بازار می‌دانند و انتظار بازدهی بیشتری از آن دارند.

گاهی اوقات نیز سهم در سراشیبی نزول قیمت قرار گرفته و سهامدار وارد زیان شده، اما به دلیل تعصبی که فرد نسبت به سهم دارد، به امید افزایش قیمت نست به فروش آن اقدام نمی‌کند و روز به روز به زیانش افزوده می‌شود.

به حد ضرر و حد سود خود پایبند باشید و زمان ورود و خروج مناسب را اجرا کنید. قرار نیست که یک سهم خاص برای همیشه روند نزولی یا صعودی داشته باشد.

نحوه جبران ضرر در بورس

5-مدیریت زیان

در بورس هم سود کسب می‌کنید و هم متحمل زیان می‌شوید. اما مهم این است که باید سعی کنید میزان ضرر و زیان شما در یک معامله از سود دیگر معاملات بیشتر نشود، باید آن را کنترل کنید.

مثلا اگر در یک خرید و فروش سهم حدود 15 درصد سود به دست می‌آورید، سعی کنید ضرر معامله شما بیشتر از 15 درصد نشود.

اگر زیان را کنترل نکنید ممکن است آرامش ذهنتان را از دست بدهید. در این مواقع به یاد داشته باشید که بورس همیشه هست و اجباری برای تمرکز بر روی یک سهم خاص وجود ندارد.

6-به دنبال مقصر نباشید

مسئولیت زیانی که در بورس متحمل شده‌اید را بپذیرید. بسیاری از افراد برای توجیه زیان‌های خود، بهانه‌های زیادی دارند و دیگران را مقصر می‌دانند.

به جای اینکه مسئولیت زیان خود را به گردن سهامدار عمده، سازمان‌ها، ناظر و دیگران بیندازید؛ سعی کنید با پذیرش آن در رفع جبرانش بکوشید.

اگر مسئولیت زیان را به گردن نگیرید، نمی‌توانید از آن درس بگیرید و احتمال تکرار این اشتباه و زیان باز هم وجود دارد.

7-حد ضرر و حد سود تعیین کنید

یکی از بهترین راه‌ها برای جبران ضرر در بورس این است که حتما برای معاملات خود حد ضرر و حد سود تعیین کنید. اگر سهم شما از حد ضرری که برای آن مشخص کرده‌اید خارج شد اقدام به فروش آن کنید.

اگر حد ضرر شما مثلا بین 10 تا 12 درصد است و زیان شما به بیش از 12 درصد رسید آن را بفروشید زیرا راحت‌تر جبران می‌شود.

در خصوص حد سود هم همین موضوع را رعایت کنید. اگر حد سود شما 20 درصد است، وقتی یه بازدهی یک سهم به بیش از 20 درصد رسیده است آن را بفروشید و برای سود بیشتر طمع نکنید.

ضرر و زیان در بورس

درصد سود برای جبران ضرر در بورس چگونه است؟

اگر سهم شما از حد ضرر گذشت و نتوانستید آن را بفروشید، به طوریکه میزان زیان شما به بیش از 20 یا 25 درصد رسید؛ دیگر آن سهم را نفروشید. در این حالت باید دید بلندمدت به سرمایه‌گذاری خود داشته باشید تا رود صعودی سهم دوباره شروع شود.

اگر سهمی را با زیان بالا بفروشید و خارج شوید، برای اینکه به پول اولیه خود برسید باید سهمی را بخرید که چندین برابر سود کند و کار برای شما سخت‌تر است. این موضوع را با یک مثال توضیح می‌دهیم.

فرض کنید در یک سهم شما 15 درصد ضرر کرده‌اید. برای اینکه شما بتوانید این زیان را جبران کنید باید 17.6 درصد سود را از یک سهم دیگر که خریداری می‌کند؛ کسب کنید.

اگر سهم شما 25 درصد اصلاح قیمت داشته باشد؛ اگر آن را بفروشید، سود شما در سهم دیگر باید 33 درصد باشد تا زیان سهم اولیه را جبران کند. هرچه میزان زیان بیشتر باشد، درصد کسب سود برای جبران آن نیز بیشتر خواهد بود.

مثلا اگر در یک سهم زیان شما به 60 درصد رسیده است و آن را بفروشید، برای اینکه به پول اولیه خود برسید باید 150 درصد سود را از سهم دیگری که خریداری می‌کنید به دست آوردید.

اگر زیان یک سهم به 90 درصد رسیده باشد و شما با همین میزان ضرر اقدام به فروش آن کنید، بدانید که هر سهم دیگری بخرید باید 900 درصد سود کسب کنید که به میزان سرمایه اولیه خود برسید.

فرمول جبران زیان در بورس

فرمول جبران ضرر در بورس چیست؟

فرمول‌های مهمی در بورس تعریف شده‌اند که هر سرمایه‌گذار باید آنها را بداند. یکی از مهم‌ترین آنها، فرمول جبران ضرر در بورس است. یعنی شما با این فرمول بتوانید محاسبه کنید که برای هر میزان زیان خود چقدر باید سود کسب کنید.

فرمول جبران ضرر در بورس به صورت زیر تعریف می‌شود:

[(B – A) ÷ A] × ۱۰۰ = n

که در آن، A قیمت قبلی یا همان قیمت خرید سهم است و B قیمت فعلی است. با این فرمول میزان n به دست می‌آید که معادل میزان سودی است که برای جبران زیان لازم است.

فرمول دیگری نیز برای محاسبه درصد کسب سود برای جبران زیان تعریف شده که به صورت زیر است:

[[ ۱ ÷ ( ۱ – (N ÷ ۱۰۰ ))] – ۱ ] × ۱۰۰ = n

در این فرمول، N معادل درصد ضرر فعلی شما از سهم مورد نظر است. برای جبران N درصد ضرر شما باید n درصد سود به دست آورید.

به طور مثال فرض کنید که سهم را در قیمت 5000 تومان خریده‌اید و اکنون قیمت آن به 3000 تومان رسیده است و شما متحمل 40 درصد ضرر شده‌اید. برای جبران این ضرر شما باید معادل 66 درصد سود کسب کنید.

[( 5۰۰۰ – 30۰۰ ) ÷ 3000 ] × ۱۰۰ = 66

[[ ۱ ÷ ( ۱ – ( 40 ÷ ۱۰۰ ))] – ۱ ] × ۱۰۰ = 66

محاسبه سود در بورس

فرمول درصد کسب سود برای جبران زیان یکی از فرمول‌های کاربردی برای هر سرمایه‌گذار است.

سخن آخر

در بورس هم می‌توان سودهای کلان به دست آورد و هم ممکن است متحمل زیان‌های هنگفت شد. به طور کلی همه معامله‌گران در یک دوره زمانی متحمل ضرر و زیان شده‌اند که مهمترین بخش آن همان آسیب روحی است که به فرد وارد می‌شود.

ما در این مقاله ابتدا به این پرداختیم که زمانی در بورس ضرر کردیم چه اقداماتی را انجام دهیم که هم زیان را مدیریت کنیم و هم بتوانیم آن را جبران کنیم.

در ادامه نیز به یکی از فرمول‌های مهم کاربردی در بورس پرداختیم که بتوانیم در هنگام ضرر کردن بدانیم که در صورت فروش سهم باید چه میزان سود کسب کنیم که سرمایه اولیه برگردد.

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره راهکارهای مناسب برای جبران زیان‌ها در بورس می‌توانید از مشاوران الوبیزنس کمک بگیرید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین تماشا کنید
نزدیک
برو به دکمه بالا