محاسبه بازده سهام

مقایسه راهبردهای حدود قیمت و مقاومت و متحرک نمایی جهت محاسبه بازده سهام در سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلندمدت
با استفاده از پرداخت اینترنتی بسیار سریع و ساده می توانید اصل این مقاله را که دارای 16 صفحه است به صورت فایل PDF در اختیار داشته باشید.
چکیده مقاله :
هدف از پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای حدود قیمت و مقاومت و متحرک نمایی جهت محاسبه بازده سهام در سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلندمدت می باشد، در راستای این هدف اطلاعات مورد نیاز 78 شرکت، دربازه زمانی 5 ساله، 1388-1392 از جامعه آماری که قابل دسترس بود، انتخاب گردیدو با استفاده از نرم افزار17SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون ها حاکی از آنست که میانگین بازده در روش حدود قیمت ومقاومت در سرمایه گذاری کوتاه مدت از میانگین بازده روش میانگین متحرک نمایی دارای تفاوت چشمگیری نیست. همچنین میانگین بازده در روش حدود قیمت و مقاومت در سرمایه گذاری بلند مدت از میانگین بازده روش میانگین متحرک نمایی و میانگین بازده در روش حدود قیمت و مقاومت در سرمایه گذاری کوتاه مدت از میانگین بازده در روش حدود قیمت و مقاومت در سرمایه گذاری بلند مدت بیشتر است و نیز میانگین بازده در روش متحرک نمایی در محاسبه بازده سهام سرمایه گذاری کوتاه مدت از میانگین بازده روش میانگین متحرک نمایی در سرمایه گذاری بلند مدت بیشتراست. بنابراین به نظر می رسد روش متحرک نمایی در تصمیمات سرمایه گذاران جهت خرید سهام معقول تر می باشد.
کلیدواژه ها:
کد مقاله /لینک ثابت به این مقاله
کد یکتای اختصاصی (COI) این مقاله در پایگاه سیویلیکا JR_FEJ-7-26_005 میباشد و برای لینک دهی به این مقاله می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است و به عنوان سند ثبت مقاله در مرجع سیویلیکا مورد استفاده قرار میگیرد:
نحوه استناد به مقاله :
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
،1395،مقایسه راهبردهای حدود قیمت و مقاومت و متحرک نمایی جهت محاسبه بازده سهام در سرمایه گذاری های کوتاه مدت و بلندمدت،https://civilica.com/doc/958471
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: ( )
برای بار دوم به بعد: ( )
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
مدیریت اطلاعات پژوهشی
اطلاعات استنادی این مقاله را به نرم افزارهای مدیریت اطلاعات علمی و استنادی ارسال نمایید و در تحقیقات خود از آن استفاده نمایید.
بازده چیست؟
سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری، بازده نامیده میشود. این مفهوم نیز همانند ریسک برحسب درصد بیان شده و کیفیت آن، معمولاً بر مبنای دوره زمانی حصول، عملکرد سایر داراییها در مدت مشابه و شاخصهای پولی، ارزیابی میگردد. بازدهی سرمایهگذاران بازار سهام، از دو طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه، حاصل میشود. به منظور تعیین درصد بازدهی بهینه، معیار مشخصی وجود ندارد زیرا، همانگونه که در بالا اشاره شد؛ محاسبه بازدهی مطلوب میتواند تابعی از افق سرمایهگذاری، ماهیت دارایی، ریسک، هزینههای معاملاتی، نرخ بهره، درصد تورم و… باشد.
به عبارت دیگر، نحوه ارزیابی بازدهی اوراق دارای درآمد ثابت با سهام موجود در بورس که سود مقرر شدهای برای آنها وجود ندارد؛ کاملاً متفاوت است.
برای مثال اگر نرخ تورم کشور را ۲۰ درصد فرض کنیم، کسانی که در اوراق مشارکت با سود ۲۵ درصد سرمایهگذاری کنند؛ علاوه بر حفظ ارزش پول خود در مقابل تورم، ۵ درصد نیز بازده واقعی داشتهاند. اما زمانی که کارشناسان مالی به ارزیابی عملکرد بازار سرمایه میپردازند، علاوه بر موارد فوق، معمولاً تمرکز اصلی آنها بر مقایسه عملکرد بورس، با سایر بازارهای سرمایهگذاری نظیر ارز و محاسبه بازده سهام طلا در مدت مشابه میباشد.
بازده در طرف مقابل ریسک بوده و به گونهای، نتیجه تقبل ریسک است. در واقع سرمایه گذاران به منظور دستیابی به بازدهی معقول حاضر میشوند تا درصد ریسک احتمالی مشخصی را تحمل کنند. واژه بازده، الزاماً به کسب سود تعبیر نمیشود و این موضوع به اشتباه محاسبه بازده سهام در ذهن برخی سرمایه گذاران نقش بسته است. مثبت یا منفی بودن بازدهی، طبیعت سرمایهگذاری است و سود و زیان هر دو، پاداش معاملاتی ما محسوب میشوند. در یک کلام میتوان گفت، کسب بازدهی انگیزه تمام افراد از ورود به دنیای سرمایهگذاری است.
انواع بازده در بازار سهام
در معاملات سهام و بازار مالی، بازده به دو دسته کلی مورد انتظار و واقعی تقسیم میشود.
بازده مورد انتظار؛ پیش از ورود به معامله تعیین شده و بیانگر انتظارات سوددهی، از موقعیت معاملاتی مذکور است. به منظور تعیین بازده مورد انتظار خود از هر موقعیت معاملاتی سهام، باید به متدهای تحلیلی مختلف مسلط محاسبه بازده سهام باشیم. برحسب تحلیل شرایط بنیادی و گزارشات مالی منتشره از سوی شرکتها، در مورد سود تقسیمی پایان سال، سناریوهایی در نظر میگیریم. سپس وضعیت نموداری سهم را بر اساس اصول و روشهای تکنیکالی بررسی نموده و اهداف قیمتی آینده آن، مشخص خواهند شد. در نهایت بازدهی تقریبی مورد انتظار با توجه به ریسک و حجم معامله، از مجموع پتانسیل سوددهی آتی سهم محاسبه میشود.
بازده واقعی؛ پس از خروج و بر اساس سود قطعی کسب شده از موقعیت معاملاتی، قابل محاسبه میباشد. به بیان ساده، مجموع اختلاف قیمت خرید و فروش سهم، سود نقدی و بعضاً درآمد حاصل از حق تقدمهای سهام، نشان دهنده بازده واقعی شما است. تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار، بیانگر سطح کیفی سرمایهگذاری طی دوره مذکور است.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند که حین انجام محاسبات تعیین بازده مورد انتظار، رویکرد محافظه کارانهای داشته باشید. زیرا موجب میشود که با داشتن دیدگاهی واقع بینانه، درصد خطا کاهش یافته و از شناسایی سودهای موهومی جلوگیری شود.
نحوه تعیین بازده یک موقعیت معاملاتی
همانگونه که توضیح داده شد؛ برای محاسبه بازده واقعی باید پس از فروش سهام، مجموع سود حاصل شده از این موقعیت معاملاتی را محاسبه نمایید؛ تا درصد بازده نسبت به سرمایه کل مشخص شود. در همین راستا و به منظور درک عمیق مطلب، توجه شما را به یک معامله فرضی جلب میکنیم:
سرمایه گذار الف با دارایی ۵۰ میلیون تومانی خود، در بازار سهام تهران مشغول فعالیت است. وی در ابتدای سال تصمیم میگیرد؛ با افق سرمایهگذاری یکساله، روی سهام شرکت ایران خودرو سرمایهگذاری نماید. طبق تحلیل نموداری، پیش بینی میشود این سهم تا پایان سال، حداقل یک رشد قیمت ۲۰ درصدی را تجربه کند. همچنین نتایج تحلیل بنیادی نشان دهنده این است که شرکت وضعیت سوددهی فوق العادهای داشته و بر اساس سیاستهای مدیریتی فعلی، تقسیم سود نقدی ۲۰۰ تومانی به ازای هر سهم در پایان سال مالی، بسیار محتمل است.
حداکثر ریسک قابل تحمل برای این سرمایه گذار در موقعیت معاملاتی مذکور، ۱۵ درصد نسبت به کل سرمایه میباشد. اگر نقطه ورود مد نظر، در ناحیه قیمتی ۱۰۰۰ تومانی بوده و طبق استراتژی معاملاتی در صورت افت قیمت تا محدوده ۸۰۰ تومان، سرمایه گذار با پذیرش زیان از معامله خارج شود؛ با انجام محاسبات مربوط به تعیین حجم بر اساس مدیریت سرمایه مشخص میشود که این شخص مجاز است حداکثر ۳۷۵۰۰ سهم از این شرکت را خریداری کند.
۵۰/۰۰۰/۰۰۰ × ۱۵% = ۷/۵۰۰/۰۰۰
۱۰۰۰ – ۸۰۰ = ۲۰۰
۷/۵۰۰/۰۰۰ ÷ ۲۰۰ = ۳۷۵۰۰
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
طبق تحلیل فوق و با توجه به مقادیر سود مورد انتظار ناشی از رشد قیمت و تقسیم سود نقدی سهام، مجموع بازدهی احتمالی این موقعیت معاملاتی بر اساس حجم حدوداً ۳۰ درصد میباشد، که نشان دهنده شرایط ایدهآل معامله مذکور از لحاظ قوانین مدیریت سرمایه است.
۲۰۰ (سود نقدی احتمالی سهم) + ۲۰۰ (مقدار افزایش قیمت احتمالی سهم) = ۴۰۰ (مجموع بازده مورد انتظار به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۴۰۰ = ۱۵/۰۰۰/۰۰۰
اما پس از گذشت یک سال، قیمت سهم به ۱۱۰۰ تومان میرسد (افزایش قیمت ۱۰ درصدی). از طرف دیگر، گزارشات مالی شرکت در سامانه کدال نیز بیانگر این است، که سود نقدی شرکت ایران خودرو در پایان سال مالی مذکور، صرفاً ۵۰ تومان است! پس از انجام محاسبات سود و زیان مشخص میشود؛ این سرمایهگذار مجموعاً در این معامله، ۱۱.۱درصد بازدهی کسب کرده است.
۱۰۰ (سود نقدی سهم) + ۵۰ (مقدار افزایش قیمت سهم) = ۱۵۰ (مجموع بازده واقعی به ازای هر سهم)
۳۷۵۰۰ × ۱۵۰ = ۵/۶۲۵/۰۰۰
با توجه به اختلاف قابل ملاحظه بازده واقعی و مورد انتظار (حدوداً یک سوم)، افق زمانی و مقدار ریسک معامله، به این نتیجه میرسیم؛ که مثال فوق موقعیت معاملاتی چندان پرسودی نبوده است! اما در این قسمت ذکر دو مورد ضروری است.
همانطور که خودتان میدانید، خرید و فروش سهام در بازار بورس شامل کارمزد ۱.۵ درصدی میباشد، که جهت سهولت محاسبات، از در نظر گرفتن آن چشم پوشی کردیم. نکته بعدی این است، که معمولاً فرآیند پرداخت سود نقدی سهام شرکتها، به سرعت و عیناً در پایان سال انجام نمیشود و مسلماً طولانیتر شدن دوره پرداخت، تأثیر منفی بر بازدهی معاملات دارد. در نتیجه اگر موارد مذکور را نیز در نظر بگیریم؛ سرمایه گذار «الف» بازدهی واقعی کمتری خواهد داشت. چنین نتایج معاملاتی، میتواند ناشی از پیش بینیهای بسیار خوشبینانه، ضعف روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی، ریسکهای سیستماتیک و… باشد. بسیاری از این محاسبه بازده سهام عوامل، به مرور زمان و پس از کسب تجربه سرمایهگذاری در بازار، قابل اصلاح و اجتناب خواهند بود. در واقع کسب بازدهی مناسب تا حد زیادی، نتیجه مهارت شما در معاملهگری است، زیرا توانستهاید موقعیتهای معاملاتی خود را در تمام مراحل، از لحظه ورود تا خروج به گونهای مدیریت کنید، که بهترین نتیجه ممکن حاصل شود.
تا اینجا سعی شد، مفاهیم ریسک و بازده در بازار سهام و جزئیات مربوط به آنها شرح داده شوند. در مطالب آتی، رابطه ریسک و بازده و نسبتهای کاربردی در مدیریت سرمایه را توضیح خواهیم داد.
نحوه محاسبه ریسک و بازده
سرمایهگذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکتهای بورسی در هنگام تصمیمگیری درباره معاملات سنجیده میشود و بهطور هم زمان ریسک و بازده آنها محاسبه میگردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معاملهگری است.
ریسک چیست؟
ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری گفته میشود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازهگیری یک سرمایهگذاری را ریسک مینامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی مینویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، محاسبه بازده سهام احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیشبینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.
کل ریسک را میتوان به دو نوع تقسیم نمود:
ریسک سیستماتیک: ریسکی را مینامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز مینامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر میگذارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسکهای سرمایهگذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار میدهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز مینامند. این گونه ریسکها اغلب ریسکهای درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.
طبق نظریههای ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین میرود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاستهای پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک میباشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک میباشد که میتوان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.
رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل
از ضریب بتا، برای اندازهگیری ریسک سیستماتیک استفاده میشود.
بازده
به منفعتی که از یک سرمایهگذاری به دست میآید، بازده میگویند. سرمایهگذاری عبارتست از تخصیص منابع به داراییهای واقعی نظیر زمین و خانه و داراییهای مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود به دست میآورد. بازده نرخ به تدریج پایین میآید و ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی با آن محاسبه میگردد.
بازده سهام از دو قسمت تشکیل میشود:
1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام
رابطه بین ریسک و بازده
ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا میکند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا میکند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمیکند.
محاسبه ریسک
با توجه به تعریف ریسک میتوان آن را با انحراف معیار محاسبه کرد:
که در آن با توجه به مفاهیم مالی:
σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازدههای واقعی
r: میانگین بازدهها
n: تعداد دورهها
هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را میتوان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:
ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سالهاي گذشته تاکنون محاسبه میگردد.
ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیشبینیهاي آتی محاسبه میشود. چون اساس محاسبات، ارقام پیشبینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) یک معیار مالی پرکاربرد برای اندازه گیری احتمال بازدهی از یک سرمایه گذاری است. این پارامتر سود یا زیان حاصل از سرمایه گذاری را نسبت به هزینه آن مقایسه می کند. این پارامتر، در ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری مستقل به همان اندازه مقایسه بازده چندین سرمایه گذاری، مفید می باشد.
در تجزیه و تحلیل کسب و کار، ROI و سایر معیارهای جریان نقدی - مانند نرخ بازده داخلی (IRR) و ارزش فعلی خالص (NPV) - معیارهای کلیدی هستند که جذابیت تعدادی از گزینه های مختلف سرمایه گذاری را ارزیابی و رتبه بندی می کنند. اگرچه ROI یک نسبت است، اما معمولاً به جای یک نسبت به صورت درصد بیان می شود.
درک بیشتر نرخ بازگشت سرمایه
ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن یک معیار محبوب است. اساساً، ROI می تواند به عنوان یک معیار ابتدایی سودآوری سرمایه گذاری استفاده شود. این می تواند بازگشت سرمایه در سرمایه گذاری سهام، بازگشت سرمایه مورد انتظار یک شرکت در گسترش یک کارخانه، یا نرخ بازگشت سرمایه در یک معامله املاک و مستغلات باشد.
محاسبه ROI به خودی خود خیلی پیچیده نیست و تفسیر آن برای طیف وسیعی از کاربردهای آن نسبتاً آسان است. اگر ROI یک سرمایه گذاری مثبت باشد، احتمالاً ارزشمند است. اما اگر فرصت های دیگری با نرخ بازگشت سرمایه بالاتر در دسترس باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا بهترین گزینه ها را حذف یا انتخاب کنند. به همین ترتیب، سرمایه گذاران باید از ROI منفی که به معنای زیان خالص است، اجتناب کنند.
محاسبه ROI
ROI را می توان به دو روش محاسبه کرد.
روش اول:
نرخ بازگشت سرمایه = (سود خالص سرمایه گذاری/هزینه سرمایه گذاری)*100
روش دوم:
نرخ بازگشت سرمایه = ((ارزش نهایی سرمایه گذاری – ارزش اولیه سرمایه گذاری)/هزینه سرمایه گذاری)*100
تفسیر ROI
هنگام تفسیر محاسبات ROI، مهم است که چند نکته را در نظر داشته باشید. اولاً، نرخ بازگشت سرمایه معمولاً به صورت درصد بیان میشود، زیرا درک آن به طور مستقیم آسانتر است (بر خلاف زمانی که به صورت نسبت بیان میشود). دوم، محاسبه ROI شامل بازده خالص در صورت کسر است زیرا بازده سرمایه گذاری می تواند مثبت یا منفی باشد.
مثالی از محاسبه نرخ بازگشت سرمایه
فرض کنید یک سرمایه گذار 1000 سهم از یک شرکت فرضی را به قیمت 10 دلار برای هر سهم خریداری کرده است. یک سال بعد، سرمایه گذار سهام را به قیمت 12.50 دلار می فروشد. سرمایه گذار در طول دوره نگهداری یک ساله، یک سود نقدی 500 دلاری نیز دریافت کرده است. این سرمایه گذار همچنین در مجموع 125 دلار برای کارمزد معاملات به منظور خرید و فروش سهام هزینه کرده است. ROI برای این سرمایه گذار را می توان به صورت زیر محاسبه کرد:
در اینجا تجزیه و تحلیل گام به گام محاسبه آمده است:
- برای محاسبه بازده خالص، بازده کل و کل هزینه ها باید در نظر گرفته شود. کل بازده یک سهام ناشی از سود سرمایه و سود نقدی سهام است. مجموع هزینه ها شامل قیمت اولیه خرید و همچنین هرگونه کمیسیون پرداختی می شود.
- در محاسبه فوق، سود سرمایه ناخالص (قبل از کمیسیون) از این معامله (12.50 - 10) دلار در 1000 است. مبلغ 500 دلار هم به سود سهام تقسیمی شرکت اشاره دارد، در حالی که 125 دلار نیز کل کمیسیون پرداخت شده، می باشد.
راه حل دوم برای محاسبه ROI
برای مثال، اگر کارمزد ها تقسیم شوند، یک روش جایگزین برای محاسبه ROI سرمایه گذار فرضی ما وجود دارد. تقسیم زیر را در کل کارمزد ها فرض کنید: 50 دلار هنگام خرید سهام و 75 دلار در هنگام فروش سهام.
ارزش اولیه سرمایه گذاری = 10000 + 50 = 10050
ارزش نهایی سرمایه گذاری = 12500 + 500 – 75 = 12925
نرخ بازگشت سرمایه = ((12925 – 10050)/10050)*100 = 28.75%
ROI سالانه
محاسبه ROI سالانه راه حلی برای یکی از محدودیت های کلیدی محاسبه ROI به روش معمولی را ارائه می دهد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی مدت زمان نگهداری سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که به آن دوره نگهداری نیز می گویند. فرمول محاسبه ROI سالانه به شرح زیر است:
که n تعداد سالهای نگهداری سرمایه گذاری می باشد.
فرض کنید یک سرمایه گذاری فرضی در طی پنج سال نرخ بازگشت سرمایه 50 درصدی ایجاد کرده است. میانگین نرخ بازگشت سرمایه سالانه ساده 10٪ که از تقسیم ROI بر دوره نگهداری پنج ساله به دست می آید، فقط یک تقریب از ROI سالانه است. این به این دلیل است که اثرات سود و زیان مرکب نادیده گرفته شده است که می تواند در طول زمان تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. هر چه دوره زمانی طولانیتر باشد، تفاوت بین میانگین ROI سالانه تقریبی، که با تقسیم ROI بر دوره نگهداری در این سناریو محاسبه میشود، و نرخ بازگشت سرمایه سالانه بیشتر است.
با استفاده از فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالانه:
این محاسبه را می توان برای دوره های نگهداری کمتر از یک سال نیز با تبدیل دوره نگهداری به کسری از یک سال انجام داد. مثلا فرض کنید یک سرمایه گذاری نرخ بازگشت سرمایه گذاری 10درصدی را طی شش ماه ایجاد کرده است:
در معادله بالا عدد 0.5 سال معادل شش ماه است.
مقایسه سرمایه گذاری ها و نرخ بازگشت سرمایه سالانه
ROI سالانه به ویژه هنگام مقایسه و ارزیابی بازده بین سرمایه گذاری های مختلف بسیار مفید است. فرض کنید سرمایه گذاری در سهام X در طی پنج سال بازدهی 50 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاری در سهام Y طی سه سال 30 درصد بازده دارد. با استفاده از معادله نرخ بازگشت سرمایه سالانه میتوانید تعیین کنید که سرمایهگذاری بهتر از نظر ROI سالانه چیست:
بر اساس این محاسبه، سهام Y نسبت به سهام X دارای ROI برتری بوده است.
تحولات در ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و کسب و کار های خاصی به توسعه شکل جدیدی از معیار بازگشت سرمایه، به نام «بازده اجتماعی سرمایهگذاری» یا SROI علاقه نشان دادهاند. SROI ابتدا در اواخر دهه 1990 توسعه یافت و تأثیرات گستردهتر پروژهها را با استفاده از ارزش غیرمالی (به عنوان مثال، معیارهای اجتماعی و محیطی که در حال حاضر در حسابهای مالی متعارف منعکس نمیشوند) در نظر میگیرد.
SROI به درک ارزش پیشنهادی برخی معیارهای اجتماعی و حاکمیت محیطی مورد استفاده در شیوههای سرمایهگذاری مسئولیتپذیر اجتماعی (SRI) محاسبه بازده سهام کمک میکند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد آب را در کارخانه های خود بازیافت کند و روشنایی خود را با تمام لامپ های LED جایگزین کند. این تعهدات هزینه فوری دارند که ممکن است بر بازگشت سرمایه سنتی تأثیر منفی بگذارد. با این حال، سود خالص برای جامعه و محیط زیست می تواند منجر به SROI مثبت شود.
چندین نوع جدید دیگر از ROI وجود دارد که برای اهداف خاصی توسعه یافته اند. ROI آمار رسانههای اجتماعی، اثربخشی کمپینهای رسانههای اجتماعی را مشخص میکند - برای مثال، تعداد کلیکها یا لایکهایی که برای یک واحد ایجاد میشود. به محاسبه بازده سهام طور مشابه، ROI آمار بازاریابی، تلاش می کند بازدهی را که به کمپین های تبلیغاتی یا بازاریابی نسبت داده می شود، شناسایی کند.
اصطلاح ROI یادگیری نیز به مقدار اطلاعات یادگیری شده که به عنوان بازده آموزش تلقی می شوند، مربوط می شود. با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل خاص دیگر نیز از ROI در آینده توسعه خواهند یافت.
چه صنایعی در ایالات متحده بالاترین ROI را دارند؟
از لحاظ تاریخی، میانگین بازگشت سرمایه برای S&P 500 حدود 10 درصد در سال بوده است. با این حال، در داخل آن، بسته به صنعت، می تواند تغییرات قابل توجهی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، در طول سال 2020، بسیاری از شرکتهای فناوری بازده سالانه بسیار بالاتر از این آستانه 10 درصدی تولید کردند. در همین حال، شرکتهای صنایع دیگر، مانند شرکتهای انرژی و شرکتهای آب و برق، بازدهی بسیار پایینتری تولید کردند و در برخی موارد نسبت به سال گذشته با زیان مواجه شدند. با گذشت زمان، طبیعی است که میانگین بازگشت سرمایه (ROI) یک صنعت به دلیل عواملی مانند افزایش رقابت، تغییرات تکنولوژیکی و تغییر در ترجیحات مصرف کننده تغییر کند.
مزایای ROI
بزرگترین مزیت ROI این است که یک معیار نسبتاً بدون عارضه است. محاسبه آن آسان است و محاسبه بازده سهام به طور شهودی قابل درک است. سادگی ROI به این معنی است که اغلب به عنوان یک معیار استاندارد و جهانی برای سودآوری استفاده می شود. به عنوان یک اندازه گیری، احتمالاً سوء تفاهم یا سوء تعبیر نمی شود زیرا در هر زمینه مفاهیم یکسانی دارد.
معایب ROI
همچنین برخی از معایب نیز در اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه وجود دارد. اولاً، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به شیوه معمولی، دوره نگهداری یک سرمایه گذاری را در نظر نمی گیرد که می تواند هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری مشکل ساز باشد. به عنوان مثال، فرض کنید سرمایه گذاری X بازدهی 25 درصدی ایجاد می کند، در حالی که سرمایه گذاریY، نرخ بازگشت سرمایه 15 درصدی ایجاد می کند. نمی توان فرض کرد که X سرمایه گذاری برتر است مگر اینکه چارچوب زمانی هر سرمایه گذاری نیز مشخص باشد. این امکان وجود دارد که نرخ بازگشت سرمایه 25٪ از سرمایه گذاری X در یک محاسبه بازده سهام محاسبه بازده سهام دوره پنج ساله ایجاد شده باشد، اما باگشت سرمایه 15٪ از سرمایه گذاری Y تنها در یک سال ایجاد شده است. محاسبه ROI سالانه می تواند بر این مانع در هنگام مقایسه گزینه های سرمایه گذاری غلبه کند.
دوم، ROI برای ریسک تنظیم نمی شود. این دانش عمومی است که بازده سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد: هر چه بازده بالقوه بیشتر باشد، ریسک احتمالی بیشتر است. این را می توان به طور مستقیم در دنیای سرمایه گذاری مشاهده کرد، جایی که سهام با ارزش بازار کم معمولاً بازدهی بالاتری نسبت به سهام با ارزش بازار بالا دارند (اما با ریسک بسیار بیشتری همراه هستند). برای مثال، سرمایهگذاریهایی که بازده پورتفوی 30 درصدی را هدف قرار میدهند، باید نسبت به سرمایهگذاریهایی که هدفشان بازدهی تنها 15 درصد است، ریسک بسیار بالاتری را متقبل شوند. اگر یک سرمایهگذار، فقط عدد ROI را بدون ارزیابی ریسک مد نظر قرار دهد، نتیجه نهایی تصمیم محاسبه بازده سهام سرمایهگذاری ممکن است بسیار متفاوت از نتیجه مورد انتظار باشد.
سوم، ارقام ROI را می توان اغراق آمیز کرد اگر تمام هزینه های مورد انتظار در محاسبه لحاظ نشده باشد. این موضوع ممکن است عمدا یا سهوا اتفاق بیفتد. به عنوان مثال، در ارزیابی نرخ بازگشت سرمایه در یک قطعه از املاک و مستغلات، تمام هزینه های مرتبط باید در نظر گرفته شود. اینها شامل بهره وام مسکن، مالیات بر دارایی، بیمه و تمام هزینه های نگهداری می شود. این هزینه ها می توانند مقدار زیادی از نرخ بازگشت سرمایه مورد انتظار را کم کنند و بدون در نظر گرفتن همه آنها در محاسبه، ROI محاسبه شده می تواند بیش از مقدار واقعی به دست آید.
در نهایت، مانند بسیاری از معیارهای سودآوری، ROI تنها بر سود مالی، زمانی که بازده سرمایه گذاری را در نظر می گیرد، تأکید می کند و مزایای جانبی مانند کالا های اجتماعی یا زیست محیطی را در نظر نمی گیرد. یک معیار ROI نسبتاً جدید، که به عنوان بازده سرمایه گذاری اجتماعی (SROI) شناخته می شود، به تعیین کمّی برخی از این مزایا برای سرمایه گذاران کمک می کند.
سخن پایانی
ROI یک معیار ساده و شهودی از سودآوری یک سرمایه گذاری است. برای این معیار محدودیتهایی وجود دارد، از جمله اینکه دوره نگهداری یک سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد و برای ریسک تعدیل نمیشود. با این حال، علیرغم این محدودیتها، ROI هنوز یک معیار کلیدی است که تحلیلگران کسبوکار برای ارزیابی و رتبهبندی گزینههای سرمایهگذاری از آن استفاده میکنند.
فصلنامه تحقیقات مدلسازی اقتصادی
Rostami M, Makiyan S N. Modeling Stock Return Volatility Using Symmetric and Asymmetric Nonlinear State Space Models: Case of Tehran Stock Market. JEMR. 2020; 11 (41) :197-229
URL: http://jemr.khu.ac.ir/article-1-1912-fa.html
رستمی مجتبی، مکیان سید نظام الدین. مدلسازی تلاطم بازده سهام با روش مدلهای فضای حالت غیرخطی متقارن و نامتقارن:مطالعه موردی بورس تهران. تحقیقات مدلسازی اقتصادی. 1399; 11 (41) :229-197
تلاطم معیار اندازهگیری عدم قطعیت است که در نظریههای مالی، مدیریت ریسک و قیمتگذاری اختیارات نقشی اساسی دارد. تلاطم، واریانس شرطی تغییرات قیمتهای دارایی است که بهطور مستقیم قابل مشاهده نیست و متغیری پنهان تلقی میشود که با استفاده از برخی تقریبها به طور غیرمستقیم محاسبه میشود. دو رویکرد عمومی در ادبیات اقتصاد مالی جهت مدلسازی و محاسبه تلاطم ارائه شده است. در رویکرد اول، واریانس شرطی به عنوان تابعی از مربع شوکهای گذشتهی بازده دارایی مدلسازی میشود. مدلهای نوع GARCH در این طبقه جای میگیرند. در رویکرد جایگزین، تلاطم همچون یک متغیر تصادفی فرض میشود که با استفاده از الگوهای غیرخطی فضای حالت گوسی تحول مییابد. این نوع از مدلها با عنوان تلاطم تصادفی (SV) شناخته میشوند. به دلیل آنکه مدلهای SV شامل دو نوع فرآیند نوفه، یکی برای مشاهدات و یکی برای تلاطم پنهان، هستند در محاسبه تلاطم نسبت به الگوهای GARCH واقعیتر و منعطفتر میباشند. پژوهش حاضر به مدلسازی تلاطم در بازده سهام 50 شرکت فعال بورس تهران با استفاده از روشهای متقارن و نامتقارن تلاطم تصادفی میپردازد که تفاوت آنها در وجود اثر اهرمی است. مقایسه تجربی این دو مدل با محاسبه احتمال پسین صحت هر مدل با استفاده از روش بیزی MCMC نشان دهنده برتری چشمگیر مدل نامتقارن ASV است. نتایج در هر دو مدل متقارن و نامتقارن نشان دهنده پایداری بسیار بالای امواج تلاطمی تولید شده توسط شوکهای وارد آمده بر بازده سهام است. لذا، تغییرات بازده بازار بورس تهران به دلیل این پایداری بالا پیشبینی پذیر خواهد بود.
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: پولی و مالی
دریافت: 1398/12/16 | پذیرش: 1399/9/1 | انتشار: 1399/10/21
1. Adabi firouzjaee B, Mehrara M, Mohammadi S. Estimation and Evaluation of Tehran Stock Exchange Value at Risk Based on Window Simulation Method. jemr. 2016; 6 (23) :35-73(in Persian) [DOI:10.18869/acadpub.jemr.6.23.35]
2. Behradmehr N, mehrara M, mazraati M, dadafarid H. Forecasting Risk Premium in Crude Oil futures Market with BVAR. jemr. 2017; 8 (29) :7-35(in Persian) [DOI:10.29252/jemr.8.29.7]
3. Bollerslev, T. (1986). Generalized Autoregressive Conditional Heteroskedasticity. Journal of Econometrics, 31(3), 307-327. [DOI:10.1016/0304-4076(86)90063-1]
4. Bollerslev, T., Engle, R.F. and Nelson, D.B. (1994). ARCH Models, in R.F. Engle and D. McFadden (Eds.), Handbook of Econometrics Vol. IV, Amsterdam: North-Holland, PP. 2959-3038. [DOI:10.1016/S1573-4412(05)80018-2]
5. Chou, R.Y. (1988). Volatility Persistence and Stock Valuations: Some Empirical Evidence Using GARCH, Journal of Applied Econometrics, 3, 279-294. [DOI:10.1002/jae.3950030404]
6. Engle RF (2004). Risk and Volatility: Econometric Models and Financial Practice. The American Economic Review, 94(3), and 405<420. DOI: 10.1257/0002828041464597. [DOI:10.1257/0002828041464597]420.>
7. Engle, R.F. and Ng, V. (1993). Measuring and Testing the Impact of News on Volatility, Journal of Finance, 48, 1749-1778. [DOI:10.1111/j.1540-6261.1993.tb05127.x]
8. Engle, R.F., Ng, V.K. and Rothschild, M. (1990a). Asset Pricing with a Factor-ARCH Covariance Structure, Journal of Econometrics, 45, 235-237. [DOI:10.1016/0304-4076(90)90099-F]
9. Fama, E.F. (1965). The Behavior of Stock-Market Prices, Journal of Business, 38, 34-105. [DOI:10.1086/294743]
10. Geweke, J. and Terui, N. (1993). Bayesian Threshold Auto-Regressive Models for Nonlinear Time Series, Journal of Time Series Analysis, 14, 441-454. [DOI:10.1111/j.1467-9892.1993.tb00156.x]
11. Glosten LR, Jaganathan R, Runkle DE (1993). On the Relation between the Expected Value and the Volatility of the Nominal Excess Return on Stocks. Journal of Finance, 48(5), 1779<1801. [DOI:10.1111/j.1540-6261.1993.tb05128.x]1801.>
12. Hoeting, J. A., Madigan, D., Raftery, A. E., & Volinsky, C. T. (1999). Bayesian Model Averaging: A Tutorial. Statistical Science, 14 (4), 382-417. [DOI:10.1214/ss/1009212519]
14. Kim, S., Shephard, N., & Chib, S. (1998). Stochastic Volatility: Likelihood Inference and Comparison with ARCH Models. Review of Economic Studies, 65, 361-393. [DOI:10.1111/1467-937X.00050]
15. Lee, S. W., & Hansen, B. E. (1994). Asymptotic Theory for the GARCH (1, 1) Quasi-Maximum Likelihood Estimator. Econometric Theory, 10, 29-52. [DOI:10.1017/S0266466600008215]
16. Mandelbrot, B. (1963). The Variation of Certain Speculative Prices, Journal of Business, 36, 394-419. [DOI:10.1086/294632]
17. Mandelbrot, B. (1963). The Variation of Certain Speculative Prices, Journal of Business, 36, 394-419. [DOI:10.1086/294632]
18. Nelson D.B. (1991). Conditional Heteroskedasticity in Asset Returns: A New Approach. Econometrica, 59(2), 347<370. [DOI:10.2307/2938260]370.>
19. Nelson, D.B. (1991). Conditional Heteroscedasticity in Asset Returns: A New Approach, Econometrica, 59, 347-370. [DOI:10.2307/2938260]
20. Nelson, D.B. and Foster, D.P. (1994). Asymptotic Filtering Theory for Univariate ARCH Models, Econometrica, 62, 1-41. [DOI:10.2307/2951474]
21. Osiewalski, J. (2001). Ekonometria Bayesowska w Zastosowaniach, [Bayesian Econometrics in Applications]. Cracow: Cracow University of Economics.
22. Schwert, G.W. (1989). Why Does Stock Market Volatility Change Over Time? Journal of Finance, 44, 1115-1153. [DOI:10.1111/j.1540-6261.1989.tb02647.x]
23. Sims, C.A. (1988), Bayesian Skepticism on Unit Root Econometrics, Journal of Economic Dynamics and Control, 12, 463-474. [DOI:10.1016/0165-1889(88)90050-4]
24. Stock, J.H. and Richardson, M.P. (1989). Drawing Inferences from Statistics Based on Multi-Year Asset Returns, Journal of Financial Economics, 25, 323-348. [DOI:10.1016/0304-405X(89)90086-X]
26. Withers, S. D. (2002). Quantitative Methods: Bayesian Inference, Bayesian Thinking, Progress in Human Geography, 26 (4), 553-566. [DOI:10.1191/0309132502ph386pr]
27. Zhong, M., Darrat, A. F., & Anderson, D. C. (2003). Do US stock prices deviate from their fundamental values? Some new evidence. Journal of banking & finance, 27(4), 673-697. [DOI:10.1016/S0378-4266(01)00259-X]
28. Chen, L., Zerilli, P., & Baum, C. F. (2019). Leverage effects and stochastic volatility in spot oil returns: A Bayesian approach with VaR and CVaR applications. Energy Economics, 79, 111-129. [DOI:10.1016/j.eneco.2018.03.032]
29. Lin, Y., Xiao, Y., & Li, F. (2020). Forecasting crude oil price volatility via a HM-EGARCH model. Energy Economics, 104693 [DOI:10.1016/j.eneco.2020.104693]