تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها

اندیکاتور یا پرایس اکشن؟
در تحلیل تکنیکال انواع و اقسام روش ها وجود دارند. از تحلیل به روش اندیکاتورها و موج شماری و . گرفته تا تحلیل به روش پرایس اکشن. کدام یک انتخاب بهتری است؟ هر روشی مزایا و معایب خود را دارد. اما روشی بهتر است که با واقعیت سر و کار داشته باشد؟ بنابراین گزارش فوق روش های معامله را مورد بررسی قرار می دهد.
واقعیت بازار چیست؟ قیمت!
به گزارش «پایگاه خبری بورس کالای ایران»، بنابراین روشی که قدرت گرفته از خود قیمت باشد مسلما ارجحیت بیشتری بر سایر روش ها دارد. چرا که وقتی با استفاده از اندیکاتورها به تحلیل بازار می پردازید، دائما عقب تر از قیمت قرار دارید اما در پرایس اکشن شما با زمان حال و واقعیات فعلی بازار روبرو هستید.
این روزها مشاهده می شود که فعالیت مدرسین تحلیل تکنیکال کمتر از مدرسین اندیکاتور هست و این باعث بی انگیزگی اکثر تحلیل گران نسبت به تحلیل تکنیکال در ایران شده است. با یک مثال ادامه بدهیم.
مثلا گفته میشود که بر اساس اندیکاتور "باند بولینگر" پوزیشن گیری کنید. به این صورت که اگر قیمت بالای خط وسط باند بولینگر قرار گرفت، بخرید و اگر پایین آن قرار داشت، بفروشید. خب آیا این روش در بازاری مثل بازار آتی سکه که هر روز شاهد گپ های قیمتی هستیم، کاربردی دارد؟ نمیتوان گفت ۱۰۰% بدون کاربرد است اما مشکلاتی نیز دارد.
مثلا الان ساعت ۱۸٫۳۰ دقیقه عصر می باشد و نیم ساعت دیگر بازار بسته خواهد شد. باید چکار کنیم؟ پوزیشن خرید خود را حفظ کنیم یا آن را ببندیم؟ اگر فردا قیمت با گپ منفی باز شد و زیر خط وسط باند بولینگر قرار گرفت چکار کنیم؟ آیا در این حالت باید پوزیشن خرید خود را ببندیم و پوزیشن فروش بگیریم؟
به تصویر زیر دقت کنید.
تصویر بالا مربوط به سکه آتی در تایم فریم ۴ ساعته می باشد. قیمت با یک کندل قوی زیر خط وسط باند بولینگر قرار گرفته است و در این وضعیت با توجه به حالت باند بولینگر باید پوزیشن فروش بگیریم.
ادامه کار را در تصویر زیر ببینید.
چه اتفاقی افتاد؟ قیمت بالا رفته است!
سراغ اندیکاتور محبوب و پر سروصدای بعدی برویم؛ ایچیموکو!
نکته: ناحیه که مشخص شده است همانجایی است که در قسمت بالا به نیز به آن اشاره کردیم.
در تصویر بالا مشاهده می کنیم که قیمت در ناحیه ابر کومو قرار گرفته است و همچنین زیر تنکنسن (خط قرمز) و کیجونسن (خط آبی) قرار دارد. از آنجایی که در این حالت این دو خط مقاومت های بسیار قدرتمندی (!) هستند، بنابراین انتظار داریم قیمت ابر کومو را شکسته و حرکت خود را در جهت نزول ادامه دهد. حتی ابر کومو نیز به سمت پایین شکسته شد ولی قیمت با یک جهش ناگهان افزایش یافت.
اما چه اتفاقی افتاد؟ قیمت بالا رفته است!
اکنون بیاید با دیدگاه پرایس اکشن و بر اساس سطوح قیمتی به بازار نگاه کنیم. تصویر زیر را مشاهده کنید.
بر اساس پرایس اکشن و تکنیک Intersection Points شما باید تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها در این ناحیه پوزیشن خرید می گرفتید نه فروش!
سطوح قیمتی به ما چه میگویند؟ خیلی ساده است! این تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها سطوح به ما می گویند که در گذشته بین خریداران و فروشندگان در این ناحیه درگیری وجود داشته است. بنابراین احتمال واکنش مجدد به این نواحی وجود دارد.
بنابراین مشاهده کردید که دیدگاهی که بر گرفته از قیمت باشد می تواند بسیار بهتر از اندیکاتورهایی که صرفا منشعب شده از قیمت هستند کارایی داشته باشد. پرایس اکشن در هر حالتی از بازار و برای هر نوع معاملاتی مانند رنج تریدینگ، ترند تریدینگ و … کاربرد دارد. در حالی که مشاهده می شود اندیکاتورها به خصوص در حرکات ساید (خنثی) بازار بسیار به مشکل برمیخورند.
در پایان باید بگوییم که حتما لزومی بر استفاده از پرایس اکشن نیست، اما تحلیل کردن بر اساس واقعیت بهتر تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها از تحلیل کردن بر اساس اندیکاتورهاست.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها روند کلی سهم جمع آوری کند.
اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :
1- اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.
2- اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.
شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.
در تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واگرایی چیست ؟
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
۱- واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
۲- واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته
الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.
همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.
ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)
مثال هایی از انواع واگرایی
واگرایی مثبت در نمودار وساخت
شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.
همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)
واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم
این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به تفاوت اندیکاتورها با اسلایتور ها رو شده است.
واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت
نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.
نتیجه گیری و جمع بندی
برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.