چطور احساسات را از معاملهگری حذف کنیم؟

احساس ترس در حین انجام معاملات در بازار بورس همیشه وجود دارد و این ترس میتواند به دو دسته تقسیم شود. ترس مفید که در انجام معاملات کمک کننده است و مانع از انجام ریسکهای بیدلیل میشود و دوم ترس مضر بوده که مانع از انجام معاملات و تصمیمگیریهای صحیح در این بازار می شود.
چطور احساسات را از معاملهگری حذف کنیم؟
بازارها محل جولان انواع فشارها بر معاملهگران هستند؛ فشارهای روحی اگر در معاملات مدیریت نشود، میتواند باعث اتفاقات ناگواری در معاملهگر شود. بدون تردید بزرگترین تهدیدی که یک معاملهگر با آن روبهرو است، زیان مالی ناشی از یک معامله نیست، بلکه ترس و طمع است. ترس از دست دادن سود کسبشده و طمع سود بیشتر همیشه همراه یک معاملهگر است. این ترس و طمع در بازار سهام بیش از هر بازاری ملموس است. بازار سهام پیشانی اقتصاد یک کشور است و به همین دلیل بسیاری از مشکلات و فروپاشیهای اقتصادی قبل از آنکه در یک بازار خاص دیده شود، در این بازار رصد میشود. پس بسیار حائز اهمیت است که معاملهگران خودآگاهانه از ترس و طمع دوری کنند تا در فراز و نشیبهای اقتصادی دچار مشکلات روحی نشوند.
معاملهگر موفق با این واژه مانوس است که بازارها در طبیعت خود معاملهگر را غرق در معامله میکنند و اگر سهامداری به ناخودآگاه خود غلبه پیدا نکند و مدیریتی نداشته باشد، آرامآرام ترس و طمع همه وجودش را دربر خواهد گرفت. پس اولین نکتهای که سهامدار موفق باید در معاملات خود مدنظر قرار دهد، بازبینی خود بعد از هر معامله است؛ یعنی بعد از هر معامله خود را ارزیابی کند که آیا در این معامله ترس و طمع در هنگام خرید یا فروش سهام همراه او بوده است یا نه؟ دومین نکتهای که برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق باید مدنظر قرار داد، این است که احساسات را در تصمیمات سرمایهگذاری خود در بازار سهام حذف کنیم. حذف احساسات از معامله باعث کاهش اشتباهات در هنگام خرید و فروش شده و به معاملهگر کمک میکند تا بتواند به راحتی برنامههایی را که از قبل برای خرید و فروش سهام مدنظر برنامهریزی کرده به سرانجام برساند.
مطمئن باشید بازارها هر لحظه در حال پردازش شخصیت معاملهگران هستند و کسی در یک بازار موفق است که اصول اساسی رفتاری در آن بازار را بداند و آگاهی از رفتار شخصیتی یک بازار همان اصل سومی است که معاملهگر نباید فراموش کند و باید با آگاهی کامل بر رفتارهای متناسب با آن بازار بپردازد تا بتواند در مسیر درست گام بردارد. برای مثال در بازار سهام معاملهگری سهامی را با قیمت 100 تومان خریداری میکند و قیمت این سهم به 110 تومان میرسد و همراه این رشد قیمت صف خرید هم به همراه آن سهم است.
اینجاست که احساسات بر سهامدار وارد میشود که به بهانه مثبت بودن و صف خرید بودن او را مجاب به نگهداری و فروش در روز بعد و حداقل دو درصد بیشتر سود کند که کمیسیون سازمان و کارگزاری را بپردازد، اما این آغاز طمع است؛ حسی که باید سهامدار با کنترل بر عواطف آن را مهار کند. گاهی پیش میآید سهامداری سهمی را با قیمت 100 تومان میخرد و قیمت سهام به 85 تومان نزول پیدا میکند و اینجاست که سهامدار به بهانههای مختلف و ترس از اینکه سرمایهاش رو به زوال است، نگران میشود؛ غافل از اینکه این بازار شاکله صعود و نزول دارد و ابتداییترین اتفاق آن همین صعود و نزولهاست، اما ترس بر معاملهگر غالب میشود و با ترس از اینکه سرمایهاش را از دست بدهد، دست به فروش سهام میزند و خود این اگر از روی عواطف و بدون برنامهریزی قبلی باشد، باعث از دست رفتن سرمایه سهامدار به مرور زمان میشود.
اگر این معاملات بدون برنامه از قبل تدوین شده باشد، معاملهگر موفق جای خود را به معاملهگری میدهد که برگ برنده خود در بازار سهام را از دست داده و روزبهروز از نظر عاطفی در حال تزلزل و نزول است. بدون شک همه باید در بازار سهام استراتژی خروج داشته باشند و به یقین استراتژی خروج را باید در زمان خرید سهام نوشته باشند و نه در حین بازار و حرکت با رویه بازار که خود این یعنی مغلوب شدن بر احساسات. اگر دقت نکنید، بسیار نرم و بدون آگاهی غالب ترس و طمع میشوید، پس در بازار سهام هوشیار باشید، زیرا مدیریت زمان هم نوعی سود محسوب میشود.
معاملهگر موفق کسی است که نسبت به زمانی که در حال از دست دادن است، حریص باشد و این درست همان جایی است که طمع روی خوب خود را نشان میدهد. البته این به آن معنا نیست که به فکر آن باشید که زود از یک سهم خارج شوید، نه! مدیریت زمان یعنی بدانید چند وقت قرار است آن سهام را نگه دارید؛ شاید یک روز، شاید یک سال، اما از قبل برنامهریزی زمان داشته باشید تا از برنامه خود عقب نمانید.
روش های کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات و ترید کردن
احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات یکی از مهمترین فاکتورهای موفقیت و سودآوری محسوب می شود. نکته ای که وجود دارد این است که بسیاری از معامله گران – به خصوص معامله گران تازه کار – توجهی به این مفهوم ندارند. در ادامه با اهمیت کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات و روش های آن آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.
بازار سرمایه ای، تقابل منطق و احساس
بازار سرمایه ای چیست؟ بسیاری از افراد به این سوال پاسخ های مشابهی می دهند. به طور کلی بسیاری معتقد هستند که بازار سرمایه ای چیزی جز اعداد و ارقام نیست و در آن نمی توان چیزی ساده تر از قیمت ها را پیدا کرد. اما واقعیت چیز دیگری است.
برای درک این مفهوم تنها کافی است کمی از دور به ماجرا نگاه کنیم. بازار سرمایه ای درست مانند هر بازار اقتصادی دیگر به مفهوم ساده و پایه ای به نام خرید و فروش وابسته است. حال سوال این است که چه کسی یا چه چیزی این خرید و فروش ها را انجام می دهد؟ پاسخ کاملا ساده و روشن است. این انسان ها هستند که دست به خرید و فروش می زنند. در واقع تا به امروز موجودی طبیعی یا مصنوعی نتوانسته است به صورت خودخواسته اقدام به خرید و فروش کند.
بنابراین آن چیزی که تمام مفهوم بازار سرمایه ای را سر پا نگه داشته و برای ما تعریف می کند، چیزی جز خرید و فروش انسان ها نیست. اما این مفهوم ساده به چه معنی است؟ در واقع مسئله اینجاست که بر خلاف تصور آن چیزی که بازارهای اقتصادی را کنترل می کند، اعداد و ارقام و نمودارها نیست. بلکه این رفتار انسانی است که نشان می دهد یک بازار اقتصادی به چه سمت و سوی کشیده خواهد شد.
چرا کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات اهمیت دارد؟
یادتان باشد که رفتار انسانی مخلوطی از احساسات و منطق است. از این رو ما در بازارهای سرمایه ای و به طور کلی در تمام بخش های زندگی با مخلوطی از رفتارهای احساسی و منطقی رو به رو هستیم. نکته ای که وجود دارد این است که به واسطه بسیاری از اندیکاتور ها و شاخص ها امکان شناسایی رفتارهای منطقی معامله گران وجود دارد.
برخی از اندیکاتورها مانند ابزار فیبوناچی نیز تا حدودی در شناسایی رفتار احساسی معامله گران می تواند به ما کمک کند. در واقع ما به واسطه این شاخص ها قصد داریم رفتار – احساسی و منطقی – معامله گران را پیش بینی کنیم و بدانیم در شرایط گوناگون آن ها چه تصمیمی می گیرند تا بتوانیم بر اساس آن دست به معامله بزنیم.
اما مسئله اصلی که در این مقاله وجود دارد این است که شما با استفاده از روش های مختلف می توانید تا حدودی رفتار احساسی و منطقی کلیت بازار را بشناسید، اما مسئله اینجاست که خود شما هم انسان هستید و رفتاری احساسی – منطقی از خود نشان می دهید. از این روست که احساسات و وسواس های ذهنی در ترید اهمیت بالایی دارد.
زیرا در نهایت این خود شما هستید که به واسطه احساسات و منطق دست به تصمیم گیری می زنید. منطق فاکتوری قابل کنترل محسوب می شود و شما می توانید آن را به واسطه استدلال و دیگر روش ها کنترل کنید. اما احساسات عاملی است که چندان ساده کنترل نمی شود. این جاست که روش های کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات اهمیت پیدا می کند.
روش های احساسات و وسواس های ذهنی در ترید
اولین و مهمترین قدم در کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات، شناخت این احساسات است. در واقع در ابتدا شما باید خودتان را بشناسید و با ویژگی های شخصیتی و احساسی خودتان آشنا شوید. این سخن در ابتدا برای بسیاری از عموم مردم خنده دار به نظر می رسد. زیرا بسیاری بر این تفکر هستند که خودشان را به طور کامل می شناسند و هیچ جای ابهامی ندارند.
اما واقعیت چیز دیگری است. در واقع بسیاری از ما اطلاع چندانی از وضعیت احساسی و روحی خودمان نداریم. در واقع عمده شناخت ما از خودمان محدود به همان رفتار منطقی است که از خودمان نشان می دهیم. ما می دانیم که در موقعیت های مختلف چه رفتاری از خودمان نشان می دهیم اما نمی دانیم که چه احساسی خواهیم داشت و این احساس چگونه می تواند در رفتار ما تاثیر بگذارد.
نکته جالب توجه این است که بسیاری از ما حتی نمی دانیم که چه نوع شخصیتی داریم و بر اساس این شخصیت چه کارهایی را دوست داریم و از چه رفتارهایی متنفر هستیم. این ها بعد های مختلف شناخت احساسی و شخصیتی محسوب می شود که متاسفانه بسیاری از ما اطلاعی از آن ها نداریم.
نکته مهمی که وجود دارد این است که در بازارهای سرمایه ای بر خلاف چیزی که تصور می کنید، احساسات حرف اول را می زند. بگذارید ساده تر توضیح دهیم. در بازارهای سرمایه ای دو عامل سرعت و ریسک تاثیرگذاری بسیاری دارد. اما نکته ای که وجود دارد این است که سرعت پردازش منطقی انسان نسبت به سرعت پردازش احساسی او بسیار کمتر است و از طرف دیگر به صورت ذاتی زمانی که بدن و ذهن انسان متوجه شود که در معرض ریسک یا خطر قرار گرفته، به صورت ذاتی و احساسی عمل می کند.
بنابراین می توان به این نتیجه رسید که در بازارهای سرمایه ای به سبب وجود دو عامل سرعت و ریسک، عملا چطور احساسات را از معاملهگری حذف کنیم؟ جنبه احساسی ذهن انسان است که شروع به فعالیت می کند و می تواند به خوبی در این تصمیم گیری ها تاثیرگذار باشد. دانستن این نکته خود می تواند به عنوان یک روش کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات عمل کند.(اگر میخواهید درباره ریسک سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال بیشتر بدانید این مقاله را بخوانید.)
در واقع زمانی که شما بدانید در چه مرحله ای احساسات وارد عمل می شود، می توانید آن را کنترل کنید و این یک ویژگی طبیعی انسان محسوب می شود. بنابراین شما باید در ابتدا خودتان را بشناسید و برای این کار می توانید از روانشناس یا مشاوره های مختلف استفاده کنید. این که بدانید تا چه اندازه ریسک پذیر هستید و در موقعیت های خطر چه رفتاری از خودتان نشان می دهید می تواند مهمترین چراغ راه برای کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات محسوب شود.
سوالات متداول
۱- دیگر روش ها بعد از شناخت خود در کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات چیست؟
به طور کلی شما برای کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات – بعد از شناخت شخصیت ها و ویژگی های ذاتی خودتان – باید از یک استراتژی استفاده کنید. در واقع استفاده از یک استراتژی می تواند برای احساسات شما قالب و چارچوب مشخص کند. توجه کنید که این استراتژی و قالب باید بر اساس شناخت از خودتان باشد. بنابراین با مشخص کردن یک قالب درست احساسات شما مدیریت می شود و شما می توانید از آن در جهت موفقیت و سودآوری استفاده کنید.
۲- آیا کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات به معنی حذف آن است؟
برخی تصور می کنند که کنترل احساسات و وسواس های ذهنی در ترید به معنی حذف احساسات از بازارهای سرمایه ای است. البته این نکته ای است که متاسفانه برخی از مدرسین نیز بر آن تاکید دارند.(در ادامه توصیه میکنم مقاله سخنان وارن بافت و آموزش ترید در بایننس را مطالعه کنید.)
در واقع احساسات و وسواس های ذهنی در معاملات جزئی از بازار سرمایه ای است و هر انسان عادی و سالم باید این احساسات را داشته باشد. مسئله ای که وجود دارد این است که این احساسات باید در قالب یک چارچوب مدیریت و کنترل شود. استفاده از استراتژی می تواند مهمترین عامل و فاکتور برای این کنترل محسوب شود.
مدیر سایت
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
- تحلیل زوج ارز AUDCAD (پنجشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۱)
- تحلیل زوج ارز audjpy (چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱)
- رویدادهای اخیر فارکس
- تحلیل GBPUSD (سهشنبه ۰۴ مردادماه ۱۴۰۱)
- معرفی بروکر فارکس نورد اف ایکس Nord FX
میداس سرمایه به شما کمک میکند تا بتوانید در شغل معاملهگری حرفهای شوید و در این مسیر بهصورت عملی شما را یاری میکند. کار اصلی ما معاملهگری و آموزش آن است خدمات و آموزشهای ما:
1.معامله گری در بازارهای بورس ایران(آتی زعفران، بورس اوراق بهادار، طلا)
2.اکسپرت نویسی و بهینه سازی
3.مشاوره سرمایه گذاری
- تحلیل زوج ارز AUDCAD (پنجشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۱)
- تحلیل زوج ارز audjpy (چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱)
- رویدادهای اخیر فارکس
- تحلیل GBPUSD (سهشنبه ۰۴ مردادماه ۱۴۰۱)
- معرفی بروکر فارکس نورد اف ایکس Nord FX
تمامی حقوق این سایت متعلق به میداس سرمایه است. این سایت در زمینه آموزش سرمایه گذاری در بورس و بازار آتی کالا فعالیت می کند.
احساسات در معاملهگری
احساسات در معاملهگری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر معاملهگران است و چگونگی کنترل آنها در معاملات، تعیین کننده سودآوری در بلند مدت است.
در این پست، ما احساسات در معاملهگری و تأثیرات روانی ناشی از آن را که تجار باید روزانه با آنها کنار بیایند، را بیان خواهیم کرد. همچنین، اینکه چگونه باید احساسات در تجارت را به طور موثر مدیریت کنید، تجزیه و تحلیل میکنیم.
6 مورد از رایجترین احساسات در معاملهگری
بدون شک احساسات در معاملهگری از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر معاملهگران است و چگونگی کنترل آنها در معاملات، تعیین کننده سودآوری در بلند مدت است.
بر اساس علم روانشناسی در پشت معامله نیرویی است که باعث حرکت در بازار میشود. علاوه بر تجزیه و تحلیل خوب موج الیوت و مدیریت صحیح پول، روانشناسی تجارت برای دستیابی به موفقیت در آن بسیار مهم است.
احساسات روانشناختی مختلفی وجود دارد که بیشترین تصمیمگیری فردی را در هر بازار در جهان تحت تاثیر قرار میدهد.
از میان تعداد زیادی از احساسات در معاملهگری، 6 احساس حرص و طمع، ترس، امید و هیجان، دلزدگی و نا امیدی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
در این پست، ما این 6 نوع از احساسات در معاملهگری و تأثیرات روانی ناشی چطور احساسات را از معاملهگری حذف کنیم؟ از آن را که تجار باید روزانه با آنها کنار بیایند، را بیان خواهیم کرد.
همچنین، اینکه چگونه باید احساسات در تجارت را به طور موثر مدیریت کنید، تجزیه و تحلیل میکنیم.
این 4 احساس، معاملات تجاری را بسیار تحت تأثیر قرار میدهد و هر معاملهگر باید راهی برای خلاص شدن از یا حداقل کنترل آنها پیدا کند.
ترس
ترس یکی از دو احساسات در معاملهگری است که در مورد آن بیشتر صحبت میشود. ترس پاسخی برای بقا و احتمالا قویترین احساسات انسانی است.
در هنگام ترس، یک معاملهگر فارغ از قیمت، موقعیت خود را میفروشد. این نوع از احساسات در معاملهگری، معمولا منجر به وحشت میشود که تصمیمگیری نادرست را در پی دارد.
ترس از راههای مختلفی در معاملات خود را نشان میدهد و میتواند دلیل بسیاری از اشتباهات تجاری باشد.
ترس از ضرر باعث میشود تاجران تحقق ضرر را به تأخیر بیندازند، که به ضررهای بسیار بیشتر تبدیل میشود. ترس از بازپرداخت سود باعث میشود معاملهگران خیلی زود معاملات برنده خود را رها کنند.
طمع
ظاهرا حرص و طمع خوب است، اما وقتی به واقعیتهای سخت نگاه میکنیم، غرضورزی اغلب باعث تعدادی تصمیمات تجاری تکان دهنده میشود که باید از آنها اجتناب شود.
معاملهگرانی که تحت تأثیر احساسات در معاملهگری و حرص و طمع قرار میگیرند، معمولا به اصول صحیح خطر و مدیریت پول پایبند نیستند.
حرص و طمع همچنین ذهنیت قمار را تقویت میکند که تجارت بدون قوانین تعیین شده و براساس تصمیمات تکانشی را توصیف میکند.
با توجه به مطالب بیان شده، حرص و طمع یکی از احساسات در معاملهگری است که میتواند به عنوان تمایل معاملهگر به تجارت به منظور تأمین سود غیر واقعی تعریف شود.
معاملهگران حریص فقط بر روی میزان درآمد خود تمرکز میکنند. این احساسات در معاملهگری، غالبا منجر به نادیده گرفتن مدیریت صحیح پول میشود و مانع سودآوری یک معاملهگر در یک تجارت برنده خواهد شد.
امید
احساسات در معاملهگری از جمله امید، ترس و طمع غالبا دست به دست هم میدهند. امید همان چیزی است که پس از رسیدن به یک سطح بیاعتبار، معاملهگر را در معاملات بازنده نگه میدارد.
وقتی صحبت از احساسات در معاملهگری میشود ممکن است امید از همه احساسات انسانی خطرناکترین باشد. بسیاری از سیستم عاملهای تجارت وجود دارد که میتوانید به دلیل شهرت خوب در بازار به آنها اعتماد کنید.
معاملهگرانی که در موقعیت از دست رفته قرار دارند، هنگامی که تحقق ضرر را به تأخیر میاندازند و فضای تجارت بیشتری برای نفس کشیدن دارند، اغلب علائم امید دارند.
مثال دیگر امید زمانی است که معاملهگران سعی در جبران خسارات گذشته دارند و سپس با موقعیتی بیش از حد بزرگ و مطابق با قوانین آنها وارد معامله نمیشوند.
هیجان / اضطراب
هر گونه تحریک در هنگام معامله نشانه این است که در جایی در امتداد خطا، اشتباه کردهاید.
وقتی هنگام تجارت بیش از حد مضطرب هستید، اغلب نشانه این است که موقعیت شما بسیار بزرگ است، قوانین خود را زیر پا گذاشتید یا نباید در آن تجارت شرکت کنید.
پیگیری احساسات در معاملهگری و میزان تحریک خود و پرسیدن از خود که چرا احساس اضطراب یا هیجان میکنید، اغلب میتواند به خارج شدن از معاملات اشتباه به شما کمک کند.
دلزدگی
اگر چه کسالت بیش از اینکه یک احساسات در معاملهگری باشد یک حالت فعلی است، اما لازم است که به آن اشاره شود.
معاملهگرانی که حوصله آنها سر رفته است، غالبا تمرکز خوبی ندارند.
علامت عدم تمرکز این است که از طریق همان ابزارها و چارچوبهای زمانی بارها و بارها مشغول به کار هستید، بدون اینکه بدانید واقعا به دنبال چه چیزی هستید.
همچنین، هنگامی که ورودیهای تجاری را از دست میدهید، به گشت و گذار در اینترنت یا انجام کار دیگری میپردازید، نشانه این است که تمرکز شما در جایی نیست که باید باشد.
اولویتهای خود را مستقیما دریافت کنید و در هنگام تجارت، به فعالیت دیگری نپردازید.
نا امیدی
سرخوردگی یکی دیگر از احساسات در معاملهگری است که اغلب دلیل اشتباهات تجاری میباشد که ناشی از هر یک از احساسات قبلی است.
وقتی بازرگانان معاملات را از دست میدهند، قوانین آنها را نقض میکنند و پول خود را از دست میدهند، بیش از حد ریسک میکنند و بیش از حد پول از دست میدهند، یا میبینند که کارهای مناسبی انجام ندادهاند، نا امیدی در آنها شروع به بروز میکند.
نا امیدی، تمام الگوی رفتارهای منفی بدی را که یک معاملهگر با آن دست و پنجه نرم میکند تقویت میکند و مشکلات یک معاملهگر را تشدید میکند.
چگونه بر احساسات و ترس هنگام معامله در بازار بورس غلبه کنیم؟
برای موفق بودن در بازار بورس و کسب سود در آن باید فاکتورهای مختلفی را در نظر داشت و با دقت زیاد بازار را تحلیل و بررسی کرد. تقریباً ۱۰ درصد افراد فعال در بورس، آن را یک شغل حرفهای میدانند و از طریق آن امرار معاش میکنند و چیزی در حدود ۵ درصد افراد میتوانند از بورس پول زیادی به دست آورند.
قطعاً کسانی که میتوانند در این بازار به خوبی عمل کنند و در معاملات موفق باشند از یکسری اصول پیروی کردهاند. اصولاً اکثر افراد در این بازار بهصورت اتفاقی معاملات موفقی داشتهاند اما وقتی در بلند مدت حساب افراد را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که اکثر آنها میزان قابل توجهی سود دریافت نکردهاند یا مقداری از سرمایه اصلی خود را از دست دادهاند.
دلایل بسیاری برای این موضوع وجود دارد که میتوان به عدم داشتن نظم معاملاتی، نداشتن استراتژی معاملاتی مناسب، مدیریت ریسک نامناسب و احساساتی شدن در حین انجام معامله اشاره کرد. شاید بهجرئت بتوان گفت که تأثیر احساسات در تصمیمگیری در حین معامله و ترس در زمان انجام معاملات میتواند تأثیرات به شدت بدی روی نتیجه نهایی معاملات بگذارد.
باید در نظر داشت که اکثر معاملهگرانی که دارای استراتژی معاملاتی هستند، در بعضی موارد تحت تأثیر احساسات قرار میگیرند و نمیتوانند به صورت صحیح تصمیمگیری کنند؛ زیرا فشار روانی بازار بسیار زیاد بوده و کنترل احساسات نیازمند تمرین و تجربه بسیار در بازار بورس است.
معمولاً احساسات در شروع و ورود به معامله خود را نشان میدهد و ترس در معاملهگر در هنگام خارج شدن از معامله خود را نمایان میکند. در ادامه بحث در مورد دلایل به وجود آمدن ترس و احساسی شدن در بازار بورس میپردازیم و راههای مقابله با این دو عامل را بیان خواهیم کرد.
سرفصلهایی که در این مقاله موردبررسی قرارگرفته در زیر بیان شده است:
- دلایل احساسی شدن معاملهگر در بازار بورس
- پارامترهای به وجود آمدن ترس در حین انجام معاملات
- راههای مقابله با ترس در انجام معاملات
- چگونگی حذف احساسات در بازار بورس
دلایل احساسی شدن معاملهگر در بازار بورس
احساسات جزو لاینفک انسان است و طبیعی است که نسبت به موضوعی یک واکنش احساسی نشان بدهیم. بازار بورس نیز از این قضیه مستثنا نیست و طبیعتاً هر فردی در این بازار دچار تصمیمات احساسی میشود. به طور مثال یک معاملهگر بعد از معاملهای موفق حس برد در خود میپندارد و تصور میکند در هر شرایطی میتواند بهترین معامله را انجام دهد و شروع به انجام معاملات جدید میکند.
معمولاً احساسات در شروع معامله بیشتر خود را نشان میدهند؛ که میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. یک از این دلایل کسب سود در یک یا چند معامله قبل است؛ که فرد به شدت به خود اعتماد کرده و بدون تحلیل وارد معامله بعدی میشود. دلیل دیگر که سبب میشود فرد احساسی عمل کند نگاه قماربازانه به بازار بورس است. اگر فرد لحظهای نگاه قماربازانه به بازار داشته باشد آنگاه تمام تحلیلها را کنار گذاشته و طبق احساسات خود پیش میرود.
احساساتی شدن معاملهگر بیشتر در ابتدای انجام معامله و نقطه ورود صورت میپذیرد. با دیدن روند قیمتی و نمودار، بیشتر از اینکه عقلانی و منطقی پارامترها را بررسی کند، حس میکند که بازار به سمت بالا حرکت کرده و قیمتها افزایش پیدا میکند. درنتیجه بر طبق احساسات وارد معامله میشود که درواقع اولین و مهمترین گام در معامله را بر اساس احساسات برداشته و این موضوع جزو بزرگترین اشتباهات در بازار است.
بیشترین حسهایی که میتواند فرد را در بازار بورس تحت تأثیر قرار دهد شامل ترس، امید، حرص و پشیمانی است. اگر فرد بتواند این قسمتهای عاطفی و احساسی را از خود دور کند میتواند موفقیتهای بیشتری را در این بازار به دست آورد. باید در نظر داشت که حذف احساسات در معاملات فقط با تجربه در بازار و همچنین تمرین و پیروی کردن از نکاتی که در ادامه گفته می شود، امکانپذیر است.
احساسات جز لاینفک انسان است و طبیعی است که نسبت به موضوعی یک واکنش احساسی نشان دهد، بازار بورس نیز از این قضیه مستثنا نیست و طبیعتاً هر فردی در این بازار دچار تصمیمات احساسی میشود.
پارامترهای به وجود آمدن ترس در حین انجام معاملات
احساس ترس در حین انجام معاملات در بازار بورس همیشه وجود دارد. این ترس میتواند به دو دسته تقسیم شود. ترس مفید که در انجام معاملات کمک کننده است و مانع از انجام ریسکهای بیدلیل میشود و دوم ترس مضر، که مانع از انجام معاملات و تصمیمگیریهای صحیح در این بازار می شود.
معمولاً ترس به دو دلیل در معاملهگر به وجود میآید. اولی ترس از دست دادن سرمایه اولیه و دومی ترس از دست دادن سود است که سبب میشود فرد تعادل خود در تصمیمگیری را از دست بدهد. ترس از دست دادن سرمایه باعث میشود تا فرد در معاملات بسیار محتاط شود و با ورود بازار در مسیر ضرر بدون چطور احساسات را از معاملهگری حذف کنیم؟ تحلیل آینده، آن معامله را با کمترین ضرر ببندد و از آن خارج شود. به تدریج با زیاد شدن این ضررهای کوچک فرد درمی یابد که مقدار زیادی از سرمایه اولیه خود را از دست داده است.
حال اگر بخواهیم بهصورت روانشناسی و رفتاری دلایل ترس در معاملات را بررسی کنیم، میتوانیم آن را به چهار دلیل عمده تقسیم کنیم. اولین دلیل، ضرر در گذشته است و فرد چون نمیخواهد آن ضرر و زیان دوباره تکرار شود ترس از انجام معامله دارد. دومین عامل نداشتن سرمایه متناسب است. به این معنی که فرد با ضرر در بازار بورس به شرایط رفاهی و نیازهای اولیه زندگی صدمه وارد میکند. پس همیشه در ترس از دست دادن بخشی از زندگی روزمره خود قرار دارد و نمیتواند بهصورت درست معامله کند.
داشتن اهداف غیر واقعی و توجه به اخبار متفاوت و غیر موثق نیز خود سبب به وجود آمدن ترس در فرد میشود. در بعضی از زمانها، تحلیلهای دقیق و علمی نیز در بازار جوابگو نیستند و ممکن است معامله با ضرر بسته شود و این موضوع به خاطر ذات غیر قطعی بازار است. حال همین ناکار آمدی علم نیز در بعضی مواقع موجب به وجود آمدن ترس در معاملهگر میشود. با تمام این توضیحات باید در نظر داشت که فرد همیشه در معرض ترس از شکست قرار دارد و باید با کسب تجربه بر آن غلبه کند.
احساس ترس در حین انجام معاملات در بازار بورس همیشه وجود دارد و این ترس میتواند به دو دسته تقسیم شود. ترس مفید که در انجام معاملات کمک کننده است و مانع از انجام ریسکهای بیدلیل میشود و دوم ترس مضر بوده که مانع از انجام معاملات و تصمیمگیریهای صحیح در این بازار می شود.
راههای مقابله با ترس در انجام معاملات
برای اینکه بتوانیم با ترس در انجام معاملات مقابله کنید، باید ابتدا ذهن خود را آماده سازید. در اولین گام باید تمام ضرر و زیانهای گذشته را بهعنوان هزینه آموزش خود در نظر بگیرید. همین امر کمک میکند تا همیشه تجربیات گذشته خود را در ذهن داشته باشید.
باید قوانین مشخصی را برای خود تعیین کنید تا به وسیله آن از میزان ضرر کم کنید. استراتژی معاملاتی خاص خود را داشته باشید، با اطمینان معامله کنید و قبل از معامله حتماً حد سود و ضرر خود را مشخص کنید. تمامی دلایل و اشتباهات در معاملات را یادداشت کنید تا در معاملات بعدی آنها را تکرار نکنید. این عوامل بهخودیخود سبب کاهش ترس در معاملات میشوند.
در نظر داشته باشید وقتیکه حد ضرر را در معاملات خود مشخص کردهاید تا زمانی که معامله به آن حد محافظتی نرسیده، شما هنوز ضرر نکردهاید؛ پس نباید اجازه دهید که ترس از دست دادن سرمایه شما را تحت تأثیر خود قرار دهد و سبب شود شما معامله را زودتر از زمان ببندید و از آن با ضرر کمتر خارج شوید.
لازم به ذکر است که اگر حد ضرر در معاملات بهدرستی تعیین شود هم از ضررهای سنگین جلوگیری میکند و هم فرصتهای به دست آوردن سودی که در معاملات به وجود میآید را از بین نمیبرد. باید یادآوری کرد که تعداد معاملاتی که به سود یا ضرر میانجامد مهم نیست بلکه میزان آنها بسیار تعیین کننده است. دقت در تعیین پارامترهای یک استراتژی مانند ریسک به پاداش میتواند به مقدار قابل توجهی از ترس فرد در انجام معامله بکاهد.
در نظر داشته باشید وقتیکه حد ضرر را در معاملات خود مشخص کردهاید تا زمانی که معامله به آن حد محافظتی نرسیده، شما هنوز ضرر نکردید؛ پس نباید اجازه دهید که ترس از دست دادن سرمایه شما را تحت تأثیر خود قرار دهد و سبب شود شما معامله را زودتر از زمان ببندید.
چگونگی حذف احساسات در بازار بورس
اولین نکتهای که به فرد کمک میکند تا در این بازار بر احساسات خود غلبه کند، این است که بازار بورس را یک سرمایهگذاری بسیار جدی بداند و به هیچ عنوان آن را بهمنزله سرگرمی نپندارد. این امر بهصورت ناخودآگاه در اکثر افرادی که بهعنوان شغل دوم به آن ورود پیدا میکنند، نمایان میشود.
همینکه فرد بازار بورس را یک بازار کاملاً جدی بداند، ملزم به این میشود که برای معاملات خود برنامهریزی داشته باشد تا بتواند تصمیمات دقیقتری بگیرد و همین امر به مرور موجب حذف شدن احساسات میشود. دقت به پارامترهای تحلیل و توجه به قیمت سبب میشود که کمتر احساسات به تصمیمات فرد رسوخ پیدا کند.
توجه به سطوح حمایتی و مقاومتی، خطوط روند و همچنین دیگر پارامترهای فنی مهم، میتواند نقش به سزایی در جلوگیری از احساساتی شدن فرد داشته باشد. لازم به ذکر است که داشتن قوانین سختگیرانه و الزام به انجام آن از دیگر راههای مقابله با احساسات در بازار بورس است.
بهطورکلی حضور در بازار بورس و معامله در آن مانند شرکت در یک جنگ است. هر چه در این جنگ تصمیمات بر پایه و اساس منطق و تحلیلهای درست انجام شود، امکان پیروزی در آن بیشتر است و هرچقدر به دور از تحلیل باشد و احساسات در آن دخیل باشد، میتواند شکستهای سنگینتری را به دنبال داشته باشد.
بهطورکلی حضور در بازار بورس و معامله در آن مانند شرکت در یک جنگ است. هر چه در این جنگ تصمیمات بر پایه و اساس منطق و تحلیلهای درست انجام شود امکان پیروزی در آن بیشتر است و هرچقدر به دور از تحلیل باشد و احساسات در آن دخیل باشد میتواند شکستهای سنگینتری را به دنبال داشته باشد.
با توجه به موارد گفته شده در مقاله میتوان اینطور نتیجه گرفت که احساسات در معاملات میتواند بهشدت تأثیراتی منفی در نتیجه معاملات داشته باشد و به میزان قابل توجهی از قدرت استدلال و تصمیمگیری معاملهگر بکاهد. ترس از دست دادن سرمایه و ترس از دست دادن سود نیز دو عاملی هستند که میتواند سود معاملات را کاهش دهند و در بعضی از موارد نیز بهصورت تدریجی به میزان ضرر بیفزایند.
مهمترین راه برای مقابله با ترس و احساسات در معاملات داشتن قوانین مشخص و پیروی از استراتژی معاملاتی با پارامترهای دقیق مانند نقطه ورود، حد سود و ضرر و نسبت ریسک به پاداش است. همانطور که گفته شده ترس دارای دو نوع مفید و مضر است و هدف به حداقل رساندن ترس مضر است. کمی ترس در انجام معاملات مفید بوده و سبب میشود فرد با دقت بیشتر و تحلیل دقیقتر اقدام به انجام معامله کند، که اصطلاحاً به آن ترس مفید گفته میشود.
ترس و طمع را در معامله گری چیست و چگونه آن را مدیریت کنیم + چند راهکار
ترس و طمع غالبا به عنوان دو نیروی غالب در بازارهای مالی شناخته میشود. اگرچه واضح است که چنین حرفی سادهسازی بیش از حد صورت مساله است اما با این وجود، ترس و طمع نقش مهمی در روانشناسی معاملهگری دارند. درک اینکه چه زمانی باید با این احساسات همراه شد و چه زمانی باید از آنها دوری کرد، همان نکتهای است که تفاوت میان معاملهگران موفق و ناموفق را ایجاد میکند.
حقایقی در مورد ترس و طمع در معاملهگری
ترس و طمع در میان معاملهگران بسیار رایج است و اگر به درستی مدیریت نشوند، میتوانند آسیبزا باشند. ترس اغلب به عنوان دلیلی برای عدم ورود به معامله یا بستن معامله پیش از موعد مقرر دیده میشود. از طرف دیگر، طمع نیز اغلب زمانی آشکار میشود که معاملهگران با هدف افزایش سود، از حرکتهای کوچک در بازار، سرمایه بیشتری به معامله موفق خود اضافه میکنند و یا با کمک اهرم حجم معامله را بیش از حد افزایش میدهند.
ترس چیست؟
میدانیم که ترس تا حدودی به غریزه «جنگ یا فرار» مربوط است که در ذات تمام انسانها وجود دارد. این همان حسی است که هنگام تشخیص تهدید به سراغ ما میآید. معاملهگران هنگامی که معاملات به ضرر آنها حرکت میکند، چنین احساسی را پیدا میکنند چرا که این اتفاق تهدیدی علیه حساب معاملاتی آنها است.
تماشای اینکه بازار علیه شما حرکت میکند، ترس از ضرر کردن را در شما افزایش میدهد. این موضوع میتواند موجب آن شود که معاملهگران معامله خود را بیش از آنچه لازم است، باز نگه دارند. در واقع این اشتباه، متداولترین اشتباه در میان معاملهگران است.
همچنین ترس در هنگام معاملهگری موجب آن میشود که معاملهگران حتی با وجود تشخیص موقعیت خوب برای معامله، از ورود به آن سر باز بزنند. بهخصوص هنگامی که بازار در حال سقوط باشد، معاملهگران از ترس افت بیشتر قیمتها و گیر کردن در روند نزولی عمیقتر تصمیم میگیرند که در نقاط کف قیمتی وارد معامله خرید نشوند و همین موضوع میتواند آنها را از سودآوری باز دارد.
طمع چیست؟
حرص و طمع بسیار متفاوت از ترس است اما اگر به خوبی مدیریت نشود میتواند به اندازه ترس مشکلساز شود. طمع زمانی به وجود میآید که معاملهگر تصمیم میگیرد پول بیشتری به معامله وارد کند و از آن سود بیشتری کسب کند.
طمع همچنین وقتی معاملهگران داخل یک معامله ضررده هستند نیز خود را نشان میدهد. به این طریق که وقتی جهت حرکت قیمت به ضرر آنها است با باز کردن معاملات بیشتر سعی میکنند ضررهای پیشین خود را جبران کنند تا بتوانند سریعتر به نقطه سر به سر برسند. از دیدگاه مدیریت سرمایه این اقدام بسیار خطرناک است؛ چراکه اگر بازار همچنان به حرکت خود بر خلاف جهت مورد انتظار معاملهگر ادامه دهد، به سرعت کال مارجین خواهد شد.
یکی از بارزترین موارد طمع در بازارهای مالی حباب داتکام بوده است که در آن افراد زیادی سهام شرکتهای اینترنتی را خریداری کردند و ارزش این شرکتها را بیش از حد افزایش دادند. همچنین به عنوان یک مثال دیگر میتوان از بیتکوین نام برد. سرمایهگذاران در این رمز ارز هنگامی که سقوط شروع شد تصور میکردند هر لحظه قیمت بیت کوین میتواند افزایش پیدا کند، آنها مدام در قیمتهای پایینتر خرید میکردند به امید اینکه به زودی روند صعودی از سر گرفته خواهد شد اما دیدیم که چنین نشد.
چگونه میتوان ترس و طمع را کنترل کرد و یک معاملهگر موفق شد؟
روشهای مختلفی وجود دارد که میتوانید با استفاده از آن احساسات خود را کنترل کنید و مطمئن شوید ترس و طمع بر روند معاملات شما تاثیر نمیگذارد. در اینجا چند نمونه را آوردهایم:
۱- برنامه معاملاتی داشته باشید
معاملهگران برای اینکه هنگام معاملهگری از هرگونه احساسات خالی باشند، باید یک برنامه معاملاتی برای خود داشته باشند. چند نمونه از اشتباهاتی که میتواند در اثر نداشتن برنامه معاملاتی رخ دهد عبارتاند از: استفاده از اهرم بیش ازحد، حذف حد ضرر، دو برابر کردن حجم در یک معامله بازنده و…
۲-استفاده از حجم معاملاتی پایین:
یکی از سادهترین راهها برای کاهش تاثیر احساسات بر معاملات کاهش حجم معاملات است. این یکی از بهترین توصیههایی است که میتوان به معاملهگران کرد.
همچنین میتوانید با استفاده از یک حساب دمو خود را در شرایط بازار محک بزنید و پیش از آنکه وارد معاملات واقعی شوید، استرس ناشی از معاملات را بدون از دست دادن پول واقعی تجربه کنید.
۳- یک ژورنال معاملاتی داشته باشید
معاملهگران باید نسبت به معاملات خود پاسخگو باشند. بهترین راه برای این کار ایجاد یک ژورنال معاملاتی است. ژورنالهای معاملاتی به معاملهگران کمک میکند تا معاملات خود را یادداشت کرده و اثرات آن را بررسی کنند. همچنین میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را در معاملات شناخته و استراتژی خود را بهبود بخشند.
۴- از دیگران بیاموزید.
احساسات نقش مهمی در معاملهگری دارد. اکثر معاملهگران بیش از آنکه در معاملات سودده خود سود کسب کنند، در معاملات زیانده خود (که اتفاقا تعدادشان از موارد سودده نیز کمتر است) زیان میکنند. همین امر موجب میشود که در نهایت با زیان بازار را ترک کنند.