نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟

توزیع نقدینگی چیست؟
برای درک توزیع نقدینگی در معاملات فارکس، درک اصطلاح نقدینگی الزامیست. شرح دقیق چگونگی عملکرد نقدینگی شما را مجهز به اطلاعاتی میکند که لازم است بدانید.
توزیع نقدینگی چیست؟
توزیع نقدینگی فارکس در معاملات فارکس، توانایی خرید و فروش یک جفت ارز را بدون اینکه تاثیر زیادی بر نرخ آن ارز بگذارد، توزیع نقدینگی میگویند. بنابراین اگر بتوان یک جفت ارزی را بسادگی خرید یا فروخت، آن جفت علاوه بر داشتن سطح نقدینگی بالا، فعالیت تجاری قابل توجهی خواهد داشت. وجود بازار نقدینگی یکی از پیشنیازهای یک تجارت سودآور است. نقدینگی بازار بر همه چیز تأثیر میگذارد، از گسترش پیشنهادات گرفته تا اجرای معامله. اهمیت آن به دلیل تاثیرگذاری بر سرعت باز و بسته شدن موقعیتهاست. بنابراین شما به عنوان یک کارگزار، باید به عمیقترین استخر نقدینگی موجود دسترسی داشته باشید تا بتوانید نیاز معاملهگران را تامین کنید. پرسشی که در این زمینه ایجاد میشود آنست که کارگزاران فارکس نقدینگی خود را از کجا بدست میآورند؟ محل دریافت نقدینگی کارگزاران فارکس کارگزاران فارکس نقدینگی را از ارائهکنندگان نقدینگی کارگزاران فارکس دریافت میدارند. ارائه دهندگان نقدینگی دلالان بازار یا موسساتی هستند که به عنوان سازندهی حرفهای بازار عمل می کنند و با هر دو سوی معاملات ارزی سروکار دارند. فعالان مختلفی بازار نقدینگی بازار فارکس را تأمین میکنند. از جمله این تامینکنندگان میتوان به بانک مرکزی، بانکهای بزرگ تجاری و سرمایهگذاری، صندوقهای تامینی، مدیران سرمایهگذاری خارجی، دلالان فارکس، تاجران خردهفروش و یا دارندگان ارزش خالص بالا اشاره کرد. بهترین تأمینکنندگان نقدینگی در بازار ارز را تأمینکنندگان نقدینگی ردیف 1 مینامند. این تامینکنندگان متشکل از بزرگترین بانکهای سرمایهگذاری با دپارتمان های بزرگ فارکس هستند که بهای خرید/فروش را برای جفتهای فارکسی که برایشان بازارسازی میکنند، تعیین مینمایند. یک فرد معاملهگر نمیتواند دسترسی مستقیم به تأمینکننده نقدینگی ردیف 1 داشته باشد. آنها باید توسط کارگزار آنلاین فارکسی که تمایل دارد حداقل برخی از ارائه دهندگان نقدینگی ردیف 1 را برای پر کردن بیشتر سفارشات خود استفاده کند، به بازار فارکس دسترسی یابند. معمولاً این قبیل کارگزاران برای انجام معاملات به یک شبکه ECN / STP دسترسی دارند. معمولاً کارگزاران فارکس با تعدادی از ارائهدهندگان نقدینگی در ارتباط هستند تا نرخ معاملات و سودهای بهتری را بدست بیاورند. بدین وسیله آنها می توانند بهترین قیمت را برای مشتریان خود، از ارائه دهندگان نقدینگی مختلف بگیرند. پیدا کردن ارائه دهنده نقدینگی در فارکس کسانی که به دنبال تأمین کننده نقدینگی میگردند، باید بتوانند بسته کلی ارائه شده را از نظر دارایی و نوع نقدینگی بررسی نمایند. ارائه دهنده نقدینگی باید بتواند نقدینگی چند-دارایی را همراه با دسترسی به پروتکل FIX و دادههای تاریخی تامین نماید. بعلاوه داشتن یک حساب معرفی شده در ارزهای مختلف، گزینه ایدهآلی به شمار میآید. یکی دیگر از موارد اساسی عمق بازار است. عمق بازار شاخصی از نقدینگی و عمق یک ارز خاص است. هر چه تعداد سفارشات خرید و فروش در یک قیمت بیشتر باشد، عمق بازار نیز بیشتر خواهد بود. یک تأمینکننده نقدینگی باید بتواند معاملات را با قیمتگذاری مجدد یا لغزش، به ویژه در زمان انتشار اخبار موثر بازار به سرعت اجرا نماید. پیشنهاد قیمت یک ارائه دهنده نقدینگی باید شامل اسپردهای رقابتی و نیز کارمزد کم و بدون مصالحه هیچیک از طرفین باشد. ارائهکنندگان نقدینگی باید به همان شیوه کارگزاران، مهار و کنترل شوند تا اطمینان حاصل شود که آنها با بهترین روشهای موجود در این صنعت فعالیت میکنند و یک کارگزار اصلی از تامینکننده نقدینگی پشتیبانی مینماید. در پایان، یک ارائهکنندگان معتبر نقدینگی بایستی بتواند سیستم گزارشدهی اتوماتیک و قوی داشته باشد تا بتواند آنها را با الزامات قانونی مطابقت داده و پروتکل FIX و دیگر API ها ، اتصالات پل MT4 / MT5 و پل های FIX را پیاده و اجرا نماید.
ارائه دهنده نقدینگی فارکس B2Broker
همان گونه که پیشتر اشاره شد برترین تأمین کنندگان نقدینگی در بازار فارکس، تأمینکنندگان نقدینگی ردیف 1 نامیده میشوند. ارائه دهنده فناوری یاB2Broker کارشناس تأمین نقدینگی است و با دسترسی مستقیم و فردی به بازارهای نقدینگی Tier-1 FX را با سطوح غیر قابل مقایسه با فناوری، نقدینگی عمیق و اجرای سریع و با هزینههای فوق-رقابتی ارائه می دهد. B2Broker که در میان ۱۰ ارائه کننده برتر نقدینگی در این صنعت رتبه بندی شده است، سادهترین راه حلها را به کارگزاران از طریق دسترسی به بیش از 800 ابزار تجارت و 7 کلاس دارایی در یک حساب واحد چند ارزی ارائه میدهد. B2Broker به گسترش توزیع نقدینگی خود ادامه می دهد و در حال حاضر بوسیله چندین سیستم توزیع از جملهOneZero ،PrimeXM ، AMTS،B2BX ، Fix API، Bridge MT4، Gateway MT5 ،WL / GL & MT4/ MT5 و WebSocket API ، به جمع آوری و توزیع نقدینگی مشغول است. کارگزاری ها و شرکایی که برچسب سفید دارند، میتوانند ظرف 5 دقیقه از طریق FIX API به مجموعه نقدینگی ما وصل شده و به عمیقترین استخرهای نقدینگی سازمانی، اسپردهای بسیار محدود و دیگر موارد دسترسی داشته باشند. همین امروز با ما تماس بگیرید.
نقدینگی چیست؟
این متن در ارتباط با قسمت دوازدهم پادکست اینوستپلاس (همه چیز درباره نقدینگی) منتشر شده است.
نقدینگی چیست؟
(در زبان انگلیسی: Money Supply)
بطور خلاصه، جمع پول و شبه پول را نقدینگی میگویند. بنابراین برای درک مفهوم نقدینگی، باید با مفاهیم پول و شبه پول آشنا شویم.
پول چیست؟
(در زبان انگلیسی: Money)
پول از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول، اسکناس و مسکوک (سکه) و بخش دوم، سپردههای دیداری. منظور از سپرده دیداری، همان حساب جاری است که امکان برداشت از آن با دستهچک وجود دارد و در هر لحظه قابلیت خرج کردن دارد.
بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، مقدار کل پول کشور برابر با 500 هزار میلیارد تومان است؛ از این مقدار 57 هزار میلیارد تومان اسکناس و مسکوک و 443 هزار میلیارد تومان سپرده دیداری است. بنابراین از تمام پول موجود در کشور فقط 10 درصد بصورت فیزیکی قابل دسترس است و باقی آن بصورت رقومی (دیجیتال) در بانک است.
شبه پول چیست؟
(در زبان انگلیسی: Near Money)
منظور از شبه پول، حسابهای بانکی است که سود (بهره) دریافت میکنند. (حسابهای کوتاه مدت و بلندمدت) و نام دیگر آن «سپرده هزینهزا» است. یعنی نگهداری چنین حسابهایی برای یک بانک هزینه دارد؛ چرا که باید در ازای نگهداری آن به صاحب حساب سود پرداخت کند.
بنابراین نقدینگی از دو جز پول و شبه پول تشکیل شده است. در حال حاضر میزان نقدینگی در کشور 2600 هزار هزار میلیارد تومان (یا به عبارتی 2.6 میلیون میلیارد تومان) است. همانطور که گفته شد، از این مقدار 500 هزار میلیارد تومان پول و 2100 هزار میلیارد تومان شبه پول است. بنابراین بخش بزرگ نقدینگی (2100 هزار میلیارد تومان) شبه پول است. به همین دلیل در تشریح بحران بانکی کشور، عمده نگرانیها متوجه بخش شبه پول است؛ چرا که وزن آن در نقدینگی بیشتر است و خطر تبدیل آن به پول و ایجاد ابرتورم وجود دارد.
خلق نقدینگی
نقدینگی توسط دو بخش شبکه بانکی خلق میشود. بخش اول، بانک مرکزی و بخش دوم بانکهای تجاری (نظیر بانک سامان، ملت، صادرات، تجارت و …) در این نوشتار، ابتدا به شرح نحوه خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی پرداخته میشود و پس از آن، نحوه خلق نقدینگی توسط بانکهای تجاری شرح داده میشود.
خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی
برای درک چگونگی خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی، باید با مفهوم ترازنامه بانک مرکزی آشنا شویم.
ترازنامه بانک مرکزی
بانک مرکزی مانند هر شخصیت حقوقی دیگر دارای یک ترازنامه است که وضعیت مالی بانک را نشان میدهد. در سمت راست این ترازنامه داراییهای بانک و در سمت چپ آن بدهیها و حقوق صاحبان سرمایه ذکر شده است. تصاویر زیر، سمت راست و سمت چپ ترازنامه بانک مرکزی در سال 1396 را نمایش میدهند.
جهت ساده سازی موضوع از بخش حقوق صاحبان سرمایه صرف نظر میکنیم.
بنابراین ترازنامه از دو بخش داراییها (تصویر بالا) و بدهیها (تصویر پایین) تشکیل شده که بر اساس اصول حسابداری، دو جمع ارقام دو بخش مذکور باید برابر باشند.
طرف داراییهای ترازنامه بانک مرکزی
طرف داراییهای ترازنامه بانک مرکزی از موارد زیر تشکیل شده است:
- داراییهای ارزی و ذخایر طلا
- مطالبات بانک مرکزی از دولت: طبق اصول حسابداری، وقتی شخصیت حقوقی الف (در اینجا بانک مرکزی) از شخصیت حقوقی ب (در اینجا دولت) طلب دارد، این طلب در داراییهای شخصیت الف و بدهیها شخصیت ب ثبت میشود. بنابراین مطالبات بانک مرکزی از دولت، در واقع بخشی از داراییهای بانک مرکزی هستند.
- مطالبات از بانک های تجاری
- اقلام دیگر
طرف بدهیهای ترازنامه بانک مرکزی
طرف بدهیهای ترازنامه بانک مرکزی از موارد زیر تشکیل شده است:
- اسکناس و مسکوک
- سپرده قانونی: وقتی شخصی نزد یک بانک تجاری سپرده گذاری میکند، بانک موظف است بخشی از این سپرده (مثلاً 10 درصد از آن) را نزد بانک مرکزی به امانت بگذارد. این مبلغ را سپرده قانونی یا ذخیره قانونی مینامند و مقدار آن توسط شورای پول و اعتبار مشخص میشود. برای مثال اگر شخصی یک میلیون تومان در یک بانک سپردهگذاری کند و رقم سپرده قانونی 10% باشد، بانک موظف است 100 هزار تومان از سپرده شخص را نزد بانک مرکزی نگهداری کند و 900 هزار تومان دیگر را به دیگر مشتریان بانک وام دهد و یا آن را در محلهای مختلفی سرمایهگذاری کند.
- اقلام دیگر
فرآیند خلق نقدینگی
همانگونه که گفته شد، نقدینگی هم توسط بانک مرکزی و هم توسط بانکهای تجاری خلق میشود. خلق نقدینگی توسط بانک مرکزی به شرح زیر است.
سمت راست ترازنامه بانک مرکزی را منابع پایه پولی و سمت چپ را مصارف پایه پولی نیز میگویند. هر گاه سمت دارایی های بانک مرکزی به هر دلیلی افزایش پیدا کند، پایه پولی جدید و در نتیجه نقدینگی جدید خلق میشود.
مثال 1: همانگونه که ذکر شد، یکی از اقلام طرف دارایی های بانک مرکزی ذخیره طلای آن است. بنابراین اگر بانک مرکزی اقدام به خرید طلا کند و در ازای طلای خریداری شده ریال پرداخت کند، طرف دارایی های آن رشد کرده و در نتیجه پایه پولی و نقدینگی خلق میشوند.
مثال 2: وام دادن بانک مرکزی به دولت – از آنجا که مطالبات بانک مرکزی از دولت (که بخشی از دارایی بانک مرکزی است) را افزایش میدهد – موجب خلق پایه پولی و نقدینگی جدید است.
از آنجا که دو طرف ترازنامه بانک مرکزی باید برابر باشند، رشد طرف دارایی (خرید طلا، وام دادن به دولت و …) موجب رشد طرف بدهی نیز میشود.
خلق نقدینگی توسط بانک های تجاری
فرض کنید مقدار 1000 تومان پایه پولی (نقدینگی) طی فرآیندی که شرح داده شد توسط بانک مرکزی خلق شده و تبدیل به وام به دولت شده است. این مبلغ به حساب دولت در یکی از بانکهای تجاری – مثلاً بانک الف – واریز میشود. تا اینجا خلق نقدینگی فقط توسط بانک مرکزی صورت گرفته است. اگر نرخ ذخیره قانونی 10% باشد، بانک تجاری الف 10% از مبلغ واریز شده (100 هزار تومان) به حساب دولت را باید نزد بانک مرکزی ذخیره کند و 900 تومان باقی میماند. از آنجا که دولت در لحظه به این 900 تومان نیاز ندارد، بانک الف میتواند مبلغ 900 تومان را به مشتریان خود وام دهد.
فرض کنید یک مشتری تمام مبلغ 900 تومان را بصورت وام از بانک الف دریافت کرده و به حساب خود در بانک ب واریز کند. در این صورت بانک ب موظف است 10% از این مبلغ (90 هزار تومان) را نزد بانک مرکزی ذخیره کند و باقیمانده (810 هزار تومان) را به یک مشتری دیگر وام دهد. در مرحله بعد، از این 810 هزار تومان، 81 هزار تومان نزد بانک مرکزی ذخیره شده و 729 هزار تومان تبدیل به یک وام جدید میشود. این فرآیند بارها و بارها تکرار میشود تا در نهایت مبلغ وام پرداختی به صفر برسد.
همانگونه که مشخص است، خلق پایه پولی 1000 تومانی منجر به خلق نقدینگی بسیار بیشتر از 1000 تومان شد؛ چرا که پایه پولی خلق شده بارها و بارها در حسابهای مختلف و نزد بانکهای مختلف واریز شده و بانکها این مبلغ را تبدیل به وامهای جدید میکنند. در این مثال، خلق پایه پولی 1000 تومانی در نتیجه پرداخت وام به دولت تبدیل به 1000+900+810+729+… نقدینگی شده است.
در مثال مذکور مبلغ 1000 تومان را پایه پولی و مجموع وامهای پرداختی را نقدینگی میگوییم. حاصل تقسیم نقدینگی به پایه پولی را نیز «ضریب فزاینده» میگوییم.
بنابراین اگر 1000 تومان پایه پولی داشته باشیم و ضریب فزاینده 7 باشد، در مجموع با خلق 1000 تومان پایه پولی 7000 تومان نقدینگی خلق شده است.
مثال بالا فرآیند خلق نقدینگی توسط بانکهای تجاری – پس از خلق پایه پولی توسط بانک مرکزی – را نشان میدهد.
نکته مهم: تمامی مباحث مطرح شده نوع سادهسازی شده از واقعیت هستند.
تاثیر نرخ بهره
نرخ بهره قیمت پول است. برای مثال، اگر نرخ بهره 20% باشد و شخص قصد دریافت یک وام یک میلیون تومانی داشته باشد، باید یک میلیون و 200 هزار تومان به بانک بازپرداخت کند. در این صورت 200 هزار تومان هزینه اجاره 1 میلیون تومان است. هر چه نرخ بهره بیشتر باشد تقاضا برای پول کمتر است و بالعکس (یعنی پول گرانتر است). در شرایط رکود اقتصادی، بسیاری از افرادی که از بانک وام دریافت کردهاند، موفق به بازپرداخت وام نمیشود و از سوی دیگر بانک موظف است سود بانکی را به سپردهگذاران خود بازپرداخت کند. بنابراین بانکها در چنین شرایطی، مجبور به خلق بیرویه نقدینگی جهت بازپرداخت سود سپردهگذاران هستند.
هر گاه نرخ بهره (قیمت پول) پایین باشد، فعالان اقتصادی دسترسی بیشتری به پول دارند و با وامهای دریافتی میتوانند کسب و کار خود را رشد و توسعه دهند. بنابراین نرخ بهره پایین به نفع شرکتها و کسب و کارهاست و در نتیجه موجب رشد بازارهای سرمایه و سهام میشود.
بانکهای مرکزی و نرخ بهره
در تمام دنیا بانکهای مرکزی با تغییر نرخ بهره بر اقتصاد کلان تاثیر میگذارند. هر گاه یک بانک مرکزی اقتصاد را در وضعیت رکود ارزیابی کند، با کاهش نرخ بهره و افزایش دسترسی فعالان اقتصادی به پول فعالیت اقتصادی را تقویت کرده و اقتصاد را از وضعیت رکود خارج میکند. در نقطه مقابل هر گاه یک بانک مرکزی اقتصاد را در وضعیت تورم ارزیابی کند، با افزایش نرخ بهره و کاهش دسترسی فعالان اقتصادی به پول روند تغییرات در اقتصاد را کند کرده و اقتصاد را از وضعیت تورم خارج میکند.
بنابراین نرخ بهره یکی از عوامل پر اهمیت در اقتصاد کلان است.
رابطه نقدینگی با تورم
در مکتب متعارف اقتصاد، تورم یک پدیده صرفاً پولی فرض میشود؛ یعنی منشا تورم بانک مرکزی و سیستم بانکی در نظر گرفته میشود. در چنین مکتبی، کنترل خلق نقدینگی موجب کنترل تورم میشود و دیگر عوامل موثر بر تورم در نظر گرفته نمیشوند. در عمل امّا منشاء تورم میتواند غیر پولی باشد. فرض کنید رشد قیمت ارز در کشور موجب رشد قیمت بهای تمام شده تولید یک کالا و در نتیجه تورم شود. در این صورت نمیتوان منشا این تورم را نقدینگی دانست.
اینکه چه مقدار از تورم از نقدینگی ناشی میشود و چه مقدار از عواملی غیر از نقدینگی، هنوز کاملاً مشخص نیست.
تورم بعنوان یک پدیده پولی
مثال: در یک اقتصاد فرضی فقط سه عدد بیسکوئیت تولید میشود و سه هزار تومان پول موجود است. در چنین شرایطی، قیمت هر بیسکوئیت 1000 تومان است. اگر در این اقتصاد پول موجود ناگهان به 6000 تومان افزایش پیدا کند، قیمت هر بیسکوئیت مشمول تورم شده و به 2000 تومان افزایش پیدا میکند. در این شرایط میگوییم تورم حاصله منشا پولی دارد.
اگر میزان پول موجود در یک کشور بیش از تولید ناخالص داخلی آن کشور باشد، تورمی با منشا پولی در آن کشور ایجاد میشود.
محو نقدینگی (هدم پول)
در شرایطی که تورمی از جنس پولی در یک کشور ایجاد شده است، راهکار رفع این تورم محو نقدینگی (هدم پول) است. محو نقدینگی صرفاً با بازگشت مطالبات معوق به بانکها ممکن است و راه دیگری ندارد. (خروج نقدینگی از بانک = خلق نقدینگی – بازگشت نقدینگی به بانک = هدم نقدینگی)
بنابراین، برخلاف چیزی که عموم مردم تصور میکنند، افت قیمت ارز یا افت قیمت سهام موجب از بین رفتن نقدینگی نمیشود و تنها راه هدم نقدینگی بازگشت مطالبات معوق به بانک است.
سیاست پولی
مجموعه تصمیمات بانک مرکزی برای پول کشور را سیاست پولی مینامند. سیاستهای پولی دو دسته هستند:
- سیاست پولی انبساطی (Expansionary Policy): فرض کنید در یک اقتصاد فرضی 3 بیسکوئیت و 1000 تومان پول وجود دارد و قیمت یک بیسکوئیت نیز 1000 تومان است. در این صورت فعالان اقتصادی این کشور فرضی به علت در دسترس نبودن پول کافی ممکن است موفق به خرید بیسکوئیت نشوند. (رکود) در چنین شرایطی، بانک مرکزی این کشور فرضی تصمیم به افزایش پول موجود در کشور از طریق کاهش نرخ بهره میکند. چنین سیاستی را سیاست انبساطی مینامیم.
- سیاست پولی انقباضی (Contractionary Policy): فرض کنید در یک اقتصاد فرضی 3 بیسکوئیت و 5000 تومان پول وجود دارد. در چنین شرایطی فعالان اقتصادی این کشور فرضی بیش از مقدار لازم پول در اختیار دارند و این مسئله موجب تورم میشود. در این شرایط بانک مرکزی این اقتصاد فرضی تصمیم به کاهش میزان پول در دسترس از طریق افزایش نرخ بهره میگیرد. چنین سیاستی را سیاست انقباضی مینامیم.
نقش سیاست پولی در رونق و رکود
بطور کلی سیاستهای پولی انبساطی اقتصاد را به سمت رونق و تورم هدایت میکنند و سیاستهای پولی انقباضی اقتصاد را به سمت رکود و کنترل تورم هدایت میکنند. بنابراین سیاستهای انبساطی عموماً موجب رشد بازارهای سرمایه میشوند. همانگونه که به خاطر دارید، سیاست انبساطی بانک مرکزی در اسفندماه 1398 موجب رشد بازار سرمایه در فروردین و اردیبهشت 1399 شد. بنابراین در نظر گرفتن تصمیمات و سیاستهای بانک مرکزی برای تصمیمگیری صحیح در خصوص سرمایهگذاری در بازار سهام بسیاری حیاتی است.
نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟
جذب سرمایه مورد نیاز برای شروع و توسعه کسبوکار از ابتداییترین گامها برای آغاز هر فعالیت اقتصادی محسوب میشود. با این حال این کار در برخی کسبوکارها و فعالیتها اهمیت بیشتری خواهد داشت. چرا که ماهیت آنها به نحوی بوده که بدون نقدینگی لازم قادر به ادامه حیات خود نیستند. فعالیت ساختوساز از جمله فعالیتهای محسوب میشود که نقش تامین سرمایه در آنها بسیار حیاتی محسوب میشود و بدون نقدینگی لازم قادر به حیات خود نخواهند بود.
پروژههای ساختمانی را معمولا پیمانکاران ساختمانی انجام میدهند. پیمانکاران ساختمانی افراد حقیقی یا حقوقی محسوب میشوند که طی یک قرارداد کاری انجام فعالیت ساختوساز را طبق اصول در نظر گرفته شده توسط مالک انجام خواهند داد. معمولا به این نوع قرارداد کنترات گفته میشود که در فعالیتهای ساختمانی بسیار کاربرد دارد. پیمانکار ساختمانی به نوعی نماینده کارفرما محسوب شده و وظیفه دارد تا ضمن تحویل پروژه براساس معیارهای در نظر گرفته شده، به معیارهای محیطزیستی، قانونی، ایمنی کارکنان و برخی موارد دیگر نیز توجه داشته باشد. رونق گرفتن فعالیتهای ساختوساز در چندین سال اخیر باعث شده تا بحث تامین نقدینگی و جذب سرمایه برای این دست از فعالیتها بسیار پررنگ شود. ضمن آنکه باید اضافه کنیم که نحوه جذب نقدینگی برای پیمانکاران ساختمانی معمولا متفاوت از سایر انواع کسبوکار است. چرا که در فعالیتهای مربوط به ساختوساز غالبا روشهای انجام کار و چگونگی جذب سرمایه متفاوت از سایر فعالیتهای دیگر خواهد بود. در اینجا تلاش داریم تا به دلایل اهمیت تامین مالی برای پیمانکاران ساختمانی در قالب چند نکته مهم اشاره کنیم.
پروژه محور بودن
فعالیت ساختوساز برخلاف فعالیت تولیدی به صورت پروژهای انجام میگیرد. یعنی افراد حقیقی یا حقوقی سرمایه و تمام امکانات خود را برای مدت زمان محدودی به کار میگیرند تا به نتیجه مطلوب که همان ایجاد ساختمان یا موارد مشابه است، برسند. فعالیت به صورت پروژهای ریسک کار را بسیار بالا میبرد. ریسک بالا باعث میشود تا فرایند و چگونگی تامین مالی اهمیت زیادی پیدا کند. چرا که اگر بنا به دلایل مالی روند پروژه متوقف شود، شوک بزرگی به آن وارد و حتی میتوان گفت که نابود میشود. پیمانکاران ساختمان باید تلاش کنند تا تامین سرمایه مورد نیاز را به بهینهترین روش ممکن انجام دهند. چرا که کمبود نقدینگی در میانههای راه کل فعالیت ساختوساز را متوقف خواهد کرد. این در حالی است که برخی کسبوکارها و فعالیتهای اقتصادی دیگر فرایندمحور هستند و نقش جذب سرمایه در آنها همانند فعالیتهای ساختمانی اهمیت حیاتی ندارد. واحدهای تولیدی که یک محصول خاص مانند آب معدنی را تولید میکنند از این نوع کسبوکارهای فرایندمحور محسوب میشوند که برخلاف پیمانکاران ساختمانی میتوانند تا مدت قابلتوجهی با کمبود نقدینگی دست و پنجه نرم کنند. به زبان ساده میتوان گفت که پروژه محور بودن این نوع فعالیتها باعث شده تا در مدت زمان کوتاهی به حجم انبوهی از نقدینگی برای پیشبرد فعالیتها نیاز پیدا شود. این فعالیتها از قبیل حقوق دستمزد پرسنل، خرید تجهیزات ساختمانی، فراهم کردن شرایط کارگاهی و برخی اقدامات هزینهزا دیگر است.
رونق گرفتن ساختوساز
در گذشتههای دور معمولا ساخت خانهها و واحدهای تجاری از طریق خود مالکان صورت میگرفت. اما با رشد صنعت ساختوساز و نیاز به حرفهای شدن این حوزه، برخی از افراد حقیقی یا حقوقی در قالب پیمانکار این وظیفه را بر عهده گرفتند. رفته رفته صنعت مذکور به جایی رسیده که پیمانکاران بدون داشتن نقدینگی لازم نمیتوانند پا به این عرصه بگذارند. رونق گرفتن ساخت و ساز، باعث شده تا انواع و اقسام الگوها و طرحهای مختلف از ساختمانسازی شکل بگیرد که ساخت آنها به میلیاردها تومان نقدینگی نیاز دارد. تامین این مقدار سرمایه تنها با استفاده از روشهای نوین تامین مالی پیمانکاران ساختمان امکانپذیر خواهد بود. چرا که معمولا نمیتوان با روشهای سنتی و قدیمی مانند پسانداز شخصی یا سایر روشهای دیگر نسبت به جذب سرمایه برای این فعالیتها اقدام کرد. این مساله خصوصا در کلانشهرها یا در ساخت ساختمانهای بزرگ بسیار بیشتر مشاهده میشود.
قیمت اقلام و تجهیزات
در ساختوساز معمولا از اقلام، تجهیزات و وسایل بسیار پرهزینهای استفاده میشود که بدون نقدینگی قابل توجه، فراهم کردن آنها امکانپذیر نخواهد بود. از آنجا که در چند سال اخیر قیمت این اقلام نیز جهش قابلتوجه داشته، بنابراین تهیه آنها با استفاده از منابع شخصی دیگر امکانپذیر نخواهد بود. ضمن آنکه نیاز به این تجهیزات تنها در مدت زمان کوتاهی بوده و در این زمان کوتاه فراهم کردن حجم زیادی از نقدینگی به صورت شخصی بسیار سخت و تقریبا امکانپذیر نخواهد بود. از همین رو استفاده از روشهای تامین مالی پروژههای ساختمانی برای پیمانکاران پیشنهاد میشود. ضمن آنکه در طول انجام پروژه نیاز به برخی تجهیزات به صورت اجارهای وجود دارد که اجاره آنها نیز هزینه زیادی در پی خواهد داشت.
شراکت با سایر پیمانکاران
برای انجام یک فعالیت ساختمانی معمولا به یک پیمانکار اصلی و یک یا چند پیمانکار فرعی نیاز وجود دارد. بنابراین پیمانکاران اصلی در راستای رسیدن به اهداف خود ممکن است از چندین پیمانکار فرعی نیز استفاده کنند. پیمانکاران و افراد مختلف زمانی حاضر به همکاری خواهند بود که بدانند حقالزحمه و پرداختی آنها به مشکل برنخواهد خورد. از همین رو در طول انجام پروژه پیمانکاران باید از نقدینگی لازم جهت همکاری با سایر افراد برخوردار باشند. پیمانکاران جزئی یا افراد مختلف ممکن است در طول انجام پروژه هر کدام بخشی از کار را انجام دهند که نیاز به تخصص خاصی خواهد داشت. معمولا انجام این کارها به نحوی است که بدون صورت گرفتن آن، فرایند پروژه متوقف خواهد شد.
از آنجا که فرایند تامین مالی در پروژههای ساختوساز معمولا متفاوتتر از سایر پروژهها و فعالیتهای دیگر بوده، به همین دلیل افراد حقیقی و حقوقی تلاش میکنند تا از افراد و گروههای خبره در این خصوص استفاده کنند. در این میان گروه مشاورین جاوید سرمایه صدرا میتواند در زمینههای مختلف به افراد حقیقی و حقوقی مشاوره تامین مالی و سرمایهگذاری ارائه دهد. این مجموعه با سابقه چندین ساله در زمینههای مختلف قادر با ارائه خدمات مشاورهای به افراد حقیقی و حقوقی است. از جمله این خدمات میتوان به مشاوره سرمایهگذاری، مطالعات بازار، پوشش ریسک، تهیه طرحهای توجیهی اقتصادی و مطالعات امکانسنجی اشاره کرد. در صورت هر گونه سوال یا ابهام میتوانید با کارشناس ما تماس بگیرید.
اقتصاد خرد چیست ؟ تفاوت اقتصاد خرد با اقتصاد کلان چیست ؟
اقتصاد خرد (MICRO ECONOMIC) با کلان (MACRO ECONOMIC) فرق دارد. اقتصاد خرد ، نگاه خرد به کسب و کار دارد و اقتصاد کلان، همه چیز کسب و کار و تجارت را در اشل و معیار بزرگ و کلان می بیند. در مبحث خرد ، عرضه و تقاضا در معرفی و فروش و خرید کالا و خدمات اهمیت دارد و در مبحث کلان، رشد ناخالص ملی و تورم و حجم عظیم نقدینگی و شاخص کل بورس و مسائل از این دست مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
در واقع، خرد و کلان، شاخه هایی از علم اقتصاد هستند. به قول دکتر جیم استنفورد، نویسنده کتاب: «چرا نباید به اقتصاد دان ها اعتماد کرد»، فهم اقتصاد، مدرک دکترا از دانشگاه هاروارد آمریکا نیاز ندارد. نیاز ندارد که شما دانش اموخته علم اقتصاد باشید. اقتصاد را هر بچه ای که پولی در دست دارد تا خرید کند، می فهمد. مستاجر می فهمد. خریدار می فهمد. اما الفبای آن و تجزیه و تحلیل رفتار مصرف کننده و تولید کننده را باید در اقتصاد خرد یاد گرفت.
این گزارش، تلاش می کند تا شما را با موضوعاتی که در مباحث اقتصاد خرد مطرح است، آشنا کند. اگر نظری درباره این شاخه علوم انسانی دارید یا قصد ادامه تحصیل در رشته اکونومیک در داخل یا خارج از کشور با بورس دارید، نظرات خود را در بخش کامنت مطرح کنید تا توسط کارشناسان ما بررسی شود.
با ما همراه باشید.
داستان علم اقتصاد خرد چیست؟
داستان علم اقتصاد خرد ، تجزیه و تحلیل بازار است. بازار یعنی جایی که یک طرف، فروشنده است، طرف دیگر خریدار. قیمت کالا یا خدمات را هم عرضه (SUPPLY) و تقاضا (DEMAND) مشخص می کند. هیچ کالا یا محصولی در دنیا فروخته نمی شود مگر این که قیمت آن مشخص باشد. قیمت را نیز، میزان عرضه و تقاضا مشخص می کند. هر چقدر عرضه زیاد باشد، روی قیمت تاثیر گذار است.
در واقع اقتصاد خرد ، به بررسی تحلیل بازار، تحلیل رفتار مصرف کننده (CONSUMER BEHAVIOR) و تقاضای خانوار ها در خرید کالا و خدمات می پردازد. در مبحث خرد ، نقش بنگاه های اقتصادی به عنوان موتور محرک اقتصاد نیز بررسی می شود. برای این که اقتصاد خرد را بفهمیم، باید مدل های ریاضی را درک کنیم.
کمی باید با ریاضی آشتی کرد. علم اقتصاد خرد ، فقط ارتباطی به اقتصاد و ریاضیات ندارد. روانشناسی بازار هم در درک مولفه های اقتصاد خرد ، جایگاه ژرف دارد. مثل بازار بورس که روانشناسی بازار و تکنیک های تابلوخوانی، بعضا از تحلیل های تکنیکال و فاندمنتال، مهم تر است.
در اقتصاد خرد ، همان طور که در بالا گفتیم، همه چیز در اشل و مقیاس ریز و کوچک دیده می شود. ما به نگرش افراد به سطح انتخاب هایشان کار داریم. می خواهیم بدانیم که مردم چگونه یک کالای لوکس را می خرند. چه عواملی باعث می شود که کالا و خدماتی برای عده ای لوکس و برای قشر کثیری از جامعه، غیر قابل دسترس شود. چه عواملی باعث می شود که کالا و خدماتی کمیاب شود. کشش عرضه و کشش تقاضا روی فروش کالا و خدمات چگونه تاثیر می گذارد و تابع چه عواملی است.
می خواهیم بدانیم که روابط و تعامل خریدار (CONSUMER) و فروشنده (SELLER) چگونه شکل می گیرد و تابع چه مولفه هایی است. این مولفه ها در چه مختصاتی شکل می گیرد. از چه الگوهایی تبعیت می کند. همه این ها را با مدل های ریاضی، می توان اثبات، پیش بینی و بررسی و ارزیابی کرد.
(داستان میکرو اکونومی درباره قیمت (price) و کمیت (quantity) است)
در اقتصاد خرد ، رفتار خرید گروه های انفرادی مورد بحث و بررسی است در حالی که در مبحث کلان، همه چیز را در سطح نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟ ملی و عظیم رصد می کند و کاری به عرضه و تقاضا در مقیاس خرد و بنگاه ها ندارد. در مبحث خرد ، رفتار تولید کننده و پشتیبان کننده کالا و خدمات در چرخه قیمت گذاری کالا و خدمات، تحلیل می شود. در حالی که اقتصاد کلان، به مباحثی چون بیکاری، اشتغال، رشد ناخالص ملی، سطح عمومی قیمت ها و درآمد ملی اشاره دارد.
هدف اقتصاد خرد چیست؟
در بالا گفتیم که اقتصاد خرد ، به عرضه و تقاضا کالا و خدمات در مقیاس کوچک و نه کلان کار دارد. این علم می خواهد بفهمد که چه الگویی در ذهن خریدار برای خرید و کالا و خدمات وجود دارد و چه مولفه هایی روی نگرش او تاثیر گذار است. از جنبه تولید کننده نیز، چه عناصری سبب می شود تا قیمت تمام شده کالا و خدمات، کاهش یا افزایش یابد. چه عواملی سبب می شود که تولید کالا و خدمات در یک بازار، مغلوب بازارهای دیگر شود. چه عواملی سبب توسعه بازار رقابتی می شود.
تصور علم اقتصاد خرد بر این است که بازارها، رقابتی (COMPATIBLE) است و خریداران و فروشندگان زیادی در بازار هستند و هیچ کدام نمی توانند روی قیمت تاثیرگذار باشند. اما همواره این گونه نیست و سندیکا ها و اصناف و وارد کنندگان و صادر کنندگان عمده، معمولا الگوی عرضه و تقاضا را دستحوش تغییر می کنند.
مثلا در فروردین ۹۸ شاهد بودید که پیاز در ایران، به کیلویی ۱۵ هزار تومان رسید. چرا قیمت بالا رفت؟ چون عرضه کاهش یافت. چرا عرضه کاهش یافت؟ چون صرف صادراتی پیاز، بیش از فروش در داخل کشور بود. چرا قیمت پایین آمد؟ چون جلوی صادرات آن گرفته شد. البته، همیشه بررسی منحنی عرضه و تقاضا کالا و خدمات، به این آسانی نیست.
تعاریف مهم در اقتصاد خرد
برخی تعاریف در اقتصاد خرد ، بارها در رسانه ها شنیده و دیده می شود. به شماری از آن ها اشاره می کنیم:
- عرضه: مقدار کالا یا خدماتی است که به ازای قیمت معین و ثابت بودن سایر عوامل تویط بنگاه عرضه می شود.
- تقاضا: مقدار کالا یا خدماتی است که با توجه به قیمت خریداری می شود.
- تعادل: وقتی هیچ انگیزه محرک برای تغییر رفتار در عرضه و تقاضا وجود نداشته باشد. شرط تعادل: عرضه=تقاضا.
- هزینه: هزینه یعنی همه کالا ها و خدماتی که که از دست می دهیم تا کالا یا خدماتی را بدست آوریم. هزینه ها از نظر بازه زمانی به ۲ بخش هزینه کوتاه مدت و هزینه بلند مدت تقسیم بندی می شود.
- تعادل پایدار/ناپایدار: تعادلی پایدار است که اگر از آن خارج شویم، دوباره به حالت قبل برگردیم. تعادلی ناپایدار است که وقتی از آن خارج شویم، دیگر به تعادل قبلی باز نمی گردیم.
- تعادل تولید کننده: وضعیتی است که تولید کننده از خرج پول خود و استخدام عوامل تولید، حداکثر محصول را تولید می کند.
- مازاد رفاه مصرف کننده: مازاد رفاه مصرف کننده (C.S) حداکثر قیمتی که مصرف کننده، تمایل به پرداخت آن دارد نامیده می شود.
- مازاد رفاه تولید کننده: مازاد رفاه تولید کننده (P.S) حداکثر قیمت نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟ بازار منهای حداقل قیمتی است که فروشنده به واسطه عرضه، باید دریافت کند.
- کالای مکمل: کالایی در علم اقتصاد خرد ، مکمل گفته می شود که به موازات یکدیگر، مورد تقاضا واقع می شوند. مثلا، لاستیک اتومبیل، وابسته به خودرو است و بالعکس. هر دو مکمل یکدیگرند.
- کالا جانشین: کالا جانشین در علم اقتصاد به کالایی گفته می شود که به جای همدیگر، قابل استفاده هستند. مثلا تبلت، کالای جانشین برای نوت بوک است. چرا که تقریبا همان کارایی را دارد.
- کالا مادی: کالا های مادی، کالا هایی قابل لمس (TANGIBLE ASSET) است مثل نان و پنیر و کره و فلزات.
- کالا غیرمادی: کالا های غیر مادی، کالا هایی غیر قابل لمس (INTANGIBLE ASSET) است مثل برند های شرکت ها که در عصر دیجیتال، ارزشی به مراتب بیش تر از دارایی قابل لمس به زمین و مسکن و ارز و طلا دارد.
- بازار رقابتی کامل: به بازاری در علم اقتصاد خرد اطلاق می شود که فروشنده و تولید کننده زیاد، کالا و خدمات را به حجم زیادی از خریدار عرضه می کند. قیمت کالا و خدمات، توسط بازار در مقیاس عرضه و تقاضا تعیین می شود.
- بازار بازار انحصار کامل فروش: بازاری است که تنها یک عرضه کننده وجود داشته باشد و برای کالای تولیدی بنگاه نیز، جانشین نزدیکی وجود نداشته باشد. مثل بازار شرکت دخانیات ایران که تولید کننده انحصاری سیگار در کشور است.
- کشش عرضه و تقاضا: درصد تغییرات دو متغیر در علم اقتصاد نسبت به یکدیگر است. کشش قیمتی تقاضا، در واقع درصد تغییرات مقدار تقاضای کالا، تقسیم بر درصد تغییرات قیمت کالا می باشد.
- درامد کل: درآمد کل (TR) قیمت ضربدر در مقدار فروش.
- درآمد نهایی: درآمد نهایی (MR) درآمد حاصل از آخرین واحد فروش کالا است.
- کشش درآمدی تقاضا: کشش درآمدی تقاضا € درصد تغییرات مقدار تقاضا تقسیم بر درصد تغییرات درآمد.
- مطلوبیت: احساس خشنودی و یا رضایت خاطر از مصرف کالا و خدمات است. مطلوبیت کلی در علم اقتصاد، با TU و مطلوبیت نهایی را با Mu نشان می دهد.
- نظریه رفتار مصرف کننده: اگر درامد مصرف کننده تغییر کند یا قیمت کالاها و خدمات تغییر کند، تعادل مصرف کننده تغییر خواهد کرد.
- نظریه رفتار تولید کننده: تولید کننده، بودجه خود را برای خرید عوامل تولید هزینه می کند تا کالا و خدمات تولید کند.
- تابع تولید: تابعی است که رابطه مقدار عوامل تولید و مقدار محصول تولید شده را با در نظر گرفتن سطح ثابت در فناوری، نشان می دهد.
از اقتصاد خرد امروز ایران چه برداشتی داریم؟
با همه تفاسیری که در بالا درباره علم اقتصاد خرد بیان کردیم و تطبیق اجمالی آن با وضعیت موجود اقتصاد ایران در سال های پایانی سده سیزدهم هجری شمسی، می توان این گونه برداشت کرد که اوضاع اقتصاد خرد ما که تابعی از اقتصاد کلان است، خیلی خوب نیست. تجمیع اقتصاد خرد در روستاها نیست و مراکز اصلی تولید کالا و خدمات، در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند که عاملی برای مهاجرت داخلی شده است.
کمبود نقدینگی در اقتصاد خرد ایران (بنگاه های تولیدی و خدماتی خصوصی) مشهود است و در مقابل، فزونی نقدینگی را در اقتصاد کلان شاهد هستیم. بخشی از گرانی کالا ها و خدمات و افزایش نرخ ارز و سکه و زمین، مربوط به حجم عظیم نقدینگی سرگردان است که بازار سفته بازی را به جای تولید، رونق می بخشد.
اگر قصد دارید تا تصویر روشنی از وضعیت اقتصاد خرد ایران پیدا کنید، گزارشات ماهانه بانک مرکزی و مرکز امار ایران، می تواند شما را در این مسیر یاری کند.
کتاب شناسی اقتصاد خرد
کتاب اقتصاد خرد نوشته دومینیک سالواتوره از جمله کتاب های مطرحی در این عرصه است که در سال ۱۹۷۴ میلادی منتشر شد و نشر نی در سال۱۳۸۶ با ترجمه حمید رضا ارباب منتشر شد. در این کتاب، ابزارهای تجزبه و تحلیل تئوریک بازار با ارائه مثال های عملی، به دانشجو آموزش داده می شود. قریب به ۹۰۰ مساله در کتاب طرح شده است که هم برای خواننده عمومی و هم محقق این عرصه، گزینه خوبی به نظر می رسد.
تئوری اقتصاد خرد پی آر جی لیارد، از دیگر کتاب های مطرح این عرصه است که با استقبال عمومی مواجه شده است. این کتاب بیش از ۱۰ بار تجدید چاپ شده و با ترجمه عباس شاکری روانه بازار شد. اگر قصد دارید، توانایی خوبی در تجزیه وتحلیل مسائل تجارت بین المللی، اقتصاد ریسک و اقتصاد راه داشته باشید، کتاب لیارد را توصیه می کنیم.
علاوه بر این ۲ اثر، کتاب های زیر از نویسندگان مطرح را نیز در نظر داشته باشید که جزییات آن را در سایت کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران مشاهده کنید:
- کتاب دکتر محسن نظری
- کتاب دکتر نادر مهرگان
- کتاب دکتر جمشید پژویان
- کتاب دکتر علی دهقانی
- کتاب دکتر ابوذزی
- کتاب دکتر باباخانی
- کتاب دکتر محمد نوفرستی
- کتاب اقتصاد خرد دکتر سبحانی
امیدواریم مجموعه اطلاعات و لینک هایی که در این گفتار ارائه شد، درک حداقلی به شما درباره مفاهیم و حوزه عمل و اقدام این شاخه علوم انسانی ارائه کرده باشد. حتی اگر در زمینه کسب و کار، محقق نیستید، فهم موضوعات ماکرواکونومی، میتواند اشراف اطلاعاتی و قدرت تحلیل شما را از اقتصاد خرد ، ارتقا دهد. اگر قصد تحصیل در این رشته در خارج از کشور دارید، صرفا در دانشکده های اقتصادی تحصیل کنید که مورد تایید اداره کل دانش آموختگان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری باشد.
تحصیل در کلیه گرایش های این علم در مقطع دکتری با بورس در دانشگاه های ایالات متحده آمریکا، نیازمند GRE یا GMAT است.
۳ متغیرکلیدی در رشد گسترده نقدینگی در سالهای اخیر /اگر می خواهیم مشکل کسری بودجه به حداقل برسد باید بازار سرمایه را وسعت دهیم!
کارشناس مسائل اقتصادی گفت: تا زمانی که درآمد زایی دولت از طریف فروش نفت باشد ما با مشکل افزایش نقدینگی مواجه هستیم. به هر حال دولت باید تلاش کند تا بازار سرمایه را به بهترین نحو ممکن مدیریت کند و بازار را از بحران های ایجاد شده نجات دهد تا مردم به بازار اعتماد کنند و وارد بازار شوند و خود دولت هم بتواند از بازار سرمایه سود ببرد ضمن اینکه نقدینگی هم کنترل می شود.
گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، حجم نقدینگی در دوره دولت آقای روحانی تا پایان بهمن ماه امسال ۵۹۰ درصد افزایش داشته است. براساس آمارها نقدینگی کشور از مرز ۳ هزار و ۳۷۰ هزار میلیارد تومان هم عبور کرده، موضوعی که تبعات و پیامدهای سنگین آن در اقتصادی که تولید در آن جدی نیست برای مردم سخت خواهد بود. رادار اقتصاد در گفت وگو با هوشنگ شجری کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی به بررسی رشد نقدینگی کشور پرداخته است.
مهمترین دلایل افزایش رشد نقدینگی از نظر شما چیست؟
نقدینگی از سه متغیر با اهمیت تشکیل شده است یکی حجم اسکناسی که در دست مردم است یا پولی که بانک مرکزی منتشر میکند و به مردم میدهد.یکی سپردههای دیداری مردم در بانکها است ، یا از طریق چک یا از طریق کارت بانکی میتوان با آن خرید کرد و سوم سپردههای مدتدار مردم در سیستم بانکی است، بنابراین اجزای نقدینگی به سه قسمت تقسیم میشوند، بنابراین با این تعریف می توان گفت بخشی از افزایش رشد نقدینگی طبیعی است، به هر دلیلی که سپرده های مردم در بانک ها افزوده می شود اعم از سپرده هایی که بر اثر افزایش حقوق و دستمزدها در بانک ها باقی می ماند و این سپرده ها هیچ گاه از سیستم بانکی خارج نمی شود؛ در حالی که در گذشته ای که کارت های اعتباری وجود نداشت، چون همه ی مردم دسته چک نداشتند عده قلیلی از مردم با چک و اکثر مردم با پول نقد اقدام به خرید می کردند، اما مردم در این سال ها به هیچ وجه از بانک پول نقد نمی گیرند، بلکه پول را به صورت کارت می کشند یعنی از روی سپرده خود کارت می کشند، بنابراین سپرده من به شخص دیگری منتقل می شود، بنابراین وقتی پول افراد خرج می شود به کاهش سپرده ها منتهی نمی شود بلکه به شخص یا فروشنده دیگری منتقل می شود، بنابراین نقدینگی در نظام بانکی در چنین دایره ای دائما در حال گردش است که این موضوع، اثر توزیع نامیده می شود.با خرج کردن پول، اثر حجمی سپرده ها کاهش نمی یابد اما اثر توزیعی آن از خریدار به فروشنده منتقل می شود، بنابراین وقتی درآمدها به هر شکلی افزایش می یابد این نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟ موضوع به افزایش سپرده ها منتهی می شود بدون اینکه در مرحله بعدی از حجم سپرده ها کاسته شود. با توجه به اینکه سپرده گذاران بانکی، پول خود را از طریق سپرده ها خرج می کنند و حجم سپرده ها دائما در حال افزایش است،خود به خود سپرده های مردم در بانک ها افزایش می یابد؛ بنابراین نقدینگی نیز زیاد می شود.
نرخ سود بانکی آیا در افزایش رشد نقدینگی کارکرد نقدینگی چیست و چرا اهمیت دارد؟ مشخصی دارد؟
بله این موضوع را می توان مسئله دوم در رشد نقدینگی عنوان کرد. ،نرخ بهره یا نرخ سود بانکی است که باعث می شود مردم به خاطر اینکه سود بیشتری دریافت کنند تمایل دارند تا پول خود را بیشتر در بانکها نگه دارند، بنابراین چون سپرده های مدت باز می کنند این موضوع هم عامل مهمی در افزایش نقدینگی به شمار می رود.
موارد عنوان شده در افزایش نقدینگی را می توان عادی ترین دلایل افزایش نقدینگی در اقتصاد نام برد اما عامل مهم مساله کسری بودجه دولت است. وقتی دولت با کسری بودجه رو به رو می شود که متاسفانه کسری بودجه دولتها در سال های اخیر ارقام عجیب و غریبی بوده است، مثل امسال که در حدود ۳۲۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه پیش بینی شده است، لذا دولت برای تامین این کسری مجبور است به استقراض از بانک مرکزی بپردازد، هر چند دولت معمولا ادعا میکند که با راه های متعارف دیگری کسری خود را تامین میکند، اما در نهایت به سیستم بانکی رجوع میکند، بنابراین بخشی از نقدینگی که از طریق استقراض و پایه پولی ایجاد میشود بیشتر و بیشتر رشد میکند و همین موضوع تورم را هم تشدید می کند. افزایش پایه پولی که به علت خالص بدهی های دولت به سیستم بانکی و حجم دارایی خارجی اتفاق افتاده از جمله عواملی است که موجب از دست رفتگی کنترل نقدینگی توسط دولت شده است.
رابطه بین نرخ رشد نقدینگی و نرخ رشد تولید را توضیح دهید که بین این دو چه نسبتی وجود دارد؟
وقتی نرخ رشد نقدینگی را با نرخ رشد تولید مقایسه می کنیم، متوجه می شویم که به صورت طبیعی چون رشد نقدینگی زیاد بوده اما تولیدی درآن حد صورت نگرفته همین نقدینگی عامل مهمی درافزایش تورم شده است. مساله ای به نام تورم که نتایج طبیعی آن مثل ایجاد فاصله طبقاتی، از بین رفتن سرمایه های بلند مدت و تبدیل طبقه متوسط به طبقه فقیر است که متاسفانه عوارض جدی را به جامعه تحمیل می کند.
آیا راه هایی برای کنترل نقدینگی داریم؟
چون درباره کنترل نقدینگی سوال شد باید به این موضوع اشاره کرد راه هایی که کشورهای توسعه یافته برای این منظور دنبال می کنند برای ما هم قابل اجراست چرا که کشورهایی مثل آمریکا و کشورهای توسعه یافته نیز کسری بودجه دارند منتهی راه های تامین مالی آنها با ما متفاوت است به این دلیل که دولت های کشورهای توسعه یافته برای تامین مالی خود به بازار سرمایه مراجعه می کنند تا با فروش اوراق بهادار نیاز مالی خود را تامین کنند، در این وضعیت سپرده مردم به دولت منتقل می شود ، بنابراین کسری بودجه اثر حجمی ندارد، بلکه اثر توزیعی دارد، پس بازار سرمایه می تواند یک راه خوب برای تامین کسری بودجه باشد که اصطلاحاً از آن به عنوان عملیات بازار بازیاد می شود. به این معنا که دولت از طریق فروش اوراق خود در بازار سرمایه، به طور طبیعی کسری خود را برطرف می کند اگر می خواهیم در آینده مشکل کسری بودجه به حداقل برسد باید برنامه لازم برای وسعت بخشیدن به بازار سرمایه را مد نظر قرار دهیم تا دولت بتواند در بازار سرمایه فعال شود، هر چند که دولت از حدود بیست سال پیش تلاش کرده که بازار سرمایه را وسعت ببخشد و به عنوان یک ابزار در اختیار بگیرد اما موفق نشده چرا که ابعاد بازار سرمایه در ایران آنقدر وسیع نشده که موجب تامین مالی دولت شود. یا دولت در مواقعی که به هر دلیلی حجم پول اضافه میشود، حجم پول را از طریق رجوع به بازار سرمایه کنترل کند، بنابراین کنترل سالم نقدینگی برای زمانی می ماند که یا دولت کسری بودجه خود را یا از طریق مالیات کاهش دهد، البته این موضوع در کوتاه مدت محقق نمی شود، ضمن اینکه درآمد نفتی هم خود تورم زاست چرا که دولت باید دلارهای خود را از طریق بانک مرکزی تبدیل به ریال کند، بنابراین باز هم همین تبدیل دلار به ریال موجب تورم می شود. یعنی در صورت برداشته شدن تحریم های نفتی هم باز ما رشد نقدینگی را خواهیم داشت.
سیستم های مالیاتی که در کشورهای توسعه یافته در اختیار دولت هاست تا از مردم مالیات های مختلفی اخذ کنند و خرج خود مردم کنند متاسفانه در ایران وجود ندارد، بنابراین بخش عمده ای از پولی که خرج میکنیم بر اصل فروش نفت است که منجر به افزایش نقدینگی و به تبع آن افزایش تورم میشود، بنابراین تا زمانی که درآمد زایی دولت از طریف فروش نفت باشد ما با مشکل افزایش نقدینگی مواجه هستیم. به هر حال دولت باید تلاش کند تا بازار سرمایه را به بهترین نحو ممکن مدیریت کند و بازار را از بحران های ایجاد شده نجات دهد تا مردم به بازار اعتماد کنند و وارد بازار شوند و خود دولت هم بتواند از بازار سرمایه سود ببرد ضمن اینکه نقدینگی هم کنترل می شود.