آموزش تصویری فارکس

آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی

راهنمای جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال بورس

تحلیل تکنیکال بورس چیست؟ اصول تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب آن کدامند؟ ما در این مطلب از سایت sdbroker گام به گام تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی را آموزش داده‌ایم.

تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چیزی است که بسیاری از تازه‌‌واردان به بازار سرمایه به دنبال درک آن هستند. شاید حتی به کتاب‌ها یا منابع الکترونیکی مختلف هم برخورد کرده باشید که در آن‌ها از تحلیل تکنیکال سخن به میان آورده است؛ اما اگر شما هم هنوز نمی‌دانید این تحلیل چیست و چه کاربردی دارد، نگران نشوید! بسیاری از مردم مانند شما به‌ صورت تخصصی با این روش از تحلیل آشنایی ندارند. در این مطلب بررسی می‌کنیم که تحلیل تکنیکال چیست و چطور برای پیش‌بینی حرکات بازار بورس و تغییرات قیمت آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی سهام‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. سپس این روش از تحلیل را با روش تحلیل بنیادی مقایسه کرده و مزایا و معایب آن را ارائه می‌کنیم. پیشنهاد می‌کنیم این مطلب را از دست ندهید.

تحلیل تکنیکال بورس چیست؟

تحلیل تکنیکال بورس در واقع علمی در بازارهای مالی است که در آن پیش‌بینی قیمت‌های آینده بر اساس بررسی قیمت‌های گذشته صورت می‌گیرد. البته تحلیل تکنیکال بورس چیزی مانند پیش‌بینی هواشناسی است، همان‌قدر نامطمئن؛ اما می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند که پیش‌بینی کنند با احتمال زیاد چه اتفاقی در آینده برای قیمت‌ها در بازار بورس می‌افتد. تحلیل تکنیکال بورس برای سهام، شاخص‌ها، کالاها، معاملات آتی و هر ابزار قابل معامله‌ای که قیمت آن تحت تأثیر عرضه و تقاضا باشد، می‌تواند کاربردی باشد. تحلیل‌گران تکنیکال بر این باور هستند که معاملات گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار می‌تواند شاخص ارزشمندی برای پیش‌بینی حرکت‌های آتی این اوراق باشد. در مقابل تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی قرار دارد. تحلیل‌گران بنیادی تلاش می‌کنند ارزش اوراق بهادار را با بررسی «همه چیز» آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی اندازه‌گیری ‌کنند. همه چیز می‌تواند شامل وضعیت اقتصادی، درآمد، هزینه‌ها، بدهی‌ها و موارد این‌چنینی باشد.

آشنایی با 3 اصل تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم تجزیه و تحلیل تکنیکال از زمان چارلز داو دستخوش تغییراتی شده و به سمت کامل شدن بیشتر پیش رفته است. چارلز داو مجموعه‌ای از مقالات را منتشر کرد که در آن‌ها در مورد تئوری تجزیه و تحلیل فنی بحث کرده بود. در نوشته‌های او دو فرض اساسی وجود داشت که به عنوان چهارچوب و پایه و اساس تحلیل تکنیکال درآمده است:

بازارها با کمک مقادیری که عوامل مؤثر بر قیمت اوراق بهادار را نشان می‌دهند، قابل تحلیل هستند.

به نظر می‌رسد حتی حرکات تصادفی قیمت بازار نیز در الگوها و روندهای قابل پیش‌بینی حرکت می‌کند که این الگوها معمولاً با گذشت زمان تکرار می‌شوند.

امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر اساس کارهای داو بنا شده است؛ اما در حال حاضر تحلیل‌گران این حوزه 3 اصل اساسی را برای این روش از تحلیل در نظر می‌گیرند که به نوعی بسط یافته نظریات داو است:

همه چیز بر اساس قیمت است : تحلیل‌گران فنی بر این باورند که همه چیز، از روانشناسی بازار گرفته تا سایر عوامل، همگی اطلاعاتی هستند که با بررسی قیمت سهام می‌توان به آن‌ها دست یافت. تنها چیزی که لازم است، تحلیل تحرکات قیمت است که تحلیل‌گران تکنیکال آن را محصول عرضه و تقاضا برای یک سهام خاص در بازار می‌دانند.

قیمت‌ها روند مشخصی دارند : اکثر متخصصان موافق هستند که قیمت‌ها روند دارند. اگر همیشه قیمت‌ها تصادفی باشند، کسب درآمد با تحلیل تکنیکال کاری بسیار دشوار می‌بود؛ بنابراین تحلیل‌گران تکنیکال هم انتظار دارند که قیمت‌ها حتی در تحرکات به ظاهر تصادفی، بدون توجه به بازه زمانی مشاهده شده، الگوهای خاصی را نشان دهند؛ به عبارت دیگر قیمت سهام، بر اساس مشاهده رفتارهای گذشته قابل پیش‌بینی خواهد بود. بیشتر استراتژی‌های معاملات تکنیکال بر این فرض استوار است.

تاریخ تکرار می‌شود : تحلیل‌گران تکنیکال معتقدند که تاریخ تکرار می‌شود. ماهیت تکراری حرکت قیمت اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده می‌شود که بر اساس احساساتی مانند ترس یا هیجان قابل پیش‌بینی است. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودارها برای تجزیه و تحلیل این احساسات و پیش‌بینی حرکات بعدی بازار استفاده می‌کند.

تجزیه و تحلیل فنی در مقابل تجزیه و تحلیل بنیادی

این دو روش، مهم‌ترین مکتب‌های فکری در بازارهای مالی هستند که با کمک آن‌ها آینده بازار پیش‌بینی می‌شود؛ اما این دو مکتب با آنکه هدف مشابهی دارند، اما در دو انتهای یک طیف قرار گرفته‌اند و هر کدام از استراتژی یا فلسفه خاص خود استفاده می‌کنند. این دو روش طرفداران و مخالفان خود را دارند. همان‌طور که گفتیم تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار است که در آن وضعیت مالی شرکت‌ها، مدیریت آن‌ها، درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌های شرکت همگی به طور دقیق ارزیابی می‌شوند. تجزیه و تحلیل تکنیکال اما بسیار متفاوت است، آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی در این روش تنها داده‌های ورودی، قیمت و حجم سهام هستند. فرض اصلی در این روش این است که تمام فاکتورهای دیگر مانند دارایی‌ها و بدهی‌ها و شرایط اقتصادی، همگی در قیمت تعیین آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی می‌شوند؛ بنابراین می‌توان از آن‌ها چشم‌ پوشی کرده و تنها به بررسی قیمت‌ها بسنده کرد. تحلیل‌گران تکنیکال اصلاً تلاش نمی‌کنند که ارزش ذاتی یک سهام را پیدا کنند. بلکه تلاش می‌کنند از نمودارهای سهام استفاده کنند که شناسایی الگوها و روندهای مختلف را انجام بدهند تا بفهمند سهام در آینده به چه سمتی پیش می‌رود.

مزایا و معایب تحلیل تکنیکال بورس

اجازه بدهید ابتدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال وارد است شروع کنیم:

یکی از انتقاداتی که در خصوص این روش از تحلیل معمولاً مطرح می‌شود، این است که تاریخ دقیقاً تکرار نمی‌شود؛ بنابراین مطالعه الگوی قیمت می‌تواند کمی مشکوک باشد و شاید حتی بتوان آن را نادیده گرفت. به نظر می‌رسد با آن فرض که قیمت‌ها یک پدیده تصادفی هستند، بهتر بتوان مدل‌سازی آن‌ها را انجام داد.

انتقاد بعدی این است که این روش به طور 100 درصدی پاسخگو نیست. همان‌طور که گفتیم این روش مانند پیش‌بینی هواشناسی است که در «بیشتر موارد» درست از آب در می‌آید اما گاهی هم غلط است. خصوصاً این‌ که در این روش حتی با نگاه کردن به یک نمودار قیمت، دو تحلیل‌گر مختلف ممکن است نظرهای متفاوتی در مورد آینده قیمت‌ها داشته باشند؛ بنابراین این روش از تحلیل تا حدی می‌تواند بسته به نظر کارشناس هم دچار تغییر شود.

مورد بعدی این است که در این روش همان‌ طور که اشاره کردیم ارزش ذاتی سهام مشخص نمی‌شود و تنها می‌توان با کمک آن آینده سهام را پیش‌بینی کرد.

همچنین برای نمادهای جدید که به‌ تازگی به بازار بورس وارد شده‌اند، به دلیل آن که تاریخچه قیمتی ندارند، روش تحلیل تکنیکال نمی‌تواند پاسخگو باشد و باید به سراغ تحلیل بنیادی و سایر روش‌ها رفت.

اما در ادامه به مزایای این روش از تحلیل می‌پردازیم:

مهم‌ترین مزیت تحلیل تکنیکال این است که به دلیل سادگی، برای اکثر آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی افراد قابل یادگیری است و در آن نیازی به بررسی فاکتورهای بنیادی و متعدد نیست. خصوصاً آن که ابزارهای مختلفی برای یادگیری و اجرای تحلیل تکنیکال وجود دارند که کار را برای افراد تازه‌‌وارد در این حوزه ساده‌تر می‌کنند.

کتاب‌ها و منابع آنلاین هم به‌ سادگی در دسترس همه هستند و می‌توان با کمک آن‌ها در مدت‌زمانی کوتاه تحلیل تکنیکال بورس را فراگرفت.

مورد بعدی این است که با استفاده از این روش، می‌توان استراتژی‌های معاملاتی و نقاط ورود و خروج را تعیین کرد و این مسئله خصوصاً برای افراد ناوارد می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. در واقع شما می‌توانید خرید و فروش در معاملات خود را مشخص کرده و اشتباهات کمتری در این زمینه مرتکب شوید.

همچنین تحلیل تکنیکال بسیار منعطف و سریع است. با استفاده از این روش می‌توان پیش‌بینی تحرکات قیمتی همه انواع دارایی‌ها را انجام داد. خصوصاً این‌ که این کار را می‌توان برای بازه‌های زمانی کوتاه در حد 15 دقیقه و بیشتر (در حد ساعت و روز و حتی ماهانه) انجام داد.

همچنین سرعت مناسب این روش کمک می‌کند که معامله‌کنندگان فرصت کافی برای واکنش نشان دادن به تحرکات بازار را داشته باشند.

آموزش تحلیل تکنیکال بورس

برخلاف یک تحلیل بنیادی که تلاش می‌کند ارزش یک سهام را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی بر مطالعه قیمت و حجم معامله متمرکز است. در این روش معمولاً تحلیل‌گران برای به دست آوردن سیگنال‌های کوتاه‌مدت از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند که مهم‌ترین آن‌ها نمودارها است. شاید جالب باشد بدانید که قدمت تحلیل تکنیکال به بیش از 200 سال پیش برمی‌گردد. در اواخر دهه 1800 میلادی فردی به نام چارلز داو نظریه داو را ارائه داد که در آن پیشنهاد می‌شد تجزیه و تحلیل بازار مالی بر اساس فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت انجام شود. داو معتقد بود که قیمت فعلی به هیچ عنوان روندی تصادفی ندارد و هرگز هم تصادفی نبوده است؛ بنابراین با تحلیل مناسب آن می‌توان روند قیمت در آینده را آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی نیز به دست آورد. بعد از داو، در طول دهه‌های گذشته افراد مختلفی این نظریه را بسط داده‌اند و در نتیجه تلاش این افراد، امروزه آموزش تحلیل تکنیکال بورس به عنوان یک علم مهم در این حوزه صورت می‌گیرد. به خاطر داشته باشید که تحلیل‌گران حرفه‌ای هرگز از تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی به تنهایی برای پیش‌بینی روند بازار استفاده نمی‌کنند. هرچند که معامله‌گران خرد این روش را بیشتر می‌پسندند؛ اما صاحبان حرفه‌ای سهام و تحلیل‌گران متخصص تحقیقات خود را فقط بر اساس تحلیل تکنیکال یا بنیادی قرار نمی‌دهند و از همه ابزارهای موجود استفاده می‌کنند تا به نتایجی دقیق‌تر و قابل‌ اعتمادتر برسند.

تحلیل تکنیکال بورس در بازارهای مالی چگونه انجام می‌شود؟

بسیاری از تحلیل‌گران در این روش از یک رویکرد بالا به پایین استفاده می‌کنند. درواقع ابتدا از تجزیه و تحلیل بازار در سطح گسترده شروع کرده و بعد به بخش‌های خاص یا صنایع مورد نظرشان محدود می‌شوند و سپس به تجزیه و تحلیل سهام‌ها به‌ صورت جداگانه می‌پردازند. زیبایی تجزیه و تحلیل تکنیکال در چند منظوره بودن آن است. شما می‌توانید این روش را برای هر نوع دارایی که در آن عرضه و تقاضا تعیین‌ کننده قیمت باشد به کار بگیرید. در این روش تنها به نمودارها نیاز دارید. فرقی نمی‌کند که نمودار مربوط به بازه زمانی 2 روز باشد یا 2 سال. تنها کافی است به سطوح پشتیبانی، مقاومت، روندها، دامنه معاملات و سایر جنبه آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی به طور دقیق نگاه کنید و تحلیل نمودار را انجام بدهید. این کار ممکن ساده به نظر برسد اما خیلی هم آسان نیست. برای خبره شدن در این روش، نیاز به مطالعه جدی و ذهن باز دارید.

به‌ طور کلی تحلیل‌گران فنی انواع گسترده‌ای از شاخص‌های زیر را بررسی می‌کنند:

شاخص‌های حجم و حرکت

سطوح پشتیبانی و مقاومت

شروع کار در بازار بورس

بسیاری از مردم مایل به سرمایه‌گذاری در بازار بورس هستند اما هنوز مطمئن نیستند که چگونه و از کجا شروع کنند. قطعاً با ثبت‌‌نام آنلاین می‌توان این کار را انجام داد اما چگونه می‌خواهید بفهمید که کدام سهام‌ها را بخرید و چه زمان معاملات خود را به انجام برسانید؟ شرکت کارگزاری سرمایه و دانش با 16 سال سابقه کار و به عنوان کارگزار رتبه الف در این زمینه می‌تواند راهنمای شما باشد. استفاده از صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا خدمات سبدگردانی در این کارگزاری زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار انجام می‌شود که می‌تواند به عنوان اولین قدم‌های شما در بازار سرمایه تلقی شود.

بازار سهام چه زمانی برای سرمایه‏‏‏‏‏‏‏‌گذاران خرد جذاب می‌شود؟

بازارسرمایه,بورس

با وجود فراز و فرودهای اخیر بازار سرمایه، اما شاخص کل در ۴ماه گذشته حدود ۳۰درصد افزایش ارتفاع داده است. با این حال خبری از سرمایه‌گذاران خرد در زمین خرید نیست و حتی در این مدت، خالص فروش مثبت حقیقی‌ها را شاهد بودیم. آماری که سبب نگرانی از تداوم رشد نماگرها شده است. اما چه رابطه‌ای میان ورود پول و رشد سهام برقرار است؟ بازار چه زمانی برای حقیقی‌ها جذاب می‌شود؟

بورس تهران در شرایطی طی روزهای گذشته سمت و سویی کاهشی به خود گرفته است که در برش زمانی بهمن ۱۴۰۰ تا ۷ خرداد، به رغم افزایش ارتفاع ۳۰درصدی شاهد خروج ۱۰‌هزار میلیارد‌تومان سرمایه خرد از گردونه معاملات سهام بوده است؛ این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از فعالان بازار رشد قیمت‌ها باید همسو با ورود سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران خرد باشد، اما آیا مشارکت حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌هاست که باعث رشد شاخص‌های بورسی می‌شود یا بالعکس پس از صعود قیمت‌هاست که سهامداران خرد جذب این بازار می‌شوند؟

رابطه‌‌‌‌‌‌‌‌ای دوطرفه آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی که نقطه آغازی متفاوت دارند. تجربیات سال‌های گذشته نیز نشان می‌دهد پس از رشد قیمت‌ها است که شاهد افزایش جذابیت بازار برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌های خرد هستیم اما در ادامه همین معامله‌‌‌‌‌‌‌‌گران هستند که شتاب بیشتری به بازار و شاخص‌‌‌‌‌‌‌‌ها در مسیر صعود می‌دهند. در این میان برخی به اشتباه گمان می‌کنند که پول هوشمند در بازار سهام همان پول سرمایه‌گذاران خرد است؛ این در حالی است آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی که بررسی‌ها حکایت از آن دارد که منشأ پول چه نهادی باشد و چه حقیقی، زمانی می‌توان آن را هوشمند نامید که توسط سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری با تجربه، آگاه، متخصص و در حجم بالا و زمان مناسب وارد بازار سهام شود و با اثرگذاری بر قیمت‌ها اذهان عمومی را با خود همراه کند. اینطور که به‌نظر می‌آید بازار سهام پس از رسیدن شاخص‌کل به سطح روانی ۶/ ۱‌هزار واحدی دیگر به مانند قبل فشار چندانی را در جهت تقاضا شاهد نیست و از همین‌رو در روزهای گذشته مغلوب عرضه سهام شده است، اما کار بازارهای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری چگونه به اینجا کشیده می‌شود؟ آیا می‌تواند زمان مناسب برای ورود و خروج در بازارهای مالی را از قبل فهمید؟ اگر اینطور است اولین نشانه‌های رونق و رکود را چگونه می‌توان تشخیص داد؟ ارزش معاملات یا ورود و خروج سهامداران خرد؟

جذابیت و پول هوشمند

فعالان کهنه‌کار بازارهای مالی در ایران و کشورهای دیگر تاکنون توانسته‌اند به سوالاتی از این دست، جواب‌هایی درخور ارائه دهند، با این‌حال به‌نظر می‌آید که شاید نتوان این جواب‌ها را به همه بازارها و در همه شرایط نسبت داد اما می‌توان برای آن الگوی کلی ترسیم کرد که تقریبا در همه شرایط همه زمان‌ها کم و بیش مثمرثمر باشد. بررسی‌ها حکایت از آن دارد که بازارهای مالی به‌خصوص بازارهای سهام عمدتا بر اساس یک عامل مهم که به‌عنوان جرقه اولیه در این بازارها کار می‌کند، روندهای صعودی را پذیرا می‌شوند. همین امر سبب می‌شود تا پس از این اتفاق رفته‌رفته رونق نوپای بازار در ارزش معاملات نمایان شود و رشد این متغیر مهم که به‌معنای افزایش پول در بازار است به تقویت طرف تقاضا بینجامد، اما مساله همیشه اینجاست که کدام دسته از فعالان بازار هستند که این روند صعودی را به‌وجود می‌آورند. آیا در ابتدا حقیقی‌ها هستند که با افزایش خوش‌بینی خود به بازار تقاضا در آن را افزایش می‌دهند و یا اینکه حقوقی‌ها با خرید خود حقیقی‌ها را هم با ظرفیت رشد قیمت‌ها در بازار سهام آشنا می‌کنند؟

پاسخ به این سوال را می‌توان با اندکی پیچیدگی داد؛ به این معنا که باید در ابتدا به این نکته توجه کنیم که معیار حقیقی یا حقوقی در بازار به خودی خود معیار مناسبی برای سنجش تحرکات عرضه و تقاضا در بازار نیست، چراکه اگر برای تحلیل شرایط صرفا به کدهای حقوقی و حقوقی خریدار و فروشنده اکتفا کنیم از ماهیت پول و اثری که می‌تواند بر روند معاملات بگذارد غافل می‌شویم. حقیقت امر این است که کلید رشد بازار نه در دست سرمایه‌گذاران نهادی است و نه سمت و سوی آن را سرمایه‌گذاران خرد تعیین می‌کنند. البته لازم به یادآوری نیست که هر دوی آنها بر روند جاری بازار و قدرت این روند اثر مستقیم دارند.

با این حال کلید رشد قیمت‌ها به‌خصوص در بازارهای یک‌طرفه‌ای نظیر بازار سهام ایران در دست کسانی است که می‌توانند تحلیلی سریع و البته درست از شرایط داشته باشند. این افراد در شرایطی که تحلیل آنها از مقبولیت کافی برخوردار باشد می‌توانند با جریانی از پول در بازار سهام همراه و یا در صورت داشتن حجم عظیمی از پول آن را به‌وجود آورند که در نهایت منجر به ایجاد روندهای پر قدرت در بازار مذکور می‌شوند. به این پول‌ها در اصطلاح بازارهای مالی «پول هوشمند» یا SMART MONEY می‌گویند.

پول هوشمند زمانی به‌وجود می‌آید که ایجاد یک روند صعودی در پیش چشم فعالان بازار عیان نشده باشد. به این ترتیب خریدهای پرحجم عموما در شرایطی اتفاق می‌افتد که فروشندگان با قرارگرفتن در معرض تقاضا سعی می‌کنند تا سهامی را که عموما مدت‌ها است در پرتفوی خود دارند بفروشند. از اینجا به بعد افزایش ارزش معاملات کم‌کم سرمایه‌گذاران دیگر را نسبت به وضعیت حساس می‌کند و سبب می‌شود تا آنها نیز با کنجکاوشدن بر روی وضعیت معاملات سهام رفته‌رفته با ورود سرمایه به تقویت این موقعیت معاملاتی اقدام کنند. در این شرایط است که رشد قیمت در دارایی یا کلیت بازار تسریع‌شده و روند صعودی با اطمینان شکل می‌گیرد.

این اتفاق اما نقطه مقابلی نیز دارد. در پایان روند صعودی بازار رفته‌رفته شاهد دست به‌دست شدن سهام از میان خریداران قبلی به خریداران جدید است. در این حالت حجم معاملات کم‌کم نسبت به افزایش قیمت کم می‌شود و واگرایی رخ داده شرایط را برای افت قیمت‌ها فراهم می‌کند. بر آشنایی با اصول اولیه تحلیل بنیادی این مبنا می‌توان فهمید که پول هوشمند قطعا پول سهامداران خرد نیست، چراکه اگر این‌گونه بود دیگر نمی‌شد شاهد گیرافتادن سهامداران خرد در روندهای نزولی باشیم. همین توضیح ساده نشان می‌دهد که پول هوشمند ارتباطی با موقعیت فردی سرمایه‌گذاران از حیث حقوقی ندارد و تفاوت ایجادشده از سوی آنها در بازار صرفا ناشی از اطلاعات متفاوت آنها در فرآیند خرید و فروش سهام و البته حجم سرمایه است. یک نمونه این مساله را می‌توان در رشد قیمت سهام و روند صعودی بازار در سال‌های ۹۸ و ۹۹ جست‌وجو کرد که در ابتدا پول واردشده توانست خود را برای کسب سود آماده کند و پس از آن در فاصله اواخر تیرماه و سراسر خرداد‌ماه سهام خود را در روند صعودی قیمت و همزمان با افت حجم معاملات به فعالان خرد بازار بفروشد.

در واقع پول هوشمند سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که عموما توسط سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران نهادی، سهامداران‌درصدی (که ممکن است در زمره حقیقی‌‌‌‌‌‌‌‌ها نیز قرار گیرد)، بانک‌های مرکزی، صندوق‌ها و سایر متخصصان مالی کنترل و در موعد مقرر وارد بازار می‌شود؛ یعنی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران باتجربه، آگاه، متخصص و دارای سرمایه زیاد. این تصور هم وجود دارد که پول هوشمند توسط کسانی سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری می‌شود که درک کامل‌‌‌‌‌‌‌‌تری از بازار داشته یا با اطلاعات پنهانی یا همان رانت اطلاعاتی که یک سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌گذار عادی نمی‌تواند به آنها دسترسی پیدا کند، وارد بازار می‌شود، به‌همین‌دلیل ورود پول هوشمند سیگنالی برای جذابیت بازار بوده و در آن زمان است که سهامدار خرد عزم خود را برای ورود به گردونه معاملات سهام جزم می‌کند تا سیر صعودی قیمت‌ها شتاب بیشتری بگیرد. همانند اتفاقی که در اواخر بهار ۹۹ و به‌صورت جدی‌‌‌‌‌‌‌‌تر در ابتدای تابستان آن سال‌رقم خورد و حتی وضعیتی حبابی در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌‌ای ایجاد کرد. به این ترتیب از آنجا که پول هوشمند با دریافت سیگنال‌های مساعد از کانال‌‌‌‌‌‌‌‌ مسائل بنیادی مربوط به خود شرکت‌ها یا خبرها و تحولات اثرگذاری بنیادی، وارد گردونه معاملات سهام می‌شود، می‌تواند پالس مثبتی برای سهامداران خرد و در نتیجه تسریع و تضمین روند صعودی بازار باشد.

شیوع آبله میمون در اروپا / ثبت اولین مورد ویروس در کشور ایرلند

رکنا: اداره بهداشت و درمان کشور ایرلند اعلام کرده است که اولین مورد ابتلا به ویروس آبله میمون را در این کشور شناسایی کرده‌اند.

شیوع آبله میمون در اروپا / ثبت اولین مورد ویروس در کشور ایرلند

به گزارش رکنا به نقل از اسکای نیوز، مقامات بهداشتی ایرلند اعلام کردند اولین مورد ابتلا به ویروس آبله میمون را شناسایی کرده‌اند. اولین بیمار ایرلندی مبتلا به ویروس آبله میمون در بیمارستانی در شرق این کشور شناسایی شد ولی فرد مبتلا بدون نیاز به بستری به سرپایی درمان شد.

اداره خدمات درمانی و بهداشتی ایرلند (HSE) گفت: احتمال دومین مورد مشکوک به ویروس آبله میمون در کشور وجود دارد ولی هنوز آزمایش‌های دقیق‌تری مورد نیاز است.

اداره بهداشت ایرلند به شهروندان این کشور توصیه کرده است که اصول بهداشت فردی را رعایت کنند و از تجمع در مکان‌های پرجمعیت پرهیز کنند.

این اداره اعلام کرده است که ابتلای شهروندان ایرلندی به خاطر شیوع ویروس در انگلیس قابل انتظار بوده است.

آژانس امنیت بهداشتی انگلیس (UKHSA) اعلام کرده است که موارد ابتلا به ویروس آبله میمون در این کشور به ۱۰۶ نفر رسیده است.

ویروس آبله میمون معمولا باعث تب، لرز، بثورات پوستی و ضایعات در صورت یا اندام تناسلی می‌شود. سازمان بهداشت جهانی تخمین می‌زند که این بیماری برای یک نفر از هر ۱۰ نفر کشنده است، اما واکسن‌های آبله محافظ هستند و برخی داروهای ضد ویروسی نیز در حال تولید هستند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا