آموزش تصویری فارکس

فرق معامله گر با تحلیلگر

پیش نیاز های یک تریدر ارزدیجیتال

معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟

معامله گر روزانه چیست؟

معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟

یک معامله‌گر روزانه به شخصی گفته می‌شود که معاملات خریدوفروش با حجم‌های بالا را جهت سرمایه‌گذاری انجام می‌دهد. این دسته از معامله‌گران معاملات خود را براساس حرکات قیمتی روزانه انجام می‌دهند. این حرکات قیمتی ناشی از نوسانات ایجاد شده در مقدار عرضه و تقاضا ناشی می‌شوند. این نوسانات خود از خریدوفروش دارایی مدنظر حاصل می‌شوند.

اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد بازارهای مالی ندارید پیشنهاد می‌کنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «بازارهای مالی چیست؟» را مطالعه نمایید.

نکات مهم:

  • یک معامله‌گر روزانه کسی است که معاملاتش را براساس استراتژی‌های روزانه انجام می‌دهد تا بتواند از تغییرات سهم دارایی مدنظر خود سود کسب کند.
  • معامله‌گران روزانه از تکنیک‌های متعددی جهت سرمایه‌گذاری حین نوسانات بازار استفاده می‌کنند.
  • معامله‌گری روزانه می‌تواند یک دید سودآور برای معامله‌گران باشد، اما در عین حال ریسک بالاتر و عدم قطعیت بیشتری را نیز دربرمی‌گیرد.

مبانی یک معامله‌گر روزانه

هیچ تأییدیهٔ خاصی برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر روزانه مورد نیاز نمی‌باشد. بلکه این دسته از معامله‌گران با توجه به تناوب معاملات خود در این دسته قرار می‌گیرند. سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (Financial Industry Regulatory Authority – FINRA، سازمانی غیردولتی است که قوانینی در زمینهٔ شرکت‌های کارگزار و کارگزاری‌های ثبت‌شده در ایالات متحده آمریکا تدوین و تصویب می‌کند.) و بورس نیویورک (NYSE – New York Stock Exchange که بزرگترین مجموعهٔ بورسی در سراسر جهان می‌باشد.) معامله‌گران روزمره را کسانی می‌دانند که در طی بازهٔ زمانی 5 روزه تعداد 4 معامله یا بیشتر انجام دهند. فعالیت معامله‌گران روزانه در طی این مدت 5 روزه حدود 6% از کل فعالیت‌ها در طی این بازه زمانی را تشکیل می‌دهد که باعث می‌شود شرکت کارگزاری این معامله‌گر را در دستهٔ معامله‌گران روزانه قرار دهد. معامله‌گران روزانه نیازمند به مدیریت سرمایه و مارجین خود می‌باشند. (مارجین یا حاشیه به مقداری پول گفته می‌شود که کارگزار تا زمان بسته شدن و یا انجام شدن یک معامله نزد خود نگهداری می‌کند.)

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مارجین می‌توانید از مطلب آموزشی «خرید با مارجین چیست؟» دیدن نمایید.

معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟

یک معامله‌گر روزانه همهٔ معاملات خود را تا پیش از پایان یافتن روز معاملاتی خود می‌بندد و هیچ معامله‌ای را طی شب باز نگه نمی‌دارد. اثربخشی فعالیت‌های یک معامله‌گر روزمره می‌تواند وابسته به تفاوت نرخ خرید و فروش، کمیسیون‌های دریافتی، هزینه‌های اخبار لحظه‌ای و برنامه‌های تحلیل‌گر بازار باشد. یک معامله‌گر روزانه (مرجع) موفق نیازمند دانشی گسترده و تجربه بالا می‌باشد. یک معامله‌گر روزانه از روش‌های متعددی برای گرفتن تصمیمات معاملاتی بهره می‌برد. برخی از معامله‌گران روزانه نیز از برنامه‌های معامله‌گری کامپیوتری جهت محاسبه حالت‌های مختلف ممکن در بازار و بررسی تکنیکال بازار استفاده می‌کنند. در حالی که دسته‌ای دیگر از این معامله‌گران با اعتماد به دانش و غریزه خود معامله می‌کنند.

یک معامله‌گر روزانه علاقه‌مند به بررسی حرکات قیمتی و الگو ها در نمودار می‌باشد. این برخلاف معامله‌گرانی است که صرفاً از تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) برای بررسی پتانسیل رشد سهم در طولانی مدت استفاده می‌کنند تا در مورد خرید، فروش یا نگه داشتن سهم مدنظر تصمیم بگیرند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل فاندامنتال می‌توانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.

نوسانات قیمت و متوسط محدودهٔ معاملاتی روزانه (Average Daily Range) برای یک معامله‌گر روزانه بسیار مهم هستند. یک سهم باید حرکت قیمتی قابل توجهی داشته باشد تا معامله‌گر روزانه بتواند به سود دست پیدا کند. حجم معاملاتی و نقدینگی نیز دو عامل کلیدی دیگر محسوب می‌شوند زیرا محاسبه صحیح نقاط ورود و خروج برای یک معامله‌گر روزانه به جهت به‌دست آوردن سودهای کوچک به‌ازای هر معامله ضروری هستند. سهم‌هایی با محدودهٔ معاملاتی روزانه کوچک و یا حجم‌های معاملاتی پایین گزینهٔ جذابی برای یک معامله‌گر روزانه محسوب نمی‌شوند.

تکنیک‌های معامله‌گری روزانه

معامله‌گران روزانه از رخدادهایی که می‌توانند باعث ایجاد حرکات کوتاه‌مدت در بازار شوند آگاهی دارند و بازار را بدین منظور رصد می‌کنند. معامله کردن براساس اخبار یک روش محبوب محسوب می‌شود. اعلان‌های زمان‌بندی شده‌ای مانند وضعیت‌های اقتصادی، درآمد شخصیت‌های حقوقی و یا نرخ بهره مواردی هستند که بر روی انتظارات بازار و روانشناسی بازار تأثیر مستقیم دارند. بازارها به‌خصوص زمانی که این انتظارات برآورده نشده‌اند و یا بیش از حد برآورده شده‌اند، واکنش‌های قوی‌ای را به‌شکل حرکات ناگهانی و قابل‌توجه قیمت نشان می‌دهد که معامله‌گران روزانه می‌توانند سود مناسبی از این حرکات قیمتی ببرند.

یک تکنیک معاملاتی دیگر را محو کردن شکاف قیمتی بازار نام دارد. زمانی که بازار با یک شکاف قیمتی یا گَپ (Gap) نسبت به قیمت روز قبل باز می‌شود، معامله‌گران می‌توانند سفارشی را در خلاف جهت گپ صورت گرفته انجام دهند. به این روش تکنیک محو شکاف قیمتی می‌گویند. در طی روزهایی که هیچ اخبار یا شکاف قیمتی وجود ندارد، معامله‌گر روزانه به بررسی روند کلی بازار می‌پردازد. اگر او انتظار حرکت رو به بالا قیمت‌ها را داشته باشد، اقدام به خرید سهم‌هایی می‌کند که نشانه‌های رشد خوبی دارند در انتهای حرکت‌های اصلاحی می‌کند.

اگر روند کلی بازار رو به پایین و نزولی باشد، این معامه‌گران اقدام به فروش سهامی می‌کنند که با نوسانات قیمتی ضعف خود را نشان می‌دهند. بیشتر معامله‌گران روزانه مستفل ساعات کاری روزمره‌ای در حدود 2 تا 5 ساعت دارند. معمولاً آنها طی ماه‌ها پیش از ورود به بازار با معاملات شبیه‌سازی شده تمرین می‌کنند. آنها بردها و شکست‌هایشان در بازار را تحت نظر می‌گیرند و تلاش می‌کنند تا تجربه کسب کرده و هر چه بیشتر بیاموزند.

مزایا و معایب معامله‌گری روزانه

مهم‌ترین مزیت معامله‌گری روزانه این است که بازار در این حالت کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی قرار می‌گیرد و پتانسیل تغییرات ناگهانی در بازار کمتر از حالات دیگر می‌باشد. این اخبار ناگهانی شامل گزارشات درآمدی و اقتصادی اساسی، به‌روزرسانی‌های کارگزاری‌ها و البته اتفاقاتی که پیش از بسته شدن یا باز شدن بازار رخ می‌دهند می‌شود.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل مالی می‌توانید از مطلب آموزشی «تحلیل مالی چیست؟» دیدن نمایید.

معامله گر روزانه در بازارهای مالی به چه کسی گفته می شود؟

معامله‌گری روزانه تعدادی مزیت دیگر نیز به ما پیشنهاد می‌دهد. یک مزیت نیز استفاده از دستورهای حد ضرر نزدیک به قیمت‌های بازار می‌باشد. در این حالت می‌توان حد ضرر را جابه‌جا کرد تا معاملهٔ خرید ما وارد ضرر نشود. مزایای دیگر شامل دسترسی به مارجین بیشتر و بنابراین لورِیج‌های بالاتر می‌باشد. (ضریب اهرمی – Leverage – در بسیاری از کارگزاری‌های معتبر جهانی به‌خصوص در بازار فارکس وجود دارد و معامله‌گر می‌تواند با انتخاب ضریب اهرمی مدنظر خود حین باز کردن حساب، از امکانات این ضریب اهرمی حین معامله استفاده کند. اگر شخصی حسابی با لوریج 1:100 (یک به صد) باز کند، می‌تواند به ازای هر یک دلار سرمایهٔ واقعی‌ای که دارد 100 دلار معامله در بازار انجام دهد. این موضوع خود می‌تواند موجب سودهای زیاد و البته، ضررهای سنگین نیز شود. لوریج‌ها در انواع 1:10، 1:50، 1:100 و حتی 1:500 نیز موجود است که مرسوم‌ترین نوع این ضریب اهرمی، همان نسبت 1:100 می‌باشد.) همچنین معاملات روانه، فرصت‌های یادگیری بیشتری برای معامله‌گران فراهم می‌کند.

با این وجود، در کنار مزایای ذکر شده، معایبی نیز در این روش معامله‌گری وجود دارد. در حالی که معامله‌گری روزانه می‌توان بسیار سودده باشد، باز هم شامل ریسک‌های بسیاری است. از نکات منفی این روش می‌توان به زمان طولانی برای کسب سود اشاره کرد، در بعضی مواقع نیز ممکن است به معامله‌گر هیچ سودی تعلق نگیرد. زیرا بازار به‌صورتی متفاوت با پیش‌بینی‌های او جلو رفته است. همچنین، قیمت کمیسیون دریافتی نیز در این روش افزایش می‌یابد و این خود می‌تواند باعث کاهش سود مورد انتظار معامله‌گر شود.

نکات مثبت معامله‌گری روزانه:

  • معاملات معمولاً در پایان هر روز بسته می‌شوند، و کمتر تحت تأثیر اخبار ناگهانی شب هنگام قرار می‌گیرند.
  • حد ضررهای قابل جابه‌جایی معاملات را از آسیب حرکات شدید قیمتی محفوظ می‌دارند.
  • معامله‌گران عادی دسترسی به‌سطوح اهرمی بالا و نرخ‌های کمیسیونی کمتر دارند.
  • تعداد متعدد معاملات به معامله‌گر امکان یادگیری و کسب تجربهٔ بیشتری می‌دهد.

نکات منفی معامله‌گری روزانه:

  • معاملات پشت سر هم باعث افزایش هزینه‌های کمیسیونی می‌شود.
  • انجام این نوع معامله‌گری در برخی دارایی‌ها مانند صندوق‌های متقابل (Mutual Funds) ممکن نمی‌باشد. (صندوق‌های متقابل به صندوق‌هایی اطلاق می‌گردد که تعدادی سهامدار و معامله‌گر گرد هم آمده و سهم‌های آنها به‌صورت حرفه‌ای مدیریت می‌شود)
  • ممکن است زمان کافی برای فهم سودده بودن یک معامله باز وجود نداشته باشد و در نتیجه معامله‌گر این معامله را می‌بندد و از آن خارج می‌شود.
  • ضررها می‌توانند به‌سرعت زیاد شوند. به‌خصوص اگر از مارجین بالا استفاده شود. مارجین کال یک ریسک اساسی در این روش می‌باشد.

(مارجین کال – Margin Call؛ زمانی رخ می‌دهد که قیمت یک ارز، آنقدر افت کند که عملاً میزان ضرر از موجودی حساب شما بیشتر شود. در این حالت حساب شما بسته شده و شما به اصطلاح بازار “کال” می‌شوید. این اتفاق برای کسانی که از دستورات حد ضرر استفاده نمی‌کنند بسیار شایع است.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

روانشناسی ترید در ارز دیجیتال ؛مقدمات ترید

روانشناسی

روانشناسی ترید در ارز دیجیتال ، دنیای تحلیلگری در ارز های دیجیتال بسیار جذاب و جالب است چون که فرد با مدل ها نمودارها و اندیکاتور های گوناگونی سروکار دارد و بازار رمز ارزها را تحلیل می‌کند . اما ناگفته نماند که بازار ارزهای دیجیتال در هر لحظه منحصر به فرد است و معامله گری هم کسل کننده نمی تواند باشد . یک تحلیلگر خوب می تواند یک معامله گر خوب نیز باشد؟ آیا یک معامله گر ارزهای دیجیتال حتماً می بایست تحلیل گر نیز باشد؟روانشناسان چه پاسخی برای این پرسش ها دارند؟ برای پاسخ به این سوالات ابتدا می بایست فرق میان تحلیلگران و معامله گران در ارز دیجیتال را بررسی کنیم.

فرق اصلی تحلیل گران و معامله گران ارزهای دیجیتال

برای بررسی ونگاه روانشناسانه به فرق اصلی تحلیل گران و معامله گران ابتدا باید ابعاد بازار ارزهای دیجیتال را شناخت و دقیق مورد بررسی قرار داد.

بازار رمز ارزها 3 بعد دارد:

۱- بعد تحلیلی
۲- بعد روانشناسی
۳- بعد مدیریت دارایی

تحلیلگران بسیاری بعد تحلیلی بازار ارزهای دیجیتال را مرتباً بررسی می‌کنند، اما به بعد روانشناسی و بعد مدیریت دارایی کمترپرداخته شده است که شناخت آنها هم در شناخت بازار بسیار مهم و ضروری است.
دنیای تحلیل ‌گری با دنیای ترید فرق دارد و از هم جدا هستند نمی توان انتظار داشت که هر تحلیلگر موفقی یک تریدر موفق باشد. واین باوری که در بسیاری از اشخاص صدق نمی کند . مثلا اشخاصی هستند که استادان تحلیل ارز دیجیتال هستند ولی 3 بعد بازار دارایی یا ارزهای دیجیتال را نتوانستند کامل کنند یا در خود پیاده سازی کنند، آنها امکان دارد تحلیلگران قابل و استادان تحلیل ماهری باشند ولی تریدرهای خوبی نیستند. اما در مقابل اشخاصی هم هستند که تحلیل‌گران خیلی ماهری در ارز های دیجیتال نیستند ولی تریدرهای خوبی هستند.
اشخاصی که در بازار دارایی یا بازار رمز ارزها موفق هستند و می‌توان گفت تریدرها و معامله‌گران موفقی هستند ممکن است یک سطح پیشرفته و یا حتی مقدماتی از تحلیل گری را گذرانده‌اند مدیریت دارایی را کامل کرده اند و همه‌ی اصول مدیریت دارایی و روانشناسی را رعایت کرده‌اند و یک استراتژی خاص دارند و توانسته‌اند با نظم همه را با هم مچ کنند و یک تریدر یا معامله گر و تحلیلگر ماهر و فرق معامله گر با تحلیلگر توانا در ارزهای دیجیتال بشوند.

عبور از تحلیل و تحلیل گری به دنیای معامله گری در ارزهای دیجیتال

از نظر بسیاری از محققان علم روانشناسی بازار سرمایه وارزهای دیجیتال برای گذر و حرکت از دنیای تحلیل‌گری به دنیای معامله گری رمز ارزها، لازم و ضروری است که 3 فاکتور تارگت، ذهن و عمل را بررسی کنیم.

۱هدف( انگیزه )

انگیزه و تارگت فرد تریدر چیست؟ تارگت از وارد شدن اشخاص به دنیای تریدری چه منشاء و زیربنایی دارد؟ آیا اشخاص با منشاء درونی به این حرفه روی آورده اند؟ یا منشاء بیرونی ؟
مثلاً اگر اشخاصی بخواهند برای اثبات خود به خودشان یا دیگران مشغول ترید شوند یا اینکه خلاصی از مشکلات روزمره و فرار از مسئولیت و نوعی در خود فرورفتگی دلیل ترید آنها باشد منشاء معاملات آنها درونی است و از احساسات نشات گرفته است و باید دانست که که احساسات فرق معامله گر با تحلیلگر در دنیای ترید بسیار خطرناک و مخرب هستند.
اما منشاء بیرونی همان منشأ منطقی است که تارگت اشخاص با منشأ بیرونی کسب درآمد همیشگی از ترید ارزهای دیجیتال با تارگت طولانی مدت می باشد و این اشخاص در معاملات موفق خواهند بود و در بازار رمز ارزها باقی می مانند. مثلاً در هر شغلی اگر شخص نظرش ادامه آن شغل باشد با هر نوسانی جا نمی زند و با صبر جایگاه خود را در شغلش و درآمدش ترفیع خواهد بخشید .کسانی که هدف ماندن در بازار و بقا در بازار داشته باشند فرصت بیشتری برای موفقیت در بازار برای آنها به وجود می آید و بقا در بازار فرصت بیشتری برای آموزش مدیریت دارایی را برای آنان به وجود خواهد آورد.اگرمنشاء بیرونی فرد کسب نتیجه مثبت از مارکت و ترید باشد حتماً به نتیجه می رسد.

۲ذهن

اگر می خواهیم یک معامله گر موفق ارزهای دیجیتال شویم میبایست ذهن خود را از سیستم‌های گوناگون تحلیلی پاک کنیم و از استراتژی خود استفاده کنیم راه های گوناگون معاملاتی را تست نکنیم و بر یک راه سوار شویم و سود بگیریم. همه تحلیل های گوناگون خبری را تحلیل نکنیم وبه استراتژی‌های تحلیلی خود باور داشته باشیم و از اخبار ارائه تحلیل‌ها مثل کانالها گروه ها سایت های خبری و دوری کنیم و تنها از منابع آموزشی بهره بگیریم و علم تریدری خود را ترفیع و رشد ببخشیم و با فاصله گرفتن از گروه ها و سیستم‌های معاملاتی گوناگون در بازار هدف اصلی بمانیم.

۳عمل

در بازار ارزهای دیجیتال وبازار دارایی به آنچه را که در ذهن پرورش دادیم می بایست عمل کنیم تنها در تحلیل ها و آموزش ها ساکن نباشیم وعمل کنیم و با عملکرد خود شیرینی تحلیل ها را در معامله موفق در ارزهای دیجیتال حس کنیم.
درمجموع باید بدانیم که در روانشناسی ارزهای دیجیتال احساسات و هیجانات در دنیای ترید سمی و خطرناک است و پیش از ترید باید تارگت و انگیزه ها را بررسی کنیم ذهن خود را از انواع سیستم‌های معاملاتی پاک کنیم سیستم‌های معاملاتی را در درونمان پرورش دهیم و به آن عمل کنیم تا یک تریدر موفق در ارزهای دیجیتال باشیم.

چگونه با معاملات زنده به یک معامله‌گر حرفه‌ای تبدیل شویم؟

چگونه با معاملات زنده به یک معامله‌گر حرفه‌ای تبدیل شویم؟

آموزش معامله گری زنده این روزها طرفداران زیادی پیداکرده است و شمار زیادی از فعالان بازار می‌خواهند با فراگرفتن آموزش‌هایی پیشرفته و اصولی مدیریت ریسک و سرمایه را بیاموزند تا بتوانند بهترین خروجی از اقدامات اقتصادی خودشان داشته باشند. اگر شما هم جز این دسته از افراد هستید و مشتاق دانستن اطلاعات بیشتری درزمینهٔ آموزش معامله گری زنده هستید، حتماً تا پایان این مطلب با ما همراه باشید و خواندن هیچ‌یک از قسمت‌های این مطلب را از دست ندهید.

برای کسب اطلاعات بیشتر درزمینهٔ آموزش معامله گری زنده باید دو سؤال مهم را پاسخ دهیم. نخست اینکه معامله گری چیست و دیگری اینکه چگونه می‌توانیم با معاملات زنده به یک معامله گر حرفه‌ای تبدیل شویم. پس با ما همراه باشید تا پاسخ این سؤال را برایتان تشریح کنیم.

معامله گری چیست؟

برای آنکه بدانیم معامله گری چیست ابتدا باید بدانیم که معامله گر کیست و برای دانستن پاسخ این سؤال هم باید به این چند مهم پاسخ‌های روشنی بدهیم که؛

  • تحلیل گر کیست و تحلیل گری چیست؟
  • سیستم معاملاتی چیست؟
  • مدیریت ریسک و سرمایه چیست؟
  • روانشناسی معامله گری چگونه است؟

فرق تحلیل گر و معامله گر چیست؟

برای آن‌که درباره آموزش معامله گری زنده راه را هموار کنیم در قالب مثالی ساده، تفاوت یک تحلیل گر و یک معامله گر را ذکر می‌کنیم.

شخصی را تصور کنید که 50 معامله پشت سر هم با سود 100 درصدی انجام داده و در معامله 51 با ضرر 100 درصدی همراه بوده است. این فرد قطعاً تحلیل گری حرفه‌ای و کم‌نظیر است چراکه از 51 معامله توانسته 50 مورد پیش‌بینی درست داشته باشد؛ اما همین فرد درعین‌حال یک معامله گر مبتدی است. چراکه اولاً فقط در یک معامله کاملاً ورشکسته شده و اینکه در معاملات خودش ریسک زیادی به سرمایه تحمیل داشته است.

حال که با یک مثال ساده تفاوت بزرگ بین معامله گر و تحلیل گر مشخص شد در تکمیل سؤال مهم «معامله گر کیست؟» باید این را بگوییم که معامله گر کسی است که افزون بر تحلیل گری فوق‌العاده، در دو مورد زیر هم کاملاً تسلط دارد:

  1. مدیریت ریسک و سرمایه
  2. روانشناسی معامله گری کاملاً قوی

ویژگی‌های مهم یک معامله گر

نکته مهم دیگری که در مورد آموزش معامله گری زنده باید ذکر شود مربوط می‌شود به ویژگی‌های یک معامله گر.

یک معامله گر افزون برای اینکه باید در تحلیل گری توانایی بالایی داشته باشد، باید به لحاظ ویژگی‌ها و خصلت‌های شخصیتی هم فردی متعادل باشد. به این معنا که معامله گر حرفه‌ای باید حد میانه بین ریسک‌پذیری و ریسک گریزی و حد وسط بین ترس و بی‌باکی را دارا باشد. ویژگی‌های شخصیتی معامله گر حرفه‌ای همچون انسانی کامل است که ترس و طمع و شجاعت و پذیرش را به‌خوبی می‌شناسد و حدی متعادل میان آن‌ها را اجرا می‌کند.

معامله گر حرفه‌ای شدن از مسیری پله به پله و قدم‌به‌قدم می‌گذرد و درنهایت به بالاترین مرحله از حرفه‌ای شدن می‌رسد. نخستین گام قرار گرفتن روی پله تحلیل گری است.

اما تحلیل گری صرفاً به حضور در یک دوره خلاصه نمی‌شود، آموزش تحلیل گری تنها می‌تواند تحلیلی درست از روند بازار به شما بدهد فرق معامله گر با تحلیلگر اما اینکه در این بازار باید چگونه رفتار کرد و چه زمانی وارد شد و چه زمانی معامله کرد موضوع دیگری است و اینجاست که اهمیت آموزش معامله گری زنده مشخص می‌شود تا فرد بتواند سیستم معاملاتی درستی را تعریف کند و این‌گونه فعالیت داشته باشد.

روش معاملاتی معامله گران حرفه‌ای چگونه است؟

اینکه تعریف دقیق سیستم معاملاتی چیست موضوعی مفصل است که باید آن را در دوره‌های آموزش معامله گری زنده فرابگیرید اما ذکر یک نکته مهم درباره معامله گران حرفه‌ای جهان لازم است. معامله گران حرفه‌ای در تمام جهان با سیستم‌های معاملاتی مختلف و متفاوتی کار می‌کنند؛ اما همه این افراد در یک نقطه مشترک هستند و آن‌هم این است که حرفه‌ای‌ها از سیستم‌های پیچیده دوری می‌کنند و در مقابل سیستم شخصی خودشان را ایجاد کرده و مطابق با آن پیش می‌روند.

حرفه‌ای‌های معامله گری در طی زمان با انجام معاملات گوناگون سیستم خودشان را شناخته‌اند و البته آن را مورد آزمون‌وخطا قرار داده‌اند و حالا باایمان کامل به آن پایبند هستند. این دسته از افراد تمرکز اصلی خودشان را روی مدیریت ریسک و سرمایه گذاشته‌اند و با استفاده از یک روانشناسی معامله قوی به این سیستم معاملاتی شخصی وفادار و پایبند می‌مانند.

نتیجه مهم این بحث این است که اگر دوست دارید بعد از حرفه‌ای شدن در تحلیل گری، معامله گری قوی هم باشید باید پس کسب آموزش معامله گری زنده، در سیستم معامله گری شخصی خودتان وزن بالایی برای مدیریت ریسک و سرمایه و البته روانشناسی معامله گری قائل باشید. البته کمتر کسی در سال‌های ابتدایی فعالیت خودش در بازارهای مالی به این امور توجه می‌کند. همه فکر می‌کنند همه‌چیز به تقویت قدرت تحلیل گری بستگی دارد و این‌گونه از مدیریت ریسک و سرمایه و روانشناسی معامله گری غافل می‌شوند.

یک پیشنهاد شگفت‌انگیز برای آموزش معامله گری زنده

حال که نکات مهم و البته مقدماتی درباره معامله گری و تعریف آن ذکر شد و اطلاعات ابتدایی درزمینهٔ مدیریت ریسک و سرمایه ارائه شد شاید سؤال اصلی این باشد که چگونه می‌توان در امر آموزش معامله گری زنده موفق شد.

در انتهای این مطلب پیشنهاد ما به شما مراجعه به مجموعه معتبر و باسابقه میداس سرمایه است که می‌توانید با استفاده از امکانات بالای آن و تجربه و تخصص کارشناسان خبره آن در امر آموزش معامله گری به پیشرفت‌های بالا رسیده و قدم‌به‌قدم به سمت تبدیل‌شدن به یک معامله گر حرفه‌ای قدم بردارید. میداس سرمایه در کنار تعریف آموزش‌ها و دوره‌ها متنوع، ویدیوهای کاربردی و البته کوتاهی هم برای شما آماده کرده که می‌توانید با مراجعه به سایت این مجموعه آن‌ها را مشاهده کنید و اطلاعات خودتان را از راه این ویدیوها افزایش دهید.

کارشناسان خبره میداس سرمایه آماده هستند تا پرسش‌های مختلف شما درزمینهٔ آموزش معامله گری زنده را پاسخ دهند. در کنار این پشتیبانی، بانک مقالات سایت میداس سرمایه هم می‌تواند منبعی غنی برای دریافت اطلاعات بیشتر برای شما باشد.

تحلیلگر یا معامله گر!؟+ اجرای صوتی

شما به تازگی وارد بازار بورس سهام شده اید. طی چند ماه گذشته سودهایی کسب کرده اید.. و در سه ماه گذشته تمامی آن سودهای را از دست داده اید و حتی مقداری متضرر شده اید.. با خود می گویید “من که در مورد بازار هیچ چیز نمی دانستم، از آن سود می گرفتم پس اگر علم و دانش خودم را درباره بازار افزایش دهم و علم تحلیل پایه ای و تکنیکال را فرا بگیرم چه سودهایی خواهم برد..”

این پیکار درونی است که تقریبا تمام معامله گران بدان دچار خواهند شد. البته توجیه منطقی هم هست چرا که محیط بازار سهام را همانند محیط تجارت سنتی تصور کرده اید.

در تجارت هر چقدر اطلاعات بیشتری نسبت به رقبا داشته باشید، برنامه بازاریابی بهتری داشته باشید و خلاصه از نظر دانش بازار عالم تر باشید موفق تر هستید و پول بیشتری کسب می کنید اما نکته اینجاست که محیط بازار سهام به کلی با تجارت سنتی متفاوت است.

بورس، بازار احتمالات است، قطعیتی در آن وجود ندارد.. نمی خواهیم فراگیری تحلیل تکنیکال را نقض کنیم اما: اگر ذاتا کمال گرا باشید و بخواهید بی نقص معامله کنید احتمالا یا هیچگاه معامله نمی کنید و یا همیشه در ضرر هستید.. اما اجازه دهید از بحث دور نشویم.. با یک سوال ادامه می دهیم:

می دانم که تحلیل صحیح بازار فوق العاده در تشخیص موقعیت ها به من کمک می کند حال اگر من تحلیل تکنیکال را به خوبی فرا بگیرم می توانم از بازار بورس همیشه سود بگیرم؟

این بستگی به این دارد که شما چقدر تحلیل هایتان را در بازار به کار بگیرید.

افراد زیادی را می شناسم که تحلیل گران حرفه ای هستند.. آنها دانش بنیادی و تکنیکال سهام را به خوبی می دانند و تحلیل هایشان اکثر مواقع درست از آب در می آید اما: دل و جرات معامله ندارند.. به عبارت دیگر تحلیل گر خوبی هستند اما معامله گر خوبی نیستند.. و به عبارتی دیگر بین آنچه از بازار تعبیر می کنند با آنچه انجام می دهند فاصله زیادی وجود دارد.

این دقیقا وجه تمایز یک معامله گر موفق بازار سهام با یک فردی است که عمر خود را درگیر نمودار ها کرده و هیچ دستاوردی نداشته است. البته تعداد این معامله گران موفق بسیار محدود است..

جالب است بدانید میزان دانش و سطح تحصیلات شما، کوچکترین ربطی به میزان سودی که در بازار کسب می کنید ندارد.. این بدان معنی است که فرقی نمی کند تحصیلات آکادمیک داشته باشید و یا سیکل باشید. میزان درک شما و میزان کنترل خودتان در مواقع بحرانی است که میزان سود شما را مشخص می کند!

تبدیل تحلیل گر به معامله گر

چه چیزی باعث می شود یک تحلیل گر نتواند به خوبی تحلیل بازار ، تحلیل خود را به کار بگیرد و معامله کند. ؟

دلایل متعددی وجود دارد که در دوره روانشناسی به توصیف یک به یک آنها خواهیم پرداخت اما ۳ دلیل عمده موفقیت معامله گران را برایتان توضیح می دهیم:

روانشناسی ترید در ارز دیجیتال | فصل دوم چطور از تحلیلگر به تریدر تبدیل شویم ؟

روانشناسی ترید

روانشناسی ترید ، همانطور که می دانیم دنیای تحلیلگری با دنیای تریدری در ارزهای دیجیتال متفاوت است در دنیای تحلیلگری مسئولیت کمتر و در دنیای تریدری مسئولیت بیشتر است و تقریبا کلیه مسئولیت معامله با معامله گر یا تریدراست.تحلیل گر ماهر وتوانا همه جوانب را می سنجد و می گوید لذا اکثر اوقات راست می گوید. ولی تریدر سوار موج بازار میشود .که اگر در اندازه گیری عمق و سرعت و ارتفاع آن موج اشتباه کند ممکن است در دریا ی پر تلاطم این امواج غرق شود. پس به شناگر بودن خود غره نشوید که دریا هزار بازی دارد. وتریدری مسئولیت سنگین دارد.

چگونه از یک تحلیل گر به یک تریدر تبدیل شویم؟

چگونه تریدر شویم

چگونه تریدر شویم؟

اگر بخواهیم در دنیای ارزهای دیجیتال از مرحله تحلیل‌گری به تریدری پیش برویم ابتدا می بایست سه فاکتور را بررسی کنیم. یکی اینکه ببینیم آیا انگیزه ها و هدف های ما چه ریشه وزیر بنایی دارند؟ آیا انگیزه ها و هدف های ما منشاء منطقی و بیرونی دارد؟ آیا هدف اصلی ما ماندن و بقا در بازار است فرق معامله گر با تحلیلگر ؟ یا خیر . البته که می بایست انگیزه‌ها و اهداف ما منشاء بیرونی و منطقی داشته باشند و روی هدف هایمان باید کار کنیم که هدف اصلی ما ماندن در بازار باشد .
دومین فاکتور برای تبدیل شدن از یک تحلیلگر به یک تریدر موفق وخوب در ارزهای دیجیتال فاکتور ذهن است . ما باید سیستم ذهن را از از کلیه سیستم های تحلیلی و تحریک کننده پاک کنیم مثلاً می بایست از گروه های تحلیلی و کانال هایی که سیستم ها را به خورد ما می‌دهند فاصله بگیریم این روشها معامله‌گر ها را سردرگم می کند .ما باید یک سیستم معاملاتی را در ذهن خود پرورش دهیم و از آن استفاده کنیم .
سومین فاکتور عمل کردن به باورهای خود است به تجارب و معلومات و آنچه که در ذهن خود پرورش داده ایم عمل کنیم و عامل بی عمل نباشیم و مدتها سردرگم فرق معامله گر با تحلیلگر در دنیایی تحلیلگری نباشیم واز علم خود بهره ببریم.

پیش نیاز های یک تریدر ارز دیجیتال

پیش نیاز های یک تریدر ارزدیجیتال

پیش نیاز های یک تریدر ارزدیجیتال

اولین پیش نیاز برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق ارز های دیجیتال پاک کردن ذهن از سیستم‌های معاملاتی و وابستگی و اندیکاتور ها می باشد البته نمی بایست کلاً اندیکاتور ها را کنار بگذاریم و فقط می بایست به عنوان ابزار از آنها استفاده کنیم . ما می‌دانیم که اندیکاتورها مشتق قیمت هستند و نمی توانند قیمت را پیشگویی کنند و بگویند که کجا بخریم یا بفروشیم اندیکاتورها معلول قیمتند بازار در هر لحظه منحصر به فرد است با روش صحیح از اندیکاتور ها استفاده کنیم . مثلاً استفاده‌ی از RSI نقش فوق العاده در یک تایید و خرید مطلوب دارد.
کلا اندیکاتورها برای شرایط خاص استفاده میشوند اما بازارها مرتباً ریتم دارند و گام هایشان فرق می‌کند و معامله‌گر از اندیکاتور ها به عنوان ابزار تحلیلی استفاده می‌کند .
دومین پیش نیاز برای تبدیل شدن یک تریدر در ارزهای دیجیتال لزوم استفاده از گروه ها و تیم های آموزشی است که باید از آنها بهره ببریم و با استفاده کردن از تجارب دیگران و علوم مربوط به روانشناسی ترید می توانیم معامله بهتری انجام دهیم و از گروه هایی که مرتبا تحلیل های متفاوت می‌دهند دور شویم تا در ذهن ما اثر نگذارد و دچار سردرگمی نشویم.
سومین مورد از پیش نیازهای تریدری این است که باید حتماً تحلیل بازار را یاد بگیریم و توجیهی برای خرید و فروش داشته باشیم.
چهارمین مورد طراحی یک پلن معاملاتی با سیستم ترید در ارزهای دیجیتال می باشد.
پنجم مدیریت سرمایه می باشد که می توانیم با مطالعه کتب علمی و استفاده از پیشنهادات اساتید به نحو احسن سرمایه مان را مدیریت کنیم.
مورد ششم همگام سازی سیستم های روانی خود با سیستم بازار است . ما می دانیم که روند دوست ماست و باید بدانیم که از بازارچه میخواهیم و در مسیر روانی بازار حرکت کنیم و زیرساخت روانی خود را با زیرساخت روانی بازار همگام کنیم همانطور که در روند تحلیلی روانی همراه می شویم با روند بازار هم همگام شویم . وآخرین مورد از پیش نیازهای تریدری عملگرایی در ارزهای دیجیتال یا رمز ارزهاست.

پس از این که تمام پیش نیاز ها و فاکتورهای تریدری را بررسی کردیم موقع آن فرا می رسد یک محصول از آن استخراج کنیم . واز عملیات خود سود ببریم و بهره وری تریدری را روز به روز بالاتر ببریم.

سیستم ترید در ارزهای دیجیتال چیست؟

سیستم ترید ارزهای دیجیتال استراتژی شخصی است که هر کس با توجه به رویکرد روانی خود نسبت به بازار و با استفاده از زیرساخت روانی خود برای کسب بهترین نتیجه از مارکت ارزهای دیجیتال برای خود طراحی می‌کند استراتژی تریدری و سیستم ترید کاملا شخصی است.

مواردی که برای طراحی یک سیستم ترید یا معامله گری می توان در نظر گرفت :

میزان آشنایی شخص با بازار و ارزهای دیجیتال است فرد می‌بایست آشنایی نسبی با پلتفرم های مختلف معاملاتی و حداقل آشنایی با بازار را داشته باشد.
میزان سرمایه اولیه که فرد می خواهد با وارد بازار کند بسیار مهم است . البته باید سرمایه ای را وارد بازار کرد که اگر این سرمایه از بازار حذف شود درلطمه ای به زندگی شخص نخورد و باعث افسردگی و در خود فرورفتگی وی نشود مثلاً اگر سرمایه ی شخصی وام بانکی یا قرض باشد و از بین برود ضربه شدیدی به شخص معامله گر خواهد خورد و ممکن است تهدیدی برای زندگی و سلامتی وی باشد.
برای طراحی یک سیستم ترید شخصی می بایست تایم فریم های انتخابی در بازار را جستجو کنیم.
می بایست تعداد پوزیشن هایی که از سیستم شخص صادر می‌شود بررسی شود.
شناخت ابزارهای تحلیلی و معاملاتی در شخص معامله گر نیز یک فاکتور مهم برای طراحی یک سیستم ترید میباشد .

ممنون از اینکه تا پایان ” روانشناسی ترید ” همراه ما بودید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا