الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس

الگوی انبرک یا الگوی موچین از الگوهای بازگشتی است که (حداقل) از دو کندل مخالف هم و در انتهای روندهای صعودی و نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند میشود. از الگوی انبرکها با اسامیدیگری نیز همچون: “موچین، قیچی، چنگک” نیز یاد میشود. engulfing
الگو های قیمتی بازگشتی؛ پترنهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک اشکالی معنی دار تشکیل شده از امواج تغییرات قیمتی در بازار می باشند که از روی تشکیل آنها میتوان موجها یا هدف های قیمتی جدیدی را پیش بینی کرد; در استفاده از الگوها حتما باید تا تشکیل کامل الگو صبر کرد و در نقطه صحیح و پیش بینی شده وارد شد.
حتی برای کم کردن احتمال زیان و بالا بردن سود روش هایی وجود دارد که با مدیریت سرمایه بتوان از الگوها بیشترین استفاده و کمترین خطرات را متوجه شد; قبل از تشکیل هیچ الگویی آنرا تکمیل شده فرض نکنید و پس از تکمیل نیز در صورتی که قصد معامله بر اساس الگو را دارید زمان و قیمت مناسب را با شک و تردید از دست ندهید.
از ایرادات دیگری که عموما معامله گران مبتدی مرتکب می شوند این است که پس از تشکیل الگو و از دست رفتن قیمت ورود مناسب; وارد بازار می شوند; این مساله خطر بسیاری را برای معاملات و سرمایه ایشان در بر دارد بنابراین اگر با تاخیر به نمودار نگاه می کردید یا الگویی را تشخیص دادید که زمان ورودش از دست رفته بود به هیچ عنوان وارد بازار نشوید.
اصول استفاده ازالگوی سر و شانه Head and shoulders Patern
الگوی سر و شانه یا همان Head and Shoulder یکی از معروف ترین الگوهای کلاسیک در بازارهای سرمایه می باشد; این الگو در انتهای یک روند رخ می دهد و روند صعودی را به نزولی و روند نزولی را به صعودی تبدیل می کند.
همانطور که در شکل مشاهده می شود اولین نشانه ایجاد این الگو با شکسته شدن خط روند صعودی به وجود می آید; پس از شکسته شدن خط روند روند نزولی (موجCD) تا حدود قیمت کف یا سقف قبلی که قیمت در محدوده نقطه B بازگشته بوده می رود و از آنجا روند صعودی جدید کوتاه مدتی آغاز می شود.
غالبا این روند جدید در نقطه E به محدوده خط روند قبلی که مترادف با نقطه A باشد می رسد و روند جدیدی را آغاز می کند; رد شدن قیمت از خط گردن که امتداد نقاط B و D می باشد نشانگر تغییر جهت روند از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس است.
کتاب استراتژی معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت کتاب استراتژی های معاملاتی با بیشترین احتمال موفقیت کتاب فارکس علی محمدی کدام بروکر فارکس
نقطه ورود به معامله مناسب بازگشت قیمت برای لمس خط گردن در نقطه G می باشد; در عین حال در بازارهایی مثل مبادلات ارز که فراریت بالا است بسته شدن شمع پشت خط گردن (امتداد B و D) گواهی بر ورود به معامله است.
در صورت آغاز معامله در نقطه G حد ضرر این معامله کمی بیشتر از نقطه C می باشد; حد سود اولیه در این معامله فاصله بزگترین قله یا دره که سر الگو باشد را تا خط گردن اندازه گرفته و به همین میزان انتظار داریم بازار با شکست خط روند در خلاف روند قبلی پیش روی نماید; حد سود دوم این معامله نیز نقطه آغاز روند قبلی می باشد که می توانیم انتظار داشته باشیم بازار تا نقطه آغاز روند قبلی پیش روی نماید.
در زیر نمونه ای از الگوی سر و شانه را می بینید که با شکسته شدن خط گردن در امتداد خطوط B و D بازار یکبار دیگر در نقطه G خط گردن را لمس کرده و سپس به سمت هدف های قیمتی حد سود اول و دوم پیش روی کرده که هر دو این هدف های قیمتی لمس شده است.
اصول استفاده ازالگوی Double Top and Bottom
الگوی سقف دوقلو یا الگوی کف دوقلو نیز در انتهای روند صعودی یا روند نزولی تشکیل می شود; در این الگو دو قله داریم که دره ای بین این دو قله ایجاد شده است; تفاوت این الگو با الگوی سر شانه بدین صورت می باشد که سر(قله میانه) را نداریم.
با شکسته شدن دره بین دوقله میتوان انتظار داشت که روند تغییر پیدا کند; اغلب موارد با شکسته شدن دره بین دوقله قیمت دوباره به خط دره (نقطه E) باز می گردد اگر چه در بازارهای با فراریت بالا مانند مبادلات ارز امکان برنگشتن قیمت به امتداد دره بین دو قله نیز وجود دارد.
حد ضرر این معامله کمی بیشتر از نقاط A و C می باشد; حد سود اولیه به اندازه فاصله نقاط A یا C تا B می باشد و حد سود دوم از تا نقطه آغاز روند می باشد.
در شکل زیر نمونه ای از الگوی سقف دوقلو را می بینید که با شکسته شدن امتداد خط B بازار یکبار دیگر در نقطه E به این محدوده قیمت رسیده و سپس به روند نزولی خود ادامه داده است; شایان ذکر است دسترسی به هدف قیمتی حد سود اول در شکل زیر نمایان است.
اصول استفاده ازالگوی Triple Top and Bottom
الگوی سه سقف و الگوی سه کف تشابه بسیاری با الگوی سقف های دوقلو و کف های دوقلو دارد با این تفاوت که به جای دو قله یا دو دره سه قله و سه دره ایجاد شده است; این الگو نیز در انتهای روند ایجاد می شود و شاهد سه سقف یا سه کف در نقاط A; C و E هستیم; دو دره در بین این سقف ها وجود دارد و با شکسته شدن دره ها(نقاط B و D) می توان انتظار داشت بازار از حالت صعودی به نزولی تبدیل شود.
در شکل زیر نمونه ای از الگوی سقف سه قلو را مشاهده می کنید که با شکسته شدن امتداد خطوط B و D بازار یکبار دیگر در نقطه G این خط را لمس کرده و سپس به روند نزولی جدیدی را در پیش گرفته است.
اصول استفاده ازالگوی ۱;۲;۳
الگوی ۱۲۳ (یا ABC) بسیار شبیه به الگوی سقف و کف دوقلو می باشد; با این تفاوت که سقف یا کف دوم به سقف یا کف پیش از خود نمی رسد; با رد شدن قیمت از محدوده بین دو سقف یا دو کف(خط شانه) که در امتداد نقطه B می باشد میتوان انتظار داشت که جهت روند تغییر یابد.
حد ضرر معامله ورودی به این الگو با لحاظ مقداری فاصله از نقطه A می باشد; حد سود اول این معامله به اندازه فاصله نقطه A تا B از نقطه شکسته شدن نقطه B می باشد حد سود دوم این معامله نیز نقطه آغاز روند اصلی قبلی است.
در زیر نمونه ای از الگوی ABC را می بینید که الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس با شکسته شدن نقطه B روند نزولی بازار تبدیل به روند صعودی می شود; هر دو هدف قیمتی حد سود اول و دوم در این شکل این مثال دیده می شود.
اصول استفاده از الگوی لوزی Diamond Patern
الگو لوزی نیز در انتهای روند به وجود می آید; بعد از یک روند صعودی یا نزولی در ابتدا شاهد سقف و کف های کوچک هستیم; به مرور دامنه حرکت سقف و کف ها بزرگتر می شود دوباره در اواخر الگوی اندازه سقف و کف ها بزرگتر می شود.
با شکسته شدن سقف یا کف الگو وارد معامله می شویم; حد ضرر معامله ورودی از طریق این الگو با لحاظ مقداری فاصله از بالاترین سقف در حالت صعودی و با لحاظ مقداری از پایین ترین کف در حالت نزولی قرار می گیرد; حد سود اول به اندازه فاصله بزرگترین سقف و کف داخل الگو می باشد و حد سود دوم محدوده آغاز روند است.
نمونه الگوی الماس در بازار مبادلات ارز غالبا کم پیدا می شود با این حال می توانید نمونه ای را در نمودار زیر ببینید که با شکسته شدن امتداد خط گردن عمیقترین دره بازار به هدف قیمتی حد سود اول رسیده است.
اصول استفاده ازالگوی وی V
الگوی “وی” V با شکسته شدن خط روند تکمیل می شود و میتوان وارد معامله شد; شاخصه اصلی این الگو بازگشت ناگهانی قیمت می باشد و بازگشت های داخل الگو بسیار کوتاه و موقت است; مشخصه دیگر الگوی V شیب زیاد موج آخر حرکت روند قبلی می باشد و بازگشت ها معمولا با همان زاویه ای بر می گردد که بازار با آن شیب حرکت اصلی را آغاز کرده است.
حد ضرر در این الگو زیر نقطه زیرین یا رویین V می باشد و حد سود اضافه شده اندازه فاصله نقطه ورود تا نقطه آغاز الگوی V می باشد; در شکل خطوط قرمز رنگ اندازه و هدف قیمتی گرفتن حد سود را به ما نشان می دهند.
الگوهای برگشتی کلاسیک دیگری نیز در بازار وجود دارد که فعلا در بحث ما نمی گنجد و عمومیت و استفاده زیادی ندارد;در زیر آخرین مثال که الگوی V باشد را می بینید; با شکسته شدن خط روند قبلی بازار از حالت نزولی تبدیل به صعودی شده و هدف قیمتی حد سود نیز تحقق پیدا کرده است.
الگوی انبرک چیست؟ [ 2 نوع انبرک بالایی و پایینی ]+ آموزش تصویری ویدئویی رایگان
الگوی انبرک (Tweezer Pattern) یکی از نمونه الگوی بازگشتی است که بسیار برای تحلیل بازار بورس مورد استفاده قرار می گیرد. افرادی که از این الگو برای تعیین روند بازار استفاده می کنند، لازم است در مورد انواع الگوهای قیچی یا انبرک اطلاعات داشته باشند. تا بتوانند به راحتی این الگو را بر روی نمودار مشخص کنند.
الگوی انبرک در تحلیل بازار بورس چیست؟
تمام سرمایه گذاران و تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، نسبت به الگوهای مختلفی این بازار اطلاعات دقیقی دارند. الگوی انبرک یکی از الگوهای متداول در تحلیل بازار بورس است، که الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس لازم است مورد بررسی قرار گیرد. این الگو که از جمله الگوهای بازگشتی در تحلیل بازار بورس به شمار می رود، دارای انواع مختلفی است.
الگوی انبرک یا الگوی موچین از الگوهای بازگشتی است که (حداقل) از دو کندل مخالف هم و در انتهای روندهای صعودی و نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند میشود. از الگوی انبرکها با اسامیدیگری نیز همچون: “موچین، قیچی، چنگک” نیز یاد میشود. engulfing
با بررسی هر یک از انواع الگوهای انبرک می توان به راحتی زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از بازار را تعیین کرد. از جمله مهمترین انواع الگوی انبرک باید به الگوی پایینی، الگوی سقف، الگوی کف و الگوی کندل استیک انبرک پایینی اشاره کنیم. هر کدام از این الگوها دارای اشکال خاصی بر روی نمودار بوده، و به راحتی قابل مشاهده هستند.
الگوی انبرک را به چه نام های دیگری میشناسند ؟
تحلیلگران الگوی انبرک را با نام های دیگری نیز می شناسند. این الگو ممکن است با نام هایی همچون الگوی موچین، الگوی چنگک و الگوی قیچی نیز شناخته شود.
پس در صورتی که برخی از تحلیلگران بازار بورس از این نام ها استفاده کردند، تصور نکنید از الگوی جدید و ویژه ای برای تحلیل بازار استفاده می کنند.
2 نوع الگوی انبرک برای برسی بهتر وضعیت قیمت در بازار
در صورتی که تمایل دارید در بازار بورس سرمایه گذاری کنید، بهتر است در مورد انواع الگوهایی که می توان با استفاده از آنها وضعیت قیمت سهام را در بازار بورس الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس بررسی کنید، اطلاعات به دست آورید. از جمله انواع الگوهایی که در بازار بورس استفاده می شوند، می توانیم به الگوهای زیر اشاره کنیم:
- الگوی انبرک پایینی (کف)
- الگوی انبرک بالایی (سقف)
الگوی انبرک کف (پایینی) چیست ؟
این نمونه از الگوهای موچین معمولا در انتهای روند نزولی شکل گرفته و منجر به تغییر روند قیمت سهام در بازار می شوند. کندل اولی که در الگوی کف نشان داده می شود معمولا به رنگ قرمز است، در حالی که الگوی دوم آن به رنگ سبز دیده می شود. حداقل قیمتی که می توانید در این کندل ها مشاهده کنید، تقریبا یکدیگر برابر هستند.
این الگو نیز همچون الگوی بالایی دارای دو کندل به رنگ های متفاوتی است. اما در الگوی پایینی بر خلاف الگوی بالایی کندل اول یک کندل نزولی بوده، و بدون هیچ سایه ای است. اما قوی بوده و در انتهای یک روند نزولی دیده می شود. در حالی که کندل دوم یا دوجی در کنار آن قرار می گیرد.
الگوی انبرک پایینی را می توانیم نوعی الگوی برگشتی صعودی به شمار آوریم، که منجر می شود تا روند بازار مثبت شود. از جمله مشخصاتی که می توانیم برای کندل های الگوی پایینی انبرک بیان کنیم، پوشش کندل دوم به طور کامل توسط کندل اول است. در حالی که کندل دوم از سایه بلندی برخوردار بوده و بلندتر از کندل اول است.
الگوی انبرک سقف (بالایی) چیست ؟
یکی دیگر از الگوهایی که بررسی آن می تواند به کسب اطلاع در مورد روند بازار کمک کند، الگوی سقف انبرک است. این الگو معمولا در انتهای روند صعودی شکل گرفته و باعث می شود تا روند تغییر مسیر دهد. در الگوی سقف انبرک کندل اول برخلاف الگوی کف همیشه به رنگ سبز است. در حالی که کندل دوم آن به رنگ قرمز نشان داده می شود. حداکثر قیمتی که این دو کندل به تحلیلگر نشان می دهند، تقریبا با هم برابر هستند.
در صورتی که قیمت کندل ها در حداکثر و حداقل با هم اختلاف داشته باشند، بهتر است این اختلاف ناچیز را نادیده بگیرید و آنها را به عنوان الگوهای انبرک سقف و کف در نظر بگیرید. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که نیازی نیست در الگوی الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس انبرک سقف و کف همیشه کندل های اول و دوم پشت سر هم باشند.
ممکن است در برخی موارد کندل های الگوی قیچی اول و دوم با یکدیگر کمی فاصله داشته باشند. که در چنین حالت هایی الگوی انبرک با الگوی کلاسیک کف و سقف دوقلو همراه خواهد شد. این نکته را در همیشه در نظر داشته باشند که ممکن است انبرک ها در قالب دیگر الگوها نیز بر روی نمودار دیده شوند. مثلا اگر بر روی نمودار الگوهای ستاره صبحگاهی، مرد دارآویز، ستاره عصرگاهی، چکش، نفوذی و موارد دیگر را مشاهده کردید، همگی تایید کننده الگوی های انبرک هستند.
در الگوهای قیچی بالایی (سقف) ما شاهد دو کندل با رنگ های مختلف خواهیم بود. معمولا کندل اول در این الگو بدون سایه بوده و از آن با نام کندل صعودی یاد می شود که قوی است. از سوی دیگر باید به کندل دوم یا دوجی اشاره کنیم که به آن کندل چکشی نیز می گویند. این الگو نیز همچون الگوی سقف در انتهای روند صعودی ایجاد می شود.
از جمله مشخصاتی که می توانیم برای الگوی انبرک بالایی بیان کنیم، پوشش کامل کندل دوم به وسیله کندل اول است. علاوه بر آن کندل دوم دارای سایه بلند پایینی است، در حالی که کندل اول بدون سایه بوده یا از سایه کوچکی برخوردار است. بر روی این الگو هر چه میزان سایه کندل دوم بیشتر باشد، نشان دهنده روند بهتر بازار خواهد بود.
بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کدام از اجزای کندل دوم بر روی الگوی انبرک بالایی، نباید از دامنه نوسان قیمتی کندل اول خارج شده باشند. به طور کلی این الگو نتیجه برخورد قیمت با سطح مقاومت بوده و با نام الگوی موچین نیز شناخته می شود.
مهمترین نکات در مورد الگوی انبرک
پیش از آنکه بر روی نمودار الگوی قیچی را بیابید، بهتر است به برخی از نکات مهم در مورد این الگو توجه کنید:
الگوی چکش ✓ مرد دار آویز ✓ چکش معکوس و ستاره دنباله دار
در این مقاله، کندل یا همان الگوی چکش را به همراه چندین الگوی تک کندلی دیگر آموزش خواهیم داد. این درس، در حقیقت بخشی از آموزش فارکس بوده که میتوانید مطالعه کنید. حال که با الگوهای کندل استیک پایه مانند فرفره (Spinning tops)، مارابوزو و دوجی آشنا شدید، بیایید ببینیم چگونه میتوان الگوهای شمعی ژاپنی تک کندلی را تشخیص داد. ظاهر شدن این کندلها برروی نمودار، میتواند حاکی از برگشت احتمالی بازار باشد. در اینجا، چهار الگوی شمعی ژاپنی پایه را معرفی کرده و آموزش میدهیم.
الگوی چکش و کندل مرد آویزان
کندل چکش و کندل مرد آویزان دقیقا شبیه به هم بوده، اما بسته به عملکرد حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو دارای اندام قلمی و زیبا (سیاه یا سفید)، سایههای بلند در پایین و سایههای کوتاه در بالا هستند و گاهی حتی اصلا سایه ندارند.
نمونه کندل مرد آویزان
کندل چکش یک الگوی برگشتی صعودی است که در طول روند نزولی شکل میگیرد. وجه تسمیه آن بدلیل آن است که بازار در حال چکش کاری کف است. هنگامیکه قیمت در حال کاهش است، شکل گیری چکشها نشان میدهند که قیمت نزدیک کف بوده و قیمت دوباره شروع به افزایش میکند. سایه بلند در پایین حاکی از آنست که فروشندگان، قیمتها را پایین میکشند، اما خریداران توانستهاند بر این فشار فروش غلبه کرده الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس و کلوز قیمت (قیمت بسته شدن) در نزدیکی قیمت باز شدن خورده است.
فقط به این دلیل که در روند نزولی شکل الگوی چکش را مشاهده کردید به این معنا نیست که باید درجا سفارش خرید وارد کنید! پیش از ارسال سفارش و فرمان حمله، برای اطمینان از روند صعودی نیاز به تایید بیشتری است. یک نمونه رایج از تأیید این است که باید صبر کرد تا یک کندل سفید در بالای قیمت باز شدن کندل چکش بسته شود.
چگونه کندل چکش را تشخیص دهیم؟
- سایه بلند تقریباً باید دو یا سه برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی کم یا عدم وجود سایه
- بدنه کندل در انتهای بالایی کندل باشد.
- رنگ بدنه مهم نیست.
کندل مرد آویزان
مرد آویزان یا مرد دار آویز یا مرد به دار آویخته یک الگوی نزولی برگشتی است که میتواند نشان دهنده سطح مقاومت قوی یا سقف باشد. هنگامیکه قیمت در حال افزایش است، شکل گیری یک کندل مرد آویزان نشان میدهد که تعداد فروشندگان در حال پیشی گرفتن از خریداران است. سایه بلند در پایین نشان میدهد که فروشندگان در طول سشن معاملاتی، قیمتها را پایین کشیده اند. خریداران توانستند قیمت را تا حدودی بالا آورند، اما فقط تا نزدیکی قیمت آغازین. چنین چیزی باید به مثابه زنگ خطر باشد، چراکه به ما میگوید دیگر خریداری برای تامین قدرت حرکت لازم برای افزایش قیمت وجود ندارد.
نحوه تشخیص الگوی مرد آویزان
معیارهای تشخیص الگوی مرد آویزان:
- سایه بلند در پایین که تقریبا دو یا سه برابر بدنه است.
- سایه کوتاه در بالا یا عدم وجود سایه.
- بدنه در انتهای بالایی کندل قرار دارد.
- رنگ بدنه مهم نبوده، گرچه بدنه سیاه بیش از بدنه سفید اشاره به روند نزولی دارد.
کندل چکش معکوس و شوتینگ استار
شکل چکش معکوس و شوتینگ استار (ستاره دنباله دار) نیز همانند هم هستند. تنها تفاوت بین آنها این است که آیا شما در یک روند نزولی هستید یا یک روند صعودی. چکش معکوس یک کندل برگشتی صعودی است. شوتینگ استار یک کندل برگشتی نزولی است. هر دو کندل ریز اندام (پر یا توخالی)، دارای سایههای بلند در بالا و سایههای کوچک در پایین یا بدون سایه هستند.
نمونه کندل چکش معکوس و شوتینگ استار
کندل چکش معکوس در زمانی که قیمت کاهش یافته باشد، اشاره به احتمال تغییر جهت روند دارد. سایهبلند در بالای آن نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمت را بالاتر ببرند. با این حال، فروشندگان که ناظر و شاهد عملیات خریداران بودهاند، گفتهاند: “بیخود!” و سعی در پایین آوردن قیمت کردهاند. خوشبختانه، خریداران صبحانه بمیزان کافی خورده بودهاند و موفق به بستن سشن معاملاتی در نزدیکی محل باز شده میشوند. از آنجا که فروشندگان قادر نبودند قیمت را پایینتر ببندند، این نشان میدهد که هرکسی که میخواست بفروشد، تا حالا فروخته است. و اگر دیگر فروشندهای نیست، پس چه کسی هست؟ خریداران.
شوتینگ استار یک الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس بوده، اما وقتی رخ میدهد که قیمت در حال افزایش است. شکل آن نشان میدهد که قیمت در پایین ترین حد خود در این کندل باز شده، یک رالی قیمتی رفته اما مجدد به پایین کشیده شده است. این بدان معناست که خریداران سعی در بالا انداختن قیمت داشتند، اما فروشندگان وارد بازار شدند و قدرت نمایی کردهاند. این صراحتا یک نشانه نزولی است چراکه نشان میدهد دیگر خریداری باقی نمانده و سر همگی را بریدهاند.
جمع بندی الگوی چکش
اینها 4 الگوی بسیار پر تکرار در بازار هستند. شناخت دقیق آنها می تواند در تحلیل ها به شما کمک زیادی کند. اینکه اسم این الگوها چکش است یا مرد دار آویز اهمیتی ندارد. مهم این است که بدانید اینها الگوهای بازگشتی هستند و زنگ هشدار را برای یک روند بازگشتی احتمالی به صدا در می آورند. شما می توانید این 4 الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کنید. این نکته را قبلا گفتیم و دوباره تکرار میکنیم: وقوع این الگوها در بازار تضمینی برای بازگشت نیست. حتما قبل از ورود به معامله تاییدیههای بیشتری دست و پا کنید. برای یادگیری الگوهای کندل استیک میتوانید این مقاله را مطالعه کنید.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
هر دو الگو، دارای سایههای بلند در قسمت پایینی هستند و سایهی بالای آنها بسیار کوتاه بوده و یا حتی ندارند. تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته در روند قبل از شکلگیری این تک کندل است. اگر در قیمت در روند نزولی باشد، کندل چکش ایجاد شده و اگر بازار در روند صعودی باشد، الگوی مرد به دار آویخته (یا مرد آویزان) ایجاد شده است.
الگوهای خطی کلاسیک | الگوهای قیمتی
در بازار فارکس پس از نوسانات قیمتی متعدد و پس از اتمام کشمکش میان خریداران و فروشندگان ،نوعی تعادل و به عبارتی دیگر ، نوعی آرامش در بازار ساکن میشود که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. هنگامی که بازار وارد فاز اصلاح میشود در واقع خریداران و فروشندگان هر یک به دنبال راهی برای بدستگرفتن قدرت بازار هستند. که این امر باعث بوجود آمدن الگوهای قیمتی مختلف میشود که هریک سیگنالی از روند آتی بازار به همراه دارند. یک معامله گر حرفه ایی بیشتر در زمان اصلاح بر بازار تمرکز میکند تا این الگو های قیمتی را شکار کند.
در ادامه مهم ترین و شناخته شده ترین الگو های قیمت را تحت عنوان الگوهای خطی کلاسیک آموزش میبینیم.
الگوی پرچم | الگوی Flag
این الگو معمولا در انتهای یک روند پرقدرت صعودی یا نزولی شکل میگیرد.این الگو یک الگوی ادامه روندی است به این معنی که اگر در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود روند بعد از آن نیز صعودی و اگر در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود ادامه روند نیز نزولی خواهد بود . این الگو یکی از ساده ترین و در عین حال یکی از پرکاربرد ترین الگوهای قیمتی هم در بازار فارکس و هم در بازار بورس است.
در تایم فریم 4 ساعته جفت ارز EUR/USD ، این الگو در انتهای روند صعودی به صورت یک کاهش جزئی یا همان اصلاح ظاهر شده است.
شکل شماتیک الگوی پرچم بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی پرچم
نقطه ورود به معامله ، شکست سقف پرچم در روند صعودی یا شکست کف پرچم در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت الگو در روند صعودی یا بالا ترین قیمت در روند نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% میله پرچم با استفاده از فیبوناچیاکسپنشن Expansion .
الگوی مثلث متقارن
این الگو در بسیاری از اصلاحات قیمتی دیده میشود. معمولا در تایم فریم بالاتر به صورت کندل اینساید بارInside Bar Candle Stick شناخته میشود. این الگو میتوانند ادامه دهنده و یا تمام کننده روند قبل از خود باشد.
شکل شماتیک الگوی مثلث متقارن بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی الگوی مثلث متقارن
نقطه ورود ، شکست بالا ترین قیمت در شکست صعودی یا پایین ترین قیمت در شکست نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، آخرین برخورد با ضلع پایین در شکست صعودی یا آخرین برخورد با ضلع بالا در شکست نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% قاعده یا ارتفاع مثلث با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن .
جهت ثبت نام در بروکر amarket کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.
الگوی کنج | الگوی تراکمی
این الگو یک الگوی بازگشتی است ، به این منظور که اگر به صورت صعودی شکل بگیرد روند بعد از آن نزولی است و بالعکس. در این الگو به تدریج کف ها و سقف های الگو به یکدیگر الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس نزدیک میشوند.
شکل شماتیک الگوی کنج بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی تراکمی :
نقطه ورود ، شکست کف الگو در روند صعودی یا شکست سقف الگو در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss، بالا ترین قیمت در الگوی صعودی و پایین ترین قیمت در الگوی نزولی.
حد سود Take profit ، پایین ترین قیمت در الگوی صعودی و بالا ترین قیمت در الگوی نزولی.
الگوی کاپ | الگوی فنجان
این الگوی قیمتی به ندرت در بازار بوجود می آید و معمولا در تایم فریم های بالاتر دیده میشود اما بعد از شکل گرفتن این الگوی قیمتی میتوان انتظار یک روند قوی را داشت.
شکل شماتیک الگوی فنجان بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی کاپ
نقطه ورود ، شکست سقف قیمتی در الگوی صعودی یا شکست کف قیمتی در الگوی نزولی.
حدضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت در قسمت دسته کاپ یا فنجان در الگو صعودی و بالعکس.
حد سود Take Profit ، اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع فنجان با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن Expansion در نقطه ورود .
الگوی قیمتی مستطیل | Side Way
الگوی مستطیل در بازار فارکس بسیار رایج است و عمدتا به عنوان بازار ساید وی Side Way یا بازار خنثی از آن یاد میشود. معمولا در چنین شرایطی معامله گران معتقدند قدرت بازار به طور مساوی بین خریداران و فروشندگان تقسیم شده است. و روند بعد از این الگو بستگی به پیروزی خریداران یا فروشندگان دارد. بنابراین الگوی مستطیل هم میتواند یک الگوی بازگشتی باشد هم یک الگوی ادامه روندی.
شکل شماتیک الگوی مستطیل بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی مستطیل
نقطه ورود به معامله ، شکست بالا ترین یا پایین ترین قیمت الگو .
دستور حد ضرر Stop Loss ، بالا ترین قیمت الگو در شکست نزولی یا پایین ترین قیمت الگو در شکستصعودی .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو با استفاده از فیبوناچیExpansion از محل ورود به معامله .
الگوی قیمتی سر و شانه
این الگو یک الگوی قیمتی بازگشتی است که معمولا در اوج های قیمتی یا کف های قیمتی تشکیل میشود. الگوی سر و شانه متشکل از سه اوج و دو کف قیمتی است که اوج قیمتی میانی بالا تر از دو اوج قیمتی دیگر است و خط واصل بین دو کف قیمتی به عنوان خط گردن این الگو شناخته میشود. البته اگر این الگو در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود متشکل از سه کف قیمتی و دو اوج قیمتیخواهد بود که کف قیمتی میانی پایین تر از دو کف قیمتی دیگر است و خط گردن در اینجا خط واصل دو اوج قیمتی یاد شده است.
شکل شماتیک الگوی سر و شانه بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سر و شانه
نقطه ورود به معامله ، شکست امتداد خط گردن .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی دوم .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله اوج قیمتی میانی با خط گردن) با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن در نقطه ورود.
الگوی سقف دو قلو | الگوی کف دو قلو
این الگو یک الگوی بازگشتی است. الگوی سقف دو قلو معمولا در انتهای روند های صعودی و الگوی کف دو قلو در انتهای روند های نزولی ظاهر میشوند. الگوی سقف دو قلو متشکل از دو سقف تقریبا هم تراز هم به شکل M و الگوی کف دو قلو متشکل از دو کف قیمتی هم تراز به شکل W میباشند.
شکل شماتیک الگوی سقف دو قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سقف دو قلو و کف دو قلو
نقطه ورود به معامله ، شکست کف قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا شکست سقف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا کف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله بین اوج و کف الگو ) .
الگوی قیمتی سقف سه قلو | الگوی قیمتی کف سه قلو
الگوی سه کف و الگوی سه اوج بازگشتی هستند با این تفاوت که الگوی سه کف در انتهای روند نزولی و الگوی سه اوج در انتهای روند صعودی شکل میگیرند. الگوی سقف سه قلو متشکل از سه اوج قیمتی تقریبا هم تراز و حداقل دو کف قیمتی و الگوی سه کف متشکل از سه کف قیمتی تقریبا یکسان و حداقل دو اوج قیمتی است.
شکل شماتیک الگوی سقف سه قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سه اوج و سه کف
نقطه ورود به معامله ، شکست خط واصل کف های قیمتی در الگوی سه اوج یا شکست خط واصلاوج های قیمتی در الگوی سه کف.
حد ضرر Stop Loss ، بالاترین قیمت در الگوی سه اوج یا پایین ترین قیمت در الگوی سه کف.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% فاصله بین بالا ترین قیمت و پایین ترین قیمت الگو با استفاده از فیبوناچی Expansion از نقطه ورود.
پیشنهاد میکنیم مطلب پرطرفدار « کش بک فارکس چیست؟ » را نیز در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
صفر تا صد الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال از جمله مباحث مهمی است که متأسفانه در بسیاری از موارد به درستی فهم نمیشود. بسیاری گمان میکنند که در تحلیل تکنیکال صرف به دنبال شکلگیری الگوهای قیمتی روی چارت باشند. این در حالی است که الگوهای قیمت صرفاً یک ابزار یا به تعبیر بهتر نشانههایی هستند که به کمک آن میتوان روندها را پیشبینی کرد. در همین راستا در این مقاله قصد داریم به معرفی الگوی فنجان و دسته بپردازیم. الگویی به دلایل شباهت شکل ظاهری آن به فنجان دسته دار، نامگذاری شده است و البته در بین تحلیلگران تکنیکال به نام الگوی کاپ نیز شناخته میشود. برای آشنایی کامل با الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال تا انتها با ما همراه باشید.
منظور از الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوهای قیمتی به صورت کلی در دو دسته تقسیمبندی میشوند که عبارتاند از:
- الگوهای ادامه دهنده: نشاندهنده تداوم روندها در نمودار قیمت هستند.
- الگوهای بازگشتی: نشاندهنده تغییر جهت روندها در نمودار قیمت هستند.
الگوی فنجان و دسته در زمره الگوهای ادامه دهنده قرار میگیرد. نکته بسیار مهم آن است که این الگوی قیمتی صرفاً در روندها صعودی به وجود میآید و به نوعی الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس میتوان آن را سیگنال مثبت و صعودی برای قیمت در نظر گرفت. اما اجازه دهید ببینیم که ماجرا از چه قرار است؟
تصور کنید که یک قیمت یک دارایی روند صعودی به خود گرفته است. پس از مدتی این روند تغییر میکند و سهم وارد یک روند نزولی میشود. اما توان فروشندگان به حدی نیست که سهم را وارد یک روند نزولی سنگین کنند. این خریداران هستند که پس از مدتی مجدداً ابتکار عمل را در دست میگیرند و دارایی را از روند نزولی خارجی میکنند. به همین دلیل روند نزولی چندان تداوم پیدا نمیکند و مجدداً دارایی به روند صعودی خود باز میگردد. در جریان این فعل و انفعالات، بدنه الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال شکل میگیرد. به یک فنجان که نگاه کنید، بدنه آن تقریباً شکلی شبیه حرف U انگلیسی دارد.
اما داستان الگوی فنجان و دسته در همین جا به پایان نمیرسد. معمولاً زمانی که روند نزولی سهم به طور کامل جبران میشود و سهم به سطح قیمت قبل از روند نزولی میرسد، بار دیگر یک نوسان کوتاه نزولی در سهم رخ میدهد. اما این بار خیلی سریعتر از قبل به مدار صعودی برمیگردد. در جریان این اتفاق نیز دسته الگوی کاپ شکل میگیرد. پس از آن سهم وارد یک روند صعودی میشود. به این ترتیب الگوی فنجان و دسته در نمودار خود را نشان میدهد.
نکات طلایی در خصوص الگوی فنجان و دسته
درباره هر الگوی قیمتی مجموعهای از نکات وجود دارد که اصطلاحاً از آنها به فوت کوزهگری در تحلیلگری الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس یاد میشود. یک تحلیلگر زمانی میتواند به نتایج مناسبی از تحلیلهای خود دست پیدا کند که آشنایی کاملی با این نکات داشته باشد. در همین راستا مهمترین نکاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد، عبارتاند از:
1. قدرت بالای خریداران در شکلگیری الگوی کاپ مؤثر است
یکی از مهمترین نکاتی که باید در مورد الگوی کاپ مورد توجه قرار بگیرد، قدرت بالای خریداران است که اجازه نمیدهند فروشندگان روندهای نزولی شدیدی را سهم ایجاد کنند. معمولاً از زمانی که بدنه فنجان در این الگو شکل میگیرد، صرفاً تعداد محدودی کندل نزولی شکل میگیرد و تضعیف کندلهای نزولی در نمودار از همان ابتدای کار آشکار میشود. یک نشانه بسیار مهم برای پیشبینی شکلگیری الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال، همین قدرت بالای خریداران است.
2. تشخیص بهترین زمان برای ورود به سهم با استفاده از الگوی کاپ بسیار مهم است
نکته طلایی دیگر که در خصوص الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال مورد توجه قرار بگیرد، تشخیص زمان مناسب برای ورود به سهم است. اساساً در خصوص هر الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال باید به این سؤال پاسخ داده شود که در صورت مشاهده آن روی نمودار، چه زمان باید از سهم خارج شویم یا به آن وارد شویم؟ درباره الگوی فنجان و دسته بسیاری از کارشناسان تحلیل تکنیکال معتقدند که بهترین زمان برای ورود به سهم، وقتی است که بدنه فنجان به طول کامل و نیمی از دسته فنجان نیز شکل گرفته است.
البته گروهی نیز معتقدند که باید صبر کرد که دسته فنجان نیز به طور کامل شکل بگیرد و بعد وارد سهم شد. دیدگاه دوم کمی محتاطانه است و از طرفی این امکان وجود دارد که آن زمان دیگر برای ورود به سهم دیر شده باشد. با این وجود تصمیم نهایی کاملاً شخصی است و بسته به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری شخصی باید در این خصوص تصمیمگیری شود.
3. نشانههایی که برای شکلگیری الگوی فنجان و دسته قوی را بشناسیم
هر الگوی قیمت بسته به اجزای تشکیلدهندهاش سیگنالهای قوی یا ضعیفی صادر میکند. یک تحلیلگر باید بتواند با در نظر گرفتن جنبههای مختلف آن تشخیص دهد که یک الگو چه میزان قدرتمند است. در خصوص الگوی فنجان و دسته با توجه به نمودار قیمت باید به نکات زیر را بررسی کرد:
- الگوهایی که دارای کفه فنجان گردتری دارند، سیگنالهای قویتری به حساب میآیند.
- اگر کفه فنجان حالت نوک تیز داشت، توصیه میکنیم که از ورود به سهم اجتناب کنید.
- فنجانهایی که عمق زیادی پیدا میکنند، سیگنال ضعیفی به شمار میروند. نکته اول در خصوص قدرت خریداران را بار دیگر مرور کنید تا متوجه علت این مسئله شوید.
- در جریان روند نزولی در الگو فنجان و دسته، حجم معاملات کاهشی و در روند صعودی باید حجم معاملاتی افزایشی باشد تا الگوی قدرتمندی شکل بگیرد.
- اعتبار الگوی کاپ در شرایطی بالا است که نقدینگی بالایی در بازار وجود داشته باشد.
4. انتخاب تایم فریم مناسب برای شناسایی الگوی فنجان و دسته ضروری است
برخی از الگوهای قیمت در تحلیل تکنیکال هستند که در مدت زمان کوتاهی شکل میگیرند. اما در مقابل هستند الگوهایی که تشکیل آنها ممکن است حتی چند سال به طور بینجامد. الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال در ردیف الگوهایی قرار دارد که شکلگیری آن معمولاً زمانبر است.
گاهی اوقات حتی حدود 5 سال نیز زمان برای شکلگیری کامل آن زمان نیاز است. اما معمولاً در مدت زمان یک ماه تا یک سال این الگو در نمودار شکل میگیرد. به همین دلیل در انتخاب تایم فریم مناسب برای تشخیص این الگوی قیمتی در نمودار باید حتماً مدت زمان مناسب را در نظر بگیرید.
5. این الگو نباید به تنهایی مبنای تصمیمگیری قرار بگیرد
یکی از مهمترین اشتباهاتی که معمولاً تحلیلگران تازه کار مرتکب میشوند، این است که صرفاً با مشاهده الگوهای قیمتی دست به الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس اقدام میزنند. الگوهای قیمتی هرچقدر هم که به صورت کامل و با تمام نشانههای ذکر شده شکل بگیرند، نباید به عنوان تنها فاکتور برای تصمیمگیری در خرید و فروش سهام در نظر گرفته شوند.
باید توجه داشته باشید که حتماً سایر ابزارها از قبیل اندیکاتورها در کنار تشخیص الگوها مورد بررسی قرار بگیرند. در صورتی که نشانههای متعددی بر تأیید الگوی قیمت حکایت داشتند، حال وقت تصمیمگیری و رسیدن به نتیجه نهایی است.
سؤالات متداول
1. الگوی فنجان و دسته چه سیگنالی صادر میکند؟
این الگو سیگنال صعودی صادر میکند و معمولا در روندهای صعودی نیز تشکیل میشود.
2. حد زیان در الگوی کاپ را چگونه انتخاب کنیم؟
معمولا حد زیان الگوی کاپ باید کمی بالاتر از پایینترین نقطه دسته فنجان در نظر گرفته شود.
3. الگوی کاپ معمولا در چه بازی زمانی شکل میگیرد؟
معمولا این الگو در تایم فریمهای یک ماه تا یک سال در نمودار ایجاد میشود. البته در برخی مواقع زمان بیشتری نیز به طول میانجامد.
کلام پایانی
در این مقاله به معرفی الگوی فنجان و دسته پرداختیم. با استفاده از الگوی کاپ در تحلیل تکنیکال میتوانید سیگنالهای صعودی نسبتاً قدرتمندی را در تایم فریمهای بلندمدت دریافت کنید که بسیار ارزشمند هستند. همانطور که مشاهده کردید، مفاهیم پیرامون الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چندان پیچیده نیستند. اما آنچه که اهمیت پیدا میکنند، مهارت در تشخیص به موقع و استفاده صحیح از آنها است. این مهم به دست نمیآید مگر با انجام تمرینهای عملی متعدد که یک تحلیلگر زیر نظر مدرس متخصص پشت سر بگذارد.