چهار نوع اصلی از اندیکاتورها

بررسی مقایسه ای اثربخشی اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال از نوع روند با نوسان گر تصادفی در تحلیل اوراق بهادار شرکت های دارویی مقاله
مقدمه:هدف اصلی سرمایه گذاران حداکثر کردن سود و منفعت اکتسابی می باشد، لذا معرفی بهینه ترین روش جهت انجام معاملات برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به استقبال سرمایه گذاران به روش های تحلیل تکنیکی، این تحقیق به مقایسه اندیکاتورهای هشدار دهنده معاملات از نوع روند با اندیکاتورهای نوع نوسان گر پرداخته تا نشان دهد کدام یک از این دو دسته از اندیکاتورها، بازدهی بیشتری را نصیب سرمایه گذاران می نمایند. روش پژوهش: این تحقیق کاربردی - پس رویدادی با جمع آوری داده های کمی مورد نیاز به روش کتابخانه ای به آزمون مقایسه دو روش تحلیل تکنیکی پرداخته است. پژوهش در حوزه مالی و بازار سرمایه با تمرکز بر بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی از ابتدای سال 1391 تا پایان سال 1392 انجام شده است. جامعه تحقیق شامل کلیه شرکت های دارویی بود که قبل از شروع دوره تحقیق در بورس اوراق بهادار تهران پذیرش شده باشند و شامل 467 شرکت می شود. به منظور مقایسه میانگین بازدهی حاصل از دو نوع مختلف اندیکاتورهای روش تکنیکی از روش آزمون مقایسه زوجی استفاده شد. یافته ها: بین دو میانگین بازدهی، رابطه معنی داری وجود داشت (0.034=p). منفی بودن حد بالا و حد پایین نیز به این معنی است که بازدهی حاصل از اندیکاتورهای نوسان گر منفعت بیشتری را نسبت به بازدهی حاصل از اندیکاتورهای روند نصیب سرمایه گذاران می نماید. نتیجه گیری: اندیکاتورهای نوسان گر بازدهی بیشتری را نسبت به اندیکاتورهای روند بدست می دهند که با توجه به آن استفاده از اندیکاتورهای نوسان گر در معاملات بازدهی بیشتری را نصیب سرمایه گذاران می نماید.بررسی مقایسه ای اثربخشی اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال از نوع روند با نوسانگر تصادفی در تحلیل اوراق بهادار شرکت های دارویی با توجه به استقبال سرمایه گذاران به روش های تحلیل تکنیکی ، در این تحقیق به مقایسه اندیکاتورهای هشدار دهنده معاملات از نوع روند با اندیکاتورهای نوع نوسانگر پرداخته ایم تا نشان دهیم کدام یک از این دو دسته از اندیکاتورها ، بازدهی بیشتری را نصیب سرمایه گذاران می نمایند. با توجه به این که هدف اصلی سرمایه گذاران حداکثر کردن سود و منفعت اکتسابی می باشد ، لذا معرفی بهینه ترین روش جهت انجام معاملات برای سرمایه گذاران از اهمیت ویژه ای برخوردار است . این تحقیق که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی و از نوع مقایسه ای می باشد با مطالعه اطلاعات گذشته که سبب پس رویدادی شدن ماهیت پژوهش شده است با جمع آوری جمع آوری داده های کمی مورد نیاز به روش کتابخانه ای به آزمون مقایسه این دو روش تحلیل تکنیکی پرداخته ایم که در نتیجه آن با سطح اطمینان 95 درصد ، اندیکاتورهای نوسانگر بازدهی بیشتری را نسبت به اندیکاتورهای روند بدست می دهند که با توجه به آن استفاده از اندیکاتورهای نوسانگر در معاملات بازدهی بیشتری را نصیب سرمایه گذاران می نماید.
Introduction:The main objective of investors to maximize profits is acquired، thus introducing the optimum method for transactions for investors چهار نوع اصلی از اندیکاتورها is of great importance. In spite of investors to methods of technical analysis، this study compares the early warning indicators of transactions of the type of oscillator dealt with indicators to show which of these two categories of the indicators، gained a greater return on invest. Methods:The research، by collecting quantitative data needed to compare two methods of technical analysis was conducted to test library. Research in the field of finance and capital markets with a focus on Tehran Stock Exchange in the period from the beginning of 1391 until the end of 1392 is done. The samples include all pharmaceutical companies that was before the start of the study period in the Tehran Stock Exchange is accepted and included 467 companies. To compare the efficiency of two different types of indicators paired test method technique was used. Findings:Between the average return، there was a significant relationship (p = 0.034). Negative-the-top (1082/1) and lower (2418/23) also means that yields more profit than the return of trend indicators provides investors the benefit Conclusion:Oscillator indicators more efficiently than by trend indicators that according to it، the Oscillators are trading higher yields to investors will benefit. Comparative study of effectiveness of technical analysis indicators with type of trend with accidental oscillator in securities analysis pharmaceutical companies Abstract: with due attention to investors’ interest to technical methods، in this study we proceed to compare dealing warner indicators with type of trend with oscillator type indicators in order to show that which of them has more efficiency for investors. The main purpose of investors is gaining more benefit، hence introducing the optimum method for dealing has a special importance for them. This investigation for purpose of objective is applying and for purpose of method is descriptive-comparative and studying of past information lead nature of investigation post-happening. The results show that with a 95% safety level، oscillator indicators have more efficiency than trend indicators and so using oscillator indicators get more benefit to investors in dealings.
خلاصه ماشینی:
تهرانی و اسماعیلی (1391) تحقیقی را در مورد مقایسه شاخصهای تحلیل تکنیکی با استراتژی خرید و نگهداری انجام دادند که در آخر به این نتیجه دست یافتند که تنها در صورت استفاده از شاخصهای تحلیل تکنیکی نوسانات به صورت ترکیبی و ادغام آنها با یکدیگر میتوان بازدهی بالاتری نسبت به روش خرید و نگهداری کسب نمود. (شکل 1) با توجه به این که ابزارهای متنوعی در تجزیه و تحلیل تکنیکال وجود دارد، ما بر اساس مدلهایی که از استقلال بیشتری نسبت به سایر ابزارها برخوردار بوده و به تنهایی قادر به نشان دادن نقاط ورود و خروج به سهم میباشند، مدلی استخراج نمودهایم که طبق آن، سه سطح اصلی برای تجزیه و تحلیل تکنیکی در نظر گرفته شده است که سطح سوم آن به دو نیم سطح جداگانه تقسیم میشود. درآزمون ادعای تحقیق نیز با توجه به غیرمستقل بودن نمونه و این که به دنبال مقایسه میانگین بازدهی حاصل از دو نوع مختلف اندیکاتورهای روش تکنیکی میباشیم و دادههای ما پیوسته هستند از روش آزمون مقایسه زوجی استفاده شده است. (جداول 1-3) بحث و نتیجهگیری این تحقیق نشان داد که بازدهی حاصل از سرمایهگذاری به روش اندیکاتورهای نوسانگر بیشتر از بازدهی حاصل از روش اندیکاتورهای روند تحلیل تکنیکال در جامعه تحقیق که شامل شرکتهای دارویی فعال در بورس اوراق بهادار هستند میباشد و ادعای محقق در این قلمرو مورد پذیرش قرار گرفت. Some issues on the stability of trading based on technical analysis, Physica A; 2004. Methodical Madness: Technical Analysis and the Irrationality of Exchange-Rate Forecasts, The Economic Journal; 1999. 7- Cofnas, Abe. The forex trading course: a self-study guide to becoming a successful currency trader. Technical Analysis: the complete resource for financial market technicians.
چهار نوع اصلی از اندیکاتورها
همانطور که میدانید تحلیل تکنیکال در فرآیند معاملات سهام در بازار سهام، یکی از ابزارهای مهم به شمار میآید
از تحلیل تکنیکال برای ارزیابی سهام با توجه به روند نمودارها و سایر دادهها میتوان بهره برد. در تحلیل تکنیکال ما به دنبال به دست آوردن ارزش ذاتی سهام نیستیم بلکه تلاش میکنیم با استفاده از ابزارهای موجود در این بخش، به الگوها و پیشبینیهایی چهار نوع اصلی از اندیکاتورها چهار نوع اصلی از اندیکاتورها از آینده سهم دست پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم که اندیکاتور چیست و در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد.
منظور از اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یکی از ابزارهای مهم در تحلیل تکنیکال است که با استفاده از محاسبات ریاضی و معادلات پیچیده روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات مهمی را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد. اندیکاتور به عنوان یک ابزار مهم در تحلیل تکنیکال به منظور کشف الگو و پیشبینی روند سهم استفاده میشود. همچنین از اندیکاتور میتوان برای کشف نقاط مهم در نمودار سهم به منظور سیگنال خرید و فروش نیز استفاده کرد.
در ادامه لازم است بدانید که اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند. عملکرد اندیکاتورهای پیشرو به این شکل است که با توجه به نوسانات و اتفاقاتی که روی قیمت سهم در بازار رخ میدهد، پیشبینی لازم را به شخص اعلام میکنند. اندیکاتورهای دنبالهرو نیز با کمی تأخیر، اتفاقاتی که روی سهم انجام میشود را پیشبینی کرده و هشدار لازم را اعلام میکنند.
در نظر داشته باشید که اندیکاتورها در بازار سرمایه و پروسه ارزیابی و تحلیل سهمها به سه روش قابل استفاده هستند:
۱ –هشدار: اندیکاتورها پتانسیلی دارند که میتوانند قبل از تغییر روند و با توجه به تغییرات قیمتی که در سهم رخ میدهد، هشدارهای لازم را اعلام کنند. به این ترتیب اندیکاتورها گزینه بسیار مناسبی برای اعلان هشدار تغییرات پیش رو برای هر سهم به شمار میآیند.
۲ –پیشبینی: در بازار بورس ابزارهای مختلفی وجود دارد که با استفاده از آنها میتوانید نقطه ورود به سهم را کشف کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای ممکن در تحلیل سهم به منظور کشف نقطه ورود به شمار میآیند.
۳ –تایید: یکی از مهمترین کاربردهای اندیکاتور در تحلیل تکنیکال، دریافت تایید از تشخیص صحیح روند سهام یا پیشبینی آن است. این فرآیند زمانی رخ میدهد که تحلیلگر با استفاده از دادههای در دسترس، فرآیند تحلیل را آغاز میکند و در نهایت به دنبال یک تایید برای تشخیص روند سهم و پیشبینی آینده آن است.
انواع اندیکاتورها را بشناسیم!
اندیکاتور باندهای بولینگر (bollinger bands)
این نوع از اندیکاتور همانطور که از نامش پیدا است، توسط جان بولینگر توسعه داده شد و شامل دو نوار نوسانی است که به نوعی در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت هستند. زمانی که در بازار بورس هیجانات قالب شود و سهم از نظر قیمتی در نوسانهای شدید باشد این نوارهای بالا و پایینی پهنتر میشوند.
در مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کاهش یابد، فاصله این دو نوار از هم کمتر خواهد شد. تحلیلگران و فعالان بورس با استفاده از همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور قادر به کشف نقاط مهم به منظور ورود به سهم هستند. پس با این تفاسیر کارشناسان با استفاده از اندیکاتور باندهای بولینگر میتوانند نقاط ورود و خروج از سهم را تشخیص داده و معاملات خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند.
ساختار باندهای بولینگر:
میانگین متحرک ساده: این میانگین متحرک معمولا در بازه زمانی ۲۰ روزه قابل تنظیم است.
باند بالایی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده بیشتر هستند.
باند پایینی: با استفاده از ۲ انحراف معیاری تخمین زده میشود که از میانگین متحرک ساده کمتر هستند.
کاربردهای باندهای بولینگر:
باندهای بولینگر پایین به نوعی نمایانگر محدوده حمایتی سهم هستند. زمانی که نمودار اصلی با باندهای پایین برخورد داشته باشد یعنی فشار فروش در آن نقطه بیش از حد است و در ادامه تمایل به خرید در این سهم افزایش پیدا خواهد کرد. چرا که سهم افت خود را کرده است و الان زمان مناسب برای ورود به سهم است.
برخورد نمودار چهار نوع اصلی از اندیکاتورها اصلی قیمت با باندهای بالا نیز به این معنی است که تقاضا برای خرید سهم بالا است. زمانی که این برخورد انجام شود به نوعی سهامداران به فروش سهم تمایل پیدا خواهند کرد. در نظر داشته باشید که برخی اندیکاتورها با هم قابل بررسی و ارزیابی هستند که در این مورد اندیکاتور RSI نیز از گزینههای خوب به شمار میآید. شما با استفاده و ترکیب این دو اندیکاتور در تحلیلهای خود قادر هستید که نقاط ورود و خروج از سهم را به راحتی پیشبینی کنید.
1. اندیکاتور ابر ایچیموکو (ichimoku cloud)
اندیکاتور ابر ایچیموکو، به عنوان یک اندیکاتور مهم و همهکاره در فرآیند تحلیل تکنیکال قابل استفاده است. شما از این اندیکاتور میتوانید برای تشخیص نقاط حمایت و مقاومت، تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی استفاده کنید.
اندیکاتور ابر ایچیموکو در نگاه اول بر روی نمودار کمی پیچیده به نظر میرسد اما در صورت آشنایی با این اندیکاتور خواهید فهمید که به راحتی قابل بررسی و ارزیابی است. با استفاده از این اندیکاتور به راحتی سیگنال خرید چهار نوع اصلی از اندیکاتورها و فروش در سهم را میتوانید پیشبینی کنید.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو:
شناسایی روند سهم
شناسایی نقاط حمایت و مقاومت
شناسایی جهت و قدرت روند
کسب اطلاعات مهم از سهم در بازه زمانی کوتاه
سیگنالهای ورود و خروج از سهم
شناسایی نقاط برگشت سهم
2. اندیکاتور میانگین متحرک (moving average)
در ادامه بحث اندیکاتور چیست به میانگین متحرک میرسیم که در اصل از نوع اندیکاتورهای دنبالکننده است و از تغییرات قیمت سهم، اطلاعات لازم را کسب میکند. بر عکس حالات قبلی در اندیکاتورهایی که اشاره کردیم، این نوع اندیکاتور قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند، بلکه کاربرد اصلی آن به نوعی مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. همینطور در نظر داشته باشید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است چون بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشوند.
این اندیکاتورها در اصل به عنوان پایه و اساس برخی اندیکاتورهای دیگر مانند باندهای بولینگر، مکدی و… به حساب میآیند. دو نوع از اندیکاتورهای مشهور میانگین متحرک، اندیکاتورهای میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی هستند.
1. اندیکاتور MACD: این اندیکاتور مربوط به تعقیب روند و مقدار حرکت است. به زبان ساده زمانی که اندیکاتور مکدی در نمودار به سطح بالایی رسیده باشد نشاندهنده روند صعودی و مناسب در سهم مورد نظر است و در نقطه مقابل زمانی که این اندیکاتور در سطح پایینتری قرار داشته باشد، سهم در حالت نزولی خواهد بود. همیشه به یاد داشته باشید که خطوط متقاطع اندیکاتور MACD، سیگنال محل خرید و فروش در سهم را به شما نمایش میدهد.
2. اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI نشانگر قدرت روند سهم در بازار است و قدرت حرکت را از آن دریافت میکنیم. همچنین کندل صعودی و نزولی را میتوان از این اندیکاتور دریافت نمود. فعالان بازار معمولاً در تحلیلهای خود از این نوع اندیکاتور به وفور استفاده میکنند.
3. اندیکاتور واگرایی: شما با استفاده از این اندیکاتور میتوانید به جزئیات دقیقی که در قیمت یک سهم نهفته است پی ببرید. همینطور سیگنالهای ارسال شده از این اندیکاتور را نمیتوان در خود قیمت مشاهده کرد. واگراییها اغلب برای شناسایی نقاط برگشتی یا زمان معامله بکار میروند و قادر هستند حرکت آرام و روند ضعیف را نمایان کنند.
4. اندیکاتور COT: از این اندیکاتور بیشتر در صندوقهای سرمایهگذاری استفاده میشود و با استفاده از آن میتوان بازده سالیانه سرمایه را حمایت کرد. در ضمن به شما این امکان را میدهد که موقعیت مکانی تاریخی را در برابر حرکت قیمت تاریخی، دنبال کنید و استراتژیهای تجاری سودآور را به راحتی ایجاد کنید.
سخن آخر
تحلیل تکنیکال یکی از بازوان قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است. در فرآیند تحلیل تکنیکال شما قادر هستید از ابزارهای متنوعی استفاده کنید. در این میان اندیکاتورها از بهترین ابزارهای تحلیلی در این پروسه هستند.
طبقهبندی اندیکاتورها
اندیکاتورها را میتوان در سه گروه اصلی به شرح زیر، طبقهبندی نمود:
- اندیکاتورهای روندنما[13]: این اندیکاتورها در وهله نخست سعی میکنند تشخیص دهند که آیا با یک بازار جهتدار مواجه هستیم یا با یک بازار نوسانی و بدون جهت. سپس در صورتی که بازار از نوع رونددار باشد تلاش میکنند جهت این روند را به صورت صعودی یا نزولی مشخص نمایند.
رونددار بودن یا نبودن بازار از این جهت واجد اهمیت است که (همان طور که در فصلهای قبل بیان شد) روش معاملاتی در بازارهای رونددار و بدون روند کاملا متفاوت و حتی متضاد با یکدیگر میباشد.
برخی از رایجترین اندیکاتورهای روندنما عبارتند از انواع میانگینهای متحرک ساده [14] و نمایی [15] و غیره، باند بولینگر، اندیکاتور پارابولیک سار، ایچیموکو، میانگینهای متحرک جهتدار، وغیره… این اندیکاتورها در اغلب نرمافزارهای تکنیکال در گروه جداگانهای تحت عنوان اندیکاتورهای Trend Follower یا به اختصار Trend طبقهبندی میشوند که به معنی اندیکاتورهایی است که دنبال کننده روند میباشند.
مشهورترین اندیکاتور روندنما، که قاعدتا اولین اندیکاتور ابداعی در تاریخچه تحلیل تکنیکال است، اندیکاتور میانگین متحرک میباشد. در تصویر زیر میتوانید نمونهای از نحوه کاربرد اندیکاتور میانگین متحرک را بر روی نمودار زوج ارز یورو/دلار ملاحظه نمایید.
این اندیکاتور میتواند نوع بازار و جهت روند را به شرح زیر نمایش دهد:
در مورد روندهای نزولی نیز کافیست هر دو شرط فوق را کاملا قرینه نمایید. اما برای بازارهای رنج [16] روش تشخیص به این صورت است که اگر شیب اندیکاتور تقریبا افقی بوده و قیمت مرتبا از بالا به پایین و از پایین به بالا، اندیکاتور را قطع نماید در این صورت متوجه میشویم که با یک بازار رنج و فاقد روند [16] مواجه هستیم.
- اندیکاتورهای نوساننما: اندیکاتورهای نوساننما یا اسیلاتورها [18] با هدف تولید و صدور سیگنالهای خرید و فروش طراحی شدهاند. مهمترین وظیفه اسیلاتورها این است که بتوانند بهترین نقاط را جهت ورود و خروج به بازار پیدا کرده و آنها را در سریعترین زمان به معاملهگر پیشنهاد دهند. معمولا اسیلاتورها سیگنالهای خود را برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش ویا برمبنای تلاقی با خط سیگنال تولید میکنند. اسیلاتورها اغلب در یک محدوده مشخص نوسان نموده و سیگنالهای خود را بر مبنای عبور از سطوح معینی تحت عنوان نواحی اشباع خرید [19] و اشباع فروش [20] ایجاد میکنند به این صورت که خروج اندیکاتور از این دو ناحیه به معنی سیگنال Buy و Sell خواهد بود:
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یا RSI یکی از مشهورترین اندیکاتورهای نوساننما میباشد. همان طور که از نام این اندیکاتور مشخص است فرمول درونی آن به گونهای تعریف شده که بتواند قدرت خریداران و فروشندگان را اندازهگیری نموده و آنها را با یکدیگر مقایسه کند [21] . این اسیلاتور در محدوده اعداد صفر تا صد نوسان نموده و بر حسب درصد بیان میشود. به عنوان مثال اگر مقدار اندیکاتورRSI برابربا 100% باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در اختیار خریداران قرار گرفته است. و بالعکس اگر مقدار اندیکاتور برابربا صفر باشد یعنی تمامی قدرت بازار بطور کامل در دست فروشندگان است. در تصویر زیر میتوانید اندیکاتور RSI را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا مشاهده نمایید:
[22] در بخشهای بعدی مفصلا در خصوص این اندیکاتور صحبت خواهیم کرد
نواحی اشباع خرید و فروش برای این اندیکاتور برمبنای سطوح 70% و 30% تعریف شدهاند. بنابراین اگر اندیکاتور از ناحیه اشباع خرید خارج گشته و سطح 70% را به سمت پایین قطع کند به معنی صدور سیگنال فروش خواهد بود، و یا اگر اندیکاتور از درون ناحیه اشباع فروش خارج گشته و سطح 30% را به سمت بالا قطع کند به معنی صدور سیگنال خرید خواهد بود. در تصویر فوق میتوانید سیگنالهای خرید و فروش تولید شده توسط اندیکاتور را مشاهده نمایید. دقت کنید که سیگنالهای خرید و فروش برمبنای خروج از نواحی اشباع خرید و فروش صادر میگردند نه برمبنای ورود به این نواحی! همچنین توجه کنید که این نقاط در دنیای واقعی به منزله بهترین و کمریسکترین نقاط برای خرید و فروش نیستند بلکه درواقع نقاط احتمالی بازگشت روند هستد که توسط اسیلاتور پیشنهاد شدهاند.
در تصویر فوق ملاحظه میکنید که از میان چهار سیگنال تولید شده توسط اندیکاتور، سیگنالهای ابتدایی و انتهایی صحیح بودهاند اما سیگنالهای فروش اول و دوم عملکرد مناسبی نداشتهاند و علیرغم صدور سیگنال فروش توسط اندیکاتور اما بازار به روند صعودی خود ادامه داده است. این میتوانست حتی در یک بازار دوطرفه منجر به ضرر و زیان کسی بشود که اقدام به باز کردن پوزیشن فروش نموده است. بنابراین یادمان باشد که اندیکاتورها جادوگر نیستند! اینطور نیست که اندیکاتورها بتوانند تمام حرکات ریز و درشت قیمت را با دقت کامل و صددرصد ایدهآل پیشبینی نموده و هیچ خطایی نداشته باشند!. بلکه اندیکاتورها نیز مانند تمامی ابزارها و مباحث دیگر در تحلیل تکنیکال، مطلقا بینقص نبوده و همواره احتمال نقض شدن سیگنالهای آنها وجود خواهد داشت.
همان طور که در تصویر قبل ملاحظه کردید معمولا احتمال نقض شدن برای آن دسته از سیگنالها که برخلاف جهت روند غالب در بازار صادر شده باشند بیشتر است. در این مثال نیز سیگنالهایی که برخلاف جهت اندیکاتور میانگین متحرک صادر گشتهاند به راحتی Fail شدهاند. پس هنگام استفاده از سیگنالهای تولیدی توسط اسیلاتورها حتما نیم نگاهی نیز به روند جاری در بازار داشته باشید.
این یک قاعده کلی در تحلیل تکنیکال است که «سیگنالهایی که برخلاف جهت روند باشند اغلب Fail میشوند». اسیلاتورها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در استفاده از سیگنالهای خلاف جهت روند آنها باید احتیاط کرد. درواقع اسیلاتورها بهترین سیگنالهای خود را اغلب در بازارهای رنج و نوسانی تولید میکنند و جذابترین کاربرد آنها جهت استفاده در بازارهای سینوسی است.
برخی از رایجترین اسیلاتورها که اغلب مورد استفاده معاملهگران قرار میگیرند عبارتند از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی(RSI)، مکدی(MACD)، استوکاستیک، مومنتوم، ATR، CCI، RVI و … . هرچقدر که اسیلاتورها را در تایمفریمهای بالاتر استفاده نموده ویا از دوره تناوب بزرگتری برای آنها استفاده کنید، معمولا تعداد سیگنالهای صادره توسط آنها کمتر خواهد شد ولی درعوض میزان خطای این سیگنالها نیز کمتر میشود. سعی کنید از اسیلاتورها به تنهایی استفاده نکنید بلکه در سیستم معاملاتی خودتان از یک اندیکاتور روندنما (مانند میانگین متحرک) در کنار اسیلاتور استفاده کنید تا بتوانید صحت و اعتبار سیگنالهای تولیدی توسط اسیلاتور را با اندیکاتور روندنما ارزیابی نمایید.
- اندیکاتورهای حجمی [22] : اندیکاتورهای حجمی ساخته شدهاند تا میزان تزریق نقدینگی به درون بازار ویا میزان خروج پول از درون بازار را اندازهگیری نمایند. یکی از مهمترین دغدغههای همیشگی معاملهگران این است که بتوانند بدون برخورداری از رانت اطلاعاتی و بدون دسترسی به اطلاعات پنهانی، از نحوه جریان پول هوشمند [23] درون بازار مطلع بشوند. اندیکاتورهای حجمی تلاش میکنند تا با استفاده از محاسبات و اندازهگیریهایی که برروی حجم معاملات انجام میدهند نسبت به چگونگی ورود و خروج اسمارت مانی به درون بازار آگاهی یابند و معاملهگر را قادر به موجسواری بر روی جریان نقدینگی نمایند.
یک تحلیلگر تکنیکال برای آگاهی از همه آنچه که در پشت پرده بازار در حال وقوع است صرفا به سه فاکتور «قیمت»، «زمان» و «حجم معاملات» احتیاج دارد. فرض بر این است که تحلیلگر تکنیکال میتواند کلیه محاسبات و اندازهگیریهای لازم را صرفا با اتکا به همین سه متغیر اصلی انجام بدهد. نمودارها و اندیکاتورهای موردنیاز را رسم نموده و کلیه پیشبینیها و تصمیمگیریهای لازم را جهت ورود و خروج موفق، انجام دهد.2
تاکنون درخصوص رکنهای اول و دوم بازار (یعنی قیمت و زمان) مفصلا صحبت کردهایم، در مورد رکن سوم (یعنی حجم معاملات) نیز برخی نکات را به صورت پراکنده ارایه کردیم. به عنوان مثال در مبحث سطوح حمایت و مقاومت گفتیم که به هنگام شکسته شدن سطوح حمایت و مقاومت، افزایش حجم معاملات میتواند متضمن شکست معتبر باشد. ویا در مبحث پترنهای تکنیکال گفتیم که هنگام تشکیل الگوهای بازگشتی (مانند الگوهای سقف دوقلو و سروشانه و غیره) بر روی پیوتهای اصلی این الگوها شاهد کاهش حجم معاملاتی – به عنوان نشانه ای مبنی بر به پایان رسیدن عمر روند- خواهیم بود.
یکی از رفتارهای مهم بازار به این صورت است که هرگاه قیمت همسوی با روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات در بازار نیز افزایش خواهد یافت. و برعکس، هرگاه قیمت وارد فاز اصلاحی گشته و برخلاف جهت روند بلندمدت حرکت نماید، حجم معاملات نیز رو به کاهش خواهد نهاد. اگر از یک بورسباز قدیمی بپرسید حتما با این قاعده تجربی آشنا خواهد بود که «بازار بورس برای مثبت شدن نیاز به افزایش حجم معاملاتی دارد». بدون تزریق نقدینگی به درون بازار و بدون افزایش ارزش معاملات روزانه هرگز نمیتوانیم شاهد رشد پایدار و باثبات قیمتها در بورس باشیم. وبالعکس، اگر جریان نقدینگی در بازار بورس کاهش یافته و ارزش معاملات کم بشود، منجر به رکود بازار سرمایه و نزول قیمتها خواهد شد. به عبارت بهتر، بازار بورس همچون یک بادکنک میماند که هرگاه پول به درون این بادکنک دمیده شود موجب انبساط بادکنک و افزایش سطح قیمتها میگردد، و خروج نقدینگی از درون بادکنک موجب کوچکتر شدن آن و نزول قیمتها میشود. در نمودار زیر میتوانید افزایش حجم معاملات روزانه را که موجب اتمام روند نزولی شاخص کل بورس ایران و آغاز روند صعودی گشته است ملاحظه نمایید. جهت مشاهده بهتر حجم معاملات از اندیکاتور Volume استفاده کردهایم. این اندیکاتور حجم معاملات در هر کندل را به صورت یک نمودار میلهای در پنجرهای جداگانه رسم میکند با این تفاوت که هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی افزایش پیدا کرده باشد آن را به رنگ سبز نمایش میدهد و هرگاه حجم معاملات نسبت به کندل قبلی کمتر شده باشد آن را به رنگ قرمز نمایش خواهد داد.
این قاعده در بازارهای دوطرفه، مانند بازار فارکس یا بازار بورس بین الملل، حتی در روندهای نزولی نیز صادق است یعنی در یک روند نزولی بلندمدت هربار که قیمت در کوتاهمدت نیز شروع به نزول نماید با افزایش حجم معاملاتی همراه خواهد شد. به عنوان مثال در تصویر زیر میتوانید قیمت جهانی نفت را مشاهده کنید که با هربار از دست دادن یک کف حمایتی، بلافاصله با افزایش حجم معاملاتی مواجه گشته است. این افزایش حجم به دلیل باز کردن پوزیشنهای فروش فراوان توسط معاملهگران Seller بوده که امیدوار به کسب سود از نزول قیمت بودهاند.
یک ابهام رایج در میان نوآموزان این است که چگونه میتوانیم ورود پول هوشمند به درون بازار را تشخیص داده و تفاوت آن را با خروج پول هوشمند از بازار متوجه بشویم؟ به عنوان مثال فرض کنید حجم معاملات برای یک سهم دلخواه در یک روز خاص شدیدا افزایش پیدا کرده و چند برابر متوسط حجم همیشگیاش بشود. به عنوان مثال در تصویر زیر، وضعیت معاملات روزانه برای سهام شرکت سرمایهگذاری ملت را مشاهده میکنید. در حالی که متوسط حجم روزانه برای این سهم صرفا 3 میلیون سهم بوده است اما حجم معاملات امروز بطور ناگهانی به 12 میلیون سهم افزایش پیدا کرده است. این کاملا واضح است که یک اتفاق مهم برای سهم رخ داده است اما سوال اصلی این است که از کجا میتوانیم متوجه شویم که آیا شاهد ورود پول هوشمند به درون سهم هستیم یا این که بازیگران اصلی در حال خروج از آن بودهاند؟!
برای پاسخ این سوال مهم میتوانید به سه روش زیر عمل کنید:
نخست این که قدرت خریداران را با فروشندگان مقایسه نمایید و هر کدام را که از قدرت بیشتری برخوردارند، برنده نهایی این زورآزمایی درنظر بگیرید. به این منظور باید «سرانه خرید» را برای خریداران حقیقی محاسبه نموده و آن را با «سرانه فروش» برای فروشندگان حقیقی مقایسه نمایید. جهت پیدا کردن سرانه خرید حقیقی کافیست «ارزش معاملات روزانه» را بر «تعداد خریداران حقیقی» تقسیم کنید (و البته یادتان باشد که صرفا بخش حقیقی از معاملات را در ارزش روزانه لحاظ کنید) به همین ترتیب میتوانید سرانه فروش را برای فروشندگان حقیقی بدست آورید. در مثال فوق جهت سهولت محاسبات، عمدا نمونهای را انتخاب کردهایم که درصد معاملات حقوقی برای آن ناچیز بوده و به راحتی قابل حذف از محاسبات باشد. مشخص میشود که هر خریدار حقیقی بطور متوسط مبلغ 4.1 میلیون تومان خرید داشته است، در حالی که هر فروشنده حقیقی بطور متوسط 2.7 میلیون تومان از سهام خود را فروخته است. بنابراین افراد ثروتمندتر که از قدرت مالی بیشتری برخوردار بودهاند، در سمت خریداران قرار داشتهاند، نه فروشندگان! و به همین راحتی مشخص شد که جهت جریان پول هوشمند به درون شرکت بوده است.
روش دوم این است که قیمت «آخرین معامله» را با «قیمت پایانی» مقایسه کنید. میدانید که قیمت پایانی در بورس ایران صرفا یک متوسط آماری است که توسط سازمان بورس محاسبه گشته و در اختیار سهامداران قرار داده میشود. شما میتوانید از مقایسه «آخرین قیمت» با «قیمت پایانی» به نحوه ورود یا خروج نقدینگی پی ببرید. به این صورت که اگر قیمت آخرین معامله بمقدار قابل توجهی از قیمت پایانی بالاتر باشد، یعنی شاهد ورود جریان نقدینگی به درون سهم بودهایم، و برعکس اگر قیمت آخرین معامله از قیمت پایانی به مقدار قابل توجهی کمتر باشد، یعنی شاهد خروج پول از سهم بودهایم. در مثال فوق ملاحظه کردید که قیمت آخرین معامله برابربا 4.9 درصد و قیمت پایانی برابربا 3.1 درصد بودهاند. به عبارت دیگر آخرین قیمت به اندازه 1.8 درصد از قیمت پایانی بیشتر بوده است. بنابراین نقدینگی به درون سهام وارد شده است.
دو روشی که اشاره کردیم جزو روشهای تجربی در بورس ایران – و اصطلاحا قواعد تابلوخوانی- محسوب میشوند. اما سومین روش که ذیلا اشاره خواهد شد یک روش کاملا نموداری و تکنیکال است که به لحاظ تئوریک میتوان از آن برای تشخیص نحوه ورود و خروج پول استفاده کرد. در این روش صرفا کافیست به رنگ بدنه کندل نگاه کنید. در صورتی که رنگ بدنه کندل سبز بوده و قیمت Close به مقدار قابل توجهی بالاتر از Open باشد، فرض را بر این میگذاریم که با ورود پول هوشمند به درون بازار مواجه بودهایم. ویا برعکس، اگر بدنه کندل به رنگ قرمز بوده و Close به میزان قابل توجهی پایینتر از Open باشد، یعنی با خروج نقدینگی از بازار مواجه بودهایم. به عنوان مثال در تصویر فوق از مقایسه اولین و آخرین قیمتهای روزانه – یعنی 695 و 728 ریال- به سادگی مشخص میشود که رنگ بدنه کندل سبز بوده و جریان نقدینگی به درون سهم جاری گشته است.
تا اینجا بررسی اجمالی بر روی مهمترین صفات و ویژگیهای اندیکاتورها انجام دادیم. از این به بعد میخواهیم برخی از مهمترین اندیکاتورها را یک به یک معرفی نموده و مورد بحث و بررسی دقیق قرار دهیم. در جدول زیر فهرست مختصری از اسامی اندیکاتورهایی که تا اینجا معرفی شد را ملاحظه میفرمایید. این فهرست جهت به خاطرسپاری آسانتر نحوه کار هریک از این اندیکاتورها ارایه کردهایم.
اندیکاتور چیست؟ معرفی ۴ مورد از معروف ترین اندیکاتور های ارز دیجیتال
اندیکاتور که معادل فارسی آن شاخص می باشد. یک سری توابع ریاضی اند که کاربرد آن ها در تحلیل نمودار و سنجش دقیق شرایط بازار استفاده می شود. یک تعریف دیگر که در معرفی اندیکاتور می توان به کار برد در واقع ابزار یا به نوعی وسیله کارسرمایه گزاران دیجیتال وتمام افرادی که با ارز دیجیتال کار می کنند وبه نوعی ارتباط دارند است. اندیکاتور ارز دیجیتال را نیز می توان اینگونه معرفی کرد یک ابزار یا وسیله سود آور در بازار دیجیتال می باشد وبرای جلوگیری از ضرر مالی کار بران بسیار کارایی دارد.
کانال تحلیل بیت کوین با بررسی دقیق و کامل بازار ارزهای دیجیتال، سیگنال های دقیق خرید و فروش بیت کوین را به شما ارائه می دهد که شما با کمک این سیگنال ها می توانید به سود دلخواه خود برسید. درواقع بیت کوین سیگنال با گردآوری بهترین تحلیلگران بازار ارزهای دیجیتالی به تاسیس کانالی برای ارائه تحلیل ها پرداخته که شما میتوانید با عضویت در آن از سیگنال های پرسود کانال بهره مند شوید.
معروف ترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال حال در سراسر جهان
شاخص ومقاومت نسبی باند های بولینگر میانگین متحرک این سه نوع از معروف ترین اندیکاتور ها بودند. خب بیاید با این سه نوع معروف بیشتر آشنا شویم:
نوسان گر
این نوع معمولا برای مشخص کردن مناطقی که بیشترین خرید وبیشرین فروش رادارد به کار برده می شوند.
حجمی
تنها کارایی این نوع در برآورد وسنجش حجم معاملات است.
روندنماها
این نوع معمولا روند معاملات را براساس نمودار نمایش م یدهند.
مهمترین کار برد اندیکاتور ارز دیجیتال چیست؟
اندیکاتور یک ابزار است که معمولا به معامله کنند گان این امکان را میدهد تا ارزیابی بهتری درمورد سرمایه ودارایی خود داشته باشند. وهمین طوروضعیت بازار را در وضع کنونی تشخیص داده و آینده را در این مورد پیش بینی می کند و فرصتهای تردید را در کوتاه مدت وهمچنین بلند مدت به معامله کنندگان معرفی می کند. همچنین به طور معمول از کنار هم قرار دادن اسیلاتور واندیکاتور برای تایید ورود وخروج سهم استفاده می کنند.
تازه واردان دنیای ارزهای دیجیتال ممکن است تحت اصطلاحات ارز دیجیتال گیج شوند ، چرا HODL؟ نهنگ چیست؟ اما وحشت نکنید ، برای همه تعریف سادهای وجود دارد. وقتی صحبت از صنایعی می شود که برای مردم روزمره گیج کننده هستند ، بازارهای سهام و دنیای برنامه نویسی رایانه میتوانند در این لیست قرار گیرند. ارز دیجیتال این دو را با هم ترکیب میکند، همه تفاوت های ظریف تجارت در بخش مالی ، در پیچیدگی زبان کامپیوتر انجام میشود.
مورد اطمینان ترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال کدام اند؟
بعضی از مهم ترین اندیکاتورهای ارز دیجیتال:
- قدرت نسبی در تحلیل تکنیکال
- میانگین متحرک
- مک دی در تحلیل تکنیکال
- بولینگرباند
قدرت نسبی درتحلیل تکنیکال
این نوعد معمولا برای تشخیص قدرت خرید کاربران اعم از خریدار وفروشنده به کار می رود. وهم چنین در یک بازده زمانی مشخص با در نظر گرفتن قیمت بسته شده قدرت نسبی بازار را نمایش می دهد.
میانگین متحرک
این نوع معمولا به راحتی روند قیمت را مشخص می کند ودر یک بازده زمانی مشخص قیمت های اصلاح شده را نمایش می دهد.
مک دی در تحلیل تکنیکار
این نوع از اندیکاتور هم نیز یکی دیگر از مدل های است که برای تشخیص روند کار بازار ارز دیجیتال مورد استفاده قرار می گیرد. دو خط اصلی تشکیل دهنده این شاخص شامل خط مک دی وخط سیگنال می باشد. همچنین در این نوع از هیستوگرام نیز استفاده می شود مهم ترین کارایی این نوع، نمایش تقاطع دو خط میانگین متحرک است.
بولینگر باند
برای اندازه گیری نوسانات بازار معمولا از این نوع اندیکاتور استفاده می شود.اجزا مهم تشکیل دهنده این نوع از سه نوع خط می باشد که شامل خط میانی ویک خط در بالا ویک خط در پایین می باشد.
شاخص های فنی یک اندیکاتور ارز دیجیتال چیست؟
استفاده ازیک سری ابزاربرای کمک به یک تاجر برای نظارت بر متغیرهای ترجیحی خود ضروری است. اینجاست که شاخص های فنی وارد عمل می شوند.
اساساً ، شاخص های فنی نمایش گرافیکی فرمول یا عملکردی است که بسته به نیاز سازنده ساخته شده است. قرار دادن همه متغیرها و متغیرها در یک شاخص و نمایش آنها در یک نمودار ، تقریباً غیرممکن است.
به همین دلیل دقیق، این توضیح می دهد که چرا بسیاری از شاخص های فنی ارزهای رمزنگاری شده وجود دارد که معامله گران می توانند به عنوان بخشی از استراتژی خود ادغام کنند.
به عنوان یک قانون نانوشته ، یک معامله گر نباید سعی کند همه شاخص ها را در یک نمودار جای دهد. غالباً ، بیشتر افراد تمایل دارند از همان مجموعه داده استفاده کنند، این امر باعث تقلید می شود و نمودار را بهم می ریزد زیرا سیگنال های متناقض می توانند معامله گر را گیج کنند.
برای مقابله با این مسئله و ایجاد تطابق ، توصیه می شود که یک تاجر فقط از بهترین شاخص فنی رمز ارز استفاده کند.
ماهیت تکامل یافته و سریع بازار ارزهای رمزنگاری بدان معناست که مخترعین مجبور شده اند برای تهیه برخی از بهترین شاخص های فنی ارز رمزنگاری شده به جدول استفاده کنند که دارای کاربردی آسان ، جامع از نظر تعداد متغیرهای یکپارچه بوده و حتی برای یک کشور قابل درک باشند.
کاربرد شاخص های فنی در اندیکاتور های ارز دیجیتال
تجارت موفقیت آمیز در بازار ارزهای رمزپایه بدون کمک شاخص های فنی به ندرت امکان پذیر است. می توانید آنها را در اکثر مبادلات رمزنگاری بزرگ تعبیه کنید، اما کاربرد آنها اغلب تازه کار را گیج می کند. درک شاخص ها و اندیکاتور کار دشواری نیست. کافی است درک کنید که چه شاخصی منعکس می کند و چه چیزی برای آن لازم است. معامله گر با درک هدف حداقل شاخص کلیدی، قادر خواهد بود قسمت اصلی معاملات خود را آگاهانه منعقد کند، و درک هدف هر معامله مبنای تجارت موفق است.
چگونه شاخص های فنی در اندیکاتور ارز دیجیتال استفاده می شوند
شاخص های فنی اگرچه پیش شرط موفقیت در تجارت نیستد ، اما به معامله گران ارزهای رمزپایه ابزارهای ارزآوری معاملاتی رمزنگاری را ارائه می دهند تا هنگام ارزیابی دارایی ها و بازارها از آنها استفاده کنند. به این دلیل که از شاخص های فنی می توان برای شناسایی فرصت های تجاری کوتاه مدت و بلند مدت استفاده کرد. بسیاری از سیستم عامل های تجاری دسترسی به شاخص های فنی محبوب را فراهم می کنند ، سپس می توانند به عنوان مبنای تجارت استفاده شوند ، زیرا به شناسایی سیگنال های خرید و فروش کمک می کنند.
گرچه طیف گسترده ای از شاخص های فنی و اندیکاتور ارز دیجیتال در دسترس است، ولی باید توجه داشته باشید که هیچ راه حلی برای همه موارد وجود ندارد. انتخاب شاخص های مناسب بستگی زیادی به استراتژی ها و تجزیه و تحلیل های تجاری شما دارد. در همین راستا، تجارت موفق می تواند بدون استفاده از شاخص ها نیز اتفاق بیفتد
با این اوصاف ، شاخص هایی وجود دارد که جذابیت گسترده ای دارند ، به لطف ابزار پیش بینی و درک ماهیت آنها. برخی از بهترین شاخص ها برای اندیکاتور ارز دیجیلتا شامل موارد زیر است:
شاخص مقاومت نسبی
نشان می دهد که ممکن است یک دارایی بیش از حد خریداری شده باشد و این نشان دهنده یک فرصت فروش احتمالی است. هنگامی که RSI به زیر ۳۰ کاهش می یابد ، این نشان می دهد که دارایی بیش از حد فروخته می شود و این نشان دهنده یک فرصت خرید احتمالی است.
گروههای بولینگر
باندهای بولینگر در بین معامله گران ارزهای رمزپایه محبوب هستند زیرا یک نقطه مرجع بصری برای شناسایی شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد ارائه می دهند.
خرید / فروش ثابت.
خرید / فروش ثابت. این ابزاری بسیار اساسی و در عین حال محبوب است که به معامله گران امکان می دهد نقاط قیمتی ثابت را برای ورود یا خارج شدن از موقعیت های ارز رمزنگاری شده خود تعریف کنند. خرید و فروش ثابت اغلب در معاملات الگوریتمی گنجانده می شود.
در بهترین روش های موجود در کانال تحلیل ارز دیجیتال (تکنیکال)، جمله های بسیار زیادی ب کار میرود مانند: (گذشته چراغ راه آینده است) برای باز کردن و مفهوم این جمله میتوان گفت: سرمایه گذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و قیمت بیت کوین استفاده می کند به این باور و اعتقاد رسیدن که با بررسی روند نوسانات قیمت ارز دیجیتال در گذشته می توان آینده را پیش بینی کرد.
آیا شاخص ها ی اندیکاتور ارز دیجیتال می توانند با دقت ۱۰۰٪ آینده را پیش بینی کنند؟
نه ، شاخص ها نمی توانند آینده را با دقت زیادی پیش بینی کنند. با این حال ، آنها می توانند به یک معامله گر کمک کنند تا روندها را ارزیابی کند تا جهت و قدرت آنها را ارزیابی کند. منطق شاخص ها شبیه به فیزیک نیوتن است.
راهنمای جامع انواع اندیکاتور میانگین متحرک (MA) و نحوه کار با آنها
در تحلیلهای تکنیکال برای تحلیل حرکت قیمت یک سهم از نمودارها و اندیکاتورها استفاده میشود. یکی از پرکاربردترین اندیکاتورها میانگینهای متحرک هستند که برای پیشبینی حرکت آینده قیمت از سابقه آن استفاده میکنند. در این مطلب شما را با تفاوتهای موجود میان انواع اندیکاتور میانگین متحرک مانند میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک وزنی (WMA)، نحوه محاسبه آنها و نحوه کاربرد آنها در معامله آشنا خواهیم کرد.
اندیکاتور میانگین متحرک چیست؟
اندیکاتور میانگین متحرک (MA) یک ابزار ساده و در عین حال پرکاربرد برای تحلیل تکنیکال است که پایه و اساس بسیاری از ابزارهای معاملاتی مانند اندیکاتور مکدی و یا اسیلاتور استوکستیک را تشکیل میدهد. این اندیکاتور با ارائه مدام میانگین قیمت بروز، مسیر دسترسی به اطلاعات قیمت را هموار میکند. این میانگین قیمت طی یک دوره زمانی به انتخاب معاملهگر انتخاب شده و میتواند 10 روزه، 20 دقیقهای، 30 هفتهای یا … باشد.
استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک در معاملات مزایای مختلفی دارد و این امکان را به شما میدهند که از میان انواع آنها انتخاب کنید. استراتژیهای میانگین متحرک رایج هم هستند و میتوان آنها را با هر تایم فریمی تنظیم کرد. این ویژگی باعث میشود میانگینهای متحرک هم برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم معاملهگران کوتاهمدت گزینه مناسبی باشند.
چرا از میانگین متحرک استفاده کنیم؟
تا وقتی که با چشمهای خودتان ندیده باشید احتمالا باورش برایتان سخت باشد اما اندیکاتور میانگین متحرک تصویری از سطوح مهم قیمت ارائه میدهد. میانگینهای متحرک چند عدد را دریافت کرده و با ارائه یک نقشه از سابقه قیمت آنها را واقعی میکنند؛ این نقشه از سه بخش اساسی تشکیل شده است: ترند (Trend)، حمایت (support) و مقاومت (resistance). در ادامه نگاه مفصلتری به هر یک از این بخشها میاندازیم.
ترندها
زمانی که یک سهم را تحلیل میکنیم اولین سوالی که بایستی بپرسیم این است که آیا ترند قیمت در کار است یا خیر. دو نوع ترند (یا روند) داریم: روندهای صعودی (uptrends) و روندهای نزولی (downtrends).
- روند صعودی – نشاندهنده فشار خرید است که منجر به افزایش قیمتها شده و بطور مرتب سقفها (اسپایک قیمت) و کفهای بالاتر (پولبک قیمت) را رقم میزند.
- روند نزولی – نشاندهنده فشار فروش است که منجر به کاهش قیمتها و به طور مرتب کفها (ریزش قیمت) و سقفهای (پرش قیمت) پایینتر را رقم میزند.
هنگامی که یک سهم در روند خاصی نیست در حالت رنج در نظر گرفته میشود. حالت رنج بر روندهای دیگر مقدم است. با آنکه بسیاری از معاملهگران فصلی میتوانند تنها با نگاه کردن به نمودار سهم خود روندهای قیمتی را ترسیم کنند، روند رنج به داشتن اندیکاتوری دقیق که روند و مولفههای دیگر آن، یعنی حمایت و مقاومت را هم میسنجد کمک میکند.
حمایت و مقاومت
هنگامی که یک سهم در حال رشد است متوجه خواهید شد که قیمت در هنگام پولبک و پیش از از سر گیری رشد خود تمایل دارد که روی محدودههای خاصی توقف کند. نتیجه تکرار این فرایند سقفها و کفهای بالاتر برای یک سهم است.
کفهای بالاتر در واقع پولبکهایی سطحیاند که در آنها قیمت پیش از ادامه روند صعودی خود «توقف میکند». از نظر شما اینکه بتوانید محل این توقفها را پیشبینی کنید عالی نیست؟ این همان کاریست که اندیکاتورهای میانگین متحرک اغلب انجام میدهند.
اندیکاتور میانگین متحرک هنگامی که یک روند صعودی پیش از افزایش به سقفهای جدید پولبک را تجربه کند سطح حمایت را اندازهگیری میکند. به خاطر داشته باشید که روندهای نزولی برعکس روندهای صعودی هستند. این یعنی حمایت در روندهای نزولی سطح مقاومت در صعودهاست زیرا سهم کفها و سقفهای پایینتری رقم زده و نتیجه ریزش قیمتهاست.
لازم است اشاره کنیم که هیچ اندیکاتور تکنیکالی قطعی نیست. با آنکه گرایش سهمها به یافتن حمایت و مقاومت روی میانگینهای متحرک مهم است، ممکن است به سوی بالا یا پایین این خط ها نیز حرکت کنند (که ممکن است نشاندهنده یک بازگشت روند بالقوه باشد).
انواع میانگین متحرک
سه نوع اندیکاتور میانگین متحرک داریم: میانگین متحرک ساده (SMA)، میانگین متحرک نمایی (EMA) و میانگین متحرک وزنی (WMA). اصلاحات بسیاری روی انواع این اندیکاتورها صورت گرفته تا شکلهای دیگری از میانگینهای متحرک را از آن مشتق کنند. هر یک از این اندیکاتورهای میانگین متحرک برای معاملهگران کاربردی بوده و با اولویتهای معاملهگران حقیقی سازگارند.
بهترین گزینه برای آشنایی با اندیکاتور میانگین متحرک آن است که با میانگین متحرک ساده شروع کنید. گاهی اوقات بهترین گزینه، گزینه سادهتر است. احتمال آنکه اندیکاتورهای میانگین متحرک رایج نیز به شکل حمایت و مقاومت عمل کنند بیشتر است، چرا که معاملهگران و سرمایهگذاران سهام را در این سطوح انباشت یا توزیع میکنند.
میانگین متحرک ساده
پرکاربردترین اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک ساده نام دارد. این اندیکاتور مجموع معاملات در یک دوره زمانی را دریافت کرده و میانگین قیمت آن دوره را محاسبه میکند. این دوره با ترتیب زمانی نشان داده میشود. برای مثال یک میانگین متحرک با دوره 200، میانگین 200 قیمت پایانی قبل را نشان میدهد.
یک میانگین متحرک با دوره 200 هم که در تایمفریم 5 دقیقهای تنظیم شده، نشاندهنده متوسط قیمت پایانی 200 کندل (Candle) 5 دقیقهایست. اندیکاتور میانگین متحرک ساده را (مانند هر اندیکاتور میانگین متحرک دیگری) میتوان روی هر بازه زمانی (timeframe) تنظیم کرد.
میانگین متحرک وزنی
اندیکاتور میانگین متحرک وزنی یا WMA وزن بیشتری به دورههای قبلی میدهد اما نه به صورت نمایی؛ این ویژگی باعث میشود که این اندیکاتور نسبت به خط EMA کمی کندتر اما نسبت به خط SMA سریعتر باشد. در این محاسبات دوره ابتدایی کمترین وزن، دوره میانی وزنی متوسط و در نهایت دوره پایانی دو برابر دوره میانی وزن دارد. هرچه یک دوره متاخرتر باشد وزن بیشتری در محاسبات دارد.
میانگین متحرک وزنی در معاملات سنتی به عنوان یک اندیکاتور کوتاهمدت قویتر از SMA بوده و نتیجه متغیرتری ارائه میدهد که برای معاملهگران کوتاهمدت یا متوسط کارکرد بهتری دارد.
میانگین متحرک نمایی
اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک «وزنی» است که وزن و ارزش بیشتری به معاملات اخیر یا قیمتهایی که به انتهای دوره نزدیکترند میدهد. تئوری پشت این محاسبه نیز این است که جدیدترین معاملات، شاخص بهتری برای نشان دادن فشار خرید یا فروش هستند و از این رو وزن بیشتری میگیرند.
نحوه استفاده از میانگینهای متحرک
همانطور که پیشتر گفته شد، از اندیکاتورهای میانگین متحرک میتوان برای تشخیص روندها و سطوح قیمتی مهم (حمایت و مقاومت) استفاده کرد. در ادامه این بخش به توضیح برخی استراتژیها که میتوانید آنها را در معاملاتتان اعمال کنید خواهیم پرداخت.
استراتژی 1: ترند (روند)
اندیکاتور میانگین متحرک دید سریعی از روند به شما میدهد. ما با تحلیل مسیر اندیکاتور میانگین متحرک به راحتی میتوانیم سقفهای جدید قیمت را ببینیم.
همچنین راس اندیکاتور، انتهای خارجی آن، مسیر احتمالی آینده را نشان میدهد. معاملهگران ترند عموما زمانی که قیمت به میانگینهای متحرک قابلملاحظهای میرسد شروع به انباشت میکنند. منظور از «قابل ملاحظه» در اینجا مواردی هستند که بیشترین اطلاعات را در خود دارند، برای مثال 100 MA یا 200 MA که خیلی کم مشاهده میشوند.
استراتژی 2: ترکیب میانگینهای متحرک
بسیاری از افراد دوست دارند میانگینهای متحرک متعددی را در یک نمودار داشته باشند. این کار باعث میشود از مزیت مشاهده روند طولانیمدت و کوتاهمدت بهطور همزمان بهرهمند شوید. به کارگیری هر تعداد از این میانگینها ممکن است، میتوانید از 2 تا 3 MA و حتی یک دسته کامل از اندیکاتورهای میانگین متحرک را در نمودار خود داشته باشید.
تا زمانی که اطلاعات موجود را درک میکنید میتوانید سیگنالها را از آن خوانده و درباره نحوه معامله خود در بازار تصمیم بگیرید. یکی از معنادارترین سیگنالهایی که میتوانید آن را معامله کنید میانگین متحرک سهگانه متقاطع (triple moving average Crossover) است.
استراتژی 3: تقاطعها (Crossovers)
کراساور یا تقاطع میانگین متحرک زمانی اتفاق میافتد که میانگین متحرک جلوتر (بازه زمانی کوتاهتر) میانگین متحرک عقبتر (بازه زمانی بلندتر) را قطع میکند. اگر تقاطع به سوی بالا باشد بریک اوت (Breakout) و اگر به سوی پایین باشد به آن بریک دان (Breakdown) میگوییم. مهمترین تقاطعهایی که معاملهگران رصد میکنند تقاطعهای 50 MA، 100 MA و 200 MA هستند. معاملهگران معمولا استراتژی تقاطع میانگین متحرک خود را بر اساس ترکیب این سه MA میسازند.
- تقاطع مثبتی که از میانگین متحرکهای بالا تشکیل شود تقاطع طلایی (Golden Cross) نامیده میشود.
- تقاطع منفیای که از میانگین متحرکهای بالا شکل بگیر تقاطع مرگ (Death Cross) نام دارد.
تقاطع معمولا زمانی اتفاق میافتد که فروش یا خرید پایان یافته و بازار در حال بازگشت است. این استراتژی اندیکاتوری عالی برای مشاهده پتانسیل بازگشت روند است.
به عنوان مثال اگر میانگین متحرک 50 روزه یک سهم میانگین متحرک 200 روزه آن را به سمت بالا قطع کند این تقاطع نشاندهنده یک ممنتوم گاوی کوتاهمدت برای قیمت بوده و میتواند نقطه ورود خوبی برای یک معامله لانگ بهشمار آید.
این تقاطع نشان میدهد سرعت سهم در 50 روز گذشته نسبت به 200 روز گذشته بیشتر بوده است. اگر میانگین متحرک 50 روزه میانگین متحرک 200 روزه را به پایین قطع کند، شاهد تقاطعی خرسی خواهیم بود که میتواند نقطه ورود خوبی برای معامله شورت باشد.
استراتژی 4: نقاط ورود (Entries) و خروج (Exits)
از اندیکاتور میانگین متحرک میتوان برای اصلاح نقاط ورود و خروج نیز استفاده کرد. اگر میخواهید روند بازار را متوجه شوید، میتوانید یک سهم را در فاصله پولبک تا یک میانگین متحرک مهم خریداری کنید (با فرض اینکه نقطه میانگین به عنوان حمایت عمل میکند).
برای مثال اگر سهمی در یک روند صعودی کوتاهمدت بالای اندیکاتور میانگین متحرک ساده 50 روزه بوده است، شما میتوانید زمانی که قیمت کاهش یافته و میانگین خود را به عنوان حمایت تست میکند وارد شوید.
اگر به دنبال بازگشت روندها هستید میتوانید زمانی را که یک سهم به بالا یا پایین یک اندیکاتور میانگین متحرک مهم شکسته میشود نقطه ورود بهشمار آورید.
به عنوان مثال اگر سهمی بیش از یکسال بالای میانگین متحرک 50 روزه خود معامله شده است میتوانید وقتی که آن سهم زیر میانگین متحرک 50 روزهاش بسته شد، نقطه ورود برای پوزیشن فروش (short) در نظر بگیرید. به همین ترتیب اگر در همان زمان در پوزیشن خرید (long) هستید، میتوانید آن را نقطه خروج در نظر بگیرید.
استفاده از میانگینهای متحرک به عنوان اندیکاتوری برای نشان دادن محل حد ضرر (Stop Loss) کار نسبتا سادهایست. این اندیکاتور همچنین ابزاری عالی برای پیدا کردن محلیست که میتوانید سفارش خرید خود را ثبت کنید.
چطور میانگین متحرک خود را انتخاب کنیم؟
وقتی پای اندیکاتور میانگین متحرک به میان بیاید هر تریدری اولویتهای خاص خودش را دارد. در ادامه به بیان نکاتی میپردازیم که برای انتخاب میانگین متحرک در نمودارهایتان بایستی بدان توجه کنید.
محاسبات خود را پیچیده نکنید
هدف اندیکاتور میانگین متحرک هموار کردن حرکت قیمت است. اگر نمودار خود را با میانگینهای متحرک متعدد پر کنید این اندیکاتورها ضد و نقیض خواهند شد. تعدادی میانگین متحرک مختلف را امتحان کنید تا بفهمید کدام یک به شما کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرید.
روی سبک معاملاتی خودتان متمرکز شوید
معاملهگران بایستی از میانگین متحرکهایی استفاده کنند که بیشترین ارتباط را با استراتژیهایشان دارد. برای مثال معاملهگران سوئینگ (Swing Traders) ممکن است اندیکاتور میانگین متحرک را در نمودارهای ساعتی استفاده کنند، درحالی که معاملهگران روزانه (Day Traders) به میانگینهای روزانه کوتاهمدت (مثلا EMA 7 روزه) اتکا میکنند.
دوبارهکاری نکنید
تاثیرگذاری اندیکاتور میانگین متحرک را میتوان تا حدی به «معطوف به مقصود» بودن آنها نسبت داد. مثلا معاملهگران روزانه مایلند به VWAP (یک میانگین متحرک حجمی وزنی) توجه کنند، از این رو رفتار خرید ممکن است حول این میانگین تحت تاثیر قرار بگیرد.
به همین ترتیب بسیاری از معاملهگران نیز برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت طولانیمدت به میانگین متحرکهای 200 و 50 روزه توجه دارند. اثربخشی این میانگینهای متحرک به عنوان سطوح قیمتی مهم ممکن است تا حدی به این واقعیت بستگی داشته باشد که بسیاری از معاملهگران آنها را رصد میکنند.
رصد میانگینهای متحرکی که دیگر معاملهگران نیر در حال مشاهده آن هستند ارزشهای زیادی دارد. با آنکه از لحاظ تئوری یک میانگین متحرک 40 روزه از نظر هموارسازی افت و خیزهای قیمت ممکن است به اندازه میانگین متحرک 50 روزه مناسب باشد، اندیکاتور 50 روزه محبوبتر است و احتمال آنکه در تعیین سطوح کلیدی قیمت بتواند کمک بهتری بکند بیشتر است.
معایب اندیکاتور میانگین متحرک
میانگینهای متحرک بر اساس اطلاعات چهار نوع اصلی از اندیکاتورها تاریخی محاسبه میشوند و در محاسبات هیچ چیز ماهیتی قابل پیشبینی ندارد. از این رو نتایج استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. در مواقعی بازار به حمایت/مقاومتها و سیگنالهای معاملاتی تعیینشده توسط MA احترام میگذارد و در مواقع دیگر اصلا طبق آنها پیش نمیرود.
یکی از مشکلات بزرگ آن است که اگر حرکات قیمت پرنوسان شوند ممکن است قیمت جلو و عقب رفته و خطوط بازگشت روند یا سیگنالهای معاملاتی متعدد بسازد.
زمانی که چنین اتفاقی میافتد بهترین کار این است که کاری چهار نوع اصلی از اندیکاتورها نکنید یا از اندیکاتور دیگری استفاده کنید که به شناسایی روند کمک کند. همین اتفاق ممکن است در تقاطعهای MA نیز بیافتد؛ وقتی میانگینهای متحرک برای مدتی در شرایطی پیچیده گیر کنند، ضررهای متعددی را در معاملات موجب خواهند شد.
اندیکاتور میانگین متحرک در شرایطی که روند کاملا مشخص است خوب عمل میکنند اما عملکرد آنها در شرایط رنج یا پرنوسان ضعیف میشود. شما با اصلاح بازه زمانی خود میتوانید این مشکل را به طور موقت حل کنید. گرچه این مشکلات میتوانند صرف نظر از بازه زمانی که انتخاب میکنید وجود داشته باشند.
اگر علاقهمند به آشنایی با سایر اندیکاتورها هستید، پیشنهاد میکنیم راهنمای جامع اندیکاتور RSI را مطالعه کنید.
نتیجهگیری
اندیکاتور میانگین متحرک با هموار کردن نوسانهای قیمت اطلاعات آن را ساده کرده و یک خط هموار یجاد میکند. این کار مشاهده روند را سادهتر میکند. میانگین متحرکهای نمایی نسبت به میانگین متحرکهای ساده سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهند.
این ویژگی در برخی موارد خوب است اما در برخی دیگر ممکن است سبب ایجاد سیگنال غلط شود. میانگین متحرکهایی که دوره زمانی آنها کوتاهتر است (مثلا 20 روز) نیز نسبت به آنهایی که دوره طولانیتری دارند (مثلا 200 روز) سریعتر به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهند.
تقاطعهای میانگین متحرک استراتژی محبوبی برای نقاط ورود و خروج هستند. اندیکاتور میانگین متحرک همچنین میتواند مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را نیز مشخص کند. با آنکه ممکن است این کار بیشتر پیشبینی بنظر بیاید اما اندیکاتور میانگین متحرک همیشه بر اساس اطلاعات تاریخی بوده و تنها قیمت میانگین را در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهند.