پلتفرم معاملاتی

معرفی الگوهای ادامه دهنده

الگوی کف دوقلو

آموزش الگوهای شمعی ژاپنی (بخش سوم پرایس اکشن پیشرفته)

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی را قبل از معرفی الگوها آموزش می‌دهیم، زیرا هر الگو اگر در جای مناسب ظاهر شود و شرایط لازم را داشته باشد میتواند در پیشبینی روند بازار کمک کند. در واقع قبل از آشنایی با الگوها باید با روند بازار و نوع حرکت روند معرفی الگوهای ادامه دهنده آشنا شویم و در آینده بتوانیم این روند هارا شناسایی کنیم که شاید کار ساده ای به نظر بیاید اما مستلزم آموزش صحیح و آشنایی کامل است.

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی

شناسایی روند بازار با الگوهای شمعی

ابتدا باید روند فعلی بازار را شناسایی کنید.

  1. روند صعودی
  2. روند نزولی
  3. روند خنثی یا رنج

در گذشته گفتیم که پرایس اکشن، روش تحلیلی بدون کمک گرفتن از ابزارهای کمک تریدر است. اما در ابتدای کار که هنوز تسلط کافی ندارید میتوانید از اندیکاتور تشخیص روند استفاده کنید. در همین سایت اندیکاتور تغییر روند را به صورت رایگان به نام Trend Change Signal تدارک دیده ایم که میتوانید از آن استفاده کنید.

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی

شناسایی الگوی شمعی ژاپنی

الگوهای شمعی ژاپنی از یک یا چند کندل شمعی ژاپنی تشکیل شده است که نمونه تک کندل آن را در بخش دوم آموزش به نام کندل های قوی صعودی و نزولی آموزش دادیم ( کندل های شمعی ژاپنی ) که این نوع کندل ها ادامه دهنده روند بوده و در تصویر اندیکاتور بالا نیز می‌توانید این الگوها را مشاهده کنید. الگوهای ادامه دهنده در هر روندی که ظاهر شوند، نشانه ادامه دار بودن آن روند هستند.

به مرور در بخش های آتی با الگوهای دیگری نیز آشنا خواهید شد که شناسایی این الگوها در روند اساس پیشبینی بازار بر اساس استراتژی پرایس اکشن است.

تایید الگوی شمعی ژاپنی

موفقیت در معامله به سبک پرایس اکشن به میزان صبر و تامل شما بستگی دارد. به محض دیدن یک الگوها نباید وارد معامله شد بلکه ابتدا باید منتظر الگوی تایید بمانیم. برای پیدا کردن الگوی تایید باید انواع الگوهای شمعی ژاپنی را بشناسیم.

شناسایی انواع الگوهای حرکتی

همانطور که میدانید بازار مطابق تصویر زیر ۴نوع حرکت دارد.

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی

چهار نوع حرکت در بازار

مطابق تصویر بالا چهار نوع حرکت بازار را بررسی میکنیم

۱. صعود استراحت و نزول (RBD)

الگوی اول سمت چپ بالا الگوی (RBD(Rally Base Drop است.

در مرحله اول یک روند صعودی تشخیص میدهیم.
در مرحله دوم ما یک الگوی برگشتی نزولی در انتهای روند شناسایی می کنیم.
در مرحله سوم تایید آن را در ادامه روند گرفته و اقدام به فروش می کنیم.
۲. نزول استراحت و صعود(DBR)

الگوی بالا سمت راست (DBR: (Drop Base Rally عکس بالا

در مرحله اول یک روند نزولی تشخیص می دهیم.
در مرحله دوم ما یک الگوی برگشتی صعودی در انتهای روند شناسایی می کنیم.
در مرحله سوم تایید آن را در ادامه روند گرفته و اقدام به خرید می کنیم.

در این دو نوع حرکت (۱ و ۲) بازار باید ما دنبال الگوی برگشتی یا Reversal باشیم.

٣. نزول استراحت و همچنان نزول(DBD)

الگوی سمت چپ پایین (DBD: (Drop Base Drop عکس بالا

در مرحله اول یک روند نزولی تشخیص می دهیم.
در مرحله دوم ما یک الگوی ادامه دهنده نزولی شناسایی می کنیم.
در مرحله سوم تایید آن را در ادامه روند گرفته و اقدام به فرار می کنیم .
۴. صعود استراحت و صعود(RBR)

الگوی سمت راست پایین (RBR :(Rally Base Rally عکس بالا

در مرحله اول یک روند صعودی تشخیص می دهیم. در مرحله دوم ما یک الگوی ادامه دهنده صعودی شناسایی می کنیم. در مرحله سوم تایید آن را در ادامه روند گرفته و اقدام به خرید مجدد می کنیم. در حرکات DBR و RBD باید دنبال یک الگوی برگشتی در منطقه Base بگردیم. با توجه به تصویر زیر میتوانید این نوع حرکت هارا بهتر بشناسید.

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی

همانطور که میبینید در حرکت RBR و DBD در منطقه Base الگوهای ادامه دهنده رخ داده است. منطقه بیس منطقه بسیار مهمی است به تصویر زیر دقت کنید.

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی

در حرکت RBD، حرکت سهم صعودی و به سمت بالا است. یک الگوی برگشتی نزولی در منطقه Base اتفاق می افتد و در نهایت سهم با افزایش عرضه و کاهش قیمت روبرو می شود. نکته مهم این هست در RBD منقطه Base یک مطقه پرعرضه است و نقش مقاومتی دارد.

بروکر Nordfx

در حرکت DBR ، حرکت سهم نزولی و به سمت پایین است. یک الگوی برگشتی صعودی در منطقه Base اتفاق می افتد و در نهایت سهم با افزایش تقاضا و افزایش قیمت روبرو می شود. پس منطقه Base در این نوع حرکت یک منطقه پرتقاضاست و نقش حمایتی دارد. زون حمایتی و مقاومتی را میتوانید در حرکت حرکت RBR و DBD پیدا کنید. به تصویر زیر دقت کنید.

مراحل استفاده از الگوهای شمعی ژاپنی

ما میخواهیم الگوهای شمعی ژاپنی را در ۴ منطقه حرکتی پیدا کنیم

Bearish Reversal Patterns (منطقه حمایتی)
Bullish Reversal Patterns (منطقه مقاومتی)
Continuation Bullish Patterns (منطقه افزایش تقاضا)
Continuation Bearish Patterns (منطقه افزایش عرضه)

این ناحیه ها در مباحث بعدی آموزش پرایس اکشن بسیار مهم و تاثیر گذار هستند. پس سعی کنید این نواحی را بخوبی درک کنید و بخاطر بسپارید.

الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال

الگوی سقف و کف دوقلو در تحلیل تکنیکال

یکی از الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو است که کاربرد بسیار زیادی در انجام معاملات دارد و در بین تحلیلگران فنی از محبوبیت زیادی برخوردار است. از نام‌های دیگر این الگو میتوان به سقف دوگانه و الگوی M اشاره کرد. به طور کلی الگوهای قیمتی جنبه بصری دارند و شکل آنها در انواع چارت قیمتی ظاهر میشود و به واسطه‌ی اینکه رفتار قیمت پس از تشکلیل این الگوها در گذشته آنالیز شده است، میتوان با مشاهده‌ی دوباره آنها در نمودار یک دارایی مثل سهام، آینده‌ی حرکت قیمت را به صورت احتمالاتی پیش بینی کرد. در این مقاله به معرفی و آموزش الگوی سقف و کف دوقلو خواهیم پرداخت و روش معامله با این الگو را آموزش خواهیم داد.

فلسفه به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

الگوهای بصری تکنیکالی در چارت قیمتی انواع دارایی ظاهر میشوند که علاوه بر شکل ظاهری مشخص، دارای ویژگی‌های منحصر به فردی هستند. معمولا این الگوها بر اساس شکل ظاهری انها نامگذاری شده‌اند. اما فلسفه‌ی به وجود آمدن الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چیزی نیست جز اینکه تکنیکالیست‌ها اعتقاد دارند “تاریخ تکرار می‌شود”!

الگوهای تکنیکالی در گذشته‌ی نمودارها بررسی شده‌اند و طبق آمار در بیشتر مواقع پس از شکل‌گیری آنها، قیمت رفتار مشابه‌ای از خود نشان داده است. مثلا از 1000 باری که فلان الگو در چارت قیمت دیده شده است 700 بار آن قیمت رفتار مشابه‌ای از خود نشان داده است. بنابراین با مشاهده دوباره آن الگو در نمودار می‌توانیم با احتمال 70 درصد حرکت آتی قیمت را پیش بینی کنیم.

توجه کنید این فقط یک احتمال است و هیچ قطعیتی وجود ندارد. اما در تعداد بالای استفاده از آن الگو ما در 70 درصد مواقع توانسته‌ایم آینده را به درستی پیش بینی کنیم و همین موضوع برای اینکه بازدهی برایند معاملات ما سودده باشد کافی است.

انواع الگوهای قیمتی

به طور کلی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دو نوع هستند:

  • الگوهای بازگشتی (Reversal patterns)
  • الگوهای ادامه‌دهنده (Continuation patterns)

الگوی ادامه‌دهنده روند در واقع نشان دهنده حرکت قیمت پس از یک وقفه کوتاه در جهت روند قبلی است. به عبارتی الگوی ادامه‌دهنده، نشان‌دهنده درنگ موقت در یک روند حرکتی است. اگر با مفهوم روند و خطوط روند آشنا نیستید مقاله ترسیم خطوط روند در تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید.

اما الگوهای بازگشتی نشانه تغییر احتمالی روند هستند و زمانی که یک الگوی بازگشتی در چارت قیمت شکل می‌گیرد، میتوان با توجه به اعتبار الگو، پس از تایید شدن آن به معامله وارد شد و طبق همان الگو حد ضرر و حد سود را برای معامله مشخص کرد.

هر کدام از این دسته الگوها (برگشتی و ادامه دهنده) خود شامل تعداد زیادی الگو هستند که الگوی سقف دو قلو و کف دوقلو یکی از انواع الگوی برگشتی است و به علت سادگی و البته تعداد زیاد آنها در چارت سهام، بسیار کاربردی است. در ادامه به معرفی این الگوی بازگشتی خواهیم پرداخت.

الگوی سقف و کف دوقلو چیست؟

همان طور که از نام این الگو مشخص است الگوی سقف یا کف دوقلو از دو دره یا دو سقف هم اندازه تشکیل شده است که الگوی سقف دوقلو در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد و نشان دهنده پایان روند صعودی و آغاز روند نزولی است و الگوی کف دوقلو در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود و بیانگر این است که روند نزولی به اتمام رسیده است و روند صعودی آغاز شده است. اصول کلی این دو الگو یکسان است.

الگوی سقف دوقلو (Double Tops)

الگوی سقف دو قلو از دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل شده است که پایان روند صعودی را نشان می دهد. شکل ظاهری این الگو در تصویر زیر مشخص است (به شکل حرف M).

الگوی سقف دوقلو

الگوی سقف دوقلو

قیمت در یک روند صعودی به نقطه‌ای میرسد که توان عبور از ان را ندارد. بعد از کمی افت، دوباره تلاش می‌کند تا از سقف قبلی عبور کند ولی باز هم شکست میخورد و افت میکند. اگر افت قیمت از افت دفعه قبل بیشتر باشد الگوی سقف دوقلو فعال شده است.

خط گردن

توجه کنید سطحی که قیمت در افت اول آن را تجربه میکند به خط گردن مشهور است و تا زمانی که این خط شکسته نشده است هنوز الگوی سقف دوقلو تایید نشده است. شکست خط گردن به معنی تایید الگوی سقف دوقلو است و اگر این الگو را در چارت سهم خود دیدی باید سهم را بفروشید. اما عجله نکنید! نکته‌های زیادی در این زمینه وجود دارد.

الگوی کف دوقلو (Double Bottoms)

الگوی کف دوقلو دقیقا بر عکس الگوی سقف دوقلو است. این الگو در پایان یک روند نزولی اتفاق میافتد و نشانه تغییر روند نزولی به صعودی است. هر انچه در مورد الگوی سقف دوقلو گفته شده در مورد الگوی کف دوقلو صادق است، اما به صورت معکوس. شکل ظاهری این الگو را در تصویر زیر مشاهده می‌کنید. شکل ظاهری این الگو شبیه حرف W است.

الگوی کف دوقلو

الگوی کف دوقلو

استراتژی معامله با الگوی سقف و کف دوقلو

افراد مبتدی با دیدن شکل ظاهری این الگو در چارت قیمتی فورا اقدام به معامله می‌کنند در صورتی که سه مسئله در اینجا بسیار قابل توجه است:

  • اولا تایید شدن الگو نیازمند علائمی است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
  • دوما اعتبار تمامی الگوها با هم یکسان نیستند.
  • سوما هر شکلی که در نمودار دارای دو قله یا دو دره هم اندازه بود الگوی سقف و کف دوقلو نیست!

تاییدیه الگو‌های سقف و کف‌ دو قلو چیست؟

نکته بسیار مهم درباره معامله با الگوهای قیمتی تایید شدن الگو است و تا زمانی که یک الگو تایید نشده است ما مجاز به باز کردن پوزیشن نیستیم. به عبارت دیگه اگر قصد داریم به کمک این الگو در بورس به معامله بپردازیم تا وقتی که به طور کامل الگوی سقف یا کف دوقلو تایید نشده است ما مجاز به خرید یا فروش سهام بر طبق این الگو نیستیم. اما تاییدیه این الگو چیست؟

زمانی الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است که خط گردن الگو شکسته شود. شکست یک سطح قیمتی یعنی عبور قدرتمند قیمت از سطح مورد نظر (عبور قیمت با یک کندل با بدنه بلند) و بسته شدن حداقل یک کندل دیگر در آن سمت سطح مورد نظر. به این ترتیب میتوانیم بگوییم خط گردن شکسته شده است و الگوی سقف یا کف دوقلو تایید شده است و حالا مجاز به انجام معامله هستیم. از علائم شکست خط گردن افزایش حجم معاملات است که این امر البته الزامی نیست.

توجه کنید قرار نیست ما پیش داوری کنیم و به محض اینکه قیمت نتوانسته است از قله یا دره قبلی عبور کند بگوییم الگوی سقف یا کف دوقلو در حال شکل گیری است. این کار کاملا غیر حرفه‌ای است و در بلند مدت به ضرر شما خواهد بود. معامله‌گر حرفه‌ای تا تشکیل کامل الگو صبر میکند و هیچ عجله‌ای در انجام معامله ندارد.

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

اعتبار الگوهای سقف یا کف دوگانه

اعتبار همه الگوهای سقف یا کف دوقولو یا دوگانه با هم برابر نیستند. اما چه مواردی است که اعتبار این الگو‌ها را افزایش میدهد. از این موارد می‌توان به دو مورد بسیار مهم توجه کرد:

  1. سرعت بیشتر حرکت قیمت در زمانی که به سمت خط گردن حرکت میکند؛
  2. افزایش حجم معاملات در زمانی که قیمت در حال حرکت به سمت خط گردن است.

سرعت حرکت قیمت در معرفی الگوهای ادامه دهنده زمانی که به سمت خط گردن نزدیک میشود بسیار مهم است. اگر سرعت حرکت نسبت به حرکت صعودی برای تشکیل قله یا کف دوم بیشتر باشد اعتبار الگو بیشتر است.

برای مثال الگوی کف دوقلوی زیر را نگاه کنید.

الگوی کف دو قلو

اگر به تصویر دقت کنید متوجه خواهید شد قیمت در زمانی که برای تشکیل کف دوم حرکت کرده است 10 کندل زمان برده است تا خود را از خط گردن به کف دوم رسانده است ولی زمانی که از کف دوم به سمت خط گردن حرکت کرده است تنها با 6 کندل خود را به خط گردن رسانده است و به این ترتیب مشخص است سرعت حرکت در زمان حرکت به سمت خط گردن بیشتر بوده و همین مسئله میتواند اعتبار این الگوی کف دوقلو را بیشتر کند. حال اگر این افزایش سرعت با افزایش حجم معاملات نیز همراه باشد اعتبار الگو بازهم دوچندان خواهد بود.

توجه به این نکات کوچک میتواند در بلند مدت تاثیر زیادی در بازدهی معاملات یک معامله‌گر تکنیکالی داشته باشد.

هر گردی گردو نیست!

بسیاری مواقع شکل ظاهری چارت شبیه الگوی سقف دوقلو یا کف دوقلو است اما به واقع اینگونه نیست. یکی از این موارد که بسیار دیده میشود این است که الگو نسبت به روند قبل از آن بسیار بزرگ است و در واقع به لحاظ زمانی تشکیل الگوی سقف یا کف دوقلو در این مواقع فاقد اعتبار است. برای روشن شدن مطلب به تصویر زیر نگاه کنید.

الگوی سقف دو گانه غلط

الگویی که می‌بینید الگوی سقف دوقلو نیست چراکه نسبت به مرتبه زمانی روند صعودی قبل از خودش بسیار بزرگ است (تقریبا هم اندازه با مرتبه روند قبل خودش است)، در صورتی که زمانی این شکل در نمودار الگوی سقف دوقلو در نظر گرفته می‌شود که نسبت به زمان حرکت روند صعودی قبلی کوچکتر باشد.

بهترین زمان معامله با الگوی سقف یا کف دوقلو

در صورت شکست خط گردن و تایید الگو میتوان به معامله ورود کرد. بنابراین با شکست خط گردن در الگوی سقف دوقلو سیگنال فروش و با شکست خط گردن در الگوی کف دوقلو سیگنال خرید صادر می‌شود.

سیگنال فروش در الگوی سقف دوقلو

شکست خط گردن و سیگنال فروش در الگوی سقف دوقلو

البته گاهی شکست خط گردن چنان سریع است که فرصت معامله را از ما می‌گیرد. در این مواقع بهترین کار این است که صبر کنیم تا قیمت به خط گردن شکسته شده پولبک بزند و در آن زمان می‌توانیم به معامله وارد شویم.

الگوی سقف و کف دوقلو

حد سود و حد ضرر در استراتژی معامله با الگوهای دوقلو

در یک استراتژی معاملاتی کامل در هنگام ورود به معامله باید حد ضرر و حد سود مشخص شود. حد سود یا هدف قیمتی در هنگام معامله با الگوهای دوقلو بسیار جالب است. در بالا گفتیم که با شکست خط گردن می‌توانیم وارد معامله شویم. در این صورت هدف قیمتی که می‌توانیم حد سود خود را در آن نقطه قرار بدهیم به اندازه ارتفاع الگو است. منظور از ارتفاع الگو فاصله بین خط گردن تا سقف یا کف الگو است. به تصویر زیر نگاه کنید.

حد سود در الگوی دوقلو

منبع تصویر: rasabourse.com

در تصویر بالا یک الگوی کف دوقلو را مشاهده می‌کنید. H فاصله بین کف‌ها تا خط گردن است. با شکست خط گردن سیگنال خرید صادر می‌شود و هدف قیمت (حد سود) به اندازه H تعیین می‌شود.

تعیین حد ضرر

در خلال این مقاله گفتیم بهترین زمان برای ورود به معامله بر اساس این الگو زمانی است که قیمت به خط گردن پولبک زده است. این پولبک میتواند داخلی، خارجی یا معمولی باشد (برای آشنایی با انواع پولبک مقاله پولبک چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد چیست را مطالعه کنید). در این صورت برای تعیین حد ضرر می‌توانیم سقف یا کف همان پولبکی که به خط گردن زده شده است را به عنوان حد ضرر در نظر بگیریم.

حد ضرر در الگوی دوقلو

اگر پولبکی اتفاق نیافتاده و با شکست خط گردن وارد معامله شده‌ایم، شکست دوباره خط گردن در جهت معکوس حد ضرر ما خواهد بود.

جمع بندی

در این مقاله به اموزش کامل الگوی سقف و کف دوقلو پرداختیم و نحوه معامله با این الگو را ذکر کردیم. در این زمینه توجه کنید در وهله‌ی اول تا تایید کامل الگو نباید بر اساس آن اقدام به معامله کرد و در وهله دوم اعتبار الگوهای دوقلو در چارت قیمتی با یکدیگر متفاوت هستند.

همچنین توجه کنید این الگو یک الگوی بازگشتی است اما قرار نیست با تشکیل هر الگوی سقف یا کف دو قلو قیمت بدون استثنا تغییر روند دهد، بلکه این فقط یک احتمال قوی است و از این رو تعیین حد ضرر و حد سود بسیار اهمیت دارد. این ذات تحلیل تکنیکال است و تمامی روش‌ها و تحلیل‌های تکنیکالی در فضای احتمالات بیان می‌شود. اگر این موضوع را درک نکنید به زودی مایوس خواهید شد.

در بین افراد مبتدی بسیار شنیده‌ می‌شود که تحلیل تکنیکال در بورس ایران کار نمی‌کند! این جملات خنده‌دار از عدم درک احتمالاتی بودن متدهای تحلیل تکنیکال نشآت می‌گیرد.

آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.

تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.

فیلم آموزشی الگوهای کلاسیک با محسن اسلامی

الگوهای قیمتی، بخش بااهمیت و جدایی ناپذیری از علم گسترده ی تحلیل تکنیکال هستند. در این میان، کاربرد الگوهای کلاسیک، به جهت ساده بودن، اعتبار بالا و رایج بودن، بیشتر از سایر انواع الگوها است. در این که تاریخچه ی این الگوها به چه زمانی بر می گردد، گفته می شود که در دهه ی 1930، فردی به نام ریچارد شاباکر، کتابی را منتشر کرد که مفاهیم پایه و لازم درمورد الگوهای قیمتی را بنا نهاد. الگوهای قیمتی در حقیقت حاصل اختراع شخص خاصی نیستند؛ بلکه، همه ی این الگوها، در بازارهای مختلف دیده شده و کشف شده اند و در نتیجه، الگوها را می توان حاصل روانشناخت جمعی معامله گران و بخشی از ناخودآگاه بازارها خواند. از این رو، برای ایجاد الگوها احتیاجی به یک نیروی خارجی نیست؛ بلکه، الگوها ذاتا ساخته می شوند چون نتیجه ی عملکرد ناخودآگاه معامله گران هستند. همچنین، این الگوها معمولا زمانی ایجاد می شوند که کشمکش بین خریداران و فروشندگان افزایش می یابد و یک حالت سردرگمی جدید در آن مقطع، اتفاق می افتد.

انواع الگوهای قیمتی

انسان ها ذاتا، نیاز و کششی درونی برای پیدا کردن الگوها دارند. بنابراین در هر زمان و مکانی به دنبال کشف و درک الگوهای جدید هستند تا بتوانند از آنها در جهت سازندگی استفاده کنند. در بازارهای مالی نیز، همان گونه که با گذشت زمان بر تعداد این الگوها افزوده می شود، از نظر نوع نیز، الگوهای قیمتی دارای انواع مختلفی هستند که در زیر مختصرا به انواعی از آنان می پردازیم:

1. الگوهای کلاسیک (این الگوها که موضوع اصلی این مجموعه هستند، در واقع نشان دهنده ی احساسات معامله گران در موقعیت های مختلف و در بازه های زمانی طولانی تر هستند. هنگامی که یک الگو تشکیل می گردد، تا زمانی که جهت حرکت بعد از الگو مشخص نشود، معامله گران حالت سردرگمی خود را حفظ می کنند و هنگامی که جهت حرکت پس از خروج از الگو، مشخص شد، احساسات معامله گران نیز در جهت آن حرکت برافروخته می شود.

این نوع از الگوها، ظاهر و شماتیک مشخصی دارند و دارای نشانه های گوناگونی از جمله علائم ظاهری و روند حجم معاملات هستند. بنابراین، تشخیص اصولی و صحیح الگوها، نیازمند مهارت و دانستن نکات مهم آنها می باشد. همان گونه که گفته شد، الگوهای کلاسیک، کاربردی ترین و رایج ترین الگوهایی هستند که در معاملات موفق به معامله گران کمک می کنند.)

2. الگوهای شمعی : این مدل از الگوها، احساسات معامله گران را در قالب کندل های ژاپنی و در یک الی سه کندل نمایش می دهند. در نتیجه، استفاده از این الگوها، ساده است و می توانند تاییدکننده ی برگشت های قیمتی باشند. برخلاف الگوهای کلاسیک، معمولا الگوهای کندلی دارای هدف مشخص نیستند و این یکی از دلایلی است که در بین معامله گران، الگوهای کلاسیک از محبوبیت و دقت بالاتری برخوردار هستند. (لینک آموزش الگوهای شمعی آقای اسلامی)

3. الگوهای هارمونیک : یکی از شاخه های گسترده ی علم تکنیکال، مربوط به الگوهای هارمونیک است. این الگوها دارای نسبت های خاصی از مجموعه نسبت های فیبوناچی هستند که در واقع نشان دهنده ی نظم محاسباتی و نسبتی در نمودار هستند؛ درست همان گونه که این نظم، در طبیعت نیز یافت می شود. لازم به ذکر است که نسبت های مذکور، صرفا نسبت های قیمتی نیستند؛ بلکه نسبت های زمانی هم در الگوهای هارمونیک، دخیل هستند. (لینک آموزش هارمونیک آقای اسلامی)

4. الگوهای الیوتی (این الگوها، دارای دسته بندی خاص خود هستند. بعضی از آنها در امواج اصلی و بعضی دیگر در امواج اصلاحی رخ می دهند که علاوه بر گستردگی خاصی که دارند، دارای ساختارهای منظم و پیچیده هستند. همچنین در بعضی از این الگوها، نسبت های فیبوناچی دخیل هستند. (لینک آموزش الیوت آقای اسلامی)

کمک شایانی که درک این مدل از الگوها به معامله گران می کند، کمک در درک روند جاری و روند آینده ی قیمت است و بنابراین، شاید بتوان گفت که دقیق ترین و سخت ترین الگوها را میی توان در زمره ی الگوهای الیوتی یافت. البته این نکته نیز لازم به ذکر است که بیشتر این الگوها، همان الگوهای کلاسیک هستند که به صورت ساختارمند در آمده اند.)
انواع دیگری از الگوها نیز وجود دارد مانند الگوهایی که در ابزار مختلف مانند ایچیموکو یا باندبولینگر یا چنگال اندروز ایجاد می شوند که در این نوشتار، به همین میزان از توضیحات، اکتفا خواهیم کرد.

انواع الگوهای کلاسیک

الگوهای کلاسیک به دو نوع ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم می شوند. ادامه دهنده بودن الگو به این معنی است که در صورتی که الگو شکسته نشود، قیمت همان مسیری را ادامه خواهد داد که قبل از ورود به الگو طی می کرده است. برخلاف آن، بازگشتی بودن الگو یعنی این که در صورتی که الگو بی اعتبار نشود، قیمت بعد از الگو، مخالف جهت قبل از ورود به الگو حرکت خواهد کرد.

به زبان ساده تر، الگوهای معرفی الگوهای ادامه دهنده ادامه دهنده، روند یا موج قبل از خود را ادامه می دهند و الگوهای بازگشتی، مسیر موج یا روند جاری را تغییر خواهند داد که در این دوره، به یادگیری هرکدام از این الگوها خواهیم پرداخت.

چکیده مطلب

الگوهای قیمتی یا پترن ها (Patterns) فرمی از رفتار قیمت هستند که به دلیل تکرار در گذشته برای ما امکان پیش بینی قیمت را فراهم کرده اند. این الگوها در گذشته آنقدر ایجاد شده اند که از لحاظ آماری برای ما با ارزش هستند و می توانیم برای آینده نیز آنها را تعمیم دهیم.

اساسا الگوهای قیمتی زمانی ایجاد می شوند که بازار دچار بلاتکلیفی می شود و تقابل خریدار و فروشنده داخل فرم خاصی از تراکم که می تواند مستطیل یا مثلت یا …. باشد حبس می شود. حال اینکه خریدار بتواند این حصار را بشکند یا فروشنده در مبحث الگوهای کلاسیک مطرح می شود که قیمت می تواند روند قبلی خود را ادامه دهد (الگوهای ادامه دهنده) یا که برخلاف مسیر قبلی خود حرکت کند (الگوهای برگشتی).

آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز

آشنایی با الگوی برگشتی در تحلیل تکنیکال | بیدارز

ما در مطالب قبلی مفاهیم اساسی روند مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند را بررسی کرده ایم. اکنون می خواهیم قدم بعدی را برداریم که مطالعه‌ الگوهای نمودار است. در قسمت روندها تعریف یک روند به عنوان برخی قله ها و فرورفتگی ها با نام های صعودی یا نزولی بیان شد؛ تا زمانی که سیر افزایشی داشتند، روند صعودی بود.

اگر افت داشته باشند روند نزولی بود. با این حال تأکید شد که بازارها نیز در بازه‌ معینی از زمان حرکت می کنند. این دوره های حرکت جانبی است که در این دو فصل بیشتر ما را نگران می کند. این باور اشتباه است که اکثر تغییرات روند بسیار ناگهانی است.

واقعیت این است که تغییرات مهم روند معمولا نیاز به یک دوره انتقال دارند اما مشکل این است که دوره های انتقال همیشه نشانه برگشت روند نیستند. گاهی اوقات این دوره های جانبی، فقط یک وقفه یا کنسول سازی را در روند موجود نشان می دهند که پس از آن روند اصلی دوباره از سر گرفته می شود.

الگوهای قیمت

مطالعه‌ این دوره های انتقال و پیش بینی آنها، ما را به سمت الگوهای قیمت سوق می دهد. اول از همه، الگوهای قیمت چیست؟ الگوهای قیمت تصاویر یا تشکل هایی هستند که در نمودارهای قیمت سهام یا کالاها مشاهده می شوند که می توانند در بخش های مختلف طبقه بندی شوند و قابل پیش بینی هستند.

الگوی برگشتی و ادامه دار

دو گروه عمده از الگوهای قیمت وجود دارد: برگشتی و ادامه دار. همان طور که از نام آنها پیداست، الگوهای برگشتی بیانگر این است که وارونگی و تغییر مهم در روند در حال وقوع است. از سوی دیگر، الگوهای ادامه نشان میدهد که بازار فقط برای مدتی متوقف شده است، احتمالا برای اصلاح شرایطی که اخیراً در آن کالایی برای مدت طولانی خریداری نشده است یا بیش از حد فروخته شده است، پس از آن روند موجود از سر گرفته خواهد شد. هدف این است که هرچه زودتر بتوانید بین دو الگو تمایز قائل شوید. در الگوی برگشتی مطرح را بررسی می کنیم.

  • سر و شانه، سقف و کف
  • سه قلوهای سقف و کف
  • دوقلوهای سقف و کف
  • اسپایک های سقف و کف
  • الگوی گرد یا نعلبکی

در این قسمت صرفا نحوه‌ شکل گیری قیمت را در نمودار و حجم، نقش تأیید کننده و مهمی در همه‌ این الگوهای قیمت ایفا می کند. در موارد شک معرفی الگوهای ادامه دهنده و تردید و تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مطالعه‌ الگوی حجم همراه با داده های قیمت میتواند عامل تعیین‌ کننده‌ اعتماد به این الگو باشد.

در اکثر الگوهای قیمت نیز تکنیک های اندازه گیری خاصی وجود دارد که به تحلیل گر کمک می کند تا حداقل قیمت را تعیین کند. در حالی که این اهداف فقط تقریب اندازه حرکت بعدی است، آنها در کمک به معامله گر برای ریسک کردن در این زمینه مفید هستند.

الگوی برگشتی و ادامه دار

در الگوی ادامه دهنده را مطالعه می کنیم، آنها الگوهایی به شکل: مثلث، پرچم، گوشه ها و مستطیل هستند که بیشتر نمایان گر توقف روند هستند تا اینکه روند برگشتی را نشان دهند. در نودارها آنها را با نام نکات اساسی مشترک در الگوهای برگشتی قبل از شروع بحث ما در مورد الگوهای اصلی برگشت، چند نکته‌ مقدماتی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود که برای همه‌ این الگوها مشترک است.

  1. پیش نیاز برای هر الگوی برگشت وجود یک روند اولیه است.
  2. اولین اخطار برگشت برای روند، شکستن یک روند مهم است.
  3. هرچه الگویی بزرگتر باشد، حرکت بعدی بیشتر می شود.
  4. الگوهای تاپینگ (سقف) معمولا از نظر طول زمان کوتاه تر، با نوسان بلندتر هستند.
  5. كف معمولا دامنه‌ قیمتی کمتری دارند و ساخت آنها طولانی تر است.
  6. حجم معمولا در روند صعودی اهمیت بیشتری دارد.

نیاز به یک روند اولیه

وجود یک روند اولیه، پیش نیازی مهم برای هر الگوی برگشت است. بدیهی است که بازار باید چیزی برای بازگشت داشته باشد. الگوهایی که گاه در نمودارها ظاهر می شود، شبیه یکی از الگوهای برگشت است.

با این حال اگر بر آن الگوی روند اولیه نبوده باشد، چیزی برای بازگشت وجود ندارد و الگوی آن مشکوک است. دانستن مکان هایی که مناسب ترین الگوها در ساختار روند اتفاق می افتد، یکی از عناصر اصلی در تشخیص الگو است. منظور از داشتن یک روند اولیه برای برگشت موضوع اصلی مفاهیم اندازه گیری است. پیش از این گفته شد که این تکنیک برای شناسایی حداقل ها به کار می روند. در یک بازار افزایشی با الگوهای مشخص سقف بیشترین پتانسیل برای حرکت به سمت پایین و ۱۰۰ درصد بازگشت بازار افزایشی یا برگشت به نقطه شروع است.

شکستن روندهای مهم

اولین نشانه‌ برگشت روند اغلب شکستن یک روند مهم است. با این حال به یاد داشته باشید که نقض یک روند اصلی لزوما نشان گر بازگشت روند نیست. آنچه که گفته شد، تغییر روند است. شکستن یک روند صعودی مهم ممکن است آغازگر الگوی قیمت جانبی باشد که بعدا با نام برگشتی یا نوع تحکیمی شناخته می شود. بعضی اوقات شکستن روند اصلی همزمان با تکمیل الگوی قیمت است.

الگوی بزرگتر، پتانسیل بیشتر: وقتی از اصطلاح «بزرگتر» استفاده می کنیم، به ارتفاع و عرض الگوی قیمت اشاره می کنیم. ارتفاع، نوسانات الگو را اندازه گیری می کند. عرض مقدار زمان لازم برای ساخت و تکمیل الگوی است. اندازه‌ الگو هرچه بزرگتر باشد، یعنی دامنه‌ قیمت در الگو گسترده تر (نوسانات) باشد، ساخت آن طولانی تر خواهد بود، هرچه این زمان طولانی تر باشد الگو اهمیت بیشتری پیدا می کند.

تقریبا تمام تکنیک های اندازه گیری در این دو فصل بر اساس ارتفاع الگو است. این روشی است که در درجه‌ اول برای نمودارهای میله ای استفاده می شود که از یک اندازه گیری عمودی criteria استفاده می کند. روش اندازه گیری عرض افقی یک تکه قیمت معمولا برای نمودار نقطه و رقم است.

در این روش نمودار از دستگاهی معروف به شمارش استفاده می شود که رابطه‌ نزدیکی بین پهنای سقف و کف و هدف اصلی قیمت را در پی دارد. تفاوت بین سقف و کف: الگوی برگشتی سقف معمولا مدت زمان کوتاه تری دارد و از نظر نوسان قیمتی نوسان بلندتری دارد. در سقف معمولا شاهد نوسانات شدید در مدت زمان کم هستیم. به همین دلیل اغلب خرید کردن در کف به مراتب ساده تر از فروختن در سقف است.

شاید یکی از دلایلی که رفتار الگوهای سقف این گونه خائنانه به نظر می رسد این باشد که قیمت ها تمایل بیشتری به افت دارند. برای همین معامله گر همواره می تواند در روند افزایشی سود بیشتر و سریع تری بسازد تا اینکه از نوسانات جزئی یک بازار کاهشی استفاده کند. همه چیز در معرفی الگوهای ادامه دهنده زندگی، مبادله ای بین بازده و ریسک است. خطرات بیشتر با بازده‌ های بیشتر جبران می شود و بالعکس. الگوهای صعود سخت تر است، اما ارزش تلاش را دارند.

حجم مهم تر از صعود است

به طور کلی حجم در جهت روند بازار باید افزایش یابد و این نکته‌ مهمی در تأیید تکمیل کلیدی الگوهای قیمت است. تکمیل هر الگویی باید با افزایش قابل توجه حجم همراه باشد. با این حال، در مراحل اولیه‌ برگشت روند، حجم در بازارهای مهم اهمیت چندانی ندارد. چارتیست ها دوست دارند با کاهش قیمت، شاهد افزایش فعالیت تجارت باشند، اما این امر درست نیست. با این حال، در کف، افزایش حجم کاملا ضروری است. اگر الگوی حجم به هنگام شکست سقف ها افزایش نداشته باشد تقریبا تمام الگو زیر سؤال می رود.

الگوهای ادامه دهنده

همان گونه که در مبحث روندها و ترندها گفته شد، قیمت سهام در طول زمان ثابت نیست و با گذشت زمان تغییر می کند. این تغییرات همواره تغییرات صرفا مثبت و یا صرفا منفی نیستند و قیمت بین این دو حالت نوسان می کند. در این صورت حرکت بازار مانند امواجی است که در دوره ای مثبت و در دوره ای منفی است و در واقع روندهای صعودی و نزولی را تشکیل می دهند.

به خوبی می دانیم که در یک روند نزولی و یا در یک روند صعودی همواره قیمت ها کاهش یا افزایش نمی یابند و در طول یک روند کلی شاهد این هستیم که سهام در طول مسیر رسیدن به هدف خود در مدت زمان چند روزه، معرفی الگوهای ادامه دهنده چند ماهه و یا چند ساله استراحت کنند و برای رسیدن به هدف مشخص خود انرژی کسب کنند. این استراحت ها به صورت یک سری الگوها ظاهر می شوند که به آن‌ها الگوهای ادامه دهنده می گویند که چارتیست‌ها با دیدن شکل گیری الگوهای ادامه دهنده بر روی سهم، به دنبال فرصت‌های مناسب در جهت روند اصلی وارد سهم می شوند. به طور مثال اگر در میانه یک روند صعودی شاهد شکل گیری الگوی ادامه دهنده ای باشیم،‌ سیگنالی از رشد صعودی بعد از این الگو دریافت کرده ایم که می توان با رعایت حد ضرر وارد پوزیشن خرید سهم شد. اتفاقا اینگونه خریدها، خریدهای کم ریسکی هستند. در ادامه به توضیح این الگوها می پردازیم.

الگوی مثلث

مثلث افزایشی: در مثلث های افزایشی که در میانه روند صعودی شکل می گیرد، شاهد قرارگیری کف های بالاتر از یکدیگر هستیم. به گونه ای که سقف ها تغییری نمی کنند و یکسان هستند. در این مثلث قیمت هر بار که به مقاومت استاتیک برخورد می کند، ریزش می یابد اما قبل از اینکه به کف قبلی خود برسد، دوباره قیمت رشد می کند. کانال این مثلث خطوط همگرایی هستند که برای کانال بندی این مثلث بایست کف ها را به یکدیگر و سقف ها را هم به یکدیگر وصل کرد. در این حالت با برخورد خط پایینی و بالایی، شاهد شکل گیری مثلثی هستید که به آن مثلث افزایشی می گویند. باید دقت شود که در این الگو تعداد برخورد به کف و سقف کانال باید ۵ مرتبه باشد.. پس از شکست سقف مثلث با حجم معاملات بالا، شاهد رشد قیمتی به اندازه قاعده اولین حرکت داخل مثلث افزایشی خواهیم بود.

مثلث کاهشی: در مثلث های کاهشی که در میانه روند نزولی شکل می گیرد، شاهد قرارگیری سقف های پایین تر از یکدیگر هستیم. به گونه ای که کف ها تغییری نمی کنند و یکسان هستند. در این مثلث قیمت هر بار که به مقاومت استاتیک برخورد می کند، افزایش می یابد اما قبل از اینکه به سقف قبلی خود برسد، دوباره قیمت نزول می کند. کانال این مثلث خطوط همگرایی هستند که برای رسم کانال بندی این مثلث بایست کف ها را به یکدیگر و سقف ها را هم به یکدیگر وصل کرد. در این حالت با برخورد خط پایینی و بالایی، شاهد شکل گیری مثلثی هستید که به آن مثلث کاهشی می گویند. باید دقت شود که در این الگو تعداد برخورد به کف و سقف کانال باید ۵ مرتبه باشد. پس از شکست کف مثلث با حجم معاملات بالا، شاهد نزول قیمت به اندازه قاعده اولین حرکت داخل مثلث کاهشی خواهیم بود.

مثلث متقارن: مثلث های متقارن در میانه روندهای نزولی و صعودی ظاهر می شوند،. در این مثلث خطوط کانال همگرا هستند و سقف ها پایینتر از سقف قبلی و کف ها بالا تر از کف قبلی تشکیل می شود. به گونه ای که وقتی قیمت به سقف خود برخورد می کند که از سقف قبلی پایینتر است، ریزش میکند اما به کف قبلی خود نمی رسد و دوباره شروع به رشد می کند. باید دقت شود که در این الگو تعداد برخورد به کف و سقف کانال باید ۵ مرتبه باشد. با شکسته شدن ضلع مثلث با حجم معاملات معقول می توان ‌انتظار رشد قیمتی به اندازه فاصله اولین قاعده درونی مثلث را داشت.

در این مثلث با روش دیگری نیز می توان هدف قیمتی را مشخص کرد. برای این کار باید خطی موازی کانال پایینی مثلث از انتهای اولین قاعده درونی مثلث رسم کرد، و هدف سهم برخورد قیمت به این خط می باشد.

الگوی مستطیل:

این الگوی در میانه روند صعودی یا نزولی شکل می گیرد و زمانی ظاهر می شود که قیمت بین حمایت و مقاومت استاتیک نوسان می کند. کانال بندی این الگو دو خط افقی و موازی است که با برخورد قیمت به خط پایین حمایت می شود و افزایش می یابد و با برخورد به سقف، ریزش می کند. باید دقت شود که در این الگو تعداد برخورد به کف و سقف کانال باید ۲ مرتبه باشد. هدف گذاری سهم به اندازه عرض مستطیل پس از شکست سقف کانال در روند های صعودی یا شکست کف کانال در روندهای نزولی است.

الگوی پرچم:

این الگو به خاطر اهداف بالایی که دارد بسیار مورد علاقه ی تحلیلگران است.

پرچم چهارگوش: این پرچم ها از نظر ظاهری شبیه مستطیل ها هستند با این تفاوت که خطوط کف و سقف کانال افقی نیستند و از شیب ملایمی برخوردار هستند. در میانه روند های نزولی، پرچم های چهارگوش شیب مثبت و در میانه روند های صعودی، پرچم های چهارگوش شیب منفی دارند. روند اصلی سهم را میله پرچم می نامیم. زمانی که شکست مطمئن از کف یا سقف کانال داشته باشیم، هدف بعدی سهم به اندازه میله پرچم است.

پرچم مثلث: این پرچم ها از نظر ظاهری شبیه مثلث های متقارن هستند که در میانه روند شکل میگیرند با این تفاوت که در پرچم کندل ها نسبت به مثلث کوچک تر و متراکم تر هستند و در مدت زمان کمتری رخ می دهد و سریع شکسته می شود. هدف قیمتی الگوهای پرچم نیز بسیار بیشتر از مثلث هاست و حد سود پس از شکست ضلع پرچم به اندازه میله پرچم تعیین می شود.

الگوی سر و شانه:

این الگو بیشتر در خاتمه روندها ظاهر می شود و از مهمترین الگوهای برگشتی است اما گاهی مشاهده شده که در میانه روند نیز رخ می دهد. در این الگو که در شکل هم ملاحظه می کنید از یک خط گردن تشکیل شده است و قیمت سر از قیمت دو شانه بیشتر یا کمتر باشد. این الگو زمانی تکمیل می شود که خط گردن شکسته شود. حد سود این الگو پس از شکست خط گردن، به میزان فاصله سر تا خط گردن است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا